به گزارش اقتصادآنلاین، هدایت توکلی در شرق نوشت: به دلیل نقش مؤثر ایران در تأسیس این سازمان، اولین دبیرکل آن از ایران انتخاب شد. با توجه به رقیببودن اعضای اوپک، تصمیمات مهم در آن، مانند انتخاب دبیرکل، به شرط موافقت همه اعضا (اجماع) قابل اجرا خواهند بود. درعینحال، هرچه عضوی قدرت تولید نفت بیشتر و ظرفیت خالی افزونتر داشته باشد، بر تصمیمات اوپک بیشتر تأثیرگذار است. برای تضمین امنیت عرضه نفت باید سرمایهگذاری لازم برای تولید نفت به میزان کافی شود تا بازار با کمبود عرضه مواجه نشود. بنابراین قیمت نفت باید در سطحی باشد که درآمد کافی برای کشورهای عضو اوپک ایجاد کند؛ بهنحویکه علاوهبر توان اجرای پروژههای اولویتدار زیربنایی آنها، سرمایه لازم را برای توسعه میادین نفتی نیز در اختیار داشته باشند. درآمد بهینه برای اعضای اوپک به دو عامل قیمت و سهم بازار مرتبط است. افزایش همزمان هر دو مطلوبترین حالت است.
آمریکا و اغلب کشورهای غربی، از ابتدای تأسیس اوپک به مخالفت با آن پرداختند و درعینحال، به دلیل نفوذ در سیستم حکومتی بعضی از اعضای قدرتمند اوپک، نظرات خود را در جهت پاییننگهداشتن قیمت نفت، از طریق آنها القا میکردند. از طرفی وجود بازیگران متعدد در صحنه بینالمللی بازار نفت، آمار تولید و مصرف غلط یا ناقص توسط تولیدکنندگان یا مصرفکنندگان، پیشبینیهای متناقض سازمانهای مختلف، نگاه سیاسی - امنیتی به موضوع و نفوذ سیاسی قدرتهای بزرگ، همگی باعث شدند تا اوپک در جهت حفظ منافع اعضای خود توفیقی نداشته باشد و با تهدید جایگزینی انرژیهای نو، در صورت افزایش قیمت نفت، سالها سیاست محافظهکارانهای را بر اوپک حاکم کردند. حتی تا چندیقبل که قیمت نفت حدود ۱۰ تا ۱۲ دلار بود، ادعا میکردند که اگر به قیمت هر بشکه نفت یک دلار اضافه شود، رشد اقتصاد جهانی حدود 0.3 درصد کاهش یافته و در نتیجه تقاضا برای نفت کم شده و سهم اوپک در بازار جهانی نفت کاهش مییابد. درحالیکه اخیرا اعلام کردند که اقتصاد جهانی قابلیت تحمل قیمت نفت تا ۵۰ دلار را دارد. بههرحال با اینکه وجود اوپک قطعا بهتر از نبود آن است، ولی بنا بر دلایل ذکرشده، متأسفانه اوپک بهجز در دوران کوتاهمدت اخیر، بیشتر اوقات در دستیابی به اهداف خود موفق نبوده است. با این وجود، هیچگاه غربیها از تبلیغ علیه اوپک دست برنداشته و همیشه آن را بهعنوان کارتلی که فقط برای کسب سود بیشتر اعضای خود و علیه منافع جامعه جهانی تلاش میکند، معرفی کردهاند.
در راستای سیاست فوق، دولت نومحافظهکار آمریکا برنامههایی را برای اضمحلال یا تضعیف و بیاثرسازی اوپک و همچنین ایجاد بیثباتی در بعضی کشورهای عضو آن تدارک دیده است. نوشتهها و سخنان نظریهپردازان و نویسندگان نومحافظهکار، پر است از اتهامات به اوپک، تا با ساختن چهرهای مخوف از آن در سطح بینالمللی، بهخصوص در زمان افزایش قیمتهای نفت، زمینه را برای ازهمپاشی اوپک آماده کنند. برای مثال، اوپک را سازمان فاسدی معرفی میکنند که علیه منافع جامعه جهانی، در پی افزایش قیمت نفت است تا درآمد کشورهای عضو را که به عقیده آنها اکثرا حامی تروریستها هستند، بالا ببرد. با این چهرهسازی از اوپک، نومحافظهکاران زمینه را برای اجرای برنامههای طراحیشده، از قبیل حمله نظامی به برخی کشورها و اشغال میادین نفتی یا ایجاد بیثباتی در کشورهای نفتخیز برای پیادهکردن دموکراسی موردنظرشان فراهم میکنند. در چنین شرایطی نقش دبیرکل اوپک میتواند تعیینکننده باشد. طبق اساسنامه اوپک، دبیرکل ادارهکننده دبیرخانه اوپک، سخنگو و رابط بین کشورهاست ولی در شرایط امروز، برای نجات اوپک، دبیرکل آن باید از شناخت سیاسی و اقتصادی قوی برخوردار باشد و بتواند با شجاعت با خطراتی که اوپک و کشورهای عضو آن را تهدید میکند، مقابله کند و با دیدگاه روشن به آینده اوپک، بتواند طرحهای لازم برای حفظ اوپک از تهدیدهای احتمالی و هدایت آن به سوی وضعیت مطلوب را ارائه کند. با دیپلماسی قوی و فعال بتواند چهره غیرواقعی ترسیمشده از اوپک در سطح جهانی را اصلاح و افکار عمومی جهان را با نقش واقعی اوپک آشنا کند و امکانات سازمانی اوپک را برای بیان ضرورت وجود این سازمان به خاطر تضمین امنیت عرضه انرژی به میزان موردنیاز بسیج کند. اوپک باید در این شرایط حساس از جو ضدجنگ و نگرانی فزاینده جهان در مورد امنیت انرژی استفاده کرده و به دفاع از جایگاه خود بهعنوان نهادی مسئول و پاسخگو در مقابل نگرانی مصرفکننده در بحث امنیت انرژی اقدام کند. تقویت صندوق اوپک جهت کمک به کشورهای ضعیفی که بر اثر بالارفتن قیمت نفت صدمه جدی میبینند، از جمله اقدامات بشردوستانهای است که میتواند به ترسیم چهرهای مثبتتر از اوپک در سطح جهانی کمک کند.