به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از نمناک، وقتی برای خواستگاری از دخترخانمی به منزل آنها می روید، قبل از دید زدن های زیر چشمی دخترخانم، به مادر او نگاه می کنید. کلیشه قدیمی که "مادر را ببین و دختر را بگیر" از این سرچشمه می گیرد که اگر مادر دخترخانم، مهربان و خوش اخلاق، باسلیقه و کدبانو بود به طور قطع دختر او نیز همان ویژگی های مادر را دارد. اما اگر مادر او زنی عبوس و کدبانو نبود، دختر او نیز همانند مادرش بدسلیقه و بد اخلاق است. پس نقش مادر زن از اولین مرحله ازدواج بسیار پررنگ خواهد بود.
-محبت مادر زن نسبت به دخترش یک ارتباط فطری و طبیعی است و داماد نباید انتظار داشته باشد که مادر زن که دخترش را سال ها بزرگ کرده و به او محبت نموده است به محض ازدواج، او دست از خانواده و مادرش بکشد.
زن ها در ارتباط با مسائل خانوادگی به خصوص ازدواج فرزند خودبه میزان بسیار زیادی احساساتی هستند. یعنی اگر در نگاه اول از پسری که حکم داماد را قرار است بر عهده بگیرد، خوشش بیاید و احساس کنند که او همان شوالیه سوار بر اسب است که آمده دخترش را خوشبخت کند، او نه داماد بلکه پسر عزیرتر از جان می شود. ولی اگر داماد به دل مادرزن نشیند و حس خوبی به او نداشته باشد، او نه دیگر داماد و پسر عزیزتر از جان بلکه جلاد زندان سیاه است که آمده دخترش را اسیر کند. اگر نظر دخترش بر خلاف نظر او باشد در مرحله اول تمام توانش را می گذارد که او را از این کار منصرف کند، ولی اگربه خاطر دخترش بخواهد کوتاه بیاید و به اجبار لقب دامادی را قبول کند آنگاه بازی وارد مرحله های دیگری می شود.
در اولین ارتباطات برای گذاشتن جلسه خواستگاری و حتی قرارها و خرید های اولیه، مادردختر یک پای ثابت است. دختر خانم به واسطه وابستگی به مادر، بدون او به خرید عقد و عروسی نمی رود و دوست دارد نظر مادرش را نیر در این باره حتما بپرسد به همین علت داماد در روزهای اول تشکیل زندگی بسیار باید با او تعامل و برخورد داشته باشد.
از سوی دیگر، داماد اگر مادرزنش در قرار و خریدها حضور پیدا نکند و خیلی در نظر دخترش اثرگذار نباشد، آنگاه در هدیه "مادر زن سلام" سنگ تمام می گذارد و او فرشته زمینی می شود. اما اگر مادرزنی باشد که در همه ابعاد نظری و فکری دخترش اعمال نظر می کند، در دل می گوید بگذار عروسی تمام شود آن وقت من میدانم و شما ... و تازه بعد از عروسی اول راه جدال بین داماد و مادر زن است.
داماد خانواده ، یا پسر جدید؟
قرارداد صلح
-احترام ، احترام می آورد و طرفین ( داماد و مادر زن ) این راباید کاملا درک کنند.
-مادر زن به جهت اینکه دامادش به دخترش محبت می کند، و علاقه و عشق او به دخترش را میبیند، او را نیز می تواند دوست بدارد. پس دامادها این علاقه به همسر خود را نشان دهند تا از طرف مادرزن مورد محبت بیشتری قرار بگیرند. هر چقدر هدیه و گل بیشتریبرای همسر خود بخرید در نظر مادرزن یک داماد تمام عیارتر به حساب می آیید. البته نباید از این غافل شد که خرید یک تیکه طلا برای خانم خود بسیار اثرگذاری بیشتری از خرید هر روزه گل خواهد داشت.
