بااینحال هنوز هم هستند برخی شرکتهایی که احتمالا با وجود اعمال تحریمها، کماکان از ایران نفت و میعانات گازی خواهند خرید. این شرکتها همان شرکتهایی هستند که به گفته فریدون فشارکی، مدیرعامل مؤسسه مشاوره بینالمللی مطالعات انرژی فکت گلوبال انرژی «FACTS»، تولیدشان تماما وابسته به خرید از ایران است و در غیر اینصورت ورشکسته خواهند شد، به همین دلیل این کارشناس ارشد بینالمللی میگوید قطعا ترامپ، استثنائاتی را در اعمال تحریمها در نظر خواهد گرفت. بااینحال او تأکید دارد که ایران باز هم مانند دور قبلی تحریمها، دستبهدامن قاچاقچیان نفتی خواهد شد، زیرا تنها آنها هستند که پول نفتی را که میخرند به ایران خواهند داد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، فشارکی در میان کلام خود به نقش کشوری اشاره میکند که به گفته او، پشت تحریمهای آمریکا علیه ایران است؛ کشوری که به آمریکا پیشنهاد داد تحریمها علیه ایران را تشدید کند. او البته به ملامتهای نفتی علیه ترامپ هم اشاره میکند که با افزایش قیمت جهانی نفت، احتمالا عقبنشینی رئیسجمهور آمریکا از مواضع تحریم را نمایان خواهد کرد.
با سلطه آمریکا بر عربستان، تصمیمهای سیاسی این کشور بر تولید و صادرات نفت این کشور هم اثر گذاشته و احتمالا پیشنهاد افزایش تولید و صادرات دو میلیون بشکه در روز از سوی عربستان اجابت میشود. در این صورت، چه اتفاقی در بازار خواهد افتاد؟
قدرت تولید نفت عربستان 12.5میلیون بشکه است. نیممیلیون بشکه آن مربوط به منطقه بیطرف است که منابع آن بین عربستان و کویت توزیع میشود و یکسال طول میکشد تا راه بیفتد. 11 میلیون بشکه بلافاصله قابل تولید است. بنابراین الان عربستان تولیدش را به 10.8 میلیون بشکه رسانده و میتواند 200 هزار بشکه دیگر هم بالا ببرد. بین 11 تا 12 میلیون بشکه رساندن، شش تا 9 ماه زمان نیاز دارد و بلافاصله امکان عملیاتیشدن ندارد. اینکه آقای زنگنه و کاظمپور، نماینده ایران در اوپک، گفته بودند عملی نیست، بلافاصله دومیلیون بشکه بیشتر تولید کند، کاملا درست است.
این اتفاق خارج از توافق کشورهای عضو اوپک نیست؟ با توجه به اینکه بنا بود افزایش بین 600 تا یک میلیون داشته باشند، این اتفاق برای عربستان در اوپک نامناسب نیست؟
ایران و عربستان مرتب با هم تنش دارند. در صنعت نفت با هم رابطه بدی ندارند، اما از لحاظ سیاسی با هم مشکل دارند. آنها هستند که به ترامپ پیشنهاد دادند که تحریم ایران را تشدید کند، همه میدانند. وقتی ایران و عربستان همهجا به هم توهین میکنند، پس اختلافاتشان عمیق است. صددرصد عربستان پشت پرده بازگشت تحریمهای ایران است. هم عربستان و هم اسرائیل در این زمینه نقش داشتهاند. هر کاری قرار باشد در اوپک انجام شود، قدرتش در دست عربستان است و این اتفاق هم غیرقابل پیشبینی نبود. وقتی آقای ترامپ توییت کرد که عربستان قول داده دو میلیون بشکه افزایش تولید و صادرات داشته باشد، لزوما با واقعیت یکسان نیست. عربستان گفته ما در صورت لزوم و اینکه بازار نیاز داشته باشد، قدرت افزایش دو میلیون بشکه را داریم. این گفته فرق دارد با اینکه بگوید قول میدهیم این کار را انجام دهیم. آقای ترامپ هرطور میخواهد تعبیر میکند. ترامپ تعبیری که کرده این بوده که عربستان قول این کار را داده است. به نظرم عربستان تا 11 میلیون بشکه را افزایش خواهد داد. اگر قیمت نفت به بالای صد دلار برسد که تا پایان ژوئن حتما این اتفاق خواهد افتاد، عربستان آنموقع ممکن است باز هم تولیدش را بالا ببرد که بتواند از بالارفتن قیمت نفت جلوگیری کند، اما سیاست فعلی آقای ترامپ باعث میشود که قیمت نفت حتما به صد دلار یا بیشتر برسد.
