به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تبیان، باید دریافته باشید که پیری زمان گوشهگیری یا عقب کشیدن خود از سبک زندگی آموخته شده نیست و باید همه فکرهایی که شما را یک فرد منفعل و از کار افتاده قلمداد می کند دوری کنید. فصلی جدید در زندگی را در پیش رو دارید که بعد از سال ها تحصیل و کار، اکنون باید با تجربه ای از زندگی که پشت سر گذاشته اند، از روزهای جدید خود بهترین استفاده را کنند و به کارهایی بپردازند که تا کنون فرصت انجام آن را نداشته اند.
سالخوردگان باید علاوه بر اینکه این دوره از زندگی خود را بپذیرند و به آن باور داشته باشند، برای آنکه فراموش نشوند و افکار منفی پیری بر آنها غلبه نکند، روش های مقابله با پیری را در زندگی خود بکار بگیرند. در این مطلب، مهمترین مهارت های مقابله در این دوره سنی را به شما آموزش داد میشود:
الف: مواجهه صحیح با اواخر زندگی:
یکی از راه های حفظ آینده نگری در موقع پیری، نگریستن به آن به عنوان تکلیفی در زندگی است.فایده این نگرش، این است که ما را از اهدافی که باید به آنها تحقق بخشیم آگاه می سازد. در مراحل رشد، خواهی نخواهی با میانسالی و کهنسالی مواجه هستیم.
میان سالی: تکلیف دوران میانسالی (سن 35 تا 60) را شامل می شود، این دوران مولد بودن در مقابل رکود است. بیشتر افراد در این دوره تحصیلات خود را به اتمام رسانده، تشکیل خانواده داده و مشغول به کار شده اند. چالش افراد در این دوره حفظ احساس سودمندی و بارآوری است. بنابراین خود را با فعالیتها و تفریحات و برقراری روابط شخصی که در شما احساس رضایت و پیشرفت ایجاد می کنند سرگرم کنید.
کهنسالی: تکلیف دوران اواخر زندگی یا کهنسالی که (60 سال و بالاتر را) در برمیگیرد شامل یک پارچگی در مقابل ناامیدی است. در این مرحله می خواهیم به عقب برگردیم و به زندگی گذشتهمان نگاه کنیم و آن را ارزشمند احساس کنیم. باید بین خشنودی ها و پشیمانی هایمان سازش ایجاد کنیم و مسائل زیر را برای خود حل کنیم:
سالمندانی که فرصت بیشتری برای اعمال شایستگی خود دارند (صرف نظر از جایی که زندگی می کنند) فعالتر و مستقلترند و از زندگی خود راضی هستند.
1- باید درک کنیم که ارزش و حرمت ما به تاریخچه شغلی یا میزان پول ما بستگی ندارد؛ بلکه بیشتر به ماهیت ما به عنوان یک انسان مربوط است.
2- ما باید بین ناتوانی جسمی و مقاومت پایین در مقابل بیماریها و خاطرات رضایت بخش و روابط شخصی معنیدار، تعادل ایجاد کنیم.
3- باید از طریق کمک و توجه به دیگران فنا پذیری خود را بپذیریم.
همان طور که می بینید بهترین راه برای گذرانیدن مراحل میانسالی و کهنسالی آن است که از پیش خود را برای مواجهه با این مراحل آماده کنیم.
چند تکلیف خاص که باید در اواخر زندگی انجام شود عبارتاند از:
1- پذیرش سالمندی به عنوان یک امر طبیعی
2- آماده کردن یک وصیتنامه
3- تهیه برنامه هایی برای زندگی شاد
4- کامل کردن کارهای ناتمام خود در ارتباط با نزدیکان
5- صحبت کردن با افراد محبوب خود در باره نحوه برگزاری مراسم یادبود.
ب: نگهداری اوقات فراغت و فعالیت در سطح مطلوب:
یکی از روشهای خوب حفظ و تداوم و پیوستگی در سراسر زندگی، مرور زندگی است . همه ما اغلب عکس، دفترچه خاطرات و یادگارهای دیگری داریم که به معنی دار بودن زندگی ما کمک می کند. هدف از مرور زندگی یکپارچه ساختن تجارب زندگی برای رسیدن به تصویر منسجمی از خود است.
ج) مواجهه منطقی با فراموش کاری:
وقتی شخص جوانی چیز سادهای را فراموش می کند ما چگونه آن را تبیین می کنیم؟ اغلب فرض را بر این می گیریم که حواسش پرت است یا بی توجه است. اما اگر یک فرد سالمند همان اشتباه را مرتکب شود چطور؟ ما به احتمال زیاد آن را به پیری و کهولت او نسبت می دهیم.
