بانک مرکزی اعلام کرد: حجم نقدینگی در پایان بهمن 96 به 14تریلیون و 896هزار و 400میلیارد ریال رسید که از ابتدای سال، 8/18درصد و در مقایسه با مدت مشابه سال پیش از آن، 23درصد رشد دارد. هرچه سهم شبهپول در نقدینگی کمتر شود و سپردههای بانکی با بهبود فضای کسبوکار به سمت تولید هدایت شوند، میتوان به تحقق رشد اقتصادی و اشتغال پایدار امیدوار بود و اثر تورمی نقدینگی بر اقتصاد نیز کمتر میشود. براساس این آمار، حجم پول در یک سال منتهی به بهمن امسال 7/21درصد و از ابتدای امسال 7/13درصد رشد داشته، اما شبهپول در مقایسه با بهمن پارسال 2/23درصد و از ابتدای امسال 6/19درصد رشد کرده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، آلبرت بغزیان، کارشناس اقتصادی در مورد تبعات افزایش نقدینگی میگوید: «اگر این پول به سمت دلالی و واسطه گری جای تولید برود، ایجاد تورم خواهد کرد. ما هم همیشه شاهد این مساله بودیم؛ یعنی تورم ما ریشه در افزایش حجم نقدینگی داشته.»
نقدینگی در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 23درصد رشد داشته. بهنظر شما دلیل این رشد نقدینگی چیست؟
در مورد دلایل افزایش نقدینگی باید گفت یا بدهی دولت به بانک مرکزی افزایش مییابد، یعنی بانک مرکزی پایه پولی را بالا میبرد یا کارایی سیستم بانکی پایین میآید. باید ابتدا منشأ نقدینگی را جستوجو کرد. نقدینگی شامل یک پایه پولی است و یک ضریب افزایش پول. بنابراین کاهش کارایی سیستم بانکی و گرداندن سریع پول در شریان اقتصاد نقدینگی را افزایش میدهد. باید دید که این نقدینگی اکنون چه چیزی را معامله میکند؟ آیا در جهت افزایش تولید بوده است؟ در کنار آن باید به نرخ تورم هم توجه داشته باشیم، یعنی اگر تورم کمتر از نقدینگی رشد کرده نشاندهنده این است که پول وارد شده به جامعه در جهت تولید بوده و این نشانه خوبی است. بنابراین صرف افزایش نقدینگی نگرانکننده نیست. نقدینگی یعنی مجموع سپردههای دیداری، مدتدار و اسکناس و مسکوک در دست مردم. اما آنچه مهم است اندازهگیری میزان رشد اقتصادی است که اگر مثبت و بالا باشد نشاندهنده این است که نقدینگی توانسته تولید را افزایش دهد، در غیراین صورت نقدینگی نرخ قیمتها را تغییر داده، یعنی تورم ایجاد کرده است. برای مثال اگر بگوییم از ابتدای سال 10درصد تورم داشتهایم و 22درصد هم نقدینگی افزایش یافته، نشاندهنده این است که بر رشد اقتصادی تاثیر مثبتی گذاشته است. از این 23درصد افزایش حجم نقدینگی شاید 10درصد مربوط به افزایش پول باشد و مابقی برای گردش پول در اقتصاد و کارایی سیستم بانکی است. در مجموع افزایش نقدینگی به نوبه خود مساله بدی نیست، ولی اینکه نقدینگی در چه راهی صرف شده اهمیت دارد، چراکه ممکن است به سمت دلالی و بازارهای نامناسب هدایت شود.
افزایش حجم نقدینگی چه عواقبی برای اقتصاد خواهد داشت؟
همانطور که گفته شد افزایش نقدینگی میتواند هم جنبه مثبت و هم جنبه منفی داشته باشد. افزایش نقدینگی یعنی پول بیشتری در اقتصاد در گردش است و این بهنفع تولید کننده، سرمایهگذار و جامعه است ولی اگر این پول به سمت دلالی و واسطهگری به جای تولید برود، ایجاد تورم خواهد کرد. ما هم همیشه شاهد این مساله بودهایم؛ یعنی تورم ما ریشه در افزایش حجم نقدینگی داشته. اقتصادی که رشد میکند نیازمند یک نقدینگی است که آن را بچرخاند. بنابراین در اینجا سیستم بانکی باید مکانیزهتر و الکترونیکیتر عمل کند، سیستمهای پرداخت بهروز شده باشد یا پولی اضافه شده باشد و اجازه دهد که این تولید را بچرخاند. بنابراین باید دید حجم نقدینگی در کدام منبع افزایش پیداکرده و این نقدینگی اکنون به چه بخشی از اقتصاد واردشده؛ برای مثال در خانهها بهصورت اسکناس و چکپول است یا در سیستم بانکی میچرخد. بنابراین صرفا افزایش نقدینگی خطری ندارد مگر اینکه ما آن را به سمت تولید هدایت نکرده باشیم. پس برای اینکه بفهمیم نقدینگی در چه جهتی بوده باید رشد اقتصادی و تورم را مدنظر قرار دهیم.
چطور میتوان این نقدینگی را به سمت تولید هدایت کرد؟
این موضوع یکی از وظایف اصلی بانک مرکزی است، یعنی اگر بانک مرکزی بگوید من نمیتوانم نقدینگی را کنترل کنم، باید تعطیل شود. کنترل نقدینگی یکی از سیاستهای پولی بانک مرکزی است که آن را اتخاذ میکند تا به اهداف خود برسد. اهداف بانک مرکزی هم رشد اقتصادی، ثبات قیمتها و ایجاد اشتغال است. بنابراین اگر کنترل نقدینگی از بانک مرکزی خارج شده باشد، باید پیگیری شود تا مشخص شود چرا این ناتوانی وجود داشته است و چرا نقدینگی را که یکی از ابزارهای سیاست دولت است کنترل نکرده است. ولی بهگونهای نیست که بانک مرکزی اجازه دهد نقدینگی به اختیار خود افزایش پیدا کند. همچنین بانکها اگر قرار است وام بدهند باید این پولی را که در اختیار سرمایهگذار قرار میدهند بررسی کنند در چه محلی سرمایهگذاری میشود. در سایر کشورها اگر یک دلار هم وام پرداخت شود محل سرمایهگذاری آن بررسی میشود، ولی در ایران اگر 400میلیون هم وام پرداخت شود در مورد آن هیچ بررسیای صورت نمیگیرد. به همین دلیل کنترل حجم نقدینگی به سیسم بانکی مربوط میشود که این پول به مسیر دلالی هدایت نشود.