به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، سرطان پس از بیماریهای قلبی و عروقی مهمترین عامل مرگومیر در جهان است. این بیماری طی سالهای اخیر در تمام کشورها افزایش چشمگیر داشته، طوری که مبتلایان به آن طبق پیشبینی سازمانبهداشتجهانی از رقم ۱۴میلیوننفر در سال۲۰۱۲ بهرقم ۲۷میلیارد در سال۲۰۳۰ خواهد رسید و این رقم در تمام سطوح جامعهبشری و کشورهای مختلف اتفاق خواهد افتاد.
بیش از 70درصد سرطانها در کشورهای درحالتوسعه ثبت شده، اما این بیماری پایان راه نیست. بسیاری از افراد بهدلیل تشخیص بهموقع، درمان منظم و همچنین اعتمادبهنفس و امید به آینده توانستهاند بر سرطان غالب شوند و سالیان سال در آرامش و شادی در کنار اطرافیان خودشان روزگار بگذرانند. تشخیص بهموقع کلید درمان این بیماری کابوسوار است. معمولا افرادی که برای آگاهی از وضعیت سلامتی خود چکاپ ششماهه انجام میدهند و دائما با پزشکان متخصص در ارتباط هستند، در صورت ابتلا به این بیماری، بهسرعت متوجه آن میشوند و به درمان میپردازند. اما سرطان نیمه بسیار تاریکتری نیز دارد؛ هنگام ابتلای یک کودک به سرطان بیشتر متوجه قساوت این بیماری میشویم. این بیماری کودکان را اسیر تخت، بیمارستان و شیمیدرمانی میکند؛کودکانی که لازمه سنشان شیطنت، شادی و بازی است.
ژنتیک، سرطان میآورد
براساس اطلاعات بهدستآمده از بخش سرطان سازمانجهانی بهداشت نرخ ابتلا به سرطانهای دوران کودکی در سراسر جهان طی مدت 20سال 13درصد افزایش یافته است. ابتلا به سرطان در کودکان در مقایسه با بزرگسالان نسبتا نادر است، اما زمانی که کودک به آن مبتلا میشود، احتمال اینکه بیماری از ساختار ژنتیکی کودک ناشی شده باشد، بهمراتب بیشتر از عوامل زیستمحیطی یا سبکزندگی است. براساس این اطلاعات، از هر یکمیلیون کودک، ۱۴۰کودک زیر ۱۴سال به بیماری سرطان مبتلا بودهاند که نشاندهنده افزایش ۱۳درصدی است. گرچه سرطان در سنین کمتر از ۲۰سال بهندرت ظاهر میشود، اما این بیماری عامل مهم مرگومیر در کودکان و نوجوانان است. همچنین یکسوم کودکان زیر 15سال به سرطان خون مبتلا هستند. بیماری این کودکان اکنون در اروپا و آمریکا قابل درمان است. برخی از کارشناسان دلیل افزایش تعداد کودکان مبتلا به سرطان طی سالهای اخیر را تشخیص بهتر این بیماری میدانند، اما تاثیر میزان آلایندههای محیطی و آلودگی را که روزبهروز در سطح جهانی بالا میروند، نباید نادیده گرفت.
سرطان در کودکان ایرانی
بهگفته رئیس بیمارستان محک که 90 تا 95درصد کودکان مبتلا به سرطان در کشور تحتپوشش آن هستند، شایعترین نوع سرطان کودکان در ایران سرطان خون است. این سرطان از هر 100هزار کودک سه تا چهارنفر را مبتلا میکند. بعد از سرطان خون، سرطان مغز با شیوع کمتر و بعد از آن سرطان لنف، بافت عضلات و استخوانها قرار میگیرند. بهگفته کارشناسان در 30درصد موارد، سرطان خون در کودکان برگشتناپذیر است یا منجر به مرگ میشود. نکته قابلتوجه آن است که احتمال ابتلا به سرطان ثانویه در کسانی که یکبار مبتلا شده و بهبود یافتهاند، بیشتر از افراد عادی است؛ با این حال تعداد موارد آن کم است. زمانی ابتلا به سرطان برای کودکان و بزرگسالان مساوی با مرگ بود، اما حالا اینطور نیست. درحالحاضر کودکان در 70درصد موارد خوب میشوند و به زندگی بازمیگردند. کودکان نیز مانند بزرگسالان برای درمان راحتتر و کمهزینهتر محتاج تشخیص بهموقع بیماری خود هستند. 85درصد کودکان مبتلا به این بیماری شانس بهبود دارند و در کشور ما تنها 50درصد آنها درمان میشوند. در واقع 35درصد از کودکان در شرایطی متوجه بیماری خود میشوند که زمان زیادی از آن گذشته و شانس بهبود در آنها کمتر شده است. بنابراین شیوههای تشخیص و غربالگری سرطان باید در کشور با سرعت و کیفیت بیشتری افزایش پیدا کند تا دیگر شاهد حضور کودکانی نباشیم که بهدلیل عدم تشخیص بهموقع سرطان متحمل ضررهای مالی هنگفت درمان میشوند و در نهایت نیز جان خود را از دست میدهند. سالانه سههزار و 500کودک در ایران به سرطان مبتلا میشوند و با احتساب آنکه 35درصد از آنها نیز درمان نشوند، آمار قابلتوجهی از کودکان در ایران بهدلیل این بیماری مرگآفرین فوت میکنند.
