به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از بی بی سی، ماهها چرخش دیپلماتیک اوضاع را به این نقطه رساند و چهار نفر از رهبران جهانی میتوانند مدعی شوند که در عملی کردن این دیدار دور از ذهن تاثیر گذاربودهاند.
اما کدامیک از آنها واقعا این نمایش را کارگردانی کرده است؟ در ادامه مطلب چهار سناریو بررسی میشود.
کیم جونگ اون: استاد خیمهشب بازی
رهبر کره شمالی میخواهد کاری را به انجام برساند که پدر و پدربزرگش هرگز نتوانستند؛ ملاقات با رئیس جمهوری آمریکا، کاری که احتمالا از نظر کیم جونگ اون باعث تحکیم و تثبیت مشروعیت رهبری او بر کره شمالی خواهد شد. در عین حال نکته دیگری که میتواند ضامن میراث کیم جونگ اون باشد توسعه اقتصادی است که کره شمالی به شدت به آن نیاز دارد و رهبر این کشور چشمی هم به عواید اقتصادی این دیدار دارد.
برای دستیابی به این آرزوی دیرینه کیم جونگ اون شخصیت خود را از رهبری قدرتمند و عصبانی که در انزوا به سر میبرد به دولتمردی در صحنه سیاست بینالملل تغییر داد.
رهبر کره شمالی پس از ماهها لفاظی آتشین و پیشرفت پایدار هستهای، از فرصت سخنرانی سال نو برای بازکردن باب گفتوگو با کره جنوبی استفاده کرد. روابط دو کشور به سرعت گرم شد و با دیدار رهبران دو کره به اوج خود رسید.
کره شمالی با فرستادن نماینده به بازیهای المپیک زمستانی کمک بزرگی به اصلاح تصویر این کشور در جهان کرد. پس از آن هم کیم جونگ اون در اولین دیدار با رهبر کره جنوبی در مرز دو کشور با گرفتن دست او و راهنمایی او به سمت شمال، تصویری به یاد ماندنی را از این دیدار ترسیم کرد.
پس از انصراف ترامپ از تصمیم برای دیدار با رهبر کره شمالی به دلیل عصبانیت از ادبیات یکی از مقامات ارشد کره شمالی که معاون ترامپ را "احمق" خطاب کرده بود، نامه کیم جونگ اون به ترامپ، که اندازه به طرز تقریبا خندهآوری بزرگ بود، روزنه امیدی را در بهبود روابط دو کشور گشود.
دو نکته تازه رهبر جوان کره شمالی را به مرکز توجه جهان کشاند: ظرفیت بیسابقه هستهای و به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا. با بهرهگیری از این دو نکته کیم جونگ اون آمریکا را به پای میز مذاکره کشاند.
رهبر کره شمالی در عین حال با تاکید بر اولویت سلاحهای هسته ای برای جامعه جهانی توانست تضمین بگیرد که در این دیدارها حرفی از حقوق بشر به میان نیاید.
با همه اینها خیلی از ناظران در تمایل کیم جونگ اون به صلح شک دارند. مدیر امنیت بینالملل موسسه لوی در استرالیا میگوید که کیم جونگ اون بر الگوی سیاسی قدیمی کره شمالی تکیه کرده است و چرخشهایش از تحریک به تعامل و بر عکس قابل پیشبینی بوده است و هنوز هم میتواند ادامه داشته باشد.
دونالد ترامپ: آخرین دلال
دونالد ترامپ خودش را به عنوان تنها کسی معرفی کرده است که میتواند با تهدید کره شمالی تقابل کند و در این راستا گفته است که صلح جهانی در دسترس است. ترامپ رویکرد خود مبنی بر اعمال "حداکثر فشار" بر کره شمالی را نقطه قوت سیاست آمریکا در قبال کره شمالی میداند چیزی که رئیسجمهورهای پیش از او قادر به انجامش نبودند.
ترامپ به عنوان کسی که در هنر معامله کردن هرگز دچار سرگردانی نمیشود میگوید که اگر احساس کند که این دیدار به سمتی که او میخواهد نمیرود از آن خارج خواهد شد؛ کاری که کرد. رئیس جمهور آمریکا مدعی شد که "دشمنی آشکار" کره شمالی او را از ادامه برنامهریزی برای دیدار با کیم جونگ اون منصرف کرد.
