به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، یک سال قبل دختر جوانی با مأموران پلیس تماس گرفت و گفت مادرش به قتل رسیده است. این دختر جوان مدعی شد عامل قتل پدرش است که فرار کرده است. دختر این زن در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، به مأموران گفت: پدر و مادرم سالها با هم اختلاف داشتند؛ چون پدرم معتاد بود و مرتب دستگیر میشد و زمانی هم که از زندان بیرون میآمد، در حال موادکشیدن بود. چندروزی بود که از زندان آزاد شده و به خانه برگشته بود. در این مدت مادرم خیلی ناراحت بود و مرتب گریه میکرد تا اینکه روز حادثه به پدرم گفت دیگر نمیتواند این وضعیت را تحمل کند و خسته شده است. بحث بین آنها بالا گرفت و پدرم با ضربات چاقو مادرم را مجروح کرد. ما سعی کردیم به مادرم کمک کنیم و او را به بیمارستان بردیم اما جانش را از دست داد و پدرم هم فرار کرد. این دختر گفت: از وقتی به یاد دارم، پدرم معتاد است و مادرم به تنهایی ما را بزرگ کرده است. مادرم کار میکرد و خانوادهاش هم کمک میکردند که زندگی ما بچرخد و پدرم هیچوقت بالای سر ما نبود. مادرم اگرچه متأهل بود، مانند یک زن تنها زندگی میکرد؛ چون در این سالها پدرم مدت زیادی را در زندان بود و هشت بار زندانی شد و هربار هم چندینماه در زندان ماند، اختلاف پدر و مادرم هم بههمیندلیل بود. دختر جوان درباره اینکه چرا پدرش زندانی میشد، گفت: پدرم به خاطر سرقت یا به خاطر موادی که همراه داشت، زندانی میشد. در جریان تحقیقات پزشکی قانونی علت مرگ زن جوان را اصابت ضربات متعدد چاقو اعلام کرد و در نظریه خود نوشت: ژاله زن 38ساله به دلیل واردآمدن ضربات متعدد بر قفسه سینه و پارگی شریانهای اصلی بدن و پارگی قلب جانش را از دست داده و ضرباتی که وارد شده نیز بسیار عمیق بوده است. با توجه به شکایت فرزندان مقتول و سایر شواهدی که به دست آمده بود، پلیس تحقیقات خود را برای دستگیری متهم فراری آغاز کرد تا اینکه چند ماه بعد موفق شد سیاوش متهم به قتل را درحالیکه قصد داشت از دست پلیس فرار کند، با شلیک دو گلوله به ناحیه پا مجروح و دستگیر کند. سیاوش بعد از زخمیشدن به بیمارستان منتقل و پس از بهبود به اداره آگاهی برده شد. این مرد به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: 15 سال بود که با ژاله ازدواج کرده بودم؛ او را دوست داشتم و زن خوبی بود اما به خاطر اینکه من اعتیاد داشتم، با هم مشکل داشتیم. حق با ژاله بود من نمیتوانستم بالای سر بچههایم باشم. روز حادثه هم وقتی گفت دیگر نمیخواهد به این وضعیت ادامه دهد و خسته شده و میخواهد من را ترک کند، عصبانی شدم و کنترل خودم را از دست دادم و او را مجروح کردم. این مرد گفت: قصد کشتن همسرم را نداشتم؛ من او را دوست داشتم و انتظار داشتم حالا که بعد از چندین ماه از زندان آزاد شده و به خانه آمدهام، به من روی خوش نشان دهد اما بدرفتاری کرد و گفت از این وضعیت خسته شده است. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم روز گذشته پای میز محاکمه رفت. در ابتدای جلسه رسیدگی نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و درخواست صدور حکم قانونی کرد. در ادامه فرزندان مقتول در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند و اعلام کردند حاضر به بخشش نیستند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت؛ او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: قبول دارم همسرم را کشتم. اعتیادم زندگی من را از بین برده است و به خاطر هرآنچه اتفاق افتاده، پشیمان هستم اما خودم هم درخواست دارم من را قصاص کنید چون دیگر طاقت این زندگی را ندارم و نمیخواهم زنده بمانم. بعد از گفتههای متهم و وکیلمدافعش هیئت قضات با توجه به مدارک موجود در پرونده و اعترافات متهم به اتفاق آرا او را به قصاص محکوم کردند.