از زمان اعمال تحریمها این اتفاق خواهد افتاد؟
آمریکا اعلام کرده از اواسط 2019 همه کشورها خریدشان از ایران را صفر کنند، اما تا آن زمان ایران هنوز نیممیلیون بشکه دیگر صادرات خواهد داشت و احتمالا بین 500 تا 600 هزار بشکه، تحت شرایط تحریمهای آمریکا نفت صادراتی خواهد داشت. احتمالا شرکت چینی ژنرونگ که فقط کارش خرید نفت از ایران است، خرید 250 هزار بشکه را ادامه خواهد داد. یکی، دو کشور دیگر هم از معافیت نفتی آمریکا بهرهمند خواهند شد، زیرا تولیدشان کاملا وابسته به خرید نفت از ایران است؛ مثلا شرکت نفت دوبی در امارات اگر از ایران میعانات گازی دریافت نکند باید تعطیل شود. در دوره قبلی تحریمها، میعانات گازی جزء تحریمها نبود، اما اکنون مشمول تحریمها شده است که تفاوت بزرگی در بازار ایجاد خواهد کرد؛ عملا 300، 400 هزار بشکه در روز است، اما بعضی از خریداران مثل کرهایها و شرکت نفت دوبی نیاز زیادی به میعانات گازی ایران دارند. اکنون حق انتخاب دیگری هم ندارند و در این صورت مشکل بزرگی خواهند داشت. با اینکه آمریکا میگوید هیچ استثنایی قائل نمیشوم، اما حتما اینطور نخواهد بود. به بیان دیگر، اثرات بزرگ قیمت نفت را اواسط سال میلادی بعد شاهد خواهیم بود.
برخی از کارشناسان معتقدند که بازار، چندان تحریمهای ایران را جدی نگرفته است. شما بهعنوان ناظر بازار بر این عقیده هستید؟
کسی که کارشناس باشد میداند که بازار این تحریمها را جدی گرفته است. به تمام موکلانمان بهصورت تکتک اخطار دادهاند که باید خریدشان را از ایران صفر کنند. اتفاقا بازار خیلی این حرفها را جدی گرفته و تأثیرش را خواهیم دید، بنابراین نباید خودمان را گول بزنیم.
چندی پیش نماینده آمریکا در سازمان ملل با نخستوزیر هند دیدار کرد که کاهش خرید نفت از ایران هم جزء محورها بود. با توجه به روابط استراتژیک ایران و هند در حوزههای گوناگون، آیا میتوان انتظار داشت که هند از این تحریمها، مستثنا شود؟
شرکت اسار هند که اکنون سهام آن متعلق به شرکت روزنف روسیه است، نصف وارداتش از ایران بود، اما اکنون در تلاش هستند تا واردات نفت خود از ایران را به صفر برسانند. ما میتوانیم خودمان را گول بزنیم، اما این اتفاق، مشکل بزرگی است که با شرایط فعلی مقابلهکردن با آن خیلی سخت است. مگر اینکه مانند دوران آقای احمدینژاد قاچاق کنیم، اما اینکه به هند بگوییم آمریکا را کنار گذاشته و ایران را انتخاب کند درست نیست. میتوانید با سربازان آمریکایی مبارزه کنید، اما هیچ کشوری نیست که بتواند با وزارت خزانهداری آمریکا بجنگد. هیچ شرکتی نمیتواند با محدودیتهای آمریکا کار کند و از این لحاظ دیکتاتوری عجیبی وجود دارد.
با توجه به جدیبودن تحریمها، به نظرتان کدامیک از مشتریها برای ایران خواهند ماند؟
هیچکدام. فقط شرکت ژنرونگ چینی است که دفعه قبل هم تحریم بود، اما چون فقط از ایران 250 هزار بشکه خرید میکند، به خرید خود از ایران ادامه میدهد. البته شرکتی نیست که بتواند بگوید من همچنان از ایران نفت خواهم خرید، چون هر بانکی با آنها کار کند در خطر خواهد بود. هیچ کشوری نمیتواند به آمریکا بگوید من با تو میجنگم. در واقع قدرت اقتصادی آمریکاست که مهم است نه قدرت نظامیاش.
چین در جنگ تجاری با آمریکاست. ممکن است بخواهد واکنشی داشته باشد و با خرید نفت از ایران، به این کشور واکنش نشان دهد؟
چینیها با آمریکا چانه میزنند، چون اقتصاد اول و دوم دنیا هستند و به خاطر ایران با هم قرار نیست دعوا کنند. ترامپ و چینیها تعرفهها را بالا بردهاند و ایران هم ممکن است در این میان بهعنوان ابزار استفاده شود، اما اینکه تصور کنید چین رابطهای با آمریکا نخواهد داشت و با ایران قرارداد میبندد درست نیست. آنها بعد از مدتی با هم آشتی خواهند کرد. شرکت ژنرونگ فقط کارش خرید نفت از ایران است و میماند، اما شرکتهای بزرگ مثل پتروچاینا و... به دلیل آنکه در آمریکا سرمایهگذاریهای گسترده دارند، نمیتوانند ایران را انتخاب کنند. نباید تصور کنیم کسی میگوید من توی دهن ترامپ میزنم. چون شرکتها تحریم هستند نه دولتها. میخواهند خریدوفروش کنند، دلار بگیرند، از بانک وام بگیرند و به همین خاطر نمیتوانند.
