به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، تراکم جمعیتی، نبود شغل مناسب، بالابودن هزینههای معیشتی و هزینههای مسکن از جمله مسائلی هستند که به شیوع و گسترش زندگی در بافتهای فرسوده، حاشیه شهرها و همچنین سکونتگاههای غیررسمی دامن زدهاند. حال با افزایش هزینههای زندگی شاهد شکلگیری پدیدههای جدیدی همچون کانکسنشینی و اتاقنشینی در سطح شهر تهران هستیم که بهمرور در حال رواج یافتن هستند. دراین میان، پدیده اتاقنشینی، نسل سومی از جامعه بدمسکن را دربرمیگیرد که در هفت منطقه از هشت منطقه به شدت فرسوده پایتخت، بهصورت محسوسی رواج یافته است. در همین زمینه، مدیرکل دفتر ستاد ملی بازآفرینی شهری گفته است: «در شهر تهران، اتاقنشینی رواج پیدا میکند. در واقع اسکاننایابی رخ میدهد و اقشاری در جامعه داریم که بنا بهدلایلی حتی نمیتوانند واحد مسکونی رو به نزول هم پیدا کنند تا ساکن شوند.»
آنطور که وزیر راه و شهرسازی گفته است، جمعیت شهری ایران حدود ۵۹میلیون نفر است و میزان حاشیهنشینی و بدمسکنی در بافتهای فرسوده و سایر بافتها حدود ۱۹میلیون نفر در سطح کشور است؛ یعنی حدود ۳۵درصد جمعیت کشور در وضعیت نابسامانی زندگی میکنند که تا ۴۱درصد هم متغیر است. همچنین مقایسه آمار سال 95 با سال 90 از این موضوع حکایت میکند که جمعیت روستایی دودرصد کاهش و جمعیت شهری دودرصد افزایش یافته است و جمعیت روستایی بهصورت ملی نزول دارد. بهگفته عباس آخوندی، تهدیدهای موجود در حوزه شهرنشینی تا حد زیادی به مساله عدمتعادل بستگی دارد، مسالهای که با توزیع نامناسب جمعیت در سرزمین، انباشت جمعیت در شهرهای بزرگ، حاشیهنشینی بسیار گسترده، عدمضرورت بازآفرینی شهرها از درون و پوسیدگی آنها و رشد سریع شهرنشینی طی حدودا شش دهه متوالی در کشور وضعیتی سخت و نحوه الگوی نامناسب سکونتگزینی را در نظام جمعیتی کشور ایجاد کرده است. همچنین طبق آمار منتشرشده، در حال حاضر 27میلیون واحد مسکونی و 24میلیون خانوار در کشور وجود دارد، در حالی که خانه بیشتر از خانوار است، ولی توزیع غیرقابلقبولی در کشور دیده میشود که سبب شده کماکان دومیلیون و 600هزار خانه خالی و دومیلیون و 100هزار خانه دوم در سراسر ایران وجود داشته باشد. طبق اطلاعات مرکز آمار نیز، تهران در سال 90 دارای جمعیتی بالغ بر هشتمیلیون و 300هزار نفر بوده و تا سال 95 بهطور میانگین هرسال رشدی 80هزار نفری را تجربه کرده است که در این مدت پروانه ساخت بیش از 700هزار خانه مسکونی نیز صادر شده است، این موارد از این موضوع حکایت دارد که تحولات جمعیتی دیگر کشش قبل را نداشته و مراحل نهایی خود را سپری میکند.
یکسوم جمعیت شهرنشین، بدمسکنند
در حال حاضر حدود یکسوم جمعیت شهرنشین ایران در وضعیت بدمسکنی قرار دارند که عمدتا در بافتهای فرسوده، حاشیه شهرها و همچنین سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند. کارشناسان بر این باورند که در مقاطعی قیمت مسکن بهدلیل افزایش درآمدهای نفتی اوج گرفت و همین مساله درنهایت سبب تحمیل دشواریهای زیادی به اقشار ضعیف و کمدرآمد جامعه برای تامین مسکن مناسب شد. علاوه بر این، در چند سال گذشته، شاهد افزایش نجومی نرخ تورم بودیم، اما درآمد خانوار متناسب با این نرخ افزایش پیدا نکرد که درنهایت این مساله به کاهش قدرت خرید مسکن دامن زد. در همین راستا، وزیر راه و شهرسازی با اذعان به این مطلب که در برخی نقاط شهری کشور با پدیده بدمسکنی مواجهیم، معتقد است که «باید به سمت ارتقای کیفیت زندگی مردم حرکت کنیم.» کارشناسان بر این باورند که افرادی که عمدتا در حاشیه شهرها، بافتهای فرسوده و در شرایط بدمسکنی قرار دارند، بهدلیل وضعیت اقتصادی نامطلوب ساختوسازهای غیرقانونی انجام میدهند که درنهایت به آسیبهای اجتماعی مختلفی دامن میزنند. عمدتا کارگران ساختمانی و فصلی، بیکاران، دورگردها یا دستفروشان جز دسته حاشین نشینها هستند که شرایط زندگی مطلوبی ندارند.
