به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، فستیوالها، گالریها، جشنوارهها همه در راستای همین افزایش جذابیت برگزار میشوند. مثلا در تمام طول سال فیلمها روی پرده سینما اکران میشوند، کتابها در کتابفروشی هستند، اما وقتی جشنواره فیلم فجر، کن، یا اسکار برگزار میشود، هنگامی که نمایشگاه کتاب دایر میشود، تبش آدم را میگیرد. حالا با توجه به میزان بزرگ بودن فستیوال و جذابیت خود موضوع، میزان توجه مخاطب هم تغییر میکند.
فوتبال به عنوان یکی از بزرگترین سرگرمیها (اگر نگوییم بزرگترین صنعت سرگرمی) همیشه بخشی از وقت مخاطبین را در روز به خودش اختصاص میدهد. حتی در روزهایی که هیچ بازیای برگزار نمیشود و قرار نیست در روزهای آینده برگزار شود. قصههای فوتبال و اخبار و حواشی آن باعث میشود هیچوقت تب فوتبال کامل فروکش نکند. صنعتی که انقدر جذابیت دارد که میتواند در روزهای نبودش هم مخاطب را دنبال خودش بکشاند، وقتی در قالب فستیوال قرار میگیرد، میشود مهمترین اتفاق روز. رخدادی که همهچیز را تحتالشعاع قرار میدهد. هیچکس، چه فوتبالی و چه غیرفوتبالی نمیتواند خودش را خارج از دایره فوتبال تصور کند و نسبت به آن بیاعتنا باشد. فوتبال هم البته فستیوالهای خودش را دارد. از یک بازی دوستانه ساده بگیرید تا لیگ هر کشور، جام باشگاهها، جام ملتهای هر قاره و در نهایت جام جهانی. هرچقدر فستیوالها به سمت فراگیر شدن همه کشورها پیش میرود، قدرتمندتر میشود. وقتی بحث فقط در مورد اروپاست، وقتی بحث در مورد فینال چمپیونزلیگ یا سر دربی مهم لیگ یک کشور است، داستان کاملا متفاوت میشود با زمانی که تمام دنیا درگیر یک رویداد میشود.
بحث است سر اینکه بزرگترین فستیوال ورزشی دنیا المپیک است یا جام جهانی. اجازه بدهید وارد این بحث نشویم. بحثی که مثل بیشتر دوقطبیها ناتمام به نظر میرسد. رونالدو بهتر است یا مسی؟ هالیوود بهتر است یا سینمای اروپا؟ سامسونگ بهتر است یا اپل؟ عجالتا بدون در نظر گرفتن المپیک، جام جهانی را بزرگترین فستیوال ورزشی دنیا در نظر میگیریم. تجمعی بینظیر با محوریت فوتبال که به مدت یک ماه همهچیز غیر از خودش را تعطیل میکند. فوتبال به مدت یک ماه میشود فکر و ذکر مردم. اگر مردم یک کشور صاحب نماینده باشند در مسابقات که چه بهتر. نداشته باشند هم باعث نمیشود از تاثیر فوتبال بر زندگیشان مصون بمانند. موارد متعددی را میشود در نظر گرفت که چرا جام جهانی تا این حد میتواند چشمان دنیا را به خود خیره کند. قبلا بارها گفته شده و همه شنیدهایم. ولی میتوان از یک زوایه جدید به مساله وارد شد و جام جهانی را با مسابقاتی همچون جام ملتها مقایسه کرد. چرا برد تیم ملی ایران در جام جهانی اینقدر مهمتر از جام ملتهاست؟ چرا وقتی جام ملتهای آسیا برگزار میشود، غیر از فوتبالدوستان که به صورت طبیعی مسابقات را دنبال میکنند، از سایر اقشار جامعه افراد کمی به آنان ملحق میشوند؟ چرا اینقدر فراگیر نیست مثل جام جهانی؟ حتی از حیث جذابیت و کیفیت، قطعا جام ملتهای اروپا در سطح بالاتری برگزار میشود. جام جهانی چه مهره ماری دارد که سایر مسابقات ندارند؟
مناسبات دنیا و روابط بین کشورها در سطوح مختلفی بررسی میشود. مثلا تجاوز عربستان به یمن با اینکه واکنش بسیاری از کشورها را در پی داشته، اما مسالهای است در سطح منطقه خاورمیانه. جنگ بین سودان و سودان جنوبی بیشتر کشورهای آفریقایی را درگیر خود میکند اما از آن طرف ما رویدادهایی مثل جنگ جهانی را داریم که همه دنیا را تحت تاثیر قرار میدهد. جام جهانی فوتبال یک جنگ جهانی است که در مستطیل سبز رخ میدهد. کشورها برای پیروزی خودشان در جنگ دست به دعا میشوند. مردم از هیچ حمایتی برای جنگجویانشان دریغ نمیکنند. حتی کسانی که در گذشته نسبت به چنین اتفاقاتی در سایر جاهای دنیا اهمیتی قائل نمیشدند.
