به گزارش باشگاه در و پنجره و نما
به گفته جانشین فرمانده نیروی انتظامی، در سال 97 بیش از یک میلیون جرم در کشور ثبت شده که 91 درصد آن مربوط به سرقت بوده است. این در حالی است که در سالهای گذشته سالانه حدود 200 هزار جرم رخ میداد. در این میان نکته جالب توجه آن است که رئیس پلیس آگاهی کل کشور ابراز امیدواری کرده جذب نیرو با میزان جرایم همراه باشد تا با مشکل مواجه نشوند! به نظر میرسد تنها راه حل نیروی انتظامی در این روزهای بحرانی و جرم خیز، کمبود نیرو برای جمع کردن این افراد از سطح جامعه است و معلوم نیست حل معضل جرم خیزی بر عهده کدام نهاد، سازمان و مسئولی است و اصلا این مشکل بزرگ اجتماعی مسئول و متولی دارد یا نه!
به گفته جانشین فرمانده نیروی انتظامی، در سال 97 بیش از یک میلیون جرم در کشور ثبت شده که 91 درصد آن مربوط به سرقت بوده است. این در حالی است که در سالهای گذشته سالانه حدود 200 هزار جرم رخ میداد. در این میان نکته جالب توجه آن است که رئیس پلیس آگاهی کل کشور ابراز امیدواری کرده جذب نیرو با میزان جرایم همراه باشد تا با مشکل مواجه نشوند! به نظر میرسد تنها راه حل نیروی انتظامی در این روزهای بحرانی و جرمخیز، کمبود نیرو برای جمع کردن این افراد از سطح جامعه است و معلوم نیست حل معضل جرمخیزی برعهده کدام نهاد، سازمان و مسئولی است و اصلا این مشکل بزرگ اجتماعی مسئول و متولی دارد یا نه!
وقتی از جرم و بزه حرف میزنیم، شاید بلافاصله بسیاری از ما همان جرمهای کلاسیک و معمولی که به شنیدن نامشان عادت کردهایم، به ذهن مان میرسد؛ مثلا اولین جرمی که ممکن است به ذهن ما برسد دزدی است؛ حالا در شکل ها و ابعاد مختلف آن. یا در نهایت قتل و البته در سالهای اخیر تجاوز و تعرض به کودک و نوجوان و جوان هم به این جرایم کلاسیک اضافه شده و از شدت تکرار میرود که این جرایم هم به رده جرمهای کلاسیک بپیوندند.
اما واقعیت این است که امروز و در ابتدای هزاره سوم، تمام جهان درگیر جرمهای نوپدید هم هستند. جرمهایی که باید برای هم جلوگیری از آن ها و هم تنبیه و مجازاتشان، راه کارها و قوانین جدید اندیشیده شود. برای بسیاری از این جرمهای نوپدید، هنوز در کشور ما قوانین بازدارنده و تنبیهی خاصی اندیشیده نشده و دستگاه قضا در برخورد با چنین جرمهایی سعی میکند از میان قوانین و مادهها و تبصره های قدیمی، ماده و تبصره جدیدی بیرون بکشند. که معمولا هم بازدارنده نیست. در واقع لازم است به این نکته مهم توجه کنیم که هیچ قانون و مجازات، حتی سخت ترین و اشد آنها نتوانسته است از میزان جرم کم کند. و این باید هم جامعه شناسان و نیز قانون گذاران را متوجه این مسئله مهم بکند که تا معضلات اجتماعی چون فقر اقتصادی و عاطفی، ناکامی و ناامنی شغلی، پرخاشگری، حادثهجویی و محیط اجتماعی نامناسبی که تولید کننده فقر مادی و فرهنگی است، بر جامعه و زندگی مردم حاکم است، عملا همچنان که آمار نشان میدهند، ما با افزایش جرم مواجه هستیم و خواهیم بود ولاغیر.
بیکاری، طبقاتی بودن جامعه و نابرابری های اجتماعی، شهرنشینی و زاغه نشینی مهاجرت به شهرها و... بسترهای بالقوه و بالفعلی هستند برای جرمخیزی. و تا این بسترها وجود دارد، صحبت از افزایش نیرو برای دستگیری مجرمان و انباشتن زندانها، راه کار مسکنی است که با گذراندن دوران محکومیت و آزادشدن مجرم، دوباره آن دور باطل آغاز میشود: مجرم بیشتر+ نیروی بازدارنده و قهری بیشتر.
