خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ، حمید قبادی دبیر کارگروه مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ نفر اول تصمیم گیری رسمی در حوزه مد و لباس در کشور است و طبیعتا چالش همیشگی اداره دستوری و بخش نامه ای فرهنگ حالا در حوزه او که ربط مستقیمی به سبک زندگی و به تعبیری حوزه خصوصی زندگی آدم ها دارد حسابی جدی است. قبادی مشهور است به برگزاری جشنوارهها و نمایشگاههای متعددی در حوزه مد و پوشاک ایران، او در کارش بسیار مصمم و جدی است. می گوید میخواهد در حوزه مد و لباس جریانسازی کند و موضوعات مهمی که در فکر، فرهنگ و اندیشه فعلی جامعه ایرانی جا ندارد را به مخاطب از صدر تا ذیل (تصمیمگیران، تصمیمسازان، مدیران، مصرفکننده) گوشزد کنند. قبادی معتقد است که در حوزه مد و لباس به غیر از مبحث مدلینگ که خلاف مقررات کشور است هیچگونه محدودیتی وجود ندارد و هیچ ممنوعیتی در حوزه طراحی نیست. با او درباره چالش ابتدای متن و بقیه مسائل مد و لباس در کشور گفتگو کرده ایم.
با توجه به فعالیتهای کارگروه مد و لباس، پیش فرضی وجود دارد که فرهنگ ترویجی دولت با فرهنگ عمومی مردم در خیابانها در تضاد است و به نوعی شکافی در فرهنگ رسمی ترویج شده با آنچه اکثریت مردم به دنبال آنند وجود دارد، شما تا چه اندازه به این شکاف و تضاد اعتقاد دارید؟ برنامههای شما برای کم کردن این شکاف چیست؟
بگذارید در درجه اول پیشفرض شما را اصلاح کنم، کارگروه مد و لباس یک نهاد هماهنگکننده است لزوما نهاد مجری نیست، نهادی است که بین اجزای مرتبط با مد و لباس در کشور وظیفه قانونی بر عهده دارد که هماهنگیها را بر اساس قانون و وظایف پیشبینی شده، انجام دهد. همچنین مطالبهگری و نظارت میکند، عملکردها را منتشر می کند و امتیاز میدهد، تحلیل میکند، وضعیتها را در سایر حوزهها توضیح میهد که تا به امروز به این امورات تا بخشهایی انجام داده است. نمونههای این موارد هم کم نیست. مثلا درگیر کردن دستگاهها در موضوعات مختلف، از صداوسیما گرفته که جنبههای مستقیم کارکردی و وظیفه قانونی را بر عهده دارد، در «وزارت صنعت، معدن و تجارت» هم حوزه بازرگانی و هم حوزه صنعتی و صنایع آن، وزارت آموزش و پرورش چه در محتوای کتاب درسی و چه در شکل لباس مدارس، نمایشگاهها و سایر دستگاههایی که هم در وظایف قانونی و هم برخی از علاقهمندیها آن دستگاهها به ما میتوانند کمک کنند، ، مثلا سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی یا نیروی انتظامی یا وزارت کشور این دستگاهها ذاتا یکسری وظایف را بر عهده دارند و با کارگروه تعاملات، همراهی و همکاری دارند. حتی با نهادهای قضایی، تعدادی از تشکلها و انجمنها هم فعالیت گستردهای تشکیل شده است. پس ببینید این موارد مجری سیاستها و قانون ساماندهی مد و لباس است. لزوما کارگروه مد و لباس هم وظیفه مستقیم ندارد. حال اگر بخواهیم در اینجا به موضوعی که شما به عنوان بحث «شکاف» اشاره کردید من از کلمه «فاصله» استفاده میکنم شاید به قدر کافی بعضی از دستگاهها از وظایفشان مطلع نباشند و یا به این حوزه کمتر اهتمام ورزیده باشند. اما با خروجی شما کاملا مخالفم!
