از سوی دیگر توجه به آمار تهران گریزناپذیر است، چرا که توجه مراکز آماردهی مربوطه در دورههای کوتاهمدت و مستمر روی پایتخت تمرکز دارد. بر اساس آمار دفتر اقتصاد مسکن در دیماه سالجاری نزدیک به 18 هزار واحد مسکونی در تهران خرید و فروش شد که به لحاظ تعداد معاملات، افزایش 7/12 درصدی نسبت به دی ماه سال 95 را نشان می دهد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، این میزان حجم معاملات نسبت به ماه گذشته نشان از رشد 7/7درصدی است، اما شیب رشدمعاملات مسکن در دی ماه نسبت به ماه قبل به یکسوم تنزل یافت که عامل مؤثر در کنترل افزایش قیمت محسوس نسبت به آخرین ماه پاییز بوده است، به طوریکه میزان افزایش قیمت در دیماه امسال نسبت به ماه قبل 3 درصد بوده است. برای اینکه دید کلی نسبت به دیماه سال گذشته داشته باشیم، باید گفت رشد قیمت 15 درصدی نسبت به موعد مورد نظر تجربه شده است. این اطلاعات رسمی از نخستین ماه زمستان امسال نمود تبدار نبودن افزایش قیمت نسبت به ماه قبل است که با جوسازی و به نوعی بازارگرمی مشاهده شده واسطههای بازار طی بازدیدهای میدانی در منافات است. دی ماه امسال متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در تهران 5 میلیون و 146 هزار تومان بوده است. همچنین معدل خرید و فروش واحد مسکونی در تهران از ابتدای سالجاری تا پایان دی ماه حاکی از رشد 12 درصدی حجم معاملات نسبت به 10 ماه سال 95 است. مقایسه آمار معاملات یک ساله 95 نسبت به سال 94 نشان از افزایش فقط 6 درصدی بوده است. این دو قیاس وضعیت بازارهای سهساله اخیر را بخوبی نشان میدهد.
روند کاهشی گروه سرمایه گذار
اما در سطح اقتصاد خرد، خریداران بخش مسکن با توجه به هدف، شیوه خرید و زمان ورود به بازار و رفتارشناسی آنها در 4 گروه قابل واکاوی و ارزیابی هستند. نخستین گروه، «سرمایهگذار» است که مسکن را با هدف سرمایهگذاری بلندمدت خریداری میکند و عموماً پس از خرید ملک آن را رهن و اجاره میدهد. درصد ناچیزی از سرمایهگذاران، مسکن خریداری شده را در بلندمدت خالی نگه میدارند. تقاضای ایجاد شده توسط این گروه تقاضای سرمایهگذاری نامیده میشود. هدف این گروه کسب بازدهی از محل افزایش قیمت مسکن، حفظ قدرت خرید در برابر تورم در بلند مدت و دریافت اجاره است. افزایش تورم در جامعه یا انتظارات تورمی قابل توجه و در اندازه غیرمعمول در آینده نزدیک، این گروه را نسبت به خرید ملک تشویق میکند. بدیهی است با توجه به سیاستهای ضد تورمی دولتهای یازدهم و دوازدهم تاکنون، پس از سال 92 و باور کاهش تورم، تعداد این گروه بهمرور روند کاهشی داشته است؛ هرچند در برخی برههها بسته بهشرایط کلان اقتصادی و بیم ها و امیدهای بازار ریزنوساناتی را نیز تجربه کرده است. یکی از این ریزنوسانات از نوع افزایش خیلی نامحسوس از سوی این گروه در هفته های اخیر به علت افزایش تورم بوده است که اصلاً پایدار بهنظر نمیآید و جذابیتی برایاین گروه ندارد.