** افزایش جرم و چراها
باقر ساروخانی،جامعه شناس در بررسی علت های وقوع جرم مسائل مختلفی را مطرح میکند:«با توجه به آمارهای موجود در زمینه جرایم، میزان جرم و جنایت در ایران طی سالهای گذشته افزایش داشته است. بنابراین، بررسی و شناسایی عوامل به وجود آورنده جرم در ایران برای جلوگیری از رشد آن باید مورد توجه قرار گیرد.عوامل اقتصادی یکی از مهمترین عوامل وقوع جرم هستند، و برای بررسی علل افزایش وقوع جرم باید رویکردهای اقتصادی به شناسایی مؤلفه های اقتصادی اثرگذار بر جرم و جنایت داشته باشیم.»
سرقت و دزدی هم از لحاظ عرفی و هم از لحاظ قانونی یک آسیب جدی محسوب میشوند. هر چند عوامل متعددی در بروز این مشکل شناخته شده اند مثل فقر و بیکاری، اعتیاد و شیوه های تربیتی، اما ساروخانی عوامل دیگری را نیز در این زمینه مطرح میکند:« بررسی رابطه میان جرم و بیکاری حکایت از ارتباط مستقیم این دو عامل دارد؛ با افزایش بیکاری درمیان جوانان بالای 16 سال، نرخ جرم در جامعه هم افزایش می یاد و همجهت با این عامل، نقش درآمد در ارتکاب جرم نشان میدهد در سطوح درآمدی پایین، احتمال ارتکاب جرم زیاد است؛ چرا که هزینه احتمال دستگیری افرادی که درآمد اندکی دارند، بسیار پایین است. به عبارتی، احساس این افراد این است که نه تنها دریافتی های قانونی شان پایین است؛ بلکه هزینه فرصت زمان صرف شده برای فعالیت های مجرمانه یا بودن در زندان نیز پایین است. او مدتی در زندان میماند و دوباره آزاد میشود.
** یک مورد تکراری: فقر و مشکلات معیشتی
در میان علل و عوامل بزهکاری و ارتکاب انحرافات اجتماعی، عامل فقر و مشکلات معیشتی و اقتصادی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. عدم بضاعت مالی خانوادهها و ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای طبیعی و ضروری مانند امکان ادامه تحصیل حتی در مقطع متوسطه، تأمین پوشاک مناسب، متنوع و متناسب با سلیقه و روحیه جوانان و... زمینهساز بروز دلزدگی، سرخوردگی، ناراحتیهای روحی، افسردگی و انزواطلبی را در فراهم میسازد.
ساروخانی چنین ادامه میدهد:«این امر موجب میشود تا این افراد برای التیام ناراحتی های ناشی از مشکلات خود مستقیم و یا غیرمستقیم، دست به کارهای مجرمانه بزنند. مسئله مهم دیگر فشارها و مشکلات اقتصادی، باعث شده دو شغله بودن یا اشتغال نان آور خانواده یا دوشغله باشد و یا در مشاغل کاذب یا غیرمجاز مشغول باشد. پس توجه والدین به جوانان و نیازهای عاطفی و اقتصادی شان کم می شود و جوانان درگیر این بی توجهی ها خود را رها شده احساس می کنند و از این جا، زمینه های وقوع جرم تولید میشود.
** تنهایی، شبکههای مجازی و آسیب های نوپدید
با پیشرفت روز افزون علم و تکنولوژی، جوامع مختلف درگذر از جامعه سنتی به جامعه پیشرفته علاوه بر حفظ بسیاری از آسیبهای اجتماعی کلاسیکی که از قبل وجود داشته، با آسیب های اجتماعی جدیدی هم مواجه میشوند که به خاطر نداشتن سابقه و پیشینه در جوامع انسانی به آن ها «آسیبهای اجتماعی نوپدید» میگویند.
آسیب های نوپدید، آسیب های مرتبط با فناوری جدید ارتباطی است؛ آسیب های ناشی از استفاده از ماهواره، بازی های کامپیوتری، فضاهای مجازی، تلفن همراه و اینترنت در این مجموعه قرار میگیرند.
برای بسیاری از جرمهای نوپدید، هنوز در کشور ما قوانین بازدارنده و تنبیهی خاص اندیشیده نشده و دستگاه قضا در برخورد با چنین جرمهایی سعی میکند از میان قوانین و ماده ها و تبصره های قدیمی، ماده و تبصره جدیدی بیرون بکشند که معمولا هم بازدارنده نیست
ساروخانی تاکید بسیاری بر زمینه های جرمخیزی اینترنت و شبکه های مجازی برای جوانان دارد:«با رواج استفاده آسان و همیشه در دسترس اینترنت و شبکه های مجازی و نیز افزایش استفاده از اسمارت فون ها حریم خصوصی کم کم از بین رفته و امنیت اطلاعات مبادله شده با چالش هایی مواجه شده و سلامت اخلاقی و حتی جسمانی کودکان و نوجوانان در جامعه به مخاطره افتاده است. به دو دلیل خیلی مهم: اول این که اکثر والدین به دلیل عدم آشنایی، یا آشنایی کم با اینترنت و ظرفیت های آن و شبکههای اجتماعی مجازی و فناوری های نوین ارتباطی، از رفتارهای آنلاین فرزندانشان در فضای مجازی اطلاعی ندارند.