فاقد سند مالکیت و محروم از خدمات
زندگی در سکونتگاههای غیررسمی نوعی از انواع بدمسکنی است که به مناطقی گفته میشود که مهاجران روستایی و محرومان جامعه شهری را در خود جای داده یا خارج از برنامهریزی رسمی و قانونی توسعه شهری، عمدتا بدون مجوز در درون یا خارج از محدوده قانونی شهرها به وجود آمده است. این سکونتگاهها فاقد سند مالکیت رسمی و محرومیت از خدمات و زیرساختهای شهری هستند که شرایط لازم برای بروز ناهنجاریهای اجتماعی را فراهم کردهاند. درهمین راستا، طرح توانمندسازی این سکونتگاهها بهوسیله وزارت راه و شهرسازی دنبال میشود. زمینهسازی برای ارائه خدمات پایه و زیربنایی، بهسازی و تامین زیرساختها بهمنظور کاهش فاصله کالبدی از پیکره اصلی شهر و خدماترسانی فراگیر و رفع تبعیض بهویژه برای گروههای کمدرآمد آسیبپذیر از مهمترین اهداف طرح توانمندسازی در سکونتگاههای غیررسمی محسوب میشود.
جدای از حاشیهنشینی که پیامدهای اقتصادی و اجتماعی سوئی را به همراه داشته است، پدیده دیگری نیز این روزها در شهر تهران گسترش یافته است که میتوان از آن بهعنوان پدیده «کانکسنشینی» یاد کرد. البته این پدیده در کل کشور یک پدیده نامتعارف جدید محسوب نمیشود، بلکه شبیه این پدیده در بیغولهنشینی و کپرنشینی در اطراف شهرهای کلان مشاهده میشود. در همین رابطه، مسعود رضایی، نماینده مردم شیراز، در مجلس با انتقاد از اینکه برخی از حاشیهنشینان در خانههای محقر و خرابهها زندگی میکنند خطر شیوع کانکسنشینی را برای پایتخت آسیبی جدی دانست و تصریح کرد: «متاسفانه این مناطق از امکانات اولیه بهداشتی محروم هستند و محرومیت در این مناطق بیشتر از سایر مناطق دیده میشود.» ظاهرا تعداد کانکسها در تهران فعلا زیاد نیست، اما وجود تعداد کم آنها نیز خبر از معضلات اقتصادی گسترده میدهد.
پدیده جدیدی به نام اتاقنشینی
مسائلی از قبیل تراکم جمعیتی، نبود شغل مناسب، بالابودن هزینههای معیشتی و هزینههای مسکن باعث شکلگیری پدیده جدیدی به نام «اتاقنشینی» شده است. براساس بررسیهای انجامشده، در حال حاضر نسل سومی از جامعه بدمسکن به شکل اتاقنشینی در هفت منطقه از هشت منطقه بهشدت فرسوده پایتخت، بهصورت محسوسی رواج پیدا کرده است که در قالب آن، پنج تا ۲۵درصد جمعیت ساکن در این مناطق، به شکل «گروههای چهار تا هشت نفری» در یک اتاق ساکن هستند. در همین رابطه، مدیرکل دفتر ستاد ملی بازآفرینی شهری گفت: «در شهر تهران، اتاقنشینی رواج پیدا میکند. در واقع اسکاننایابی رخ میدهد و اقشاری در جامعه داریم که بنا بهدلایلی حتی نمیتوانند واحد مسکونی رو به نزول هم پیدا کنند تا ساکن شوند.» نریمان مصطفایی همچنین حاشیهنشینی را مولود فقر شهری و توسعه نامتوازن شهرها دانست و گفت: «وقتی برنامه آمایش نداریم، یعنی توسعه فعالیتها و جمعیت بر ساختار مناسب نیست، لذا طبیعی است اگر برنامهریزی نباشد، گروهی از ساکنان که جزو فقرا و گروههای کمدرآمد هستند در جای رسمی شهر نمیتوانند ساکن شوند و لذا بهدلیل شرایط ویژهای که دارند در برخی از مناطقی که از نظر قیمت، ساختار مناسب است سکنی میگزینند.» او با بیان اینکه در حاشیه شهرها برخی چالشهای اجتماعی، اقتصادی، زیستی وجود دارد، تصریح کرد: «طبیعی است جاهایی که برنامهریزی وجود نداشته نباشد، برخی مسائل و مشکلات را هم با خودش به همراه میآورد.»