به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا، کاظم سلامت اظهار کرد: انسانها در مسیر زندگی و عمر خود دائم با موقعیتهای جدید روبرو میشوند و ناگزیر به تصمیمگیری هستند. این تصمیمهای ریز و درشت نقش مهمی در زندگی انسانها ایفا میکند و نتیجه درست یا غلط بعضی تصمیمها میتواند مسیر زندگی فرد را به کل تغییر دهد. البته برخی از تصمیمگیریها کوچک و ساده است و چندان مورد توجه قرار نمیگیرد، اما در مقابل، مسائل بزرگتری وجود دارد که تصمیمگیری در مورد آنها به زمان طولانیتری نیاز دارد.
این روانشناس با تاکید بر اینکه انتخاب همسر، رشته تحصیلی و نوع شغل، مواردی است که به تصمیمگیریهای اساسی نیاز دارد، ادامه داد: اهمیت این قبیل تصمیمگیریها به لحاظ تاثیری که در سرنوشت فرد میگذارد، بسیار زیاد است و چه بسا تعلل در شناخت راههای تصمیمگیری بهتر، عواقب جبرانناپذیری به بار آورد . البته برخی به صورت ذاتی و یا تحت تاثیر تربیت خانوادگی، توانایی تصمیمگیری بالایی دارند، اما باید اشاره کرد که تصمیمگیری نیز مانند رانندگی نوعی فن و مهارت محسوب میشود و هر فردی نیاز دارد که مهارتهای لازم برای تصمیمگیری را بیاموزد.
وی با تاکید بر اینکه مسلحشدن به این مهارتها میتواند بر کیفیت زندگی ما تاثیر بسیاری بگذارد، افزود: در سادهترین تعریف، تصمیمگیری به معنی انتخاب کردن بین دو یا چند اقدام مختلف یا انتخاب بین راهحلهای ممکن برای حل یک مساله است. این در حالی است که در روش تصمیمگیری «شهودی»، صرفا از گواهی، احساس و ندای درونی برای تصمیمگیری تبعیت میکنیم. برخی افراد طوری درباره این حس صحبت میکنند که گویا «حسی جادویی» است، اما باید اشاره کرد که تصمیمگیری بر مبنای شهود، ترکیبی از از تجربیات گذشته و ارزشهای درونی خود ما است.
سلامت تصریح کرد: گرچه توجه به شهود بسیار ارزشمند است و بازتاب چیزهایی است که تاکنون درباره زندگی یاد گرفتهایم، اما شهود همیشه ریشه در واقعیت ندارد و بر اساس درک و برداشت ما از واقعیت شکل گرفته است. در موارد متعددی نیز این درک، در کودکیمان ریشه دارد، در نتیجه چندان کامل نیست و امکان دارد اشتباه باشد. در مقابل، در روش تصمیمگیری از نوع استدلال، فرد به شواهد، آمار، ارقام، تجربیات و شواهد در تصمیمگیری متوسل میشود؛ در واقع در روش تصمیمگیری استدلال، به «اینجا و اکنون» بها داده میشود.
این روانشناس ادامه داد: این روش تصمیمگیری میتواند جنبههای عاطفی مربوط به تصمیم را کنار بگذارد و به طور ویژه، مسائل برآمده از گذشته را که ممکن است روی روند تصمیمگیری تأثیر داشته باشد، نادیده بگیرد؛ در واقع در روش تصمیمگیری که ترکیبی از شهودی و استدلالی باشد، فرد اول از روش استدلال کردن کمک میگیرد و تصمیمگیری را شروع میکند، سپس هنگامی که به یک «تصمیم» مشخص رسید، نوبت به استفاده از شهود میرسد که به نظر، کاملترین روش برای تصمیمگیری است.
وی افزود: مطالعات نشان میدهد که عوامل زیادی در انتخاب تصیم درست یا نادرست تاثیرگذار است و یکی از این عوامل تاثیرگذار، آگاهی و اطلاعات است. هرچه فرد اطلاعات و آگاهیهای بیشتری در زمینه موضوع مورد تصمیمگیری داشته باشد، از قدرت تصمیمگیری بالاتری برخوردار بوده و تصمیمات او درستتر خواهد بود. بر عکس، آنچه که در اکثر موارد فرد را با شکست در تصمیمگیری یا تصمیمگیری اشتباه مواجه میسازد، نداشتن اطلاعات کافی است.
