به گزارش باشگاه در و پنجره و نما
به گزارش ایرنا، هفته گذشته مسلمانان در شهر دانشگاهی پونا یک راهپیمایی سکوت برگزار کردند تا از دولت بخواهند یک سهم پنج درصدی برای آنان جهت استخدام در مشاغل دولتی و آموزش و پرورش و همچنین پلیس در نظر بگیرد.این راهپیمایی سکوت از میدان اصلی شهر آغاز و در نزدیکی ساختمان مدیریت شهری به اوج خود رسید. تعداد پرشمار مسلمانان شرکت کننده در این اعتراض بعد از چهار کیلومترراهپیمایی عاقبت یادداشتی را به مقامات ذیربط تقدیم کردند.
در سال 2014 دولت هند که هنوز در دست حزب کنگره بود در ایالت ماهاراشترا حکمی را صادر کرد که با توجه به درصد مسلمانان در جامعه هند 5 درصد از سهمیه های استخدامی را در اختیار 50 جامعه مسلمان قرار می داد. اما این قانون بعد از روی کار آمدن دولت بعدی به رهبری حزب بی چی پی مسکوت ماند چون به گفته تظاهرکنندگان این حکم نمی تواند به قانون تبدیل شود مگر اینکه دادگاه عالی بمبئی اجازه تبدیل شدن این حکم به قانون را بدهد.
تظاهرکنندگان اصرار داشتند این حکم باید به قانون تبدیل شود تا برای جامعه مسلمان شرایط کار و تحصیل فراهم شود.
البته تظاهرکنندگان خواسته های دیگری نیز در ارتباط با صیانت از دارایی های خود و همچنین تعیین مجازات مرگ برای کسانی که در کشتن مسلمانان زیر لگد گروههای خشمگین افراط گرایان مذهبی داشتند.
جامعه مسلمانان هند که ریشه ای برابر با چندین قرن در این کشور داشته و در طول تاریخ در رشد و شکوفایی نظامی، اقتصادی و ادبی این ملت نقش بسیار بزرگ و برجسته ای بازی کرده اند در دهه های اخیر و پس از شکل گیری پاکستان در نظام سیاسی هند با مشکلات اجتماعی و اقتصادی زیادی روبرو هستند.
در سالهای اخیر که این ملت پرجمعیت پیشرفت های علمی و اجتماعی فراوان و پرسرعتی را تجربه کرده است، مسلمانان به سبب قوه مالی و برخی باورها در حاشیه مانده اند و قدرت و توانایی قبلی خود را از دست داده اند.
در حال حاضر جوانان مسلمان درصد کمی از دانشجویان در دانشگاههای غیر اسلامی را تشکیل می دهند و به سبب وابستگی های فامیلی بسیاری که بین مسلمانان هند با پاکستان وجود دارد ورود آنها به مشاغل دولتی بخصوص در بخش نظامی و انتظامی مانند نیروی پلیس بسیار دشوار است به طوریکه آنها کمتر از یک درصد چنین مشاغلی را در اختیار دارند.
نگاهی به آمار ارائه شده در وبسایت های متعلق به وزارتخانه های مختلف هند نشان می دهد که درصد مسلمانان در ترکیب جمعیتی هند یک به پنج است یعنی از هر پنج نفر در این کشور یک نفر مسلمان است. همین ترکیب در جمعیت زندانیان این کشور نیز مشاهده می شود چرا که یک پنجم زندانیان را مسلمانان تشکیل می دهند که این بدان معنی است که اکثر مسلمانانی که سروکارشان به دادگاه می افتد به زندان فرستاده می شوند هر چند بسیاری از مسلمانان که توسط پلیس دستگیر و متهم شده اند در نهایت برای عدم وجود شواهد کافی، پس از صرف سالها، حتی دهه ها، پشت میله ها در نهایت تبرئه شده اند. این شکاف از سویی نشان دهنده تعصب پلیس و از سویی نشان دهنده دیدگاههای ارتجاعی دستگاه قضاست. همین دیدگاه هنگام استخدام مسلمانان در مشاغل دولتی هم وجود دارد.
در سالهای اخیر مسلمانان صرفا به خاطر دین و ظاهر مذهبی خود هدف آزار و اذیت گروههای افراطی هندو قرار گرفته و حتی جان خود را از دست داده اند. این در حالیست که دستگاه قضایی این کشور نیز در محاکمه عاملان بسیار تعلل می کند و اشتیاق چندانی برای اجرای عدالت از خود نشان نمی دهد.
به عنوان مثال، اخیرا رسانه های هند داستان هایی درباره قتل یک مهندس 24 ساله کامپیوتر مسلمان در شهر پونا منتشر کردند که زمانی که از مسجد به خانه بازمی گشت صرفا به خاطر ظاهر مذهبی خود توسط گروهی 20 نفره به قتل رسید. دادگاه به این نتیجه رسید که این فرد صرفا به دلیل اینکه 'شبیه یک مسلمان' بود مورد حمله قرار گرفته است اما یکی از قضات دادگاه عالی بمبئی آنها را با این توجیه که دین مقتول تحریک کننده بود آزاد کرد.
در حالی که مسلمانان قبلا حضور چشمگیری در دستگاه قضایی هند و در مناسب بالایی مانند قضاوت داشتند تعداد چنین افرادی در سالهای اخیر به طور مستمر در حال کاهش بوده است.بطوریکه از سال 2010 ، به استثنای دادگاه عالی حیدرآباد، درصد حضور مسلمانان در بین قضات دادگاه عالی به طور قابل توجهی پایین تر از میزان جمعیت شناخته شده آنان است. حتی در ایالت جامو و کشمیر که از اکثریت مسلمان برخوردار است نیز ، این رقم در طول زمان کاهش یافته است.