با توجه به اینکه این شرکتها را از دست میدهیم، ایران میتواند مشتریهای جدیدی بهصورت پنهان داشته باشد و تحریمها را دور بزند؟
ممکن است بتواند. میشود به صورت قاچاق این کار را کرد. البته اکنون شرکتهایی وجود دارند که حرکت هر شناور روی آب را رصد میکنند. بنابراین این اتفاق هم تحتالشعاع قرار میگیرد. سه، چهار سال پیش این سیستم نبود. البته میتوان به اندازه 100 تا 200 هزار بشکه را از طریق شرکتهای کوچکی که با آمریکا مراودات ندارند، فروخت. دفعه قبل شرکتهای مالزی خیلی در ایران فعال بودند و از ایران مقدار زیادی به صورت مخفی خرید میکردند. احتمال دارد ایران بتواند 500، 600 هزار بشکه به این طریق بفروشد، اما ممکن است نتواند مشتری دائم که نفت را به آن بفروشد و بتواند بهصورت منظم از آن پول بگیرد، داشته باشد. با اعمال تحریمها اگر ایران به چین هم نفت صادر کند، نمیتواند پولش را بگیرد. اما ممکن است از قاچاقچیها پول بگیرد. مشکل ایران صادرات و دریافت پول است. اکنون هنوز هندوستان به ایران بدهکار است. حساب چینیها تازه سه ماه است تسویه شده. کره از دوران تحریم قبلی هنوز به ایران بدهکار است. احتمالا میزان ورود پول به ایران خیلی محدودتر از دفعه قبل خواهد شد.
با توجه به این شرایط، برنامهریزان داخلی با توجه به کاهش شدید نفت و درآمدهای حاصل از آن، چه کاری باید انجام دهند؟
در وزارت نفت افراد باسواد و حرفهای هستند، اما نمیتوانند کاری خارج از چارچوب سیاسی انجام دهند. آنها میتوانند کارهای محدودی انجام دهند که فروش داشته باشند و در آینده پول بگیرند، اما تصمیم اصلی در سطح بالای نظام باید گرفته شود.
آقای جهانگیری در مراسم روز صنعت بهعنوان یک راهکار برای دورزدن تحریمها، خرید و فروش نفت خام از سوی بخش خصوصی در بورس را مطرح کردند. آیا این توان در کشور ما وجود دارد یا خصولتیها به میان خواهند آمد؟ در صورت انجام آیا خریداری در بازار نفت وجود خواهد داشت؟
صددرصد خریداری نخواهد داشت. زمان آقای احمدینژاد هم میگفتند بخش خصوصی خودش نفت بگیرد و بفروشد. با تخفیفهای 10دلاری نفت را میگرفتند و بخشی را میفروختند. اما بخش خصوصی و دولتی فرق نمیکند. نفت ایران تحریم شده نه شرکت ملی نفت ایران. بنابراین خریداری نخواهد بود. خریداران فقط قاچاقچیها خواهند بود. مثلا شرکتهای مالزی که قبلا هم بودند. حدود 100، 200 هزار بشکه را میتوان از طریق قاچاقچیها به دستگاههای بزرگ فروخت و حسنش این است که پول نقد دریافت خواهد شد. چون اگر خریدار جدی از کشور دیگر باشد، میتواند پولش را منتقل کند، اما من نمیدانم منظور از بورس نفت چیست. من عضو هیئتمدیره بورس نفت در دوبی هستم. اینها 10 سال است که کار میکنند تا بورسی ساخته شود که هنوز نشده و چندصد میلیون دلار ضرر داشتهاند. این کار، کار خیلی مشکلی است.
برای راهاندازی بورس نفت باید شرکتهای بینالمللی وارد شوند و نهتنها شرکتهای ایرانی. بورس نفت باید جهانی باشد. وقتی خریدار از شما سراغ کشتی میگیرد و نداشته باشید، این اعتبار شماست. خریدار همان سؤالی را میپرسد که همه میپرسند، مگر اینکه خریداران جزء قاچاقچیها باشند. این راهها بسته است و صنعت نفت نمیتواند خودش این مشکل را حل کند. تصمیمات بزرگ در سطح بالاست که صنعت نفت نمیتواند بهتنهایی بگیرد.
