به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، آن چنان که جوانان تحصیلکرده زیادی بیکارند و برخی های دیگر بدون اندکی تلاش با جذب فالوئر در خانه نشستهاند و از انواع و اقسام تبلیغات پول درآورده و کمبودهای خود را جبران می کنند. به همین راحتی! حال آنکه با چنین تب و تابی بسیاری در دل آرزو دارند که لاکچری باشند و افراد بسیاری آنها را دنبال کنند. از سوی دیگر، از قدیم گفتهاند که عقل مردم به چشمشان است. دیگر کاری به این ندارند که چند کلاس سواد داری! تنها با برچسب لاکچریبودن کار راه می افتد و شرایطت دگرگون می شود. این وصف حال افرادی است که با دادن حق عضویت به جمع لاکچریها می پیوندند. حال اینکه پس پرده ماجرا چه می گذرد، در هاله ای از ابهام قرار دارد.
آپارتمان لاکچری، سیسمونی لاکچری، هتل لاکچری، چهارشنبه سوری لاکچری و حتی مراکز لاکچری نگهداری از سالمندان را در این روزها کم نشنیده ایم. انگار واژه لاکچری ابهتی دارد و به ارزش انسان ها میافزاید. پسوند ارج و قرب سازی که روز به روز تب بازار لاکچریها را داغ تر و داغ تر می کند. آن چنان که اخیرا در تبلیغات فضای مجازی نیز با پدیده ای مواجه می شویم که در نگاه اول بسیار تامل برانگیز است. ورود به جمع لاکچری ها با پرداخت حق عضویت! تبلیغی که در برخی استوری های پربازدید اینستاگرام گذاشته می شود تا نظر فالوئرها را به خود جلب کند. در واقع سایتی با عنوان «luxuryniyum» اواخر سال گذشته روی کار آمد. این سایت در ابتدا خواستار حق عضویت به مبلغ پنجمیلیون تومان بود که در نهایت به دومیلیون و پانصدهزار تومان تقلیل یافت. با این حال شواهد امر نشان می دهد که بازدیدها و عضویت ها در حد چشمگیری نیست، چرا که وقتی به کانال تلگرام این سایت سر می زنیم با نمایش چند کالای لوکس مواجه می شویم که در نهایت برای برقراری ارتباط و درخواست عضویت در پروژه آدرس ایمیلی در آن درج شده است. همین قدر موجز و پر ابهام! مساله ای پر چالش که نشان می دهد گرایش جوانان به لاکچریبودن تا چه میزانی است که افرادی برای رسیدن به اهداف اقتصادی خود از این حربه استفاده می کنند. آن چنان که برای پیوستن به جمع لاکچری ها پرداخت 5/2میلیون تومان کافی است، چون فضای مجازی به سمت و سویی رفته است که مشخصه لازم برای گرفتن لایک بیشتر لاکچریبودن و جذب فالوئر است. مسالهای که نمود آن در دنیای واقعی نیز احساس می شود. هرچه تعداد فالوئرها بیشتر باشد ارتباط برقرار کردن راحت تر است و به موجب آن کارهای افراد راه می افتد و از طریق آن می توانند کسب درآمد کنند. این در حالی است که دیگر از خود واقعی خبری نیست و افراد به گونه ای خود را نشان می دهند که فرسنگ ها با ماهیت اصلیشان فاصله دارد.
ورود به جمع لاکچریها با پرداخت 5/2 میلیون!
چندی پیش یک جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به رواج زندگی لاکچری در فضای مجازی و اینستاگرام بیان کرد که مشکل اینجاست که مردم ما بهویژه جوانان از طریق انتشار تصاویر این سبک زندگی لاکچری می خواهند خود را به جامعه معرفی کنند و متاسفانه ارزش های جامعه چنان سقوط کرده که مردم با این شیوه سعی در مطرح کردن خود دارند. این سبک زندگی در جامعه ایرانی خریدار دارد و به همین دلیل نیز شاهدیم که روز به روز بر تعداد کاربران لاکچری و کانال های تلگرامی با این عنوان افزوده میشود. برخی از افراد با نشان دادن زندگی لاکچری خود در فضای مجازی در پی کسب ارزش و اعتبار هستند و شاهدیم که بسیاری از ازدواج های امروز با تاکید به این نوع زندگی شکل می گیرد چون برایشان مهم است که طرف مقابل چه خودرو و لباس و طلا با چه برندی استفاده می کند. این استاد دانشگاه یکی از دلایل طلاق در جامعه را همین لاکچری زندگی کردن دانست و افزود: با توجه به این که همه مردم نمی توانند از پس تامین خواسته های طرف مقابل و فراهمکردن زندگی لاکچری در آیند از یکدیگر جدا می شوند، زیرا به جای توجه به اخلاقیات و عقاید یکدیگر مارک لباس و رستوران و محل زندگی طرف را ملاک ارزیابی قرار دادهاند. حریرچی ادامه داد: در کشورهای پیشرفته دنیا تنها سلبریتی ها به این سبک زندگی می کنند که البته آنها هم در حد پز دادن به دیگران نیست، چون در کشورهای دیگر برعکس ایران این شیوه زندگی خریدار ندارد و سلبریتی ها انتشار تصاویر وسایل و زندگی لاکچری خود را در اینستاگرام نشانه تحقیر و کوچک کردن خود می دانند. حریرچی با انتقاد از برخی جریانات حاکم در کشور به آنا گفت: البته شاهدیم که برخی از مسئولان کشور با ماشین 500میلیونی در شهر تردد می کنند حتی شنیدم که برخی از طلاب برای رفتن به کلاس های طلبگی از ماشین های 250میلیونی استفاده می کنند.