کشورهای درگیر در جام جهانی بلافاصله متحدان و مخالفان خود را در سایر نقاط دنیا پیدا میکنند. فلسطین که در جام جهانی نیست اعلام میکند از فلان کشورها در مسابقات حمایت میکند. برخی اعلام بیطرفی میکنند. علاوه بر اینکه برای مردم مهم است که کشور خودشان چگونه این جنگ فوتبالی را به اتمام میرساند، اینکه سایر کشورهایی که قبلا به نوعی با آنها رابطه خصمانه یا دوستانه داشتهاند، چه نتیجهای میگیرند هم مهم میشود. همین است که نتایج تیم عربستان برای مردم ما مهم میشود و نسبت به آن واکنش نشان میدهند؛ با اینکه عربستان اصلا در گروه ما نیست. چپها از برد تیمهای کشورهای در حال توسعه و ضدامپریالیستی خوشحال میشوند، آدمهای عدالتخواه از اینکه ببینند کشورهای استعمارشده میتوانند در مقابل کشورهای استعمارگر پیروز شوند احساس خوبی پیدا میکنند و این تصور را دارند که انتقام آن همه ظلم گرفته شده.هر کس، هر آدمی، هر منطقه و کشوری با یک سری خصوصیات اخلاقی و استانداردهای ذهنی، میتواند در جام جهانی متحدان و دشمنان خود را پیدا کند و به طرفداری یا دشمنی با این تیم و آن تیم بپردازد. این اتفاق فقط در جنگ جهانی و جام جهانی رخ میدهد!
حالا اگر فوتبال را خیلی به مسائل دیگر ربط ندهیم و بخواهیم کمی هم درون فوتبالی به جام جهانی نگاه کنیم، میتوان گفت که کولونیهای فوتبال تلاش میکنند که در رقابت با سایر کولونیها اعتبار بیشتری را جذب و مخاطبان پرتعدادتری را برای خود پیدا کنند. این یعنی دریافت پول بیشتر و پول بیشتر یعنی توسعه اقتصادی.
به همین خاطر است که مثلا یوفا در مقابل طرح جدید فیفا برای جام باشگاههای جهان مقاومت میکند، چون این رقابتها را رقیبی برای لیگ قهرمانان اروپا میداند. طبیعی است که تیمهای بزرگ و صاحب فوتبال دنیا نمیخواهند جایگاه خود را از دست بدهند. اروپا برای اینکه نشان دهد با سایر قارهها متفاوت است و مسابقاتش در سطح متفاوتی برگزار میشود، مسابقه ردهبندی را از جام حذف میکند. مسلما یوفا هیچوقت اجازه نمیدهد که تیمهای سطح بالای اتحادیهاش، بخواهند هماورد کشورهای ضعیف آسیایی یا امریکایی شوند؛ جز در مسابقات دوستانه. در واقع سیستم به گونهای است که تیمهای قدرتمند، قدرتمند و کنفدراسیونهای معتبر، معتبر بمانند. اما تنها جایی که تیمهای ضعیفتر میتوانند عرض اندام کنند، خودشان را نشان بدهند و در مقابل تیمهای قوی محک بخورند، جام جهانی است.در جام جهانی است که ایران میتواند با اسپانیا و پرتغال بازی کند. کیروش قبل از بازی با اسپانیا اعلام کرد هر نتیجهای پیش بیاید ما برنده بازی هستیم. چون ما این فرصت را داریم که جلوی غولهای فوتبال جهان بازی کنیم و از آنها یاد بگیریم. آن هم در یک بازی کاملا جدی. سایر تیمها همین وضعیت را دارند.
جام جهانی یک فرصت است برای ملتها. برای نشان دادن خودشان. برای اینکه ابراز وجود کند. این سفرهای است که پهن شده تا هر کشور و هر تیمی به اندازه سهم خودش از این سفره بردارد. در جام جهانی است که برد مکزیک برابر آلمان به چشم میآید. در جام جهانی است که شکست سنگین عربستان وصل میشود به سیاستهای این کشور و ولیعهد جوانش.
در جام جهانی است که یک برد در دقیقه ٩٥ با گل به خودی میشود جزو بردهای تاریخی یک کشور. فوتبال در تمام طول سال هست. مسابقات گوناگون در کشورهای مختلف در سطوح متفاوت. اما فقط جام جهانی است که اینطور چشم همه را به خود خیره میکند. اتفاقی که هر چهار سال یک بار رخ میدهد تا باعث شود بیشتر قدرش را بدانیم. مثل عبور شهابسنگی بر فراز آسمان که اگر کسی نتواند آن را ببیند از دستش میدهد تا دفعه بعد.