به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، این متهم جوان ١٠ سال قبل همسر باردارش را کشت و سپس با پلیس تماس گرفت و موضوع را اطلاع داد. بلافاصله بعد از اینکه پلیس در محل حاضر شد و بررسیهای اولیه را انجام داد، مرد جوان اعتراف کرد عامل قتل، خودش است. او به مأموران گفت: من و همسرم با هم اختلاف داشتیم. او باردار بود و فرزندم یک ماه دیگر به دنیا میآمد. در پی مشاجرهای که با همسرم کردم از شدت عصبانیت نتوانستم خودم را کنترل کنم و او را به قتل رساندم. بعد از گفتههای متهم و بهدستآمدن سایر مدارک و شکایت اولیای دم، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده به شعبه ٤ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه محاکمه بعد از اینکه نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و کیفرخواست را خواند و درخواست مجازات برای متهم کرد، اولیایدم زن جوان در جایگاه قرار گرفتند و برای داماد خود درخواست قصاص کردند. با توجه به اینکه متهم باعث مرگ جنین هشتماهه خودش هم شده بود، درخواست رسیدگی به این موضوع را هم مطرح کردند. در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من و همسرم مدتی بود با هم اختلاف داشتیم و اصلا رابطه خوبی نداشتیم. همسرم باردار بود و این مسئله باعث شده بود اعصابش ضعیف شود و بههمین خاطر مدام با هم درگیر میشدیم. تا اینکه روز حادثه دوباره جروبحث بین من و همسرم بالا گرفت. من دو سیلی محکم به صورت همسرم زدم و او به اتاق خواب رفت وقتی پشتسرش رفتم متوجه شدم مرده است. من نمیخواستم او را بکشم و نمیدانم سرش به کجا برخورد کرد که جانش را از دست داد. او باردار بود و من دلم نمیخواست فرزندم را از دست بدهم بههمین خاطر هم از همسرم مراقبت میکردم اما در آن لحظه کنترل خودم را از دست دادم. بعد از گفتههای متهم و وکیلمدافع، هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند و متهم را با توجه به درخواست قصاص از سوی اولیایدم به قصاص محکوم کردند. ١٠ سال بعد از این ماجرا در نهایت اولیایدم زن جوان به دریافت دیه رضایت دادند و خواستار توقف اجرای حکم قصاص شدند. خانواده مرد جوان نیز قبول کردند دیه درخواستی اولیایدم را بپردازند و در نهایت آنها اعلام گذشت قطعی کردند. روز گذشته جلسه رسیدگی به اتهام مهندس جوان بهلحاظ جنبه عمومی جرم برگزار شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان خواستار صدور حکم قانونی با توجه به فجیعبودن قتل کرد و سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: وقتی من و همسرم ازدواج کردیم خیلی جوان بودیم. من دانشجوی مهندسی بودم و همسرم هم ١٨ساله و خانهدار بود. بیشتر روزها دانشگاه بودم. همسرم هم باردار بود و بیشتر خانه مادرش یا خانه مادر من میماند. متهم ادامه داد: مدتی بود با هم اختلاف داشتیم و همسرم دیگر مثل سابق با من رفتار نمیکرد. این موضوع من را خیلی اذیت میکرد تا اینکه روز حادثه مثل روزهای گذشته با هم درگیر شدیم. من کنترل خودم را از دست دادم و به گوش همسرم دو سیلی زدم. نمیدانم دقیقا چه اتفاقی افتاد و سر او به کجا برخورد کرد. وقتی وارد اتاق خواب شدم تا با او صحبت کنم، دیدم روی تخت افتاده و اصلا حرکت ندارد. متهم درحالیکه بهشدت گریه میکرد، گفت: من زنم را دوست داشتم. ما با عشق و علاقه ازدواج کرده بودیم. ضمن اینکه منتظر تولد فرزند بودیم و آرزوهای زیادی برای فرزندمان داشتیم، اما حالا هر دو آنها را از دست دادهام و دردناکتر این است که من خودم باعث شدم که آنها جانشان را از دست بدهند و هیچ وقت در زندگی خودم را نمیبخشم. متهم در پاسخ به اینکه چطور خرج زندگیاش را تأمین میکرد و چرا با همسرش دعوا داشت، گفت: من درس میخواندم و هزینه زندگیام را پدرم به من میداد و قبول کرده بود تا زمانی که درس میخوانم او خرج زندگیام را بدهد. متهم گفت: سالهاست به این موضوع فکر میکنم که من و همسرم چرا با هم درگیر شدیم و من چرا او را زدم، اما اصلا به یاد نمیآورم. درگیریهای ما هیچوقت دلیل مشخصی نداشت و هر دو یکباره عصبانی میشدیم. من ١٠ سال است که در زندان هستم و هر روز اعدام میشوم. با اینکه پدرم دیه درخواستی اولیایدم را داد تا من زنده بمانم، اما علاقهای به زندهماندن ندارم و دلم میخواهد بمیرم. خیلی عذاب وجدان دارم و وضع روحی خوبی ندارم و از کاری که کردهام خیلی پشیمان هستم. با پایان گفتههای متهم و وکیلمدافع او، هیئت قضات در شعبه ٤ دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و متهم را با توجه به مدارک موجود در پرونده و ایام بازداشت به ١٠ سال و ٩ ماه حبس محکوم کردند. وی با توجه به مدتزمانی که در زندان است، بهزودی آزاد میشود.