خانواده ستون فقرات جامعه است

  • چهارشنبه 25 اردیبهشت 1398 ساعت 8:45

اخبار => سایر رسانه ها

تهران- ایرنا- علیرضا شریفی یزدی روان شناس اجتماعی، خانواده را به همراه اقتصاد، آموزش، سیاست و مذهب جزو پنج نهاد اصلی هر جامعه ای دانست و گفت: پایداری هر کشوری به قوام و دوام این نهاد وابسته است و جامعه ای را در هیچ دوره تاریخی نمی توان یافت که فاقد آن باشد، بنابراین خانواده ستون فقرات هر اجتماعی به شمار می رود.
خانواده ستون فقرات جامعه است

به گزارش باشگاه در و پنجره و نما

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ اهمیت پایگاه اجتماعی خانواده به حدی است که زوال یا استحکام هر جامعه ای در گرو چگونگی ایفای نقش و کارکرد آن بستگی دارد و خانواده تنها نظام اجتماعی محسوب می شود که ضرورت وجود آن در تمام جوامع مذهبی و غیرمذهبی پذیرفته شده است و برای آن پایگاه و منزلت خاصی قایل هستند. این نهاد با آن که هسته ای کوچک از هر اجتماع را شامل می شود اما در حیات اجتماعی مردم نقش و تأثیر بسیاری دارد.

شناخت صحیح مسیر و آموختن مهارت های زندگی از جمله کارکردهای مهم خانواده به شمار می روند و مصون ماندن بستر خانواده به عنوان کانونی تعالی بخش از آسیب های مختلف اجتماعی و روانی، ابزار لازم را برای سلامت و سعادت جامعه نیز مهیا می سازد.

اعتیاد، طلاق رسمی و عاطفی زوجین، افزایش سن ازدواج، کاهش تمایل به فرزندآوری، مشکلات اقتصادی و 2 راهی اشتغال و مادری از جمله چالش های فراروی خانواده ها در سال های گذشته بوده است که بنیان این نهاد را به طور جدی تهدید می کند. با توجه به آن که نیروی انسانی و آینده سازان هر کشوری در بستر خانواده پرورش می یابند، هرچه میزان ثبات این نهاد بیشتر باشد، کارایی و موفقیت فرد در جریان زندگی اجتماعی نیز ارتقا خواهد یافت، بنابراین هرگونه تهدید و تزلزل آن به منزله هشدار جدی برای توسعه کشور در ابعاد مختلف خواهد بود.

پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت روز جهانی خانواده و به منظور بررسی کارکرد این نهاد و آسیب شناسی مشکلات آن با «علیرضا شریفی یزدی» روان شناس اجتماعی با گرایش خانواده، مدرس دانشگاه و عضو پژوهشگاه خانواده گفت وگو کرده است:

- متن این گفت وگو را در ادامه می خوانیم:
** خانواده؛ جزو پنج نهاد اصلی
هر خانواده 2 کارکرد اصلی و ده ها کارکرد فرعی دارد. کارکرد اصلی این نهاد، شامل تولید نسل و تربیت فرزندان می شود. خانواده به همراه نهادهای اقتصاد، آموزش، سیاست و مذهب جزو پنج نهاد اصلی هر جامعه ای به شمار می رود و پایداری هر جامعه ای به قوام و دوام آن وابسته است. هیچ جامعه ای را در هیچ دوره تاریخی نمی توان یافت که فاقد نهاد خانواده باشد بنابراین خانواده ستون فقرات هر جامعه را تشکیل می دهد و شکل آن امکان دارد که در طول تاریخ عوض شود اما رسالت و کاردکرد آن همچنان پابرجا است و همواره یکی از پنج پایه اصلی جامعه به شمار می آید.

**کارکردهای مغفول مانده در نهاد خانواده
بیشتر خانواده ها امروزه از کارکرد اصلی خود یعنی فرزندآوری، امتناع می ورزند یا آن را به تاخیر می اندازند و شاهدیم تک فرزندی در جامعه رواج بسیاری یافته است در ریشه یابی این پدیده و پاسخ به این پرسش که چرا امروزه خانواده ها نمی توانند به کارکرد و وظیفه های خود به خوبی عمل کنند و به آن جامه عمل بپوشانند، باید گفت علت آن را باید فشارهایی دانست که آن چهار نهاد دیگر با عمل نکردن به وظایف و بدکارکردی خود به نهاد خانواده تحمیل می کنند.

نهاد اقتصاد به سبب نداشتن کارکرد مناسب، فشارهای اقتصادی بسیاری را به خانواده وارد می کند و سبب پدید آمدن مشکلاتی چون چند شغلی بودن و اشتغال همزمان زن و شوهر بیرون از منزل می شوند که این امر این نهاد را از کارکردهای اصلی خود دور می سازد و فرصت لازم را برای فرزندآوری و همچنین تربیت فرزندان از میان می برد. پیامد ناتوانی و عملکرد نامناسب و ناقص خانواده، بخش بزرگی از آسیب های اجتماعی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت را که امروز ما با آن دست به گریبان هستیم، به وجود می آورد و راه درمان آن نیز، تنها در اصلاح نهاد خانواده است.