-اعتماد و محبت داماد به مادر زن ، در سعادت و خوشبختی زندگی مشترک بسیار مفید است و در مقابل مادر زن هم اظهار محبت و علاقه نسبت به داماد می کند ، و در امورات زندگی به عنوان فردی دلسوز و خیر خواه ، او را راهنمایی می کند.مادر زن اگر دخالتی در زندگی دخترش می نماید یقینا قصد سوئی ندارد و به مقتضای محبتی که نسبت به دخترش دارد سعادت و خوشبختی دخترش را در دست دامادش می داند . لذا دامادش را هم خیلی دوست دارد . بنابراین داماد نباید از نظر بدبینی و بد خواهی به او بنگرد.
-محبت مادر زن نسبت به دخترش یک ارتباط فطری و طبیعی است و داماد نباید انتظار داشته باشد که مادر زن که دخترش را سال ها بزرگ کرده و به او محبت نموده است به محض ازدواج او دست از خانواده و مادرش بکشد.
-دامادها باید بین مشورت و دخالت کردن تفاوت هایی قائل شوند، اگر مادر زن در حد مشورت به آنها تجربیات زندگی شان را یاد می دهد، از او سپاسگذار باشید که درس های زندگی خودشان را دراختیار شما قرار می دهد. اما اگر میزان نظرات او به دخالت رسید از همسرتان بخواهید با مادرش صحبت کند و به صورت مسالمت آمیز و نه نبرد آن را حل کنید.
-به هیچ وجه قطع رابطه و منع از معاشرت و رفت و آمد با خانواده عروس به نفع طرفین نیست . چون می توانند از راهنمایی های به جا و منطقی و حتی حمایت های مادی و معنوی آنها استفاده کنند . بنابراین داماد نباید از این حربه استفاده کند.داماد در صورت قطع رابطه با خانواده ی همسر ، دو راه نسبت به خانواده ی خویش دارد. یا باید با پدر و مادر خودش هم قطع رابطه نماید . چون همسرش هم مقابله به مثل می نماید . و این کار درست و منطقی نیست. یا باید با پدر و مادرش ارتباط منطقی داشته باشد که کاملا درست است .پس نباید مانع ارتباط دختر نیز با خانواده اش شود.
- در رابطه با مادرهمسرتان به یاد داشته باشید لازم نیست همه صحبت ها و رفتارها را جدی بگیرید و درصدد پاسخ به آنها بر بیایید. بعضی از رفتارها و صحبت ها و کنایه ها را از سر شوخی برداشت کنید و آنها را نشنیده بگیرید. باور کنید با این کار روح و روان شاداب و سالم تری خواهید داشت.
داماد، مادرزن و دختر سه ضلع یک مثلث هستند که دختر می تواند در رأس این هرم قرار گیرد و نقش همسر را در تنظیم رابطه مثبت بین دو ضلع دیگر نمیتوان نادیده گرفت. دخترها با مادر خود بسیاردرد ودل می کنند و وقتی پای حرف بنشینند یادشان میرود که نباید برخی از حرف ها را نزنند. به خصوص اگر مشکلی یا بگومگویی با همسرخود داشته اند را نباید به گونه ای تعریف کنند که فقط همسر آنها مقصر در نظر گرفته شود. این امر راه را برای دخالت های مادر خود در زندگی زناشویی شان هموار می کند. دختر، نقش بسیار مهمی در کاهش یا افزایش تنش بین داماد و مادرزن دارد. اگر زن جوانی که به تازگی ازدواج کرده صرفا به آنچه مادرش گوشزد میکند بسنده کند رابطه خود و همسرش را به پرتگاه نزدیک کرده است، بنابراین اگر زن جوانی با دخالتهای بیمورد مادرش روبهرو شد و احساس کرد این دخالتها به رابطه او با همسرش لطمه میزند باید محترمانه از مادرش بخواهد در حاشیه زندگی او (نه در متن) قرار گیرد.