مسکن مهر، مسکن بیمهر، قبرستان مهر و ... واژههایی هستند که این روزها در شبکههای اجتماعی بسیار دیده میشوند. داستان هشتگ مسکن بیمهر، آن شبی که هزاران تن از هموطنانمان در زیر آوار مسکن مهر سرپلذهاب ماندند، درست شد. زلزلهای آمد و خانههای مستضعفترین قشر جامعه را ویران کرد. ویرانی که در پی آن یک پرسش، ذهن تمامی ایرانیان را بهخود مشغول کرد؛ چگونه دولت خانههایی اینچنین سست و پوشالی را به فقیرترین قشر جامعه تحویل داده است؟ پرسشی که بهانهای سیاسی برای تاختن دولتهای فعلی و گذشته به یکدیگر شده و تاکنون مدیری، مسئولیت این فاجعه را برعهده نگرفته است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون، ایران روی یکی از دو کمربند زلزله خیز جهان واقع شده است؛ به همین دلیل وقوع زلزله در آن را باید امری طبیعی دانست. کمربند زلزله 90 درصد از خاک کشور ما را در برگرفته اما آنچه حایز اهمیت است، وضعیت اسفبار و بی کیفیت در شیوه ساختوساز شهرها و روستاهای کشور است که این بیکیفیتی در صنعت ساختمان در کنار گسلهای فراوان و بروز زلزلههای مکرر سبب شده تا ما با تلفات جانی و خسارت های مالی فراوانی در مناطق مختلف کشور روبهرو باشیم .زلزله اخیر در دو استان کرمانشاه و ایلام که با خود تلفات انسانی و خسارات فراوان مالی بهویژه در بخش مسکن به همراه داشت، سبب شد تا بار دیگر توجه افکار عمومی به ضعف و مشکلات صنعت ساختمان و نوسازی بافت فرسوده جلب شود.در این میان آنچه بیش از تخریب ساختمانهای فرسوده و قدیمی زیر ذره بین قرار گرفت، فرو ریختن دیوارهای بناهایی نوساز و به ظاهر استوار به نام مسکن مهر بود . متاسفانه ساختمانهای مسکن مهر در برابر دیدگان مردمی فروریخت که تصور و انتظار کیفیتی مطلوب و مستحکم از آن داشتند.
سریال تکراری تخریب مسکن مهر در زلزلهها
ساخت واحدهای مسکن مهر با مشارکت تعداد بسیاری از پیمانکاران و سازندگان کوچک و بزرگ و با سطح توانایی مالی و دانش تجربی و فناوری متفاوت صورت گرفته است. شاید یکی از اهداف این کار، ایجاد فضایی رقابتی میان سازندگان و کسب دانش در حین انجام کار، انتقال تجارب، ثبت رکوردهای جدیدی در سرعت ساخت در مقیاس انبوه و نیز تجربههای جدید در بهکارگیری برخی سازهها و فناوریهای جدید در ساخت مسکن بود اما شاید بتوان گفت که این هدف باعث آسیب به کیفیت ساخت و ساز این طرح شد. مسکن مهر سرپل ذهاب تنها قربانی زلزله در این سالها نبوده است؛ مسکن مهر بسیاری از شهرهای کشور در اثر زلزله آسیب دیده یا تخریب شدهاند اما تنها بهدلیل آنکه این آسیب یا تخریب قبل از واگذاری واحدها به مالکان بوده و خسارت جانی درپی نداشته است، بازتابی در رسانهها و شبکههای اجتماعی نداشت. براساس آمار، در زلزله مرداد ۹۱ ورزقان در آذربایجان شرقی به واحدهای در حال ساخت مسکن مهر خسارت وارد شد که بهدلیل عدم مهار دیوارها بوده است. در جریان زلزله مرداد ۹۳ مورموری در آبدانان، بنا به اظهارات معاون ستاد مدیریت بحران کشور، بسیاری از سازه های مسکن مهر دچار آسیب جدی شده اند که این آسیبها نشان از اجرا و نظارت نامناسب این واحدهای مسکونی دارد. در زلزله دوازدهم دی ۹۲ بستک در هرمزگان، مجتمع مسکن مهر ۲۰۰ واحدی آفتاب و مسکن مهر ۴۰۰ واحدی آشیانه خسارت دیدند که براساس مشاهدات میدانی، بیشترین خسارات ناشی از شکست دیوار و آسیب دیدگی در طبقههای زیرین بوده است. همچنین در زلزله اخیر بجنورد در اردیبهشت ۹۵ نیز ساختمانهای مسکن مهر آسیب جدید دیده و غیرقابل سکونت شدند. موارد فوق با توجه به وجود آیین نامهها و ضوابط مرتبط با موضوع زلزله در ساخت و ساز، نشان از عدم اجرای صحیح و نظارت بر فرآیند ساخت و ساز دارد.