**طلاق و آسیب های ناشی از آن
طلاق به 2 دسته رسمی و عاطفی طبقه بندی می شود، برای طلاق عوامل متعددی می توان نام برد که از جمله مهم ترین آنها باید به افزایش اعتیاد، مشکلات اقتصادی، ناتوانی جنسی، نداشتن آشنایی با مهارت های زندگی، عدم آگاهی به حقوق زوجین، آستانه تحمل پایین و اختلال رفتاری و روانی یکی از زوج ها اشاره کرد که سبب آشفتگی در کانون خانواده و در نهایت به طلاق رسمی منجر می شود. طلاق به خانواده های گسسته یک نوع بار روانی سنگین را بر یکی از زوج ها یا هر 2 زوج وارد می کند و این پدیده با تحمیل اختلال روانی و رفتاری به افراد، کارکردهای دیگر فرد شامل اقتصادی، تربیتی، اجتماعی، خانوادگی و شغلی را نیز متاثر می سازد. کاهش امنیت اقتصادی به ویژه در خصوص بانوان از جمله آسیب های طلاق به شمار می رود.

در برخی موارد آسیب های ناشی از طلاق به مراتب کمتر از چالش هایی است که در خانواده های آشفته و به شدت به هم ریخته وجود دارد و روح و روان افراد خانواده و به خصوص فرزندان را تهدید می کند اما هرگز جنبه های مثبت طلاق به میزان ماهیت و عمق آسیب ها و مشکلات آن نخواهد بود.

**استفاده از مشاوره؛ راهکاری منطقی برای کاهش مشکلات خانواده
برپایه مطالعات صورت گرفته، افرادی که پیش از ازدواج یا پس از آن از خدمات مشاوره ای بهره برده اند، حدود 70 تا 75 درصد امکان غلتیدن به آسیب های درون خانواده در آنها کاهش می یابد به شرط آنکه این افراد از مشاوره فردی متخصص و خبره استفاده کنند، موضوع مشاوره پس از ازدواج نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است و می تواند مشکلات را در درون خانواده از میان ببرد و تا میزان زیادی باعث الفت میان زوج ها می شود و با کاهش آمار طلاق رسمی و عاطفی به بهتر شدن کارکرد خانواده کمک کند اما دلایل مختلفی در ارتباط با این موضوع که چرا ایرانیان آنچنان که شایسته است از خدمات مشاوره ای بهره نمی برند، وجود دارد که از جمله آن می توان به نبود شناخت لازم از علم روانشناسی و مشاوره، گران بودن خدمات مشاوره، عدم حمایت بیمه از خدمات روان شناختی اشاره کرد به جز موارد گفته شده وجود مشاوران کم‌سواد یکی دیگر از آسیب های موجود در این ارتباط محسوب می شود.

مشاوری می تواند، خدمات مناسب را در اختیار مراجعان خود قرار دهد که فرهنگ ایرانی، اصول اعتقادی و مبانی دینی مردم را شناخته و حتی بر خرده فرهنگ ها نیز تسلط داشته باشد اما می بایست گفت که بخش بزرگی از مشاوران این گونه تربیت نشده اند و مرجع و منبع آنها در دریافت اطلاعات منابع غربی است که در بیشتر موارد با فرهنگ جمع گرای ایرانی سنخیتی ندارد، این عدم شناخت باعث می شود تا افراد پس از چند بار مراجعه به مشاوران، نتیجه مناسب را دریافت نکنند و با استدلال بی فایده بودن مشاوره، دیگران را نیز از مراجعه به مشاور بازدارند.

**فرهنگ سازی؛ راهکاری موثر در استحکام بخشیدن به خانواده
راه حل و راهکار برای داشتن خانواده ای مستحکم را باید به 2 مقوله بلندمدت و کوتاه‌مدت جستجو کرد. راهکار بلندمدت این موضوع آن است که نهادهای آموزشی از دوران کودکی، فرهنگ سازی در این ارتباط را آغاز کنند و مهارت های زندگی را که پایه های اصلی یک خانواده خوب است به کودکان بیاموزند تا در آینده آنها این مهارت ها را در زندگی خود به کار ببندند و خانواده ای مستحکم داشته باشند. فراهم آوردن، شرایط اقتصادی مناسب برای خانواده ها از دیگر ضرورت ها در این حوزه محسوب می شود تا خانواده در پرتو آرامش و امنیت اقتصادی به رسالت و وظیفه خود عمل کند و همچنین نقش رسانه ها در فرهنگ سازی برای تعامل سازنده میان اعضای خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است.

بر پایه آمارها در ایران 20 درصد خانواده ها گسسته(طلاق رسمی)، 20 درصد خانواده های شکفته و بالنده با کارکرد خوب و 60 درصد خانواده های آشفته به شمار می روند که شکل ظاهری یک خانواده را دارا هستند اما در حقیقت به دلیل نقص در تعامل و ارتباط میان اعضا، کارکردهایی غلط و اشتباه را انجام می دهند و برای اصلاح این مساله باید نهادهای مختلف از جمله سیاست، اقتصاد، آموزش و مذهب به وظایف خود به خوبی عمل کنند تا فشار ناشی از کم کاری آنها به خانواده تحمیل نشود.

پژوهشم**2059**9131


تعداد بازدید : 360

ارسال نظر

ارسال