یعنی شما اعتقادی به اینکه شکافی وجود دارد، ندارید؟
ببینید فاصله بین پاسخدهی به نیاز جامعه و طراحی و تولید بدون تردید وجود دارد. اما اینکه کار نشده و تضادی وجود دارد خیر به این شکل نیست. تضادی به این معنا که دستگاهها فعالیت و دستور کار متفاوتی دارند، طراحان مسیر دیگری را طی میکنند و مردم هم راه خودشان را میروند به هیچ عنوان قبول ندارم. زیرا یافتهها و خروجی ما در این است که تضادی وجود نداشته باشد، بله فاصله وجود دارد، آن باوری که باید شکل بگیرد هنوز شکل نگرفته و ناکافی است، فرهنگسازی باید تقویت شود. طراحی ایرانی باید در سایر حوزهها ایجاد شود. اما باز هم نمیتوان گفت که فعالیتهای در حوزه مُد در تضاد است.
ببینید فاصله بین پاسخدهی به نیاز جامعه و طراحی و تولید بدون تردید وجود دارد. اما اینکه کار نشده و تضادی وجود دارد خیر به این شکل نیست
در بعضی مواقع تعمدا این امر هست که برخی از افراد میگویند مافیا وجود دارد، یا شبکههای غیررسمی ناخوانده میگویند پشت پرده با هم هماهنگ هستند بله از این بابت ممکن است که تضاد وجود داشته باشد. یعنی یک گروه خاص در جهت منافع خودشان درصدد این هستند بحث قاچاق تحت هیچ شرایطی از بین نرود. یعنی منافع گروهی مانع پیشرفت در کشور میشود بله این موضوع در تضاد منافع ملی است البته نه تنها در حوزه طراحی و پوشاک بلکه تضاد در منافع ملی. اینطوری بگویم که اهتمام کافی نداشتن بیشتر به چشم میخورد تا بگوییم که شکاف عمیق و جدی وجود دارد. بببینید مخاطبان ما مشخص هستند و عموم مردم مصرف کنندهاند.
زمانیکه نمایشگاههای متعدد برگزار میشود همانند نمایشگاه عاشورایی، مد و پوشاک کودک و نوجوان، عفاف و حجاب تا چه اندازه تاثیرش را در جامعه و میان مردم دیدیدم؟
زمانیکه درصدد برگزاری چنین نمایشگاههایی هستیم، هدف ما جریانسازی در جامعه است زمانی که بر تن افرادی لباسهای متفاوت میبینیم نباید به تمام جامعه تعمیم دهیم. ما احساس میکنیم با برگزاری لباس عاشورایی جریان سازی کردیم زیرا خیلی از افراد این مفهوم را نمیدانستند که لباس عاشورایی یعنی چه؟ وقتی که هنوز معنا و مفهوم برای بخشی از جریان رسانهها، مردم و... مشخص نبود شما میخواهید این فاصله وجود نداشته باشد؟ بله فاصله وجود دارد.
به اعتقاد من کارگروه مد و لباس کشور به سمت جریانسازی رفته است. دستاندرکار، طراح و مردم، رسانهها باید بدانند که موضوع مهمی به نام لباس عاشورایی وجود دارد که در طول دو ماه محرم و صفر پوشاک گروه زیادی از جامعه تغییر پیدا میکند و متاثر از فکر، اندیشه و فرهنگشان است. البته مورد تهدید هم هستیم و نفوذ برخی از جریانها وجود دارد که میگفتند مصادق آن کجاست؟ به صراحت میگوییم که در حوزه پوشاک برخی خطرها وجود دارد به عنوان مثال نماد پوچگرایی را بر روی برخی لباسها کار میکردند و توجیهشان هم این است که اساس این لباس سیاه است آرام آرام آن نماد در جامعه مطرح میشود و تصور میکنیم که لباس مشکی عزاداری امام حسین(ع) را بر تن کردهایم در حالیکه آن واژه مفهوم و معنای دیگری را دنبال میکند.
در نتیجه ما به دنبال این مبحث هستیم موضوعات مهمی که در فکر، فرهنگ و اندیشه ما جا دارد را به جامعه مخاطبمان از صدر تا ذیل (تصمیمگیران، تصمیمسازان، مدیران، مصرفکننده) گوشزد کنیم. از طرفی هم آنان را از تهدیدات مطلع میکنیم مصداقاش هم اینکه نام «حسین» را با صاد مینویسند و... ببینید میخواهم به این نتیجه برسم که اگر ما چنین جریانی را راهاندازی نمیکردیم کسی به ما حرفی نمیزد! شما نباید این توقع را داشته باشید که ما صبح نمایشگاه را برگزار کردیم ریخت تمام جامعه به این سمت برود.