مطالعات پژوهشی نشان می دهد که اگر چه افراد سالمند گاهی اوقات در انجام تکالیف ذهنی کند عمل میکنند، اما قادرند با استفاده از تجارب و خردمندی، این کندی را جبران کنند. در بسیاری از مطالعاتی که درباره حافظه و عملکرد ذهنی صورت گرفته، سالمندان وضع خوبی نداشتند، زیرا عملکرد آنان با دانشجویانی که از لحاظ عملکرد در تکالیف ذهنی در اوج آمادگی قرار دارند، مقایسه شده است.
با این حال افراد سالمند در انجام تکالیفی که مستلزم حافظه فوری و حافظه برای اتفاقات گذشته است بسیار خوب عمل می کنند. به عنوان مثال دانشجویان در مقایسه با سالمندان بهتر می توانند کلمات شعری را که به یاد دارند از حفظ بگویند. در حالی که افراد سالمند در توصیف معنای شعر به همان خوبی یا حتی بهتر عمل می کنند. یک نتیجه گیری منصفانه در زمینه حافظه و مسئله گشایی این است که افراد جوان در حفظ کردن و پیدا کردن سریع پاسخ ها بهتر از سالمندان عمل می کنند. وقتی به افراد سالمند فرصت داده شود تا از دانشی که در طول زندگی شان کسب کردهاند استفاده کنند عملکرد آنها افت کمتری را نشان می دهد و یا حتی در برخی از خلاقیتها مثل سرودن شعر، نوشتن مطالب پخته و رغبت انگیز، مذاکره سیاست و ... از جوانترها نیز بهتر عمل میکنند.
د) کمک به سالمندان از راه تمرین ذهنی و مشارکت در تصمیم گیریها:
اگر چه مغز از عضلاتی تشکیل نشده است که در اثر استفاده نکردن دچار (تحلیل ) شود، با این حال اگر شما فرصت تفکر خلاقانه، حل مشکلات و تجربه لذت با کفایت بودن را از دست بدهید ممکن است از لحاظ روانشناختی رنج ببرید. این فقدان در بین سالمندان متداول است.
هـ) کمک به سالمندان از طریق فرصت اعمال کفایت:
الین لانگر و جودیت ذودین 1977، نشان دادند که چگونه می توان بر این احساس بی کفایتی کاذب غالب آمد. آنها برای افرادی که مقیم خانه سالمندان بودند فرصت هایی برای تجربه کفایت و شایستگی فراهم کردند. این افراد تشویق می شدند تا از طریق بیان عقایدشان در باره تغییرات خانه سالمندان، تصمیمگیری درباره دکوراسیون اتاق خود و برنامه ریزی فعالیتهای اوقات فراغتشان، فعال شوند. همچنین به هر یک از این افراد یک گیاه خانگی داده شد تا از آن مراقبت کنند. این فرصتهای اعمال کفایت و توانایی شاید زیاد مهم به نظر نرسند. اما موجب گردید که زندگی این افراد در مقایسه با زندگی یک نواخت موسسه ای، تفاوت زیادی پیدا کند. در ضمن این افراد در مقایسه با همسالان خود به طرز معنی داری، کنترل بیشتری بر زندگی خود احساس می کردند. آنها خوشحال تر، هوشیارتر و اجتماعی تر بودند. فرصت اعمال کفایت نه تنها از لحاظ روانشناختی بلکه از لحاظ جسمی نیز به آنها کمک کرد. سالمندان مقیم این خانهها که توانایی های خود را به کار برده بودند بیشتر عمر کردند.
- سالمندانی که در منزل شخصی زندگی می کنند در مقایسه با آنهایی که در اماکن شبانه روزی به سر می برند از فرصتهای بیشتری برای کنترل زندگی خود برخوردارند.
- در جامعه ایران نیز ملاحظه می شود سالمندانی که فرصت بیشتری برای اعمال شایستگی خود دارند (صرف نظر از جایی که زندگی می کنند) فعالتر و مستقلترند و از زندگی خود راضی هستند (به روستاییان توجه کنید).
- سالمندانی که عملکرد بدنیشان دچار افت شده، برای یافتن راههایی جهت به کارگیری توانایی های خود به شیوه های خاصی نیاز داشتند.
جوانان شاد گذشته نه سالمند
سالمندان را می توان از طریق تشویق کارهای زیر در احساس کفایت یاری داد.
- کمک در افزایش قدرت انتخاب و قابلیت پیشبینی مسایل
- کمک در افزایش احساس کنترل و مسئولیت پذیری نسبت به مسایل خود و دیگران
- از بین بردن تصورات قالبی وابستگی به اطرافیانشان