اما و اگرهای مسکن مهر
مسکن مهر باهدف خانهدار شدن فقیرترین قشر جامعه کلید زده شد. در همان ابتدای کار، بسیاری از کارشناسان مدیریت شهری نسبت به آینده طرح خوشبین نبودند؛ این بدبینی بهدلیل نحوه اجرای طرح بود که بسیاری از ابتداییترین اصول شهرسازی در آن نادیده گرفته شده بود. معاون مسکن، وزارت راه و شهرسازی با اشاره به اینکه تایید نقشههای طرح مسکن مهر در بسیاری از موارد روند متداول در کشور را طی نکرده است، گفت:« شهرداریها برای پروژههای مسکن مهر بدون هیچگونه کنترل، اضافه مجوزها و تاییدات لازم را صادر می کردند. در مقابل باعدم استفاده از روند گردش کار فنی، روندهای اداری گردش کار زایدی مانند نیاز به مراجعه به دفترخانه برای تایید نقشه ها اضافه شده است».
حامد مظاهریان به تلاش برای کاهش هزینهها اشاره کرد و افزود:« به منظور کاهش هزینه ها و سرعت بخشی به فرآیند انجام کار در مواردی نیاز به نظارت ها و تاییدیهها و استانداردهای اجباری حذف شده است. ساز و کار انتخاب پیمانکار مبهم و غیر یکسان بوده است. انتخاب پیمانکار در ابتدا بدون مناقصه و در صورت انجام مناقصه، با درنظر گرفتن توان مالی پیمانکار انجام می گرفت. بسیاری از پیمانکاران، تجربه پروژههای انبوه را نداشتند. در مواردی حتی پیمانکار رتبه انبوه سازی نداشته و با مساعدت کارفرما واجد شرایط شده است. براساس مصوبات طرح، مصالح و محصولات باید دارای گواهینامه فنی از مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی می بودند. در بازدیدهایی که توسط کارشناسان این مرکز انجام شده، به دلیل صرفه جویی در هزینه ها در موارد بسیاری از مصالح و محصولات بدون گواهینامه استفاده شده وهمچنین جعل گواهینامه نیز در مواردی دیده شده است».
مظاهریان به نقش سازمان نظام مهندسی ساختمان نیز در طرح مسکن مهر اشاره کرد و گفت: «پروژه های مسکن مهر دارای مهندس ناظر معرفی شده توسط سازمان های نظام مهندسی ساختمان بوده و در خصوص میزان قصور صورت گرفته در امر نظارت مساکن مهر آسیب دیده باید با دیدی تخصصی و فنی به موضوع نگاه کرد و فرصت لازم را برای طی شدن فرآیندهای کارشناسی مربوطه قایل شد».
مسکن مهر، طرحی فاقد مطالعات علمی
در ابتدا طرح مسکن مهر را باید گسترده ترین برنامه ساخت و عرضه متمرکز مسکن در تاریخ کشور دانست که از سال 86 با هدف احداث یک و نیم میلیون واحد مسکونی و افزایش آن به حدود دو میلیون و سیصد واحد کلید خورد.این طرح که می توان آن را بهعنوان یک چرخش ساختاری در سیاستگذاری و تمرکز بر هدف تامین واحدهای مسکونی ملکی برای گروههای کم درآمد قلمداد کرد، در ابتدا تصور می شد که می تواند فرصت های بی شماری را برای تامین مسکن در اختیار دولت قرار دهد.
