زندگی زلزله‌زدگان زیر آب رفت

  • سه شنبه 1 اسفند 1396 ساعت 14:47

اخبار => سایر رسانه ها

الوند خروشان شده، خشمگین است. دیشب سیلاب جانش را به لب رساند. دیگر چشمش بی‌بی‌مریم را ندید. همینطور وحشت رضا، هدیه، مازیار، پگاه و کوچولوهای دیگر را. الوند یک رودخانه است. حق دارد بعد از 50ساعت باران یک‌نفس بخروشد و در بستر خشک دیروز، امروز به تاخت بتازد.
زندگی زلزله‌زدگان زیر آب رفت

 به گزارش اقتصادآنلاین، همشهری نوشت: سرنوشت الوند و زلزله‌زده‌های کرمانشاه عجیب به هم گره خورده، وقتی زمین سرپل‌ذهاب سر به لرزه برداشت، الوند بازماندگان زلزله را در بستر خشک خود در آغوش گرفت و پناه داد. بستر این رودخانه ایمن بود؛ فضایی باز و مطمئن. حالا سیلاب مهمان ناخوانده‌اش است. بی‌بی‌مریم دیشب وسایلش را نیمه‌کاره رها کرد. مجبور شد خیمه‌اش را هم دودستی تقدیم آب‌های خروشان کند. در این 3ماه، دوبار پیرزن آواره شد. بار اول از زلزله حالا از باران. الوند از ارتفاعات دالاهو سرچشمه می‌گیرد از شمال ریجاب. از دره‌های عمیق می‌گذرد و از کنار روستاهایی که قدشان به قله‌های دالاهو رسیده، روستاهایی مثل «زرده1». بعد از دالاهو این رودخانه از درون شهر سرپل‌ذهاب و قصرشیرین عبور می‌کند. الوند مثل خط زلزله‌ای که آمد و آتش به جان مردم انداخت به‌طور عجیبی به همه شهرها و مناطقی که قربانی زلزله کرمانشاه شده‌اند سر می‌زند و در انتها به خانقین می‌ریزد؛ شهر مرزی عراق که با زلزله کرمانشاه آنجاهم لرزید. اینکه این رودخانه مرموز چرا دقیقا خط زلزله را سیر می‌کند، پاسخش بماند برای اهالی متخصص زلزله‌نگار و زمین‌شناس. چیزی که حالا اهمیت دارد، خطری است درست بیخ گوش هزاران زلزله‌زده آواره مناطق غرب کرمانشاه. در این روزهای بارانی سیلابی شدن الوند یک تهدید بزرگ است برای چادرنشینان سرپل‌ذهاب.

جغرافیای یک شهر نیمه‌ویران

اطراف سرپل‌ذهاب را کوه و دشت احاطه کرده، دشت‌ها، مزرعه‌اند و ارتفاعات هم صعب‌العبور. وقتی شهر پشتش در برابر زلزله خاک شد، برای مردم 2 انتخاب باقی ماند: پناه آوردن به دشت‌هایی که به زیرکشت می‌روند یا ماندن در شهر و زیستن در حریم رودخانه الوند. به‌جز پارک‌ها و مناطق انگشت‌شمار محلی که برای برپایی خیمه و کانکس مناسب است در سرپل‌ذهاب بسیاری مجبور شدند در دشت و حریم الوند اسکان یابند. قریب به 50 ساعت است که آسمان سرپل‌ذهاب باریدن گرفته و حال و روز الان زلزله‌زده‌های شهر 3روایت دارد: روایت ساکنان دشت، حاشیه رودخانه‌نشینان و اسکان یافتگان در پارک‌ها و محله‌ها.

کشتی شکستگان دشت‌ها

کلوخ‌ها در آب ذوب شده و خیمه‌ها در باتلاقی از گل فرو رفته‌اند. کانکس‌ها انگشت‌شمارند هرچند این پناهگاه‌های فلزی هم ازپا‌درآمده و در زمین‌های کشاورزی به گل نشسته‌اند. ساکنان دشت‌ها، کشتی‌شکستگانی‌اند که در 50ساعت گذشته دائم با بیل و کلنگ آبراهه باز می‌کنند. «اگر آب را هدایت نکنیم وارد چادرها می‌شود. هرچند این مقاومت‌ها هم بیهوده است. چاره‌ای نداریم. تمام وسایل داخل چادرخیس شده، باران که ببارد رطوبت به جان خیمه‌ها می‌افتد. رطوبت در کانکس هم رسوخ می‌کند. اگر آب باران را هم با پلاستیک و... مهار کنی باز از سقف چادر و کانکس‌ها آب می‌چکد. همه جا را رطوبت و سرما برداشته.» آقای شاه محمدی یکی از چندهزار زلزله‌زده‌ای است که کانکس ندارد. «هنوز بخش مهمی از مردم کانکس ندارند. شد 3ماه. 3‌ماه چادرنشینی کرده‌ایم آن هم در این زمستان سیاه. می‌گویند سیل در راه است. راست است؟ کی می‌آید؟»

