پس از وقوع انقلاب صنعتی در انگلستان در اواسط قرن هفدهم، سایر کشورهای اروپایی و بعد از آنها آمریکای تازه استقلالیافته نیز درصدد صنعتی شدن برآمدند؛ در پی این تحولات گسترده، نوآوریهای صنعتی و تجاریسازی آنها اهمیت بسیار بیشتری نسبت به قبل پیدا کرد و موفقیت برخی از کارآفرینان در این راه به حدی بود که بهتدریج شهرت آنها از مرزهای کشورشان نیز فراتر رفت، درحالیکه قبل از آن بهندرت پیش میآمد که نام کارآفرینان حتی در خارج از شهر یا روستای آنها مطرح باشد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، اغلب کارآفرینانی که ما امروز کموبیش مطالبی را در موردشان میشنویم، افرادی هستند که پس از آغاز قرن بیستم (یا حداقل در اواخر قرن نوزدهم) نامشان در این عرصه مطرح شده است. برخی از این کارآفرینان نهتنها با معرفی محصولاتی منحصربهفرد زندگی بشر را تحتتأثیر قرار دادهاند بلکه توانستهاند سبکهای جدیدی را در صنعت و کسبوکار از خود به یادگار بگذارند.
اندرو کارنگی (1919-1835)
وقتی خانواده فقیر کارنگی به امید یک زندگی بهتر اسکاتلند را به مقصد آمریکا ترک کردند، هیچکس فکر نمیکرد پسر 13ساله این خانواده روزی به امپراطور فولاد آمریکا تبدیل شود. اندرو بهرغم سواد اندکش توجه ویژهای به مسائل مهمی مانند تخصصگرایی و کارایی در هزینه و زمان داشت. وی با استفاده از روش خالصسازی بسمر –که یک مبتکر انگلیسی بود- توانست انقلابی در صنعت فولاد به پا کند و از این راه ثروتی افسانهای بهدست آورد؛ ثروتی که معادل بیش از 300میلیارد دلار امروز تخمین زده شده است.
جان راکفلر (1937-1839)
اگرچه راکفلر در سال 1896یعنی پیش از آغاز قرن بیستم عملاً از دنیای کسبوکار کنارهگیری کرد و تنها نامش در هیأت مدیره شرکت استاندارد اویل باقی ماند اما مدل کسبوکار او حتی در قرن بیست و یکم هم طرفداران خاص خود را دارد. موفقیتهای این سلطان بلامنازع صنعت نفت تنها بهدلیل تملک پالایشگاههای مهم آمریکا نبود بلکه مدل کسبوکار او که بر ادغام عمودی تأکید داشت نیز نقش مهمی در افزایش قدرتش در بازار ایفا میکرد. تأکید وی بر تسلط به زنجیره تأمین تا حدی بود که حتی بشکههای فلزیای که در استاندارد اویل مورد استفاده قرار میگرفت نیز در شرکتهای زیرمجموعه آن تولید میشد.
توماس آلوا ادیسون (1931-1847)
این مخترع سرشناس که بیش از هزار اختراع به نامش ثبت شده است، برخلاف بسیاری از مخترعان نقش بسیار فعالی در تجاریسازی یافتههای خود داشت. ادیسون در سال 1878با همکاری چندین تأمینکننده مالی بزرگ، شرکت تولید لامپ ادیسون را راهاندازی کرد؛ شرکتی که در سال 1892به جنرال الکتریک تغییر نام داد و امروز همچنان جزو شرکتهای پیشروی جهان در زمینه تولید لوازم خانگی برقی، پنلهای خورشیدی و توربینهای نیروگاهی به شمار میرود.