متاسفانه طرح مسکن مهر، فاقد اسناد مطالعاتی و پشتیبان علمی معتبر است.هیچ سند مکتوب و معتبری در هیچ یک از زمینههای اقتصادی،اجتماعی و برنامهریزی فضایی پیش از اجرای طرح در دسترس نیست. تنها چهارسال پس از تصویب و اجرای طرح ، مجموعه ای از مقالات در دفاع از اهداف اقتصادی و اجتماعی آن و با تاکید برآثار تبعی اجرای طرح بر متغیرهای اقتصاد کلان چون رشد اقتصادی،سرمایه گذاری و اشتغال و بهره وری زمین انتشار یافت. اگر چه در این طرح در موارد متعددی به نتایج مطالعات طرح جامع مسکن در سال 85 استناد شده است اما ابعاد و شیوه سازماندهی طرح مسکن مهر که ساخت سالانه 50 تا 60 هزار واحد مسکنی برای گروه های کم درآمد با هدف گذاری مشخص و مدیریت و نظارت دولت را توصیه کرده ، مغایرت بنیادین دارد. بنابراین در طرح مسکن مهر انتظار برآن بود تا طرحی با این ابعاد گسترده دست کم در مواردی مانند نیاز سنجی جغرافیایی مسکن، برآورد توان مالی گروه های کم درآمد برای خرید مسکن، برآورد مقیاس ممکن و برنامه زمانی مناسب، مکان یابی وشناسایی منابع و زیرساخت ها و ویژگی های اقلیمی و فنی مورد نیاز از پشتیبانی اسناد علمی و مطالعاتی معتبر برخوردار باشد.
مکان یابی اشتباه؛ پاشنه آشیل مسکن مهر
ساکنان یک مسکن خوب باید به نیازهای درونی و بیرونی مانند آب آشامیدنی سالم،دفع فاضلاب،برق،گاز،مخابرات و سیستم جمع آوری و دفع زباله ،شبکه معابر،مراکز تامین خدمات اجتماعی و فرهنگی،مراکز اداری،بهداشتی و درمانی،مراکز تجاری،مراکز فعالیت، اشتغال ،کسب درآمدوفضای سبز مناسب دست پیدا کنند و عدم دسترسی کافی به این عوامل ،هریک گونهای از فقر و نابرابری شهری را رقم خواهد زد و آثار و پیامدهای سوئی در خانواده، محیط اجتماعی در کوتاه و بلند مدت خواهد داشت و بخش بزرگی از این آثار، غیرقابل جبران خواهد بود.
معاون مسکن وزارت راه و شهرسازی با تاکید بر جانمایی اشتباه در پروژههای مسکن مهر گفت:« طرح حاضر میتوانست فرصت بیبدیلی را در جهت احیای بافتهای مذکور از طریق توسعه میان بافتی فراهم آورد. اما متاسفانه اکنون در بسیاری موارد در فاصله میان مکان احداث پروژه مسکن مهر و محدوده ساختوساز شهری، فرصتی برای گسترش سکونتگاههای خودرو فراهم شده است. عدم مطالعات ژئوتکنیکی و ساخت پروژه در بستر نامناسب از نظر جنس خاک و گسل های موجود در منطقه که نمونههای متعددی از آن گزارش شده است، مانند ساخت و ساز در مسیلها، زمین گود و زراعی و پارهای موارد باتلاقی، بدون در نظر گرفتن مسائل فنی و شیب طبیعی زمین بوده که اجرای پروژه را با مشکلات عدیده و صرف هزینههای زیرساختی همراه کرده است.
از دیگر موارد عدم توجه به مکانیابی طرح مسکن مهر می توان به ساخت وساز در زمینهای کشاورزی، مشکلات زیست محیطی از جمله ورود آبهای آلوده به آبهای زیرزمینی به علت عدم پیش بینی شبکه فاضلاب، جداسازی طبقات اجتماعی و دور ساختن قشر محروم از خدمات شهری که حق همه شهروندان است، اشاره کرد».
برنامهریزی تامین مسکن مهر بدون هماهنگی با طرح جامع مسکن
مظاهریان به عدم هماهنگی این طرح با طرح جامع مسکن اشاره کرد و گفت: «به علت عدم هماهنگی با طرح جامع مسکن ،تعداد کل واحدهای مسکن مهر در غالب استانهای کشور بیش از نیاز و بدون توجه به طرح جامع مسکن برآورد شده است و به عبارت دیگر، در این استان ها مازاد واحد مسکونی وجود دارد. تبدیل پروژه های مسکن مهر به خانه دوم و همچنین، ثبت نام از شهرهای دیگر در برخی پروژهها از عواقب عدم هدفگذاری صحیح مخاطبان است که موجب می شود باوجود تخصیص سرمایه قابل توجه، مشکل تامین مسکن اقشار کم درآمد همچنان به قوت خود باقی بماند».