اسیران حاشیه رودخانه

الوند، سرپل‌ذهاب را شکافته و از وسط این شهر عبور می‌کند. نیمی از محله‌های این شهر در اطراف رودخانه ساخته شده، «همه اسباب و وسیله‌های زندگی را در چادر که نمی‌توان جا داد. ما نزدیک خانه‌هایمان در کنار این رودخانه چادر زده‌ایم تا به‌وقت احتیاج به وسایل ضروری که در خانه نیمه‌ویران باقی مانده دسترسی داشته باشیم. خیلی‌ها هم به‌خاطر نگهبانی اینجا در حاشیه رودخانه پابند شده‌اند، خانه‌شان آسیب دیده اما فرونریخته، نه جای زندگی است و نه می‌توانند از آن دل بکنند، آخر همه اسباب‌شان هنوز در خانه است.» خانم پورهادی، از ساکنان حاشیه رودخانه با 2فرزند قدونیم‌قدش مانند بقیه اهالی زیر چادر زندگی می‌کند، او معلم است و در ادامه می‌گوید: «باران یک بند می‌بارد. رودخانه هم سیلابی شده. از حاشیه رودخانه فاصله گرفتیم اما وحشت به جان همه ما افتاده، آخر اگر این رودخانه سر به عصیان بگذارد واقعا فاجعه به بار می‌آید. خطر سیل کمتر از زلزله نیست. زلزله‌زده‌ها جان‌پناهی ندارند به‌جز چادرهای‌شان. این شهر نزدیک هزاران نفر جمعیت دارد و تقریبا می‌توان گفت همه اینجا در چادر و کانکس زندگی می‌کنند. هر جایی که فضا باز بوده و زمین هموار، چادر یا کانکسی بالا آمده، آن موقع کسی فکر سیلاب و... را نمی‌کرد. تا دیروز سرما بود، باران بود و آبگرفتگی‌ها سطحی اما حالا سیلاب ویرانگر در کمین مردم بی‌دفاع شهر نشسته است.»

شهرنشینان بی‌پناه

سرپل‌ذهاب چند زمین صاف و هموار دارد که مردم برای اسکان موقت این مکان‌ها را انتخاب کرده‌اند؛ 3قطعه پارک و بوستان، فضای باز روبه‌روی شهرک دانشگاه، فضای باز روبه‌روی مسکن مهر، اطراف بیمارستان و چند جای محدود دیگر. آقای عباسی در بوستان مرکزی شهر چادر زده، روی چمن‌های سرمازده و سوخته. «به‌خاطر دسترسی به سرویس بهداشتی و نزدیکی به خانه‌ام اینجا چادر زدیم. اما این پارک آبراهی ندارد اطراف مان را آب گرفت دیشب. هر چه تلاش کردیم بی‌فایده بود. آب به چادرها افتاد. نیمه شب مردم زیر باران ایستاده بودند و کاری از دست‌شان بر نمی‌آمد. آنهایی که ماشین داشتند بچه‌ها را در خودرو جا دادند، بزرگ‌تر‌ها هم بیرون ماندند تا صبح.» وضعیت آنهایی که در شهر اسکان یافته‌اند مناسب نیست و آبگرفتگی و سیلاب تنها ساکنان حواشی رودخانه و دشت‌ها را تهدید نمی‌کند. آقای دلاوری درمحله روبه‌روی شهرک دانشگاه اسکان دارد و می‌گوید: «زیرساخت‌های شهر آسیب دیده، جوی‌ها و فاضلاب‌ها خراب شده، چند دقیقه که باران می‌بارد، آب همه‌جا انباشته می‌شود. مردم اینجا می‌دانند که اگر بارش‌ها ادامه پیدا کند، بی‌شک سیل می‌آید. اما چه کار کنیم، دست مان به جایی بند نیست. نشسته‌ایم بی‌پناه و منتظریم خطر از راه برسد و قربانی‌اش شویم.»

4khesarat


تعداد بازدید : 189

ارسال نظر

ارسال