به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، این قتل در روزهای پایانی سال 95 بهوقوع پیوست و کارآگاهان بعد از کشف جسد زنی 30 ساله به نام کوکب در غربیترین نقطه اتوبان حکیم، تحقیقات خود را در این مورد آغاز کردند. آنها فهمیدند کوکب از ساکنان شمال شهر تهران است که خانوادهاش مدتی قبل مفقودشدن او را گزارش داده و گفته بودند این زن برای انجام کاری از منزل بیرون رفته و هرگز بازنگشته است. تحقیقات درباره کوکب فاش کرد او مدتی پیش از طریق یکی از شبکههای اجتماعی با مردی به نام صابر آشنا و به او علاقهمند شده بود. خانواده کوکب با این ازدواج مخالف بودند، اما دختر جوان در نهایت به عقد صابر درآمد، اما مدت کوتاهی پس از وصلت پی برد صابر با دختری دیگر نیز ازدواج کرده است و به همین سبب از او جدا شد. مأموران در جریان تحقیقات خود درباره صابر فهمیدند او دختران زیادی را از طریق شبکههای اجتماعی اغفال کرده است. به همین دلیل این مرد را بازداشت و در ادامه بیش از 10 زن از او شکایت کردند. بااینحال معلوم شد صابر در قتل نقشی نداشته. به همین دلیل کارآگاهان جنایی به تفحصهای خود ادامه دادند تا اینکه پی بردند کوکب با وجود طلاقگرفتن از صابر همچنان به این مرد علاقهمند بوده و دنبال راهی میگشته تا دوباره با او زندگی کند. در این میان زوج جوانی به نامهای محمود و نیلوفر واسطه شدند تا به کوکب کمک کنند. در جریان تحقیقات فاش شد محمود به کوکب گفته بود رمالی را میشناسد که میتواند در مدت 29 روز زندگی او را سروسامان دهد. کوکب نیز قبول کرده بود به محمود پول بدهد تا در اختیار فرد رمال بگذارد. زن جوان که دومیلیون تومان پرداخت کرده بود، بعد از 29 روز درحالیکه نتیجه نگرفته بود تصمیم داشت پولش را از محمود پس بگیرد. مأموران بعد از کسب این اطلاعات محمود را بازداشت کردند، اما او منکر هرگونه جرمی شد تا اینکه وسایل مقتول در خانه او پیدا شد. پس از آن محمود لب به اعتراف گشود و گفت: من تازه با نیلوفر ازدواج کردهام و شغلی ندارم و حتی در خانه او زندگی میکنم. پای سگ همسرم دچار مشکل شده بود و او برای درمان حیوان پول میخواست، به همین دلیل کوکب را فریب دادم و دومیلیون تومان از او گرفتم، اما بعد از مدتی کوکب پولش را خواست. با او در اتوبان حکیم قرار گذاشتم و خواهش کردم مهلت بدهد، ولی قبول نکرد و گفت همه ماجرا را برای زنم تعریف خواهد کرد. در نهایت او را به حاشیه بزرگراه کشاندم و با ضربات چاقو کشتم و وسایلش را سرقت کردم. متهم از آن زمان در بازداشت بهسر میبرد تا اینکه دیروز وقتی پای میز محاکمه رفت، اتهام قتل را انکار کرد. او گفت: من قبول دارم به کوکب با چاقو ضربه زدم، اما وقتی من محل را ترک کردم او زنده بود، به همین دلیل اتهام قتل را نمیپذیرم». بنا بر این گزارش، هیئت قضات بعد از شنیدن حرفهای متهم برای صدور رأی وارد شور شدند.