اما این واقعیت همچنان وجود دارد که مسلمانان عمدتا از نهادهای قدرت غایب هستند و تعداد رو به کاهش آنها در این موسسات برای کسانی که نگران ورود و مشارکت در زندگی عمومی هند هستند نگران کننده است.
بنا به آمار رسمی منتشر شده در هند، مسلمانان پایین ترین نرخ اشتغال در این کشور را دارند. تنها 33 درصد از مسلمانان مشاغل تعریف شده رسمی و دائمی دارند که این نرخ اشتغال در بین همه ادیان موجود در این کشور در پایین ترین حد قرار دارد.
رئیس خبرگزاری اردو زبان 'عالمی اردو سرویس' شیخ منظوراحمد، طی گفتگو با ایرنا در دهلی نو، در تایید همین موضوع گفت: براساس یافته های کمیته ساچار، مسلمانان، از نظر اقتصادی، تحصیلی و اجتماعی، ده برابر ضعیفتر از دالیتها هستند.
دولت ائتلاف مترقی متحد تحت رهبری حزب کنگره در سال 2005 کمیته ای را تحت ریاست قاضی راجندر ساچار، رئیس سابق دادگاه عالی دهلی، به منظور بررسی وضعیت اقتصادی، اجتماعی و تحصیلی مسلمانان هند تشکیل داد و این کمیته گزارش خود را در این خصوص در سال 2006 به دولت هند تسلیم کرد. در این گزارش روشهای متعددی برای بهبود وضعیت زندگی مسلمانان توصیه شده است.
بنابه گفته شیخ منظوراحمد، مسلمانان تقریبا 15 درصد از جمعیت حدود 25/1 میلیارد نفره هند را تشکیل می دهند ولی کیفیت زندگی آنان بدتر از حتی پائین ترین قشر اجتماعی هند یعنی دالیتها می باشد.
وی افزود: حضور مسلمانان در مشاغل دولتی واقعا ناچیز است و آنان به همین جهت خواستار اختصاص سهیمه ای به آنان در مشاغل دولتی و موسسات آموزشی شده اند.
این خبرنگار کهنه کار توصیه کرد که مشارکت مسلمانان در روند تصمیم گیری حائز اهمیت زیاد است و به همین جهت دولت هند باید مشکلات اقتصادی و بیکاری آنان را جدی گرفته و در جهت رفع آنها کوشش کند.
شیبا اسلم فهمی، یک نویسنده و فعال اجتماعی مسلمان نیز به ایرنا گفت: 'براساس آمار و ارقام سرشماری سال 2011 هند، مسلمانان در پائین ترین سطح شاخصهای اجتماعی و اقتصادی قرار دارند، بطوری که تقریبا یک چهارم جمعا 370000 گدا در هند مسلمان هستند، مسلمانان تنها 8/5 درصد از مشاغل دولتی را در طول سال 2015-2014 در اختیار داشتند.
وی افزود: نرخ ثبت نام مسلمانان در موسسات آموزش عالی در طول دهه منتهی به 2010 از 2/5 درصد به 8/13 درصد افزایش یافته است ولی آن هنوز هم در مقایسه با 6/23 درصد متوسط در سطح هند، خیلی پائین می باشد.
وی افزود: 'براساس گزارش کمیته ساچار، مسلمانان در هند دارای بدترین وضعیت اقتصادی را هستند، بطوریکه هزینه روزانه هندوها و دیگر اقلیتها در این کشور حدود 60 درصد بیشتر از هزینه روزانه مسلمانان می باشد.'
به نوشته روزنامه 'ایندین اکسپرس' این عدد در مورد کل کشور و از همه مذاهب 40 درصد است.
مشارکت پایین مسلمانان در مشاغل رسمی و دولتی، باعث تضعیف موقعیت آنها در اجتماع و کم شدن قدرت چانه زنی آنها در سیاست می شود.
یک دلیل بسیار مهم نرخ پایین این مشارکت آن است که اکثر خانواده های مسلمان به دختران خود که بیش از نیمی از جمعیت این جامعه اقلیت را تشکیل می دهند اجازه کار و تحصیل نمی دهند. یعنی در حالی که 33 درصد زنان بودایی، 31 زنان مسیحی و 27 درصد زنان هندو در مشاغل نیازمند تحصیلات عالی مشغول هستند این رقم در مورد زنان مسلمان تنها کمی بالاتر از 13 درصد است.
در عین حال، مسایل مربوط به میزان وفاداری مسلمانان به قانون اساسی هند که قاعدتا به سبب حضور مذاهب دیگر بر اساس قوانین اسلامی تنظیم نشده است باعث شده که تعداد بسیار کمی از مردان مسلمان هند به نیروهای مسلح و پلیس راه یابند.
در بخش آموزش و پرورش هم، باورهای مسلمانان هند بخصوص درباره دختران آنها را از حضور در مدارس عمومی منع کرده و آنها تنها در مدارس خاص خود به تحصیل می پردازند که نتیجه آن کاهش مشارکت آنها در بخش آموزش و پرورش شده است.
اما اکنون جوانان مسلمان عزم کرده اند بر شکاف رو به گسترش در جامعه غلبه کنند و با اثبات توانایی های خود تلاش های افراطیون متعلق به برخی مذاهب برای در حاشیه نگهداشتن و تضعیف اقتصادی آنها که در نهایت به حذف مسلمانان از صحنه مشاغل سطح بالا و اقتصاد پیشروی این کشور منجر خواهد شد را ناکام بگذارند.
آساق**1424**1337