چهار گزینه پیشنهادی اندیشکده واشنگتن به "ترامپ"

  • دوشنبه 17 اردیبهشت 1397 ساعت 10:16

اخبار => سایر رسانه ها

موسسه مطالعاتی واشنگتن با بررسی استراتژی های احتمالی آمریکا در قبال ایران سه رویکرد یا استراتژی از جمله سیاست دستیابی به توافق بهتر یا سیاست تغییر رژیم را به ترامپ پیشنهاد داد تا بدین شکل بر ایران اعمال فشار نماید.
چهار گزینه پیشنهادی اندیشکده واشنگتن به "ترامپ"

به گزارش اقتصادآنلاین، رئیس‌جمهور ترامپ، هفته گذشته در نشستی با همتای فرانسوی خود در مورد آینده توافق هسته‌ای با ایران پیام‌های مختلفی را ارسال کرد. وی با به کار بردن الفاظی مانند احمقانه و مسخره در مورد برجام گفت: واشنگتن می‌تواند به سرعت با پاریس و سایر پایتخت‌های اروپایی بحث کرده و در عین حال از خود انعطاف‌پذیری نیز نشان دهد.

 موسسه مطالعاتی واشنگتن با بررسی استراتژی های احتمالی آمریکا در قبال ایران نوشت: در واقع این کار مختص ترامپ است، فردی که هم‌زمان سعی می‌کند هم متحدانش را خوشنود کند و هم بر دشمنش اعمال فشار نماید. 22 اردیبهشت، تاریخ تعیین شده در قانون برای تمدید معافیت ایران از تحریم‌ها است. در حال حاضر همه به این فکر می‌کنند که آیا کشفیات ساختگی جدید اسرائیل در مورد تأسیسات هسته‌ای ایران می‌تواند، منجر به لغو توافق هسته‌ای توسط ترامپ شود. توافقی که به اعتقاد رئیس‌جمهور آمریکا بدترین توافقنامه ممکن بوده است.

اما اگر رئیس‌جمهور، آمریکا را از این توافق خارج کند و به سادگی نقاط ضعفش را بیان نماید، حتی منتقدان قدیمی این توافق نباید او را بابت این تصمیم تحسین کنند. خروج از برجام به تنهایی یک روش جایگزین برای جلوگیری از دستیابی ایران به توانایی سلاح‌های هسته‌ای نخواهد بود. در حال حاضر دولت ترامپ توضیح نمی‌دهد که با خروج آمریکا از برجام این کشور چگونه به واکنش‌های دوستان و دشمنان خودش از جمله ایران پاسخ خواهد داد. به بیان دیگر خروج صرف آمریکا از توافق بیانگر سیاست‌های کلی آمریکا در قبال ایران نخواهد بود.

به عبارت دیگر، خروج از توافق یک عمل است، نه یک استراتژی و چیزی که اکنون ما به آن نیاز داریم یک استراتژی مشخص در قبال ایران است.

اگر رئیس‌جمهور تصمیم بگیرد که معامله را ترک کند، چهار گزینه گسترده برای اتخاذ یک استراتژی در قبال ایران وجود دارد:

گزینه اول مذاکره برای دستیابی به یک توافق بهتر است. برای این کار باید نقص‌های اصلی قرارداد برطرف شده و محدودیت‌های دائمی در مورد غنی‌سازی ایران اتخاذ شود. از سوی دیگر هم‌زمان باید بر ممنوعیت توسعه موشک‌های بالستیک و اعمال یک رژیم بازرسی از تأسیسات ایران تأکید شود. برای این امر نیاز به تقویت اهرم‌های لازم جهت مجبور کردن ایران به نشستن پای میز مذاکره است. از جمله اقداماتی که می‌تواند ایران را وادار به مذاکره مجدد کند، اعمال مجدد تحریم‌های سازمان ملل متحد و آمریکا است. همچنین اعمال مجازات ثانویه برای کشور‌هایی که خواهان نفت ایران هستند نیز می‌تواند ابزاری مناسب برای اعمال فشار بر ایران باشد.

بر خلاف وعده رئیس‌جمهور اوباما برای ارائه معاهده ایران به عنوان یک توافقنامه اجرایی، رئیس‌جمهور ترامپ وعده داده که تصمیم‌گیری در مورد هرگونه معامله جدید را به مجلس سنا واگذار کند. در واقع تصمیم‌گیری برای فشار بر شرکای اروپایی جهت کمک به ایجاد یک توافقنامه بهتر نیازمند تصمیم‌گیری مجلس سنا است. بر مبنای قانون اساسی برای تصویب و تصمیم‌گیری نیاز به 67 رأی موافق است.