هنری فورد (1947-1863)
به جرأت میتوان گفت هیچکس به اندازه هنری فورد در توسعه صنعت خودروسازی نقش نداشته است. شرکتی که فورد بنا نهاد، نخستین شرکتی بود که تولید انبوه اتومبیل در مقیاس صنعتی را آغاز کرد. استراتژی فورد تولید خودروهایی بود که عموم مردم قدرت خریدن آن را داشته باشند و به لطف این استراتژی، اقشار متوسط جامعه آمریکا نیز توانستند صاحب خودرو شوند، درحالیکه قبل از آن خودرو یک کالای لوکس و مختص ثروتمندان بود. فورد دستمزدهایی را به کارگرانش پرداخت میکرد که تا آن زمان بیسابقه بود. علاوه بر سطح بالای دستمزد، ساعات کاری کارگران فورد نیز کمتر از سایر کارگران بود زیرا فورد به بهرهوری اهمیت میداد.
ساکیشی تویودا (1930-1867)
با وجود گذشت بیش از 87سال از مرگ ساکیشی تویودا، مردم ژاپن هنوز وی را «پادشاه مبتکران ژاپنی» میخوانند و از وی بهعنوان پدر انقلاب صنعتی کشورشان یاد میکنند. ساکیشی تویودا در سال 1926شرکت تویوتا را راهاندازی کرد تا دستگاه ریسندگی خودکاری را که اختراع خودش بود تجاری کند؛ شرکتی که پس از مرگ وی، به رهبری پسرش -کیشیرو تویودا- وارد صنعت اتومبیلسازی شد و اینک پس از چندین دهه برنامهریزی و تلاش بیوقفه نام خود را در زمره بزرگترین خودروسازان جهان قرار داده است. ساکیشی تویودا مبتکر تکنیک حل مسئله «پنج چرا» بود که امروزه جزو تکنیکهای مورد تأکید در تولید ناب به شمار میرود. شرکت تویوتا همواره به بهرهوری بالا و قابلیتهای فوقالعادهاش در زمینه مدیریت کیفیت، معروف بوده و این حسن شهرت را مدیون آموزههای مؤسس دوراندیش خود یعنی ساکیشی تویوداست.
سام والتون (1992-1918)
حتی بزرگترین منتقدان شرکت فروشگاههای زنجیرهای والمارت نیز نمیتوانند تواناییهای این شرکت در اتخاذ تصمیمات بموقع و بهرهبردن از صرفههای ناشی از مقیاس را زیر سؤال ببرند. سام والتون در طول سالهای فعالیتش در حوزه خردهفروشی- هم بهعنوان فروشنده و کارگر و هم بهعنوان مالک فروشگاه- به ضرورت تأسیس یک فروشگاه زنجیرهای با کالاهایی ارزانقیمت و مناسب برای اقشار کمدرآمد پی برده بود و در همین راستا نخستین فروشگاه والمارت را در سال 1962در ایالت آرکانزاس راهاندازی کرد و سپس شخصاً اقدام به بررسی وضعیت شهرها و روستاهای مختلف کرد تا محلهای مناسب برای تأسیس شعب بعدی فروشگاهش را بیابد. فرزندان سام والتون پس از مرگ او راهش را ادامه دادند و با گسترش شعب والمارت، این شرکت را به برترین شرکت جهان از لحاظ میزان درآمد سالانه تبدیل کردند.
وارن بافت (1930-در قید حیات)
موفقترین سرمایهگذار قرن بیستم و یکی از اعضای ثابت فهرست ثروتمندترین افراد جهان، با وجود کهولت سن همچنان مشغول تاختوتاز در بازارهای سرمایه است. وارن بافت سرمایهگذاری را از 11سالگی آغاز کرد و اکنون در 87سالگی هلدینگ برکشایر هاتاوی و دهها شرکت زیرمجموعه آن - با بیش از 360هزار نفر شاغل- را اداره میکند. بافت به تواضع و سادگی در زندگی شخصیاش معروف است، بهطوریکه هنوز در خانه قدیمی خود که 60سال قبل آن را خریداری کرده است، سکونت دارد و برخلاف اغلب ثروتمندان، از امکاناتی مانند هواپیمای شخصی، خودروهای لوکس متعدد و... دوری میکند.
