آمارهای رسمی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور میگوید که بیماریهای قلبی و عروقی، نخستین عامل مرگ و میرها در ایران است و یکی از مهمترین علل گرفتاری در دام این بیماری هم چاقی و اضافهوزن است؛ عاملی که امروزه در بین ایرانیان شیوع بالایی دارد و البته چهار استان مازندران، اردبیل، سمنان و گیلان رکورددار آن هستند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جام جم، طی روزهای گذشته فهرستی از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منتشر شد که هم عجیب بود و هم متفاوت؛ فهرست چاقترین استانهای کشور که احتمالا شهروندانشان بیش از دیگر هموطنان در معرض تهدید و بیماری؛ بویژه بیماریهای قلبی و روقی هستند. البته این فهرست به طور کامل منتشر نشده، اما نام مازندران، اردبیل، گیلان و سمنان به عنوان چهار استانی که بالاترین شیوع چاقی را دارند، ذکر و عنوان شده که در مجموع چاقی در استانهای مرکزی و شمالی کشورمان بیشترین شیوع را دارد.
حتی روستاها
این آمار را هم دکتر افشین استوار، مدیرکل دفتر مدیریت بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت داده و گفته که اگرچه نسبت چاقی در استانهای مختلف متفاوت است، اما در کل در تمام مناطق کشور روبه افزایش بوده و تحرک کم، تغذیه ناسالم و دریافت کالری زیاد از مهمترین عوامل شیوع آن است.
براساس گفته این مقام مسئول از آنجا که سبک زندگی ناسالم که از مختصات زندگی شهری است، مهمترین عامل شیوع چاقی است و این نوع سبک زندگی اکنون در روستاهایمان هم رواج یافته، امروز شاهد شیوع معضل چاقی در مناطق روستایی هستیم.
در همین راستا کارشناسان معتقدند مهمترین عاملی که باعث چاقی افراد میشود، عدم تعادل ببین مصرف مواد غذایی و سوزاندن این مواد و کالری آنهاست. نکته جالب توجه تر اینکه این عدم موازنه در ایران بسیار چشمگیرتر از سایر کشورهاست، زیرا ما ایرانیها 30 درصد بیشتر از نیاز بدنمان غذا میخوریم، درحالی که به دلیل زندگی ماشینی و شهری که به آن مبتلا شدیم، فعالیت کافی فیزیکی در کنار این تغذیه نداریم و به توصیه پزشکان و متخصصان درخصوص مبادرت به ورزشهایی چون پیاده روی روزانه هم توجهی نمیکنیم. این شرایط تقریبا در همه نقاط کشور یکسان بوده و به همین خاطر است که میانگین چاقی در تمام استانهای کشور بالا و به میزان تقریبا مشابه حدود 60 درصد است. و استانهایی چون مازندران و گیلان و سمنان و اردبیل هم با تفاوت اندک کمتر از 10 درصد بالاتر از میانگین کشوری (مازندران 70 درصد و گیلان حدود 68درصد)، در بالای فهرست چاقها جای گرفتهاند.
چرا این چهار تا؟
و اما چهار استانی که نامشان در فهرست چاق ترینهای کشور آمده، چه شرایطی دارند که زمینه ساز چاقی شهروندان آنهاست؟ این پرسشی است که شاید پاسخ آن برای ما ایرانیها چندان سخت نباشد؛ دست کم در مرحله حدس و گمان، چراکه ما ایرانیهای برنج خور خوب میدانیم که این غلات به دلیل برخورداری از نشاسته زیاد یکی از چاق کننده ترین مواد غذایی است و از سویی باخبریم که دو استان گیلان و مازندران از بزرگترین تولیدکنندگان برنج در کشور هستند و قوت غالب شهروندانشان هم برنج است.
مصرف بالای برنج درمازندران
این عامل مورد توجه کارشناسان و مسئولان بهداشت و تغذیه این استانها هم هست؛ چراکه دکترمحسن اعرابی، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی استان مازندران میگوید: در مازندران مصرف برنج از سرانه کشور بالاتر است و ساکنان این استان در یک یا دو وعده از غذای روزانه خود برنج مصرف میکنند.