ما به غیر از موضوع مدلینگ که خلاف مقررات کشور است هیچ محدودیت و ممنوعیت در طراحی نداریم
شما دارید جریانسازی میکنید، درست هم است کسی هم مخالف این جریانسازی نیست امسال دوره سوم این نمایشگاه برگزار شد، اما هیچ بازخوردی در جامعه ندیدیم. شاید برخی از نقدها اینگونه است که برخی از آثار در نمایشگاه به دلیل فرمی که دارند باعث دلزده شدن مخاطبان خواهد شد و حالت تدافعی دارد که این چه محصولاتی است واگرنه کسی مخالف آن جریانسازی که شما دارید، نیست! هدفتان از این جریانسازی چیست؟
ببینید حرف شما درست است از این بابت که ما اجازه ورود برخی از طرحها را میدهیم و اجازه نقد و بررسی را ندادهایم. اما نقد شما در حال حاضر به من وارد نیست بلکه به آن طراح است، اتفاقا ما مجموع نقدها را جمعآوری میکنیم و بر روی آنها فکر میکنیم. ببینید تا به امروز شده که من باید نسبت به دیگر دستگاهها هم پاسخگو باشم که این امر هم صحیح نیست، شما به عنوان نماینده افکار عمومی باید مطالبهگری از تمام حوزهها داشته باشید. در حال حاضر قبادی از طراح هم مطالبهگری میکند که این خوب نیست، تمام این نقدهای جامعه از طراح باید بپرسد که نوع طراحیها چرا به این شیوه است!
برخی از طراحان مدعیاند که گاها دست آنها در طراحی لباس بسته است!
از نظر من چنین چیزی وجود ندارد، پس چرا برخی از طرحها به تولید انبوه هم رسیدهاند؟ ما به غیر از موضوع مدلینگ که خلاف مقررات کشور است هیچ محدودیت و ممنوعیت در طراحی نداریم.
کاری که در سال آینده (سال ۱۳۹۸) قرار است راهاندازی کنیم جلسات نقد و گفتوگو راجع به طراحی و مجموعهسازی است. برای نمایشگاه امسال جشنواره فجر هم پیشبینی کردیم ۱۰ جلسه نقد در این حوزه برگزار کنیم. یعنی یکی از دلایل آن شکاف و فاصلهای که از آن سخن میگویم عدم ارتباط کافی طراح و جامعه است. برخی از طراحان فکر میکنند با گروه محدودی که در ارتباط هستند، کافی است.
پس شکافی وجود ندارد و شما این موضوع را رد میکنید؟
به این شیوهای که شما میگویید اصلا هیچ اعتقادی ندارم! فاصله وجود دارد که دلایل آن هم تازه بودن کار است، ما در حال پیشرفت هستیم
زمانیکه میتوانیم در لباس اجتماع بانوان تغییر ایجاد کنیم در سایر حوزهها هم میتوانیم این تغییر را برقرار کنیم. ما حتی در حوزه لباس کودک و نوجوان هم توانستیم پیشرفت کنیم و الگو هم ارائه دادهایم این نه تنها فاصله نیست بلکه داریم آن شکافی که از آن سخن میگویید را اصلاح میکنیم. البته نمیگویم رضایت عمومی تمام و کمال در این حوزه وجود دارد، اینکه مردم از طرحهای جدید چگونه استفاده میکنند بحث دیگر است و در حوزه مد و لباس و طراحی نباید دنبالاش بگردیم زیرا به سایر متغیرها و فاکتورها برمیگردد. کسی که فکرش درگیر معیشت و هزاران مسئله دیگر است به آن پیشنهاد الگو میدهیم.