بازار نفت جهانی را در بلندمدت چطور پیشبینی میکنید؟
قیمت نفت صددرصد با کاری که آقای ترامپ کرده بالا خواهد رفت و نمیتوانم ببینم در 12 ماه آینده، عربستان یا کشورهای دیگر بتوانند نفت ایران را جایگزین کنند، چون مشکل تحریمها فقط مختص ایران نیست و نفت ونزوئلا هم با مشکل روبهروست. از آن طرف، نفت لیبی هم دچار مشکل شده است و بهاینترتیب قیمت نفت بالا خواهد رفت. آیا آقای ترامپ عقبنشینی خواهد کرد که اجازه دهد ایران بیشتر صادر کند؟ پیشبینی سخت است. چون همه ترامپ را ملامت خواهند کرد که باعث شده قیمت نفت بالا برود. البته ترامپ مکرر تغییر سیاست داده است. تحریم را برنمیدارد اما شاید قبول کند که صادرات ایران 1.5 میلیون بشکه باشد. در هر صورت ترامپ قابل پیشبینی نیست. حتی روزی که تحریم را برای ایران برگرداند، روز قبلش معاون وزیر خارجه آمریکا میگفت از برجام خارج نخواهد شد، چون ایران به تعهداتش عمل خواهد کرد، اما ترامپ عکس این کار را انجام داد. ممکن است اگر قیمتها بالا برود، ترامپ تا حدی عقبنشینی کند.
لابی بین روسیه و عربستان و همکاری با آمریکا را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ تعبیر عدهای این است؛ با توجه به اینکه عربستان بزرگترین تولیدکننده در اوپک است، روسیه به دنبال آن است تا بتواند با اثرگذاری روی عربستان، قیمتگذاری نفت را به دست بگیرد.
قدرت روسیه در همکاری با عربستان است. اگر بخواهد تولیدش را بالا ببرد، 200 هزار بشکه جا دارد و میتواند به هدفش برسد. البته به خاطر اینکه روسیه از اول وارد بازی شد و کشورهای دیگر هم به خاطر روسیه وارد میدان شدند، نقش مهمی در این زمینه دارد، اما قدرت بزرگی ندارد. اولین کسی که حاضر شد تولیدش را بالا ببرد، روسیه بود که تولیدش را صد هزار بشکه بیشتر کرد، قبل از اینکه عربستان حرکتی کند. صد هزار بشکه دیگر هم در یکی، دو ماه دیگر بالا خواهد برد. در نتیجه عربستان و روسیه ارتباط تنگاتنگی دارند و عربستان در بالادست روسیه سرمایهگذاری میکند و در پروژه خیلی بزرگی، عربستان از روسیه الانجی میخرد. در یکی، دو ماه آینده، عربستان 15 درصد این پروژه را میخرد و چند میلیون تن انرژی از روسیه وارد عربستان خواهد شد. عربستان 800 هزار بشکه نفت خام در تابستان به علت نداشتن گاز میسوزاند و این روند تا ماه آینده، یک میلیون بشکه در روز خواهد شد. عربستان تا حدی دست و پایش بسته است و نمیتواند تولیدش را خیلی بالا ببرد، اما اواخر تابستان که این رقم به 400 هزار بشکه میرسد، میتواند 600 هزار بشکه دیگر وارد بازار کند.
پوتین تمایل داشت نفت حدود 60 دلار شود، ترامپ گفت میخواهم کمتر از 80 دلار شود، بنابراین توافق کرده بودند که بین 70 تا 75 دلار، قیمت نفت را نگه دارند. روسیه بازیگر بزرگی نیست هرچند تولیدش بزرگ است. در میزان تولید، آمریکا اول، روسیه دوم و عربستان سوم است، اما قدرت عربستان در قیمتگذاری از روسیه و آمریکا خیلی بیشتر است چون آنها میزان صادراتشان محدود است و نفتشان را خودشان مصرف میکنند. آمریکا 1.6 میلیون بشکه صادر میکند، اما هنوز واردکننده است. روسیه چهار میلیون بشکه صادر میکند، اما میزان صادراتش با عراق خیلی متفاوت نیست. اما عربستان 7.5 میلیون بشکه صادر میکند و قدرت را در دست دارد. توافق شده بود که قیمت نفت بین 70 تا 75 دلار بماند تا اینکه ترامپ گفت میخواهم صادرات ایران صفر شود. اگر صادرات 2.5 میلیون بشکه صادرات ایران منتفی شود قیمت بالا خواهد رفت و کسی در کوتاهمدت نمیتواند جایگزین شود، اما در یکسالونیم این امکان وجود دارد.