وی اضافه میکند که این میزان مصرف برنج اکنون حتی نسبت به سابق کمتر هم شده، زیرا در گذشته نه چندان دور، مردم مازندران حتی در وعده صبحانه خود هم غذایی به نام شیرپلا (شبیه شیربرنج) میخوردند که ماده اصلی تشکیل دهنده آن برنج بود. اما نکته اینجاست که در گذشته فعالیت بدنی بسیار زیادی داشتند و بیشتر کالریهای مصرف شده را میسوزاندند، درحالی که امروز کالری دریافتی آنها فرق چندانی نکرده، اما فعالیت بدنیشان به دلیل تغییر سبک زندگی از روستایی به شهری و کاهش کار در مزارع و شالیزارها بسیار کمتر شده است.
به گفته وی البته در کنار مصرف برنج، مصرف بالای روغن هم یکی از عادات غذایی نادرست مازندرانی هاست که باعث افزایش چاقی در بین آنها شده، زیرا بانوان این استان تقریبا تمام مواد غذایی خود (حتی آنها که قابل آبپز شدن است) را سرخ میکنند.
خطردرکمین کودکان مازندرانی
به عقیده دکتر اعرابی شاید همین الگوی طبخ نادرست در کنار کم تحرکی در قشر زنان باعث شده که چاقی و به دنبال آن فشار خون و چربی بالا بیشتر در میان زنان مازندرانی شیوع داشته باشد تا مردان آنها.
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی تاکید میکند که فقط زنان مازندرانی در معرض چاقی و تهدید سلامت نیستند و چاقی در میان کودکان و نوجوانان این استان هم رواج یافته، طوری که یک سوم از کودکان هشت تا 18 ساله مازندران چاق هستند و آینده خوبی از این نظر پیشرو ندارند، زیرا کودکان چاق معمولا در بزرگسالی هم چاق باقی خواهند ماند.
پیری جمعیت و چاقی در گیلان
گیلانیها هم مثل مازندرانیها مصرف برنجشان بالاست و تحرک و فعالیتشان به دلیل شهری شدن و کاهش روزافزون مزارع، شالیزارها و باغات چای، پایین.
در گیلان تا چند دهه پیش 30 درصد جمیعت شهری و 70درصد روستانشین بودند (سرشماری سال 65)، درحالی که آمار منتشر شده سرشماری سال 95 این نسبت را 70 به 30 به نفع زندگی شهرنشینی اعلام کرده است. زندگی شهری یعنی پایان کار در باغات چای، مزارع برنج و باغات مرکبات و ورود به سیستم ماشینی شهری که هم از تغذیه سالم گذشته در آن خبری نیست و هم از کار و تلاش و تکاپو.
محمد عباسی، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی گیلان البته تاکید میکند که باید بررسیهای بیشتر و دقیقتری صورت گیرد تا علت بروز چاقی در گروههای مختلف سنی مشخص شود، چراکه عامل چاقی در هر گروه سنی میتواند متفاوت باشد، مثلا در کودکان و نوجوانان، کمتحرکی و مصرف انواع فست فود و غذاهای چرب و شیرین و در بزرگسالان و بویژه سالمندان، تجمع توده چربی به دلیل افزایش سن و کاهش سوخت و ساز بدن از عوامل چاقی است.
شیوع چاقی به دلیل افزایش سن شاید یکی از کلیدیترین علل بروز این پدیده در استان گیلان باشد که کمتر به آن توجه شده است، زیرا آمارهای از پیش منتشر شده نشان میدهد که گیلان، کمترین میزان زاد و ولد و پیرترین جمعیت کشور را دارد؛ این یعنی غالب جمعیت این استان بسرعت رو به پیری است و از آنجا که رابطه مستقیمی میان افزایش سن و چاقی وجود دارد، میتوان دریافت که یکی از علل جایگرفتن گیلان در فهرست چاقترینهای کشور همین عامل پیری جمعیت آن است که معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی گیلان هم به آن اذعان دارد.
عباسی در عین حال میگوید تکفرزند شدن اکثر خانوارهای گیلانی هم در چاقی جمعیت کودک و نوجوان این استان تاثیرگذار بوده است، زیرا نداشتن همبازی برای تکفرزند خانواده، وی را بیشتر معطوف به بازیها و سرگرمیهای مجازی و بیتحرک میکند و از سویی توجه والدین به تنها فرزند خانواده به حدی است که به تمام خواستههای وی از جمله مصرف خوراکیهای جذاب و پرکالری مثل فستفودها تن میدهند که اینها خودش عامل شیوع چاقی در ردههای سنی پایین است؛ به عبارتی پیری جمعیت و کمفرزندی از جمله عواملی است که باعث شیوع چاقی در میان جمعیت بزرگسال و کودک و نوجوان این استان شده است.