به گزارش باشگاه در و پنجره و نما
، فرشاد مومنی عصر امروز (چهارم مهر) در همایش اقتصاد ملی و پیچیدگی اقتصادی با بیان اینکه ما خلق کننده اندیشههای بزرگ در ساحت مسائل علوم انسانی نیستیم، گفت: چون مسائل ما جدید است باید بدانیم علت مطرح شدن این مباحث فلسفی در جوامع غربی چه بوده و نسبت ما با این مسائل چیست، چراکه در غیر این صورت دچار مسائل کلیشهای خواهیم شد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه با بیان اینکه وقتی دانایی وارد تولید شود بازدهی را صعودی میکند، گفت: در فضای انقلاب دانایی بازدهیها نه به صورت تصاعدی بلکه به صورت نمایی رخ خواهد داد که از این جهت یک نقطه عطف در تاریخ است، اما اگر برخورد فعالی با این انقلاب نداشته باشیم، قطعا آسیب خواهیم دید.
او در ادامه با تاکید بر اینکه مساله اصلی در قرن ۲۱ مساله نابرابریهای ناموجه است، اظهار کرد: در موج اول انقلاب صنعتی نسبت بنیه تولید سرانه موفقترین کشور از نظر اقتصادی به ضعیفترین کشور سه به یک بوده، اما این روند در اواخر همان دوره به ۴۰۰ به یک میرسد. در مرحله تولید ناب، قدرت خلق و متنوع سازی تولید به نکته کلیدی رقابت تبدیل میشود.
مومنی در ادامه با بیان اینکه بازارگراها با مطرح کردن ادعاهایی همچون فنر نرخ ارز، میخواهند بگویند همه چیز در اقتصاد ما نقش دارد جز دانایی و اندیشه اظهار کرد: ما وقتی از موضع خودمان به توسعه نگاه کنیم مسالهمحور میشویم وگرنه داناییهایی که به توسعه منجر نشود، بود و نبودش چه فرقی میکند.
او همچنین با بیان اینکه از سال 1385 تا 1390 حدود 621 میلیارد دلار ارز به اقتصادمان تزریق کردهایم، گفت: محصول این تزریق پول بیسابقهترین صنعتزداییها در تاریخ اقتصاد ایران بوده است. خالص فرصتهای شغلی از دست رفته در سالهای گذشته 415 هزار شغل بوده است. شاخص پیچیدگی میتواند ما را به سمت کانون اصلی مشکلات اقتصادی هدایت کند.
در ادامه این همایش علمی و تخصصی، علی دینی ترکمانی حضور یافت و با بیان اینکه از طریق شاخص پیچیدگی میتوان از جایگاه یک اقتصاد در دنیا تصویر بهتری برداشت کرد، گفت: ما بر مبنای این شاخص وضعیت خوبی در دنیا نداریم. حدود 80 درصد کل صادرات غیر نفتی ما را میعانات گازی تشکیل میدهد که این به لحاظ شاخصهای پیچیدگی وضعیت خوبی نیست، چراکه میعانات گازی متکی بر مواد معدنی هستند.
دینی ترکمانی با برشمردن عوامل موثر بر باورها و کدهای ذهنی برآمده از قوانین اساسی و فرهنگ جامعه ادامه داد: اگر تخصصگرایی و شایستهسالاری وجود میداشت طبق الگوی قواعد بازی آنگاه چهره های ما میتوانستند به سرمایههای انسانی موثرتری تبدیل شوند. فارغالتحصیلان ما پیادهنظام سرمایههای انسانی ما هستند اما سواره نظام اینها باید نخبههای ما باشد که متاسفانه آنها نیز در فکر مهاجرت هستند. در حالی که اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
وی با طرح این سوال که دستاورد سیستم اقتصادی و بانکی فعلی چه چیزی است، اظهار کرد: فرض کنید بازیهای المپیک را به ما بسپارند. برای برگزاری بازیها با همه امکانات به علاوه پول و نیروهای انسانی را داریم اما مساله اساسی توانایی مدیریت ما است که باعث میشود ما نتوانیم بازیهای المپیک را برگزار کنیم.
انتهای پیام