مردم خود واقعیشان را پنهان کردهاند
«لاکچریبودن یکی از شاخصهایش افزایش روحیه مادیگرایی است. نظام سرمایهداری برای اینکه تولیدات خود را به فروش برساند و پول زیادی را به دست آورد، لاکچریبودن را در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه ترویج میکند.» اینها را عالیه شکربیگی، جامعهشناس میگوید. بهگفته او وقتی وارد کشورهای جهان اول مانند فرانسه، آمریکا و انگلیس میشوید، روحیه لاکچریبودن را در میان توده مردم مشاهد نمیکنید، یعنی مردم خودشان هستند و لباس ساده میپوشند. شکربیگی این موارد را از مشاهدات خود نقل می کند و ادامه میدهد: اما در کشورهای جهان سوم از جمله ایران مردم خودشان نیستند و در واقع نقش بازی میکنند، یعنی خود واقعیشان در درون یک خود لاکچری تعریف شده است. ممکن است افرادی که از طبقات پایین جامعه هستند و آرزوی زندگی لاکچری را دارند به فضای مجازی بروند و این مسائل را تجربه کنند. او خاطرنشان می کند: با این حال اینکه لاکچریبودن به فضای مجازی کشیده و سایتی در این راستا ساخته شده است، مرزی بین دنیای واقعی و مجازی است که بهنظر به صفر رسیده است. این جامعهشناس اظهار میکند: به عبارت دیگر آن چیزی که در دنیای واقعی می گذرد، در دنیای مجازی هم بازتولید می شود و بالعکس. شکربیگی اظهار می کند: شما نگاه کنید روحیه لاکچریبودن را در دنیای واقعی و در طبقاتی که مردم از توان مالی بالایی برخوردار هستند، میبینید. علاوه بر آن طبقات نوظهوری هم از طریق ارتباط با رانت های اقتصادی و سیاسی توانستند که ثروت بادآوردهای را به دست آورند. فرزندان این افراد بهدلیل ارتباط با رانت ها بالا می آیند و این چنین میشود که آقازادهها و ژن های برتر متولد می شوند. به رغم اینکه آنها فرهنگ زندگی را ندارند و بهدلیل پولی که به دست آوردهاند تلاش میکنند لاکچری باشند. بنده تاکنون آقازادههایی را در انگلیس، آمریکا و کانادا مشاهده کرده ام. او عنوان می کند: شیوع زندگی لاکچری در دنیای مجازی برگرفته از شکاف طبقاتی در جامعه است که به وضوح مشاهده میشود. شما نمی دانید افرادی که در سایت های مجازی وارد می شوند، کدامشان در زندگی واقعی خودشان لاکچری هستند و کدامشان نیستند. شکربیگی اضافه می کند: بنابراین لاکچریبودن در فضای مجازی حاصل حل شدن زندگی فرهنگی و اجتماعی مردم ایران در فضای مجازی است. در واقع اکنون مرزی بین زندگی واقعی و مجازی در میان مردم دیده نمی شود، به رغم اینکه ما بهنوعی مشاهده می کنیم مردم نقشهایی غیراز نقشهای واقعی خودشان ایفا می کنند. این جامعهشناس توضیح میدهد: لاکچریبودن مردم در فضای مجازی نشان می دهد که مردم خود واقعیشان را پنهان کردهاند. باید ما به این مساله توجه کنیم، چرا که افراد خود واقعیشان را فراموش کردند و نقش هایی برای آنها در فضای مجازی تعریف شده است که در آن قالب قرار می گیرند. او در پایان تاکید می کند: تلگرام و سایت های مجازی برگرفته از واقعیت زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم است و جدا از آن نیست.
لاکچریبودن به چه قیمتی!
شاید در یک چشم بر هم زدن با دیدن تصاویر از سبک زندگی لاکچریها این گونه قضاوت کنیم که آنها خوشبختاند، اما بطن ماجرا چیز دیگری است. به معرض نمایش گذاشتن پول های باد آورده، جبران کمبودها و خودبرتربینی برخی موجب شده که طبقات پایین جامعه نیز درصدد تصاحب جایگاه لاکچری ها باشند. در این میان سوداگرانی هم به این فکر هستند که از آب گل آلود ماهی بگیرند تا بیشتر به این معضل اجتماعی دامن بزنند. حال در بازار لاکچری ها دیگر خبری از اصالت نیست. تنها ویترینی است که تفریح، لذت و خوشبختی ظاهری را عرضه میکند.