سوداگرانی که از بازار خارج شدند
گروه دوم، «سوداگر» است که مسکن را با هدف کسب سود از نوسانات قیمتی و با هدف کوتاه مدت خریداری میکند و برخلاف سرمایهگذار بهدنبال عایدات جانبی آن یعنی رهن و اجاره دادن نیست. این گروه، مسکن را با هدف سرمایهگذاری کوتاهمدت خریداری و عموماً تلاش میکند پس از خرید ملک آن را اجاره ندهد تا امکان فروش سریع با توجه به شرایط بازار وجود داشته باشد. در واقع هدف سوداگر، کسب حداکثر بازدهی در دوران رشد شدید قیمت مسکن درکوتاه مدت است. این سرمایهگذاران حرفهای مسلماً طی چند سال اخیر رکود یعنی از سال 92 تاکنون از بازار مسکن خارج شدهاند و رونق نسبی اخیر با افزایش قیمت کمچرب، غیر از تعداد معدودی سوداگر خام و آماتور بقیه را بههیچ وجه برای ورود به این بازار کمرمق تحریک نکرده است.
گروه «مصرفی رفاه گرا» در صدر تقاضا
گروه سوم اما «مصرفی رفاهگرا» است که مسکن را با هدف استفاده شخصی و سکونت خریداری میکند و اگر در حال حاضر در جایی مستأجر باشد، سبب آزاد شدن یک واحد برای عرضه به بازار رهن و اجاره میشود. مصرفی رفاهگرا در خرید خود چندان دیدگاه اقتصادی ندارد و کمتر به دورههای رکود و رونق مسکن توجه میکند. عموماً دلیل این امر کمتجربگی، ناآگاهی، بیتوجهی به تحولات اقتصادی و بازار مسکن یا توجه بیشتر به رفاه و آرامش شخصی ناشی از خرید مسکن است که همه جزو ترجیحات این تیپ مصرفکننده است. در واقع وی در تصمیمگیری خود بیشتر به توان و قدرت مالی جهت خرید مسکن و نیز رفاه مورد نظر برای خانواده تمرکز میکند. در ماههای اخیر بخش عمدهای از متقاضیان و خریداران مسکن از این گروه بودهاند، چرا که تورم طولانیمدت چندساله اخیر و عدم افزایش جدی قیمت مسکن، فرصت پسانداز و تمرکز روی خرید را به آنها داده و چه بسا افزایش قیمت تورمی اخیر و رونق نهچندان دلچسب بازار آنها را به سبب بیم از جهش قیمت جدی برای ورود به بازار خرید مصممتر کرده است. از آنجا که امکان دریافت تسهیلات مناسب خرید مسکن، حضور این گروه را در بخش تقاضا پررنگتر میکند، به این ترتیب تسهیلات بانکی خصوصاً بانک مسکن شانس خرید را برای آنها افزایش داده است. علت عدم استقبال خیلی جدی این گروه بیرونقی اقتصادی در کسب و کارها در چند سال رکود بوده که موجب کاهش پسانداز عمده این افراد شده است.
فرصت طلبی «مصرفی مقتصد»
اما آخرین گروه، «مصرفی مقتصد» است که مانند گروه قبل مسکن را با هدف استفاده شخصی خریداری میکند و در صورتی که در حال حاضر در جایی مستأجر باشد، سبب آزاد شدن یک واحد برای ارائه به بازار رهن و اجاره میشود، با این تفاوت که این گروه در خرید خود دیدگاه کاملاً اقتصادی دارد و تلاش میکند بهترین زمان را برای خرید مسکن مصرفی خود انتخاب کند تا بالاترین قدرت خرید را داشته باشد و تا حد امکان در دوره رکود، سرمایه خود را در سایر حوزهها به گردش درآورده و سود کسب کند. این گروه تنها پس از مشخص شدن احتمال افزایش قیمت در آینده نزدیک، پسانداز خود را به سمت مسکن روانه میکند. در بازار کنونی افراد این گروه بسته به دیدگاه و شم اقتصادی خود از نگاه خودشان تصمیم عاقلانهتری میگیرند و در صورت ورود به بازار مسکن مصممتر از گروه مصرفی رفاهگرا هستند، چرا که مصرفی رفاهگرا با توجه به بیاطلاعی از بازار و تمرکز بر رفاه خانواده با موضوع، برخورد احساسی دارد. با این وصف عمده متقاضیان در بازار کنونی مسکن کشور دو گروه مصرفیهای رفاهگرا و مقتصد هستند که نشان از شرایط مناسب بازار برای این دو در غیاب سرمایهگذاران و سوداگران است.