ترامپ نه تنها توانست با تصویر کردن تلاش کره شمالی برای متقاعد کردن آمریکا به ماندن در مذاکرات، از این ماجرا به عنوان برگ برندهای برای خود بهرهبرداری کند بلکه از موقعیت به وجود آمده برای بازتعریف شرایط مذاکرات استفاده کرد. این موقعیت همچنین به ترامپ فرصت داد که درخواستش از کره شمالی را از انهدام یکجای تسلیحات هستهای به خلع سلاح مرحله به مرحله تغییر دهد.
برگرداندن سه زندانی آمریکایی به کشور پس از آزادی از زندان کره شمالی و ویرانی تنها سایت آزمایش هستهای این کشور ساعاتی پیش از انصراف آمریکا از دیدار در سنگاپور، برای ترامپ دو پیروزی بزرگ بوده که در جریان مذاکره با پیونگ یانگ به دست آمده است.
اعداد و ارقام نظرسنجیها نشان میدهد که بیشتر آمریکاییها در دو جناح سیاسی این کشور توانایی ترامپ بر اداره رابطه با کره شمالی را تایید میکنند.
مون جائه-این: طلسمی برای خلع سلاح
رهبر کره جنوبی در این میان قدیمیترین بازیگر این صحنه است. او در آخرین نشست رهبران دو کشور در سال ۲۰۰۷ مشاور عالی رو مو-هیون رئیس جمهور وقت کره جنوبی بود.
مون جائه-این که ۶۵ سال دارد میخواهد که اتحاد مجدد دو کره میراث دولت او باشد و در واقع با وعده انتخاباتی هدایت کشور به
این سمت وارد مبارزات انتخاباتی شد. بنابراین او مصمم در برنامهای که در پیش دارد نقش میانجی را برای خود برگزید.
مون حتی از توسل به چاپلوسی برای رسیدن به این هدف شرمی به دل راه نداد؛ تا جایی که برای اولین بار پیشنهاد نامزدی دونالد ترامپ برای جایزه صلح نوبل را مطرح کرد.
مون جائه-این در این راه - از آغاز ملاقات با ترامپ تا یک ماه بعد و آن اتفاق غیر منتظره - نه از حرکت ایستاد و نه از مسیر خارج شد.
رئیس جمهوری کره شمالی برای رسیدن به هدف مصالحه و ادغام دو کشور محتاج به سرانجام رسیدن دیدار آمریکا و کره شمالی است.
شی جین پینگ: بازیگر پشت پرده
رئیس جمهور چین در این میان مبهمترین نقش را بر عهده دارد. چین به عنوان تنها متحد کره شمالی مدتهاست که پیونگ یانگ و واشنگتن را تشویق به گفتگو میکند.
کیم جونگ اون در اولین اقدام پس از بیرون آمدن از انزوای جهانی محرمانه با رئیس جمهور چین دیدار کرد. دو رئیس جمهور خیلی زود پس از این ملاقات بار دیگر با همتای چینی خود دیدار کرد.
گمانهزنیها حول این محور پیش میرود که ملاقات رهبران دو کشور موضع کره شمالی را مقابل آمریکا تقویت کرده است.
یک هفته پس از دیدار رهبران دو کشور در دالیان در چین، پیونگ یانگ به مواضع پیشین خود برگشت و حملات لفظی شدید به آمریکا را از سر گرفت. آقای ترامپ در واکنش به رفتار کره شمالی سو ظن خود را مطرح کرد که ملاقات رهبران دو کشور در چین باعث تغییر در لحن گفتار کیم جون اون بوده است.
واضح نیست که آقای شی دقیقا چه رویهای را در این بازی پیش گرفته است.
در عین حال چین نمیخواهد که از روند مذاکرات حذف شود. برنامه آقای شی همچنان مخفی باقی مانده است و در سایه روابط پیچیده چین با کره شمالی و آمریکا مبهم به نظر میرسد.