سلامت تاکید کرد: در واقع یکی از عوامل موثر در افزایش قدرت تصمیمگیری، اعتمادبهنفس است. افرادی که دارای اعتمادبهنفس بالایی هستند، از قدرت تصمیمگیری بالاتری برخوردار بوده و در شرایط بحرانی قادر به تصمیمگیریهای مناسبتری هستند. در حالی که افراد دارای اعتمادبهنفس پایین، اغلب در تصمیمگیریهای خود دچار مشکل میشوند. آنها شاید برای امور خیلی جزیی، زمان خیلی زیادی صرف کنند تا تصمیمگیری لازم را انجام دهند و برخی حتی از شرایطی که آنها را ناگزیر به تصمیمگیری میکند، فرار میکنند.
این روانشناس با اشاره به اینکه افسردگی نیز بر قدرت تصمیمگیری افراد تاثیر منفی دارد، یادآور شد: میان علایمی که فرد مبتلا به اختلال افسردگی از خود بروز میدهد، «ناتوانی در تصمیمگیری» نقش بهسزایی دارد. متاسفانه فرد افسرده حتی برای مسائل جزیی روزمره فاقد قدرت تصمیمگیری است. بیحوصلگی و خلق پائین او، قدرت تصمیمگیری او را تحتالشعاع قرار میدهد و این مساله زمانی شدت پیدا میکند که ناامیدی در فرایند تصمیمگیری او دخالت میکند.
وی تصریح کرد: فرد افسرده امیدواری کمتری به آینده دارد. بنابراین با بدبینی با مسائل برخورد میکند و توجه بیش از حد به ابعاد منفی مسائل، او را از تصمیمگیری مناسب محروم میسازد. تصمیمگیری فرایندی است که به انرژی فکری زیادی نیاز دارد و چنین فردی از هر کاری که نیاز به صرف انرژی دارد (چه کم و چه زیاد) دوری میکند. اضطراب و استرس نیز بر روی بسیاری از فرایندهای ذهنی انسان از جمله تصمیمگیری تاثیر مخرب دارد. در اضطراب شدید، حافظه فرد از کار میافتد، سرش خالی میشود و احساس میکند هیچ مطلبی به ذهنش نمیرسد. همین اتفاق در فرایند تصمیمگیری نیز اتفاق میافتد.
سلامت افزود: اضطراب مانع از آن میشود که فرد بتواند از اندوختههای ذهنی، تجارب و اطلاعات خود در فرایند تصمیمگیری استفاده کند. چون هیچ مطلب و تجربهای که برای او یاریکننده باشد، به ذهنش نمیرسد و آنچه به ذهنش میرسد، بسیار دست و پا شکسته و فاقد سودمندی لازم است. هچنین اضطراب، نگرانی فرد را از احتمال شکست افزایش میدهد، قدرت ریسکپذیری او را کاهش میدهد و اجازه نمیدهد که فرد در کمال آرامش تمام جوانب را مورد بررسی قرار دهد. از اینرو فرد مضطرب یا خیلی عجولانه تصمیم میگیرد و یا به قدری تصمیمگیری را طولانی میکند تا فرصتهای طلایی را از دست میدهد .
این روانشناس تاکید کرد: برای این که تصمیمگیری درستی داشته باشیم، باید سعی کنیم که شهامت تصمیمگیری را در خود و دیگران تقویت کنیم و پیروزیهای قبلی خود و تواناییهای خود را همواره مد نظر داشته باشیم تا اعتماد به نفسمان را برای تصمیمگیری تقویت کند. همچنین باید در تصمیمگیریهای خود همه جوانب موضوع را مد نظر قرار دهیم، خودشناسیمان را افزایش دهیم، موانعی را که در قدرت تصمیمگیری ما دخالت میکند، بشناسیم و برای رفع آنها تلاش کنیم.
وی خاطرنشان کرد: باید همواره تلاش کنیم تا معلومات خود را در خصوص موضوع مورد تصمیمگیری افزایش بدهیم. همچنین برای تصمیمی که میخواهیم بگیریم، همه انتخابها و گزینههای موجود را لیست کرده و هرکدام را به تنهایی بررسی کنیم. برای این منظور باید گزینهها را الویتبندی کرده و امتیاز بدهیم، در ادامه اگر نتونستیم انتخاب کنیم از افراد آشنا و متخصص به موضوع مشورت بگیریم. با این روند میتوانیم تصمیمی را اتخاذ کنیم که کمترین شکست و بیشترین احتمال پیروزی را به همراه داشته باشد.