شما از الگوی پیشنهادی صحبت کردید، یعنی طراحان براساس الگوها و سیاستگذاری که نهاد شما به آنها میدهد، طراحی میکند؟
نه ما هیچ الگویی به طراح ندهیم تنها موضوع را به آنان ارائه میدهیم، براساس شرایط عمومی و منطبق بر ارزشهای کشور طراحی میکنند حتی در کارگروه کارشناس در حوزه طراحی نداریم، کارشناس هماهنگکننده امور طراحی داریم، داوران ما در جشنواره فجر استادان طراحی هستند البته به پیشنهاد دبیر، کارشناس دینی حضور دارد و به تصویب رئیس نمایشگاه میرسد. کمیسیون ماده ۴ را دبیر کارگروه پیشنهاد و تصویب میکند. در نتیجه در کمیسیون کارمند نداریم همه اساتید و کارشناس هستند. اینکه بگویند طراحی از سوی کارگروه اعمال میشود تا به طراحان بگوییم چه طرحی را در حوزه مد و لباس انجام دهند اتهامی است که به ما میزنند و کاملا این موضوع را رد میکنم.
نیازی در کشور ایجاد شد و در دورهای مجلس شورای اسلامی قانونی را جمعبندی کرد که برای به رسمیت شمردن مد در ایران قانونی وضع کند. اصلا اینکه بگوید مردم چه بپوشند و چه نپوشد نیست
یکی از نقدهایی که به کارگروه مد و لباس وارد شده، اینکه نهادی سیاستزده است! جواب شما به این نقد چیست؟ با توجه به اینکه شما نهادی دولتی هستید، مردم و مخاطبان احساس میکنند اعمال نفوذ شخصی بر زندگی آنها دارید، زیرا آنان نوع پوشش را مسئلهای شخصی و خصوصی میدانند!
باید بر روی نقدها کمی تامل کرد و بعد آن را مطرح کنیم. منتقد باید نگاه اصولگرایانه و تخصصی داشته باشد. من از اساس همه این نقدها را رد میکنم.
بذارید به این شیوه سوالم را طرح کنم که بالاخره یکجای این موضوع مهم مد و لباس لنگ میزد که کارگروهی به نام مد و لباس کشور تشکیل شده است تا طرحی را به عنوان الگو به مردم ارائه دهد؟!
بله این سوال شما به درستی است، یک نیازی در کشور ایجاد شد و در دورهای مجلس شورای اسلامی قانونی را جمعبندی کرد که برای به رسمیت شمردن مد در ایران قانونی وضع کند. اصلا اینکه بگوید مردم چه بپوشند و چه نپوشد نیست. دهه ۸۰ ما با ورود گسترده انواع مد در کشور مواجه شدیم، این ورود قبل از آن هم بود اما چه زمانی به یکباره چنین احساسی را داشتیم به این علت که جریان رسانهای در دنیا راه افتاد و به نوعی رسانههای جدید ساختار قبلی را پشت سر گذاشتند و مرزها در رسانه از بین رفت. جریان مد در کشور رسمیت پیدا کرد و قانون مستقل مد و لباس تدوین و تصویب شد. از سال ۸۵ و ۸۶ جریان مد به عنوان شکل قانونی و براساس نیاز عمومی بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری در سفرشان به همدان در سال ۸۳ که در حوزه مد و پوشاک فرمودند و تاکید کردند، جریان مد در کشور رسمیت پیدا کرد و قانون مستقل مد و لباس تدوین و تصویب شد. بنابراین دلبخواه من و امور طراحان و... نیست بلکه دیدیم که در کشور نیاز فطری و واقعی در جامعه به نام مد وجود دارد که بالاخره در لباس متفاوت باشیم و بهتریناش را استفاده کنیم. در حالیکه میتوانستیم بشینم و جریان مد را نگاه کنیم و دیدگاهی منفعلانه به جریانات داشته باشیم که راحتترین کار هم هست همان کاری که قبل از انقلاب به جریان مد داشت، قبل از انقلاب نگاه به مد در جامعه کاملا منفعلانه بود و مدساز ایرانی وجود نداشت. اما در این ۷ یا ۸ ساله میتوانیم ادعا کنیم که مد ایرانی داریم و خلق میکنیم همه آثار و محصولات ۱۰۰درصد خوب نیست اما خیلی محصول خوب هم داریم، بله درست است که به شدت قابل نقد هستیم و نقد به ما وارد است اما باید بگویم در این زمینه پیشرفتهای خوبی داشتیم.
ادامه دارد....