همین ناآگاهی راه را برای صیادان اینترنتی باز میکند تا راحتتر بتوانند طعمه های خود را از میان افرادی انتخاب کنند که دچار انواع آسیب های اجتماعی هستند و بدون در نظر گرفتن تهدیدات و معایب این فضا بهدنبال تفریح در آن هستند. و مورد دوم اینکه فضای مجازی فضایی محدود به افکار کاربران آن است که به دلیل ناشناس بودن فرستنده و گیرنده پیام، امکان سوءاستفاده طرفین از هم افزایش مییابد.»
** جرایم نوپدید چیستند؟
جامعه ما هم مانند اغلب جوامع درگیر عوارض پیشرفت تکنولوژی و ظهور جرایم نوپدید است. استفاده از تکنولوژی و فناوریهای روز باعث شده شرایط ارتکاب جرم برای مجرمین معمولی سختتر شود، اما آنان که در استفاده از تکنولوژی سایبری . اینترنتی ید طولایی دارند، جرم و بزه را وارد مسیر تازهای کردهاند. انواع کلاهبرداری های اینترنتی، شبکه ها و کانالهای مجازی خرید و فروش بدون آدرس معتبر، سایتها و کانالهای قمار قرعه کشی، پیشگویی و فال بینی، سایت های همسر و دوست یابی و حتی سایتها و کانال هایی که ادعای برگزاری تورهای مسافرتی دارند و... زمینه های جرمخیز درفضای مجازی هستند که بیشتر جوانان ما را تهدید میکنند. در کنار همه اینها، باید به باندها و دسته های جنایی و بزهکاری در پوشش عقاید انحرافی نیز اشاره کرد که از ناآگاهی و ساده دلی نوجوانان و جوانان نهایت استفاده را برای رسیدن به اهداف شوم خود میکنند.
مسئله نگران کننده در مورد جرمهای نوپدید سایبر انتشار سریع اطلاعات است، مثلاً در زمان کوتاهی قسمتی از اطلاعاتی که میتواند به طور بالقوه مورد سوءاستفاده قرار گیرد کشف میشود. در فضای سایبر برای جست وجو و پیدا کردن این جرایم مشکلات پیچیدهتر میشود. در دنیای واقعی دزدی از بانک کاملاً مشخص است چرا که بعد از سرقت در خزانه بانک پولی موجود نیست؛ ولی در تکنولوژی کامپیوتری شدن یک خزانه میتواند بدون هیچ علامتی خالی شود.
** فضای مجازی و شکاف بین نسلی
باقر ساروخانی معتقد است فضای سایبری، به طرز شگفت آوری باعث جدایی افراد خانواده ازیکدیگر و نیز پدید آمدن نوعی شکاف عمیق در بین فرزندان و خانواده شده است:« اینترنت شکاف میان نسلها را بیشتر کرده است؛ اکنون شکاف میان نسل دوم و سوم علاقه مند به اینترنت خود را به وضوح نشان میدهد، حالا مشکل این است که این دو نسل گاهی اصلا زبان دیگری را نمیفهمند.
قطع ارتباط با افراد خانواده، یعنی تنهایی و تنهایی یعنی به دنبال کسی گشتن در فضای مجازی که طبعا ناامنیهایی هم در خود دارد. کافی است این روزها نیم نگاهی به آمار جرمهایی که بهواسطه حضور بی محابای جوانان در فضای مجازی اتفاق میافتد بیندازیم تا متوجه شویم چرا آمار جرم تا این حد افزایش یافته است. جرم امروز دیگر به معنای بالا رفتن از دیوارو شکستن قفل و دزدی یا حتی قتل در معنای مصطلح آن نیست. جرمهای نو پدید بیش از 50 در صد آمار جرایم در جامعه را به خود اختصاص دادهاند. گاهی حتی ردپای یک قتل یا یک سرقت و کلاهبرداری را تنها میتوان در فضای سایبری جستوجو کرد و نه در فضای واقعی. و اگر قرار است نیروی انتظامی یا هر نهاد دیگری چارهای در این مورد بیندیشد باید پیش از هر کاری بنا به گفته ساروخانی بداند و به این درک مهم برسد که یک جوان امروزی چگونه فکر میکند و چه انتظاراتی از جامعه خود دارد.
منبع: روزنامه توسعه ایرانی؛ 1397،12،22
گروه اطلاع رسانی**9117**2002