برای مذاکره جهت دستیابی به یک توافق بزرگ‌تر، نه تنها باید نقص‌های فعلی در برجام را اصلاح کرد، بلکه باید هم‌زمان بر فعالیت‌های منطقه‌ای ایران نیز تأکید نمود. اکنون حمایت تهران از اسد در سوریه به اضافه حمایت از شبه نظامیان شیعه در عراق وضعیت امنیتی منطقه را تغییر داده است. این فعالیت‌های ایران موجب هشدار‌های مکرر اعراب و اسرائیلی‌ها شده است. دستیابی به یک توافق بلندپروازانِ برای رفع این مسائل اگرچه پیچیده خواهد بود، اما موفقیت آن مهر تأییدی بر رهبری آمریکا و توانایی‌های رئیس‌جمهور خواهد بود.

رویکرد دوم پیگیری سیاست تغییر رژیم در ایران خواهد بود. رئیس‌جمهور می‌تواند استدلال کند که تلاش ایران برای برتری منطقه‌ای، منافع آمریکا را به خطر می‌اندازد. البته تلاش برای تحمیل تغییر رژیم می‌تواند شکل‌های بسیاری داشته باشد، اما قطعاً حمله نظامی در فهرست گزینه‌های اصلی آمریکا قرار دارد. اتفاقی که اگر رخ دهد، یک مسیر جدید برای دخالت امریکا در خاورمیانه را باز خواهد نمود.

برای پیاده‌سازی یک راهبرد استراتژیک در غرب آسیا و مقابله با خطرات موجود آمریکا باید سیاست‌های خودش در منطقه را به نمایش بگذارد. اوباما ممکن است معاهده هسته‌ای را به عنوان ابزاری برای رهایی آمریکا از باتلاق غرب آسیا طراحی کرده باشد، اما ترامپ می‌تواند استدلال کند که این توافق موفق نبوده چرا که ما همچنان در آنجا حضور داریم. به قولی اجازه بدهید ما مانند گالیور نباشیم و خودمان را به یک توافق سنگین که ما را به ایران متصل می‌کند، محدود نکنیم. بیایید آزادانه انتخاب کنیم که کجا و چگونه عمل کنیم.

در این سناریو، آمریکا به فروش سلاح به متحدان محلی خودش ادامه می‌دهد تا بتوانند با ایران و گروه‌های وابسته به آن مقابله کنند. همچنین رئیس‌جمهور می‌تواند خروج از معاهده هسته‌ای را به یک دکترین بازدارنده جدید متصل کند.  در این دکترین جدید دستیابی به هرگونه مدرکی درباره فعالیت غنی‌سازی ایران می‌تواند اقدامی عظیم نظامی آمریکا برای تغییر رژیم در ایران را به همراه داشته باشد.

اگر چه این گزینه‌ها طیف متفاوتی از سیاست‌ها را در بر می‌گیرد، اما تصور اینکه ترامپ هر یک از آن‌ها را تائید و اجرا کند چندان سخت نیست. البته در حال حاضر ما شاهد ناسازگاری استراتژیک دولت آمریکا در قبال ایران و غرب آسیا هستیم.

اگر او تصمیم به عقب‌نشینی از توافق هسته‌ای بگیرد، باید هم‌زمان یک استراتژی مناسب جهت دستیابی به یک توافق بهتر را نیز اتخاذ کند. این رویکرد اتخاذ شده باید کمترین آسیب را به دوستان ما در اروپا وارد ساخته و نگرانی‌های آن‌ها را جهت دستیابی به یک توافق بهتر را رفع کند.

اما این کافی نیست. رئیس‌جمهور باید سیاست توافق بهتر را با عناصر کلیدی گزینه‌های دوم و سوم، بدون افزایش هزینه‌های عمومی و اتخاذ یک رویکرد افراطی تقویت کند. این سیاست جدید باید اقدامات محکم‌تر و قوی‌تر برای مقابله با رفتار بی‌ثبات کننده ایران در غرب آسیا و نیز ابتکارات جدید در زمینه حقوق بشر، آزادی مذهبی و دسترسی به اینترنت را شامل شود. سیاست واقعی و درستی که صرف نظر از موضوع هسته‌ای باید در قبال ایران اعمال شود، این است که آمریکا باید در کنار ایرانیانی که برای آزادی مبارزه می‌کنند، قرار بگیرد.

این که ما با تهدید و سر و صدا از منطقه خارج شویم پاسخ درستی نیست. از همه گذشته حضور آمریکا در غرب آسیا مبتنی بر نوع دوستی نیست. فراتر از حمایت از منافع سنتی و متحدان، هدف خودخواهانه ما این است که مشکلات را پیش از اینکه برای ما دردسر شود، حل کنیم.

بیایید امیدوار باشیم که تصمیم رئیس‌جمهور در مورد معاهده هسته‌ای، نه از یک انگیزه انزوا‌طلبانه بلکه ناشی از یک انتخاب استراتژیک صحیح و منطقی در قبال ایران باشد.


تعداد بازدید : 153

ارسال نظر

ارسال