محمد یونس (1940-در قید حیات)
برنده جایزه صلح نوبل در سال 2006اگرچه از لحاظ ثروت شخصی اساساً قابلمقایسه با سایر کارآفرینان بزرگ نیست اما این مسئله نباید باعث شود که فکر کنیم ارزش کارش کمتر از آنها بوده است. دکتر محمد یونس در سال 1983با هدف حمایت از افراد کمدرآمدی که بهدنبال راهاندازی کسبوکاری جدید برای رهایی از فقر و بیکاری هستند، اقدام به تأسیس «گرامین بانک» کرد؛ بانکی که در محافل جهانی از آن بهعنوان «بانک فقرا» یاد میشود. ابتکار این اقتصاددان نوعدوست بنگلادشی در ارائه تسهیلات کمبهره به کارآفرینان فقیر باعث شد تا او بتواند علاوه بر بهبود رفاه خود، هزاران نفر دیگر را نیز مشغول کار کند. شیوه کار گرامینبانک بهگونهای بوده است که تاکنون تنها 2درصد از دریافتکنندگان تسهیلات، از بازپرداخت اقساط بدهیهای خود بازماندهاند که در حوزه بانکداری رقمی بسیار پایین محسوب میشود.
بیل گیتس (1955-در قید حیات)
هنوز هم برخی فکر میکنند که بیل گیتس دانشجوی اخراجی دانشگاه هاروارد بوده است، درحالیکه او به میل خودش از هاروارد انصراف داد تا وقت بیشتری برای دنبال کردن آرزوهایش در عرصه کسبوکار داشته باشد. بیل گیتس در 20سالگی شرکت مایکروسافت را تأسیس کرد و این شرکت 5 سال بعد در سال 1980با تولید نسخهای از سیستمعامل یونیکس (به نام زنیکس) ورود خود به بازار سیستمعامل را اعلام کرد. پس از آن مایکروسافت با شرکت IBM قرارداد همکاری امضا کرد که حاصل این همکاری، معرفی سیستمعامل او اس 2(OS/2) در سال 1985بود. در همین سال مایکروسافت سیستمعامل ویندوز را مستقلاً طراحی و به بازار معرفی کرد؛ سیستمعاملی که بعد از آن بارها ارتقا یافت و به مهمترین محصول مایکروسافت بدل شد. موفقیتهای پیاپی بیل گیتس در شرکت مایکروسافت باعث شد تا وی به ثروتی هنگفت دست یابد و بهمدت 22سال (1995تا 2017) همواره در جایگاه ثروتمندترین مرد جهان قرار داشته باشد.
استیو جابز (2011-1955)
شاید شما جزو مشتریان پر و پا قرص محصولات اپل نباشید اما بسیار بعید است که چیزی در مورد تأثیرات انکارناپذیر این شرکت و مؤسس فقیدش یعنی استیو جابز بر پیشرفتهای صنعت رایانه، نرمافزار و تلفن همراه به گوشتان نخورده باشد. استیو جابز و همکارانش در شرکت اپل با معرفی محصولات منحصربهفردی مانند رایانههای مکینتاش و سیستمعامل خاص آنها، دستگاه پخش موسیقی آیپاد، گوشیهای هوشمند آیفون، تبلتهای آیپد و... انقلابی در دنیای فناوری اطلاعات به پا کردند و به الگویی برای سایر فعالان این حوزه بدل شدند. استیو جابز فرهنگ نوآوری توأم با سادگی را در شرکت اپل نهادینه ساخت و اکنون این شرکت به لطف نوآوریهای پیاپی میتواند نخستین شرکتی باشد که ارزش بازارش از یک تریلیون دلار عبور میکند؛ اتفاقی که نام اپل را در تاریخ کسبوکار جهان جاودانه خواهد کرد.