باید روحیه داشته باشند
کودک مبتلا به سرطان میترسد! او نمیتواند درک کند درحالی که همسالانش آزادانه در پارک میدوند، چرا او همواره روی تحت خوابیده و در حال رگگیری دستانش میسوزد. آفتاب که سرمیزند، زندگی او شبیه هیچکودکی نیست. این کودک در اوایل درمانش هفتهای یکبار شیمیدرمانی میشود و از بسیاری از فعالیتهای معمول همسالانش و لذتهای کودکی بیبهره است. درک این موضوع برای او مشکل است که چرا کودکی که تا دیروز در تخت مجاور خوابیده بود و با او میخندید و بازی میکرد، امروز حضور ندارد و جای خود را به یک علامت سیاه بالای تخت داده است. ازدستدادن موی سر و صورت برای این کودک بهمراتب سختتر از یک انسان بالغ است و درد ناشی از سرطان برای او جانکاهتر است. اما چه میتوان کرد؟ آیا نباید به او حقیقت را گفت؟ مگر جز این است که این کودک تنها کسی است که میتوان به جنگ سرطان برود؟ چگونه خود را مهیای جنگ با چیزی کند که درک درستی از آن ندارد؟! بنابراین باید بداند که خود را برای چه کارزاری آماده میکند، اما نیاز نیست با اصطلاحات علمی گیج و وحشتزده شود. او باید امیدوار باقی بماند و به زندگی امیدوارانه نگاه کند. تحقیقات ثابت کردهاند که نگرش امیدوار و مثبت، موثرترین راه درمان سرطان است. بهگفته روانشناسان افسردگی، اضطراب و اختلالانطباقی میتواند اثر زیادی روی کیفیت درمان بیمار مبتلا به سرطان داشته باشد و حتی روی پاسخ بیمار به شیمیدرمانی و برخوردی که با درد دارد، اثرگذار است. مهمترین شکایت از سوی بیماران مبتلا به سرطان، شکایت از نداشتن اطلاعات یا داشتن اطلاعات ناکافی از بیماری است. همراهی روانشناسان با پزشکان در بازه زمانی درمان کودکان سرطانی در این نقطه معنای واقعی خود را پیدا میکند. واقعیت آن است که حضور این افراد در فرایند درمان یک ضرورت انکارنشدنی است. روانشناس کودکی که درکدرستی از فضای ذهنی کودکانه کودک سرطانی داشته باشد، میتواند نگاه روشن و امیدوارانهای به او ببخشد و ترسهای غیرقابل درک او را برای یک بزرگسال، درک و تحلیل کند و برای آنها راهحل ارائه دهد.
روانشناس دغدغههای کودک را میشناسد
یک روانشناس با اشاره به لزوم حضور روانشناس در فرایند درمان کودکان سرطانی میگوید: در بسیاری از جوامع درطول درمان کودک از حضور روانشناس بهره میبرند و این اقدام کمک بزرگی به روند درمان این کودکان است. بهروز بیرشک میافزاید: این کودکان دغدغههایذهنی و افکار منفی دارند که نمیتوانند با خانواده و نزدیکان مطرح کنند و درنتیجه ملاقات با یک مشاور و روانشناس در آنها احساس خوب پذیرش از سوی دیگران را به وجود میآورد و آنها از این طریق آسایش و آرامش بیشتری را احساس میکنند. در این صورت این کودکان احساس میکنند بهتر درک میشوند و بنابراین ناراحتی و افکارشان را بهتر منتقل میکنند. او بیان میکند: درگذشته این راهکار را بیشتر برای نزدیکان این کودکان به کار میبردیم و جلسات مشاوره و روانشناسی را بهقصد آموزش راههای تعامل و ارتباط با کودک سرطانی برای آنها برگزار میکردیم. اما توجه به مسائل کودکان در یکیدو دههاخیر در ایران بیشتر شده و به این دلیل شاهد فعالیت روانشناسان و روانپزشکان کودک هستیم. کودکان ویژگیهای رفتاری و شخصیتی ویژه خود را دارند، بنابراین باید با آگاهی کامل نسبت به روحیات و شخصیت آنها به این کودکان کمک کنیم. بیرشک تاکید میکند: نباید تصور کرد با دادن وعدههای دروغ به این کودکان میتوان به آنها امید به زندگی داد، بلکه روانشناسان در تلاشند با تغییر نگرش کودکان به مسائل به آنها کمک کنند. تفکر بهوجودآمده در کودکان به آرامش آنها در طول درمان کمک میکند. او میافزاید: باید بین خدمات پزشکی و روانشناسی ارائهشده به کودکان تعاملی وجود داشته باشد. آنها باید تحت درمانهای دارویی قرار گیرند و تحمل دوره درمان برای این کودکان گاهی بسیار سخت است، اما در صورت وجود روانشناس این کودکان یاد میگیرند چگونه با درمان خود کنار آمده و بتوانند از درمان خود نهایت استفاده را برده و سلامت خود را بازیابند. بیرشک خاطرنشان میکند: میزان پذیرش روانشناسان توسط کودکان سرطانی به سن آنها نیز بستگی دارد؛ در تعداد زیادی از سمنهای کمک به کودکان سرطانی داوطلبان جوانی وجود دارند که روانشناس نیستند. این داوطلبان علاقهمند به کار با کودکان هستند و حضور آنها در کنار این کودکان بسیار برای آنها بسیار لذتبخش است. بنابراین بهدلیل میزان تاثیرگذاری این افراد بر کودکان میتوان آموزشهایی کلی در زمینه ارتباط با این کودکان را به آنها ارائه و بهرهوری این افراد را افزایش داد. او میافزاید: هنر درمانگر و مشاور است که بتواند با کودکان ارتباط موثر و خوب برقرار کند و بهطور کلی روحیه بهتر به بهبود سرطان کمک قابلتوجهی میکند.