به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، رضا اردکانیان، وزیر نیرو پس از در دست گرفتن سکان وزارت نیرو با اشاره به برنامه دولت و وزارت نیرو در قالب برنامه ملی سازگاری با اقلیم کمآبی تأکید میکند: ایران جزو کشورهایی است که دچار پدیده بدمصرفی در حوزه انرژی است و باید سرمایهگذاری در کاهش مصرف انرژی بهویژه توجیه اقتصادی داشته باشد و دولت از طرحهای بخش خصوصی حمایت میکند.
او در این گفتوگوی یکساعته با تشریح برنامههای دولت برای مدیریت آب در استانهای دچار تنش آبی ازجمله استانهای اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری به حل این مشکلات خوشبین است و میگوید: مردم مطمئن باشند سیاست دولت و برنامههای وزارت نیرو دقیقاً بر یک رفتار و برخورد منطقی، کارشناسانه و عادلانه منطبق است و هیچکدام از نگرانیهای منطقهای، استانی، سلایق گوناگون کاری و مدیریتی و نظیر اینها، خارج از 3خصوصیت کار منطقی، عادلانه و کارشناسی، عملی و اجرایی نخواهد شد.
اردکانیان در عین حال میافزاید: دنبال راهکاری هستیم که معیشت کشاورزان شرق اصفهان را به شکل مناسب و مقبول تأمین کنیم و استفاده بهتر از منابع آب، تصفیه پسابها، جایگزینی روشهای نوین آبیاری و کشت جایگزین را دنبال میکنیم. گفتوگو را با وزیر نیرو بخوانید:
سرانجام موفق شدید موافقت دولت و سایر وزارتخانهها و دستگاههای مسئول در حوزه آب را با عنوان برنامه ملی سازگاری با اقلیم کمآبی بگیرید. این برنامه چه دردی از مشکلات کشور در حوزه آب را برطرف خواهد کرد؟
در ابتدا از روزنامه تشکر میکنم که به شکل حرفهای به طرح مسائل آب و زیستمحیطی میپردازد. بنده بهعنوان خوانندهای که صفحات روزنامهها را مرور میکنم، تشخیص دادهام از جنبههای گوناگون مسائل مختلف را مطرح میکند و تصویری به نسبت جامع از موضوع به خواننده میدهد و طبیعتاً خواننده، خود میتواند مسئله را تحلیل کند و وقتی خواننده بتواند به جمعبندی برسد، به این معناست که رسانه به هدفش رسیده است. در ارتباط با بحث آب و ضرورت تشکیل کارگروه ملی سازگاری با کمآبی، اعتقاد من این است که ما با 2مشکل مواجه هستیم که برای حل هر دومشکل هم راهحل داریم و راهحل هم دست خودمان است. بنابراین وقتی مشکلات را میشناسیم و میدانیم که راهحل چیست و این راهحلها دست خودمان است، پس حل مشکلات آسانتر و سادهتر خواهد بود. مشکل نخست ما به حیطه اختیارات و وظایف دستگاههای متصدی در حوزه آب برمیگردد و مشکل دوم به بدمصرفی شهروندان. واقعیت این است که ما باید خیلی پیشتر از اینها به این تشخیص جمعی میرسیدیم که موضوع آب بنا به ذات و ماهیتش یک موضوع میان بخشی است و نه بخشی. بنابراین با این نگاه منطقی تمام دستگاههای دولتی مثل وزارت نیرو، جهادکشاورزی، وزارت صنعت، سازمان حفاظت محیطزیست، دستگاه برنامهریزی کشور، همگی در این موضوع ذیسهم، ذیربط و ذینفع هستند؛ پس راهحل هم میانبخشی است و نه بخشی و اگر ما بهاشتباه و برای سادهسازی مشکل، یک موضوع میانبخشی را تکهتکه کردیم و هر سازمانی هم اعلام کرد من فقط مسئول این بخش از مسئله هستم و بقیه بخشها به ما ارتباطی ندارد، بهمعنای این است که مسئله در عمل حل نمیشود. مشکل دیگر که هم به کل نهاد دولت و هم جامعه برمیگردد، این است که متأسفانه ما در حوزه منابع آب و زیستمحیطی به دلایل مختلف، به یک جامعه بدمصرف تبدیل شدهایم. هر قدر که زودتر این عیب و نقص خودمان را تشخیص بدهیم، زودتر و بهتر هم میتوانیم از مشکلات عبور کنیم.
شما تأکید دارید که ایران یک کشور بهشدت بد مصرف در حوزه انرژی است و بیش از 10سال هم در کشور آلمان زندگی کردهاید. اگر بخواهید مقایسهای بین 2کشور داشته باشید، چه رفتاری از حوزه مصرف را شاهد هستیم؟
بگذارید با مثال واقعی به سؤالتان پاسخ بدهم و حتماً خود شما بهعنوان یک شهروند و یک روزنامهنگار با مشکلات بدمصرفی کشور مواجه هستید. چندی پیش به یکی از استانهای منطقه گرم و خشک کشور سفری داشتم. به هر سازمان دولتی و اداری که رفتم، احساس سرما کردم درحالیکه هوای بیرون 34درجه بود، هوای داخل ساختمانهای اداری 17یا 18درجه بود و این یعنی مصرف بیش از حد انرژی برای سرد کردن ساختمانها. حتی یکی از مدیران در جلسهای گفت: ما در خانههایمان در فصل زمستان با پتوی نازک میخوابیم اما در فصل تابستان بدون داشتن یک پتوی ضخیم نمیتوانیم بخوابیم، چون داخل محیط ساختمانها بسیار سرد است. کشور آلمان به لحاظ اقلیمی یک کشور به نسبت سرد است و زمستانهای سختی هم دارد؛ بهویژه در ناحیه شرقی آن. همین کشور در طول سال 2، 3هفته گرم و شرجی را تجربه میکند. درحالیکه مردم و جامعه آلمان پذیرفتهاند که اقلیم کشورشان یک اقلیم سرد است، برای این 2، 3هفته خودشان را گرفتار یک عادت بدمصرفی نکردهاند و بههیچعنوان از کولر استفاده نمیکنند و در هوای گرم پنجرهها را باز کرده و از پنکه استفاده میکنند. میدانید که آلمان مشکل انرژی و بهویژه مشکل آب ندارد اما مردم این کشور به استفاده صحیح از منابع باور دارند. درحالیکه ما در استانهایی که اقلیم گرم دارند، سعی میکنیم، ساختمانها را به مکانهایی شبیه اروپای شمالی تبدیل کنیم.
آیا با مصوبه هیأت دولت مشکل نگاه بخشی به منابع انرژی آب حل خواهد شد؟
سعی کردیم مشکل اول را با مفاهمهای که بین وزارتخانهها ایجاد شده است، حل کنیم و به همین دلیل کارگروه ملی سازگاری با اقلیم کمآبی شکل گرفته است. اساس کار کارگروه این است که موضوع آب یک موضوع واحد و میانبخشی است و تنها به وزارت نیرو بهعنوان تأمینکننده یا جهادکشاورزی بهعنوان اصلیترین مصرفکننده مربوط نمیشود و همه دستگاهها و وزارتخانهها در آن دخیل هستند و درصورتی مشکلات حل خواهد شد که همه احساس مسئولیت کنند. ما کار خود را آغاز کرده، سازوکارهایی را طراحی کردهایم و جلسات مرتبی برگزار میکنیم. از استانداران برنامه و طرح خواستهایم و در هر استان کمیته استانی این کارگروه را ایجاد کردهایم. به هر حال وزارت کشور و استانداریها ذاتا ماهیت و کارکردی میانبخشی دارند و وقتی مدیریت منابع و مصارف آب را بهدست سازمانهایی بسپاریم که ماهیت میانبخشی دارند، کار بهتر پیش میرود؛ بنابراین اختیارات لازم را به استانداران تفویض خواهیم کرد و سعی داریم بهمرور ماهیت اصلی مدیریت منابع آب را که یک مدیریت چند انضباطی است، به رسمیت بشناسیم. به لحاظ ساختاری هم سعی میکنیم درحالیکه استانها هرکدام تشکیلات خاص خود را دارند، به مدیریت کلان حوزههای آبریز شکل عملی و فعال ببخشند و مرزهای حوزه آبریز را بهعنوان مرزهای طبیعی منابع آب به رسمیت بشناسیم.
اما درصورت بروز تنشآبی بین شهرها مسئولیت استانداران و دستگاههای بالادستی در حوزه پاسخگویی چه خواهد شد؟
در بخشنامه مصوب هیأتوزیران، به صراحت بیان شده است که تشکیل کارگروه مذکور برای هماهنگی بین دستگاههای اجرایی بوده و نافی مسئولیت آنها در انجام وظایف ذاتی و قانونی نیست. به این معنا که وزارت نیرو، وزارت جهادکشاورزی در مقابل مجلس و دولت مسئولیت خودشان را دارند. اما این کارگروه و خط گزارشی که ما میان استانها و کارگروه ملی ایجاد کردهایم، موجب میشود که کارها با هماهنگی بالاتری صورت بگیرد. البته ما مشکلاتی داریم که باید درباره آن گفتوگوی بیشتری صورت پذیرد و دستگاهها اطمینان پیدا کنند آنها بهتنهایی مسئول حل مشکل نیستند.
بگذارید مصداقیتر بحث کنیم؛ مثلا در حوزه الگوی کشت این تفکیک وظایف و اختیارات چه سرانجامی پیدا میکند؟
وقتی میگوییم که الگوی کشت مناسب باید تدوین و اعمال شود، تدوین این الگو یک کار تخصصی است که در تخصص وزارت جهاد کشاورزی است و این وزارتخانه بهتنهایی مسئول تدوین این الگوست و آن را تدوین کرده است. اما آیا وزارت کشاورزی بهتنهایی میتواند آن را اعمال کند؟ پاسخ من منفی است. اگر وزارت جهادکشاورزی خود را بهتنهایی مسئول این کار بداند و نخواهد درباره آن با دیگر دستگاهها و ذینفعان گفتوگو کند، مسئله حل نشده میماند. ما در این کارگروه سعی میکنیم این مسئله را باز کنیم و بگوییم که وقتی وزارت جهادکشاورزی اعلام میکند این نوع کشت در این منطقه ممنوع است، باید همه برای اعمال این ممنوعیت همکاری کنند و در ابتدا راهحلی برای کشاورزانی درنظر گرفته شود تا منافع آنها و معیشتشان مخدوش نشود و دنبال روشهای جایگزین برای کشاورزان باشیم.
شما چه قبل از صدارت و چه پس از آن بارها و بهطور صریح به ضرورت مدیریت تقاضا تأکید داشتید. راهکار اجراییتان چیست؟ بالابردن قیمت یا اصلاح روشهای مصرف؟
مشکل بدمصرفی که به رفتار تکتک ما شهروندان مربوط میشود یک موضوع اخلاقی است و یک رابطه مستقیم بین پایبندی جامعه به اخلاقیات و مدیریت صحیح مصرف در حوزه منابع زیستمحیطی که آب مهمترین آنها است، وجود دارد. بنابراین ما باید از تمام ابزار ممکن و موجود برای دور شدن از بدمصرفی استفاده کنیم. فقط بحث قیمت نیست، اما قیمت هم یک ابزار است. درهرصورت اگر افرادی در جامعه هستند که بهجز سنسور قیمت به هیچ ابزار دیگری واکنش نشان نمیدهند، باید قیمت را بهعنوان یک ابزار بهکار گرفت. کلانشهری مثل تهران با جمعیت چندمیلیونی، در سال، بالای یک میلیارد مترمکعب آب مصرف میکند، آن هم شهری که شبکه آب آن 2شبکهای نیست و امکان 2شبکهای کردنش هم بهسادگی نیست؛ پس باید با همین میزان آب و امکانات موجود پاسخگوی مصرف باشیم و امکان دیگری هم نداریم. واقعیت این است که ما هر چقدر که امکان وجود داشته، برای تهران آب فراهم کردهایم و نمیتوانیم منابع آب بیشتری را متصور باشیم؛ بنابراین پذیرفتنی نیست که در هوای گرم با آب شرب باکیفیت، کف حیاط یا ماشین را بشوییم. اگر این شیوه مصرف را ادامه بدهیم و به چگونگی برداشت از مخازن سد لتیان، کرج، لار و نظایر اینها حساسیت نداشته باشیم، قطعاً با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد. امید داریم با کمک رسانهها که پل مطمئنی برای این ارتباط با افکار عمومی هستند و ابزارهای گوناگون ازجمله توزیع وسیع ابزار کاهنده مصرف آب بین مصرفکنندگان شاهد بهبود مصرف آب در شهرها باشیم.
آیا توزیع لوازم کاهنده مصرف آب که از شهری چون اصفهان شروع شده، موقتی و محدود به شهرهای دچار تنش آبی خواهد بود؟
این یک طرح ملی است و نه منطقهای است و نه موقتی.
اعتقاد به سازگاری با کمآبی دارید و نه مقابله با کمآبی و خشکسالی. چرا؟
وقتی میگوییم کارگروه سازگاری با کمآبی و نمیگوییم مقابله با خشکسالی، روشن است که میپذیریم کمآبی همزاد ماست و باید زندگی خود را متناسب با این وضع تنظیم کنیم و با استفاده از شیوههای درست مصرف به سمت استمرار حیات حرکت کنیم و نقطه شروع این حرکت هم دور شدن از دوران بدمصرفی است. درحالیکه وقتی میگوییم مقابله با خشکسالی، یک مفهوم غیرمترقبه و موقتی را تداعی میکنیم که درست نیست.
استفاده از تجهیزات کاهنده مصرف آب یا اصلاح شیوههای مصرف تا چه میزان بر کاهش مصرف اثر میگذارد و آیا کاهش 30تا 40درصدی مصرف آب شرب رخ خواهد داد؟
قطعاً همینگونه خواهد شد. ما باید چارهای اساسی برای کولرهای آبی بیابیم، زیرا رقم بسیار بالایی از کولرآبی در کشور مورد استفاده قرار میگیرد و میزان مصرف سرانه اینها در فصلهای گرم برای هر نفر از سرانه مصرف آب شرب و پختوپز خیلی بیشتر است. پس ما باید هم سراغ اصلاح فرایند کار کولرهای آبی موجود برویم و حتی در مناطقی که شرایط اقتصادی و فنی اجازه میدهد کولرهای گازی را جایگزین کولرهای آبی کنیم. البته این کار مستلزم برنامهریزی وسیعی است ولی ما آن را دنبال میکنیم. مسئله دیگر جلب و جذب توجه بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در حوزه مدیریت مصرف آب است. هماکنون یکی از زمینههایی که هم سودآوری و هم اشتغالزایی خوبی دارد و هم پایداری مدیریت مصرف آب را به همراه خواهد داشت، فکر کردن، سرمایهگذاری کردن و کار کردن در زمینه مدیریت مصرف آب و برق است.