مسکن مهر تغییر سبک زندگی
بر اساس پیش بینی ها قرار بر آن بود تا مسکن مهر پیشگام تغییر سبک زندگی برای دومیلیون خانواده ایرانی باشد. در همین رابطه معاون مسکن وزارت راه و شهرسازی اظهار داشت: «به علت عدم توجه به سبک زندگی و الگوهای معماری ایرانی و اسلامی، به خصوص در شهرهای میانی و کوچک، بسیاری از ساکنان این شهرها سکونت در خانه های مستقل خود که در بافتهای فرسوده و بدون بسیاری از خدمات و تسهیلات هستند را به زندگی در ساختمانهای آپارتمانی ترجیح می دهند. در این راستا، بسیاری از فرصتهایی که می توانست از سرمایه اجتماعی و مشارکت مردم هر محل در ساخت وساز بهره برده و سرمایهگذاری در تامین مسکن را با بهسازی بافتهای فرسوده همراه کند، اکنون از دست رفته است.
برآورد هزینه های مسکن مهر برپایه اصول مهندسی
در طرح مسکن مهر، بنا براین بود که مستقل از شرایط هر پروژه، قیمت تمام شده برای متقاضیان یکنواخت در نظر گرفته شودکه در بسیاری از موارد برآورد قیمت توسط کارشناسان برای یک ساختمان اصولی بیش از آن مقدار بوده است. بههمین دلیل میتوان انتظار داشت که تحمیل قیمت غیر واقعی، تبعاتی نظیر استفاده از مصالح ارزانتر غیر استاندارد، عدم رعایت ضوابط مقررات ملی، استفاده از نیروی کار ارزان و غیرمتخصصو عدم تحویل ساختمان بهصورت کامل و آماده بهرهبرداری، داشتهباشد».
ارزانهای پردردسر
ملاک انتخاب نوع سیستم در بسیاری از پروژهها تنها پایین بودن هزینه اولیه ساخت بوده است؛درحالی که اگر کل چرخه حیات ساختمان ملاک باشد، گاهی سیستم ساخت و سازهایی که قیمت اولیه آن مقدار بیشتری است، در کل چرخه حیات به مراتب اقتصادیتر است. در همین رابطه، سید کمال الدین شهریاری، عضو کمیسیون عمرانی مجلس، یکی از دلایل کیفیت پایین مسکن مهر را در سیاست دولت قبل بر ارزان تمام شدن مسکن مهر می داند و اظهار داشت: «به واسطه پافشاری دولت قبل برای ارزان تمام شدن این ساختمان ها متاسفانه از نظر کیفیت بسیار پایین هستند؛ به گونهای که بعضی از این ساختمان ها قبل از بهره برداری علایم ناایمنی در آن ها ظاهر می شود». حال با توجه به ثابت بودن هزینه ساخت، به کارگیری اصول مهندسی با ارزش به خصوص در مرحله طرح مفهومی پروژهها می تواند بسیار مهم باشد؛ برای مثال به جای افزایش فوق العاده هزینه ها در تامین سیستم تا سیسات، اعم از گرمایشی و سرمایشی با تمهیداتی میتوان این هزینهها را کاهش داد و به جای آن به ارتقا ی کیفیت مصالح و اجرای ساختمان توجه کرد. توجه به شرایط اقلیمی نیز در این میان اهمیت بسیاری دارد که در موارد بسیار در طرح مسکن مهر نادیده گرفته شده است.
سخن آخر
شاید مهمترین نتیجه گیری برای طرح مسکن مهر،آن باشد که این طرح نتوانست پاسخگوی مهمترین هدفش یعنی تحقق عدالت اجتماعی و نیز ارائه کیفیت مطلوب و مسکنی ایمن و امن برای مردم باشد. اگر خانه دار شدن به معنای محرومیت از خدمات روزمره شهری و رفاهی باشد، آنگاه نمیتوان سیاست مسکن مهر را در جهت بسط عدالت اجتماعی دانست؛ چراکه عدالت اجتماعی به معنای دسترسی همگانی به تمامی ضروریات زندگی است و تامین برخی نیازها به بهای از دست دادن سایر فرصتهاتنهابه بسط عدالت منجر نمی شود. از آنجا که در مساکن احداثی، خدمات زیربنایی و روبنایی شهری اولیه نظیر تامین آب شرب یا سیستم فاضلاب دچار مشکل است و از سوی دیگر ایمنی و کیفیت لازم در ساخت این خانه ها مشاهده نمی شود، بنابراین غرض اصلی طرح یعنی بسط عدالت اجتماعی مخدوش شده است.