به گزارش اقتصادآنلاین محمد مساعد در شرق نوشت: هشدار عبدهتبریزی، پس از آن اتفاق افتاد که در روزهای گذشته شاهد تلاطم در بازار ارز، سکه و بورس بودیم و پس از سقوط هزارو ٧٠٠واحدی شاخص بورس در روز آغاز اعتراضات خیابانی، قیمت ارز و سکه نیز بهشدت افزایش پیدا کرد تا جایی که دولت مجبور شد عرضه گسترده دلار را با نرخ «مداخلهای» آغاز کند و همزمان با صرافیهایی که دلار را با نرخهایی بالاتر معامله میکردند برخورد کند. بااینحال اما عدهای از کارشناسان سهم نگرانی بازار از اعتراضات را در این تغییرات چندان زیاد نمیبینند و معتقدند مسئله افزایش نرخ ارز حاصل ضعفهایی اساسیتر در اقتصاد ایران است و تا هنگامی که آن مشکلات به صورت ریشهای حل نشوند، هرگونه کنترل نامحسوس یا پلیسی قیمت ارز بالاخره محکوم به شکست است و نتیجهاش افزایش ناگهانی قیمت ارز در بزنگاههای حساس خواهد بود، اما نگرانی عبدهتبریزی چه بود و کارشناسان دیگر دراینباره چه میگویند؟
حسین عبدهتبریزی، اقتصاددان و مشاور وزیر راه، در جمع خبرنگاران با اشاره به پیشبینی بازار برای افزایش نرخ ارز و احتمال تبدیلشدن دلار به وسیلهای برای پسانداز خواستار دخالت دولت شد و گفت: دولت باید حباب منفی بازار ارز را خالی کند تا وسیلهای برای پسانداز نشود. تشخیص بازار این است که از تمام چیزهایی که وجود دارد ارز زیر قیمت است، برای همین هم در بورس فقط تمام سهام تحتتأثیر ارز بیشترین رشد را داشتهاند، مانند پتروشیمیها، خودروسازی، فلزات و...، حتی در بورس نیز تعدیل قیمتها از قیمت ارز هم فراتر رفته است. سخنان عبدهتبریزی درباره ارز یک هشدار جدی درباره احتمال تبدیل سکه و ارز به پساندازی برای حفظ ارزش داراییها نکته مهمی است که باید به آن توجه شود، اما نگاهی به آمارها نشان میدهد افزایش نرخ ارز محدود به روزهای اخیر و تحتتأثیر اعتراضات نیست و ریشه مهمتری دارد؛ ریشهای که اگر نیازمند دخالت دولت است (که حتما هم هست، زیرا دولت خود مسبب قسمتی از آن است) باید در جای دیگری اتفاق بیفتد. مسئله نرخ ارز، دلایل افزایش قیمت آن و نقش دولت در تنظیم بازار را با دو اقتصاددان در میان گذاشتیم که در ادامه میخوانید.
دلار ٥هزارتومانی در سال آینده
وحید شقاقی- اقتصاددان و استاد دانشگاه
دولت تا امروز هم بهسختی جلوی افزایش قیمت دلار را گرفته بود و فشار مضاعفی را برای این موضوع متحمل شده بود و این مسئله مربوط به پیش از آغاز اتفاقات اخیر بوده است. دلیل افزایش قیمت دلار این است که متأسفانه تراز تجاری غیرنفتی و تراز سرمایهای در کشور ما دچار کسری است. در طول این سالیان هرگز صادرات غیرنفتی ما از واردات پیشی نگرفته است و تنها سال گذشته با برخی اماواگرها به برابری رسیده بود. در سال جاری نیز در گزارش عملکرد ٩ماهه ابتدایی سال، واردات افزونتر از صادرات غیرنفتی شده است. وقتی این تراز منفی میشود، طبیعتا دولت به سمت تزریق دلار به بازار میرود تا این تراز را متعادل کند. در بخش سرمایه نیز متأسفانه شاهد همین مسئله یعنی خروج ارز از اقتصاد هستیم. سال گذشته حدود ٩ میلیون گردشگر از کشور خارج شدهاند. هرکدام از این ٩ میلیون نفر اگر هزار دلار با خود از کشور خارج کرده باشند، چیزی حدود ٩ میلیارد دلار ارز تنها از طریق گردشگران از کشور خارج شده است و درمقابل جذب مناسب گردشگر خارجی نداشتهایم و این مقدار ارز به کشور بازنگشته است. این تنها نمونهای از تراز منفی ما در بخش گردشگری است. در شرایطی که چیزی حدود ٥٠میلیارد دلار از طریق نفت به اقتصاد ما تزریق میشود، خروج ٩میلیارد دلار آن از طریق گردشگران رقم بسیار بزرگی است. در کنار آن همانطور که اشاره کردم، برای این تعادل در تراز تجاری نیز مجبور بودهایم از همین ٥٠میلیارد دلار به بازار ارز تزریق کنیم. بنابراین میتوانم بگویم اقتصاد ما از نظر منابع ارزی بهشدت تحت فشار است؛ یعنی بهجای واردات دلار، شاهد صادرات دلار یعنی خروج آن از کشور هستیم. در چنین شرایطی طبیعی است که قیمت ارز میل به افزایش داشت و در مقابل دولت تلاش میکرد از این افزایش نرخ ارز جلوگیری کند و بهسختی آن را در مرز چهارهزارو ٢٠٠ تومان نگه داشته بود، اما اتفاقات روزهای اخیر موجب افزایش نرخ ارز به چهارهزارو ٤٠٠ تومان شد. پیشبینی من افزایش این نرخ تا چهارهزارو ٥٠٠ تومان در پایان سال است و قطعا در سال آینده به پنجهزار تومان خواهد رسید. ایراد بزرگ اقتصاد ما وابستگی شدید به دلار است به شکلی که عمده کالاهای مصرفی کشور وارداتی و طبیعتا وابسته به دلار است. از این منظر سال آینده، هم شاهد افزایش نرخ ارز و هم شاهد افزایش تورم از کانال افزایش نرخ ارز خواهیم بود. طبق پیشبینی من، افزایش قیمت دلار به نزدیکی پنجهزار تومان در سال آینده در شرایطی که دولت آن را بسیار کمتر از این رقم در نظر گرفته است موجب شکاف عظیمی بین قیمت ارز در بازار و قیمت ارز از نظر دولت خواهد شد. اولین پیامد این اتفاق منتفیشدن سیاست تکنرخیکردن قیمت ارز و پیامد دومش افزایش تورم در اقتصاد است که به معنی ازدسترفتن دستاورد دولت در کاهش نرخ تورم است. سخن آخر اینکه افزایش ١٠٠ تا ١٥٠ تومانی قیمت دلار تحتتأثیر ناآرامیهای اخیر موقتی است، اما دلایل اصلی افزایش نرخ ارز همچنان پابرجا هستند و به همان دلایل همچنان شاهد افزایش قیمت دلار خواهیم بود، همانطورکه سال گذشته پیشبینی کردم قیمت دلار در سال ٩٦ به چهارهزارو ٥٠٠ تومان برسد، امروز پیشبینی میکنم که سال آینده شاهد رسیدن آن به رقم پنج هزار تومان باشیم.
