همان حوالی برچسبهای مجری ذیصلاح، طراحی پایه یک و دو، استحکام بنا، تأیید نما، سرپرست کارگاه، طراحی و نقشه، فاز دو معماری، آزمایش خاک، تأییدیه آتشنشانی و... (خرید پروانه معماری، عمران، مکانیک، برق و...) به سطلهای زباله و کف خیابان و پیادهروها چسبیده است. تلاش شهرداری برای جمعکردن آنها موفقیتآمیز نیست. جمع میشوند و فردا روز از نو و روزی از نو. کاری که بازارش داغ است این حرفها سرش نمیشود.
ماجرا چیست؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، مهندسان بهصورت شخص حقیقی دارای پروانه اشتغال هستند و میتوانند بهصورت حقیقی کار کنند و ظرفیت اشتغال ثابتی هم دارند. اگر این مهندسان، با مهندسان دیگر جمع شوند و گروهی کار کنند، ظرفیت اشتغال آنها افزایش مییابد. حال اگر شرکت راهاندازی کنند و پروانه اشتغال خود را در آن شرکت استفاده کنند، ظرفیت اشتغال آنها افزایش مییابد. هدف قانونگذار از این ضابطه، ایجاد انگیزه برای کار تیمی و گروهی بوده؛ اما برخی از این معادله سوءاستفاده میکنند و برای افزایش ظرفیت اشتغال یک شرکت، پروانه و ظرفیت اشتغال مهندسان را خریداری میکنند؛ بدون اینکه تعهدی برای حضور مهندسان در پروژه قائل باشند. بسیاری از کارشناسان معتقدند شایعبودن ایندست اقدامات را باید در اخلاق حرفهای ازدسترفته جستوجو کرد. هرچند دور از انصاف است اگر نادیده بگیریم بسیاری از مهندسان ساختمان نیز حاضر نیستند با هیچ رقم درشتی هم پروانه خود را بهغیر بدهند. اینها را منوچهر شیبانیاصل، عضو شورای انتظامی نظاممهندسی ساختمان و مدیرکل دفتر توسعه مهندسی ساختمان وزارت راهوشهرسازی میگوید. به گفته او، چندی پیش معاونت امور مسکن و ساختمان وزارت راهوشهرسازی در بخشنامهای موارد نادرست استفاده از پروانه اشتغال و واگذاری آن و اقدامات صوری و عواقب آن را اعلام کرده و دارندگان پروانه اشتغال را ملزم کرده بود در صدور یا تمدید یا تجدید پروانه اشتغالبهکار اشخاص حقیقی، یک نسخه با قید «مطالعه نموده و از مفاد فوق اطلاع یافتم» و مهر و امضای متقاضی اخذ و در پرونده مربوط نگهداری کنند. صدور این بخشنامه واکنش تندی را از سوی برخی افراد منتفع به همراه داشت. آنها تمایلی به ثبت، ربط و رصدشدن نداشتند؛ اما در نهایت مجبور به پذیرش و امضا پای این بخشنامه شدند. پیشتر که ماجرای «دلالی با امضای مردگان» مطرح شده بود، برخی از مسئولان نظاممهندسی از درِ انکار برآمدند و این اتفاقات را معطوف به دولت دانستند. جابر نصیری، عضو هیئتمدیره سازمان نظاممهندسی استان تهران، گفته بود: «بهجرئت میتوان گفت در این فرایند، بیشترین انجامندادن وظیفه از سوی ارگانهای دولتی، ازجمله شهرداریها، وزارت راهوشهرسازی و... است». این گفته او، جرقه یک همکاری را زد. خبرنگار در قالب یک مهندس معمار با همکاری وزارت راهوشهرسازی بازدید از برخی شرکتها را در برنامههای خود میگنجانند.
امضافروشی ارزان!
چند شماره از برچسبهای حوالی سازمان نظاممهندسی تهