به گزارش باشگاه در و پنجره و نما
حسن رحیمپورازغدی برای چندمینبار از تجمع فیضیه قم در ماه گذشته دفاع کرده و بهنوعی آن را در امتداد حرکت خرداد ۴۲ دانسته است.
به گزارش حوزه نیوز، رحیمپورازغدی گفته است: «نشست فیضیه قم در مردادماه ۹۷، یک نقطه عطف دیگر با حضور هزاران طلبه در دفاع از عدالت اقتصادی و مبارزه با فساد بود و انشاءالله آثار خود را در آینده خواهد داشت. فیضیه از خرداد ۴۲ تا امروز، نماد انقلاب اسلامی و خط امام خمینی است. این نهضت که نهضت تقویت حوزه و مرجعیت است، ادامه خواهد یافت. لُبّ پیام فیضیه، ضرورت اجرای وصیتنامه امام خمینی در باب اصلاح و تکامل حوزهها جهت حفظ و اصلاح نهادهای جمهوری اسلامی و مبارزه با سکولاریسم در حاکمیت بود».
درحالیکه سخنان چندی پیش او در فیضیه قم در نقد حوزه و متهمکردنش به سکولارشدن واکنش برخی مراجع مانند نوریهمدانی و مکارمشیرازی را به دنبال داشت، اما ازغدی همچنان همان سخنان خود را تکرار کرده و گفته است: «امروز خطری که حوزههای علمیه را تهدید میکند، ضعف استدلالی متولیان فقه و نظامسازی است که باعث تندادن به حاکمیت مؤلفههای سکولاریسم در قالب حکومت دینی میشود.
در واقع، وقتی دروس خارج فقه از صحنه نهادهای عرصه عمومی غایب باشند و در مسائل تکراری فقه عبادی و فردی محدود شوند، این عملا به معنای همدستی ناآگاهانه با سکولاریسم است».
او گفته است: «متأسفانه بخشی از اتفاقاتی که در عرصه اقتصادی مانند مؤسسات مالی - اعتباری، کلاهبرداریها و فساد مالی روی داد، بهلحاظ عملی، محصول ناکارآمدی دولت و بهلحاظ نظری، حاصل کمتوجهی به فقه حکومتی بود».
پورازغدی در آن تجمع گفته بود: «ریشه سکولاریسم در حوزه است!.. این هنر نیست که هی طهارت و نجاست و طواف و... را بگوییم، هزار بار اینها را گفتیم باز برای هزار و یکمین بار هم اینها را میگوییم... من شنیدم میخواهند ۷۰۰، ۸۰۰ تا رساله در قم بدهند. ما اصلا ۷۰۰ تا مرجع میخواهیم؟ اینطور که کارخانه انبوه تولید مرجع تقلید شروع شده که کاری ندارد، چهارتا شرح و حاشیه میخوانید برمیدارید همانها را میآورید میگویید مرجع میشوید؟ حساسیت، سر مسائل جزئی درجه شش، عدم حساسیت سر مسائل درجه یک. چهارتا سؤال جدی در حوزه فقه اداری، فقه حکومتی، فقه روابط بینالملل، فقه اقتصادی و فقه بانکی مطرح میشود، اغلب اینهایی که میخواهند رساله بدهند، مرجع، و ۷۰۰- ۸۰۰ - ۱۰۰۰ تا رساله بدهند، اغلبشان هیچی برای گفتن ندارند... این چهجور حوزهای است که بسیاری از پرسشها را نمیتواند جواب بدهد. هنوز دارند بحث میکنند که این بانکها ربوی هستند یا غیرربوی؟ این خیلی جالب است! ۴۰ سال گذشت! اینقدر فاصله با واقعیات؟ مسئولان نظام دارند کار خودشان را میکنند، اینها هم برای خودشان!
آیتالله مکارم شیرازی در انتقاد از سخنان ازغدی گفته بود: «حادثهای که در مدرسه فیضیه کانون حوزه علمیه در چند روز پیش رخ داد، به تمام معنا یک فاجعه بود. متأسفانه جمعى از طلاب و اساتید محترم را به آنجا دعوت کرده بودند تا درباره مسائل اقتصادى مردم صحبت کنند.
سپس ورق برگشت؛ گویندهاى را که هیچ اطلاعى از وضع حوزههاى علمیه شیعه نداشت، دعوت کرده و بدترین اهانتها را به حوزه علمیه و مراجع شیعه کرد و پلاکاردى را در دست گرفتند که رئیسجمهور محترم را تهدید به مرگ مىکرد و اعتراف ضمنى به مطالب دیگرى داشت. آیا صحیح است در کانون حوزه علمیه اینگونه سخنان گفته شود؟
آنچه تجمع یک ماه پیش فیضیه قم را جنجالی کرد، دو مسئله بود؛ یکی سخنان پورازغدی که واکنش مراجع را بهدنبال داشت و دوم پلاکارد جنجالیای که یکی از طلاب بالا برده بود. «ای آنکه مذاکره شعارت، استخر فرح در انتظارت» ازغدی تاکنون از هر دو اینها دفاع کرده است.
در ماجرای پلاکارد به کل توپ را در زمین دولت انداخت و گفت: «آقای روحانی دو یا سه بار در مجلس گفت که در فیضیه میخواستند من را بکشند! معلوم بود که اینها حاشیهسازی است. آیا آن بچهطلبهای که آن تابلو را بالا برده، زده مرحوم هاشمی را کشته و آمده آنجا اعتراف به قتل کرده و حالا هم میگوید میخواهم شما را هم بکشم؟!.. آنجا بحث عدالتخواهی بود؛ اینکه مسئولان فاسد باید مجازات شوند، دهها پلاکارد بود که هیچکدام از این پلاکاردها را هیچکس نشان نداد، یک پلاکارد که نمیدانم چه کسی بود و اصلا من هم آن را ندیدم و گفتند که قبل از جلسه شما بوده و جمع شده است، شد تمام جلسه و مابقی جلسه همه حذف شد... جالب این است که من همه تابلوها را خواندم تا نگویند که سانسور میکنیم، ولی چنین تابلویی ندیدم. اصلا فرض کنید چنین تابلویی بوده است، ولی چرا باید چنین مسائلی مطرح شود که بگویند اینها تهدید به قتل کردند!
به گزارش حوزه نیوز، رحیمپورازغدی گفته است: «نشست فیضیه قم در مردادماه ۹۷، یک نقطه عطف دیگر با حضور هزاران طلبه در دفاع از عدالت اقتصادی و مبارزه با فساد بود و انشاءالله آثار خود را در آینده خواهد داشت. فیضیه از خرداد ۴۲ تا امروز، نماد انقلاب اسلامی و خط امام خمینی است. این نهضت که نهضت تقویت حوزه و مرجعیت است، ادامه خواهد یافت. لُبّ پیام فیضیه، ضرورت اجرای وصیتنامه امام خمینی در باب اصلاح و تکامل حوزهها جهت حفظ و اصلاح نهادهای جمهوری اسلامی و مبارزه با سکولاریسم در حاکمیت بود».
درحالیکه سخنان چندی پیش او در فیضیه قم در نقد حوزه و متهمکردنش به سکولارشدن واکنش برخی مراجع مانند نوریهمدانی و مکارمشیرازی را به دنبال داشت، اما ازغدی همچنان همان سخنان خود را تکرار کرده و گفته است: «امروز خطری که حوزههای علمیه را تهدید میکند، ضعف استدلالی متولیان فقه و نظامسازی است که باعث تندادن به حاکمیت مؤلفههای سکولاریسم در قالب حکومت دینی میشود.
در واقع، وقتی دروس خارج فقه از صحنه نهادهای عرصه عمومی غایب باشند و در مسائل تکراری فقه عبادی و فردی محدود شوند، این عملا به معنای همدستی ناآگاهانه با سکولاریسم است».
او گفته است: «متأسفانه بخشی از اتفاقاتی که در عرصه اقتصادی مانند مؤسسات مالی - اعتباری، کلاهبرداریها و فساد مالی روی داد، بهلحاظ عملی، محصول ناکارآمدی دولت و بهلحاظ نظری، حاصل کمتوجهی به فقه حکومتی بود».
پورازغدی در آن تجمع گفته بود: «ریشه سکولاریسم در حوزه است!.. این هنر نیست که هی طهارت و نجاست و طواف و... را بگوییم، هزار بار اینها را گفتیم باز برای هزار و یکمین بار هم اینها را میگوییم... من شنیدم میخواهند ۷۰۰، ۸۰۰ تا رساله در قم بدهند. ما اصلا ۷۰۰ تا مرجع میخواهیم؟ اینطور که کارخانه انبوه تولید مرجع تقلید شروع شده که کاری ندارد، چهارتا شرح و حاشیه میخوانید برمیدارید همانها را میآورید میگویید مرجع میشوید؟ حساسیت، سر مسائل جزئی درجه شش، عدم حساسیت سر مسائل درجه یک. چهارتا سؤال جدی در حوزه فقه اداری، فقه حکومتی، فقه روابط بینالملل، فقه اقتصادی و فقه بانکی مطرح میشود، اغلب اینهایی که میخواهند رساله بدهند، مرجع، و ۷۰۰- ۸۰۰ - ۱۰۰۰ تا رساله بدهند، اغلبشان هیچی برای گفتن ندارند... این چهجور حوزهای است که بسیاری از پرسشها را نمیتواند جواب بدهد. هنوز دارند بحث میکنند که این بانکها ربوی هستند یا غیرربوی؟ این خیلی جالب است! ۴۰ سال گذشت! اینقدر فاصله با واقعیات؟ مسئولان نظام دارند کار خودشان را میکنند، اینها هم برای خودشان!
آیتالله مکارم شیرازی در انتقاد از سخنان ازغدی گفته بود: «حادثهای که در مدرسه فیضیه کانون حوزه علمیه در چند روز پیش رخ داد، به تمام معنا یک فاجعه بود. متأسفانه جمعى از طلاب و اساتید محترم را به آنجا دعوت کرده بودند تا درباره مسائل اقتصادى مردم صحبت کنند.
سپس ورق برگشت؛ گویندهاى را که هیچ اطلاعى از وضع حوزههاى علمیه شیعه نداشت، دعوت کرده و بدترین اهانتها را به حوزه علمیه و مراجع شیعه کرد و پلاکاردى را در دست گرفتند که رئیسجمهور محترم را تهدید به مرگ مىکرد و اعتراف ضمنى به مطالب دیگرى داشت. آیا صحیح است در کانون حوزه علمیه اینگونه سخنان گفته شود؟
آنچه تجمع یک ماه پیش فیضیه قم را جنجالی کرد، دو مسئله بود؛ یکی سخنان پورازغدی که واکنش مراجع را بهدنبال داشت و دوم پلاکارد جنجالیای که یکی از طلاب بالا برده بود. «ای آنکه مذاکره شعارت، استخر فرح در انتظارت» ازغدی تاکنون از هر دو اینها دفاع کرده است.
در ماجرای پلاکارد به کل توپ را در زمین دولت انداخت و گفت: «آقای روحانی دو یا سه بار در مجلس گفت که در فیضیه میخواستند من را بکشند! معلوم بود که اینها حاشیهسازی است. آیا آن بچهطلبهای که آن تابلو را بالا برده، زده مرحوم هاشمی را کشته و آمده آنجا اعتراف به قتل کرده و حالا هم میگوید میخواهم شما را هم بکشم؟!.. آنجا بحث عدالتخواهی بود؛ اینکه مسئولان فاسد باید مجازات شوند، دهها پلاکارد بود که هیچکدام از این پلاکاردها را هیچکس نشان نداد، یک پلاکارد که نمیدانم چه کسی بود و اصلا من هم آن را ندیدم و گفتند که قبل از جلسه شما بوده و جمع شده است، شد تمام جلسه و مابقی جلسه همه حذف شد... جالب این است که من همه تابلوها را خواندم تا نگویند که سانسور میکنیم، ولی چنین تابلویی ندیدم. اصلا فرض کنید چنین تابلویی بوده است، ولی چرا باید چنین مسائلی مطرح شود که بگویند اینها تهدید به قتل کردند!
البته من فهمیدم که این فضاسازی برای چه بوده، یک کار رسانهای بود که از تهران هم هدایت میشد و در قم اجرا شد»؛ گوینده این حرف در نخستین جلسهای که قرار بوده چشم در چشم حسن روحانی شود، غیبت کرد.
حسن رحیمپورازغدی دو هفته بعد از سخنرانی در تجمع جنجالی فیضیه قم در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی حاضر نشد؛ جلسهای که ریاستش با حسن روحانی، رئیسجمهوری بود.
حسن رحیمپورازغدی دو هفته بعد از سخنرانی در تجمع جنجالی فیضیه قم در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی حاضر نشد؛ جلسهای که ریاستش با حسن روحانی، رئیسجمهوری بود.