ریشه افزایش قیمت دلار، اقتصادی است
هادی حقشناس- اقتصاددان و استاد دانشگاه
بر کسی پوشیده نیست که همواره متغیرهای سیاسی بر متغیرهای اقتصادی اثرگذارند، بهویژه اگر احساس ناامنی در بازار به وجود بیاید میتوان آثار آن را بهسرعت مشاهده کرد. همانطورکه در دنیا به هر دلیلی و در هر نقطهای بحرانی ایجاد شود، اولین اثرش را در قیمت طلا میبینیم و به تبع آن در ارزش دلار نیز تأثیر خواهد گذاشت. در ایران نیز به هر دلیلی ناامنی ایجاد شود، مردم تمایل پیدا میکنند پول خود را به دارایی که تصور میکنند باارزشتر است و آسیب کمتری خواهد دید، در کوتاهمدت به طلا و دلار و در بلندمدت به زمین یا آپارتمان تبدیل کنند؛ بنابراین این افزایش قیمت دلار در روزهای اخیر طبیعی است، اما فراموش نکنیم که افزایش قیمت دلار روی بستری شکل گرفته که از چند ماه پیش فراهم شده بود و نشانههایش نیز دیده میشد. این بستر همان شاخصهای اقتصادی کشور بود که ارتباطی هم با مسائل سیاسی نداشت که مهمترین آنها همان شاخص تورم است. هنگامی که شاهد افزایش تفاوت نرخ تورم در ایران و کشورهایی که با آنها مبادله اقتصادی داریم باشیم نتیجهاش را در قیمت ارز خواهیم دید؛ برای مثال وقتی نرخ تورم در ایران ١٠ درصد و در کشورهای حوزه جنوب شرق آسیا که با آنها تبادلات گسترده اقتصادی داریم پنج درصد است، یقینا این تفاوت پنج درصدی تأثیر خود را نشان خواهد داد، مگر آنکه دولت بخواهد با ابزارهای مختلف جلوی این تأثیر پنج درصدی بر نرخ ارز را بگیرد که تاکنون نیز همین سیاست را دنبال کرده است، اما بالاخره در یک مقطع زمانی مشخص این افزایش خودش را نشان خواهد داد. علت نوسانات بازار ارز در ماههای گذشته این است که دولت در سالهای گذشته به دلایل مختلفی در بازار ارز دخالت کرد و نرخ دلار زیر چهار هزار تومان حاصل همین دخالت دولت بود. طبیعتا این دخالت نمیتوانست دائمی باشد و در نهایت شاهد ایجاد نوسان در بازار ارز بودیم و اعتراضات خیابانی اخیر نیز به این نوسانات دامن زد. میتوان پیشبینی کرد که تا پایان سال شاهد کاهش تأثیر این نگرانیها بر قیمت ارز باشیم، اما بهدلیل همان تأثیر تفاوت نرخ تورم همچنان شاهد افزایش قیمت ارز خواهیم بود. نکتهای که در اینجا مهم است و باید به آن اشاره کنم پاسخ به این سؤال مهم است که آیا دولت در چنین شرایطی باید دخالتی در قیمتها داشته باشد؟ پاسخ این است که دولت صرفا نقشی نظارتی در بازار دارد و جز در مواقعی که به دلایل سیاسی و غیراقتصادی بازار دستخوش تلاطم میشود معمولا نباید نقش مداخلهگر را بازی کند. هنگامی که در شرایط عادی و تحت تأثیر شاخصها و واقعیتهای اقتصادی دولتها به سمت دخالت در بازار میروند طبیعی است که این دخالت نمیتواند دائمی باشد و فقط میتواند بحران را عقب بیندازد؛ اما اینکه آیا سکه و دلار میتوانند به پسانداز درازمدت افراد تبدیل شوند؟ به نظر میرسد اغلب افراد پس از مدتی متوجه خواهند شد که دلار و سکه نمیتواند نقشی را که پول رایج کشور در معیشتشان دارد بازی کند و به دلایل گوناگون آن را به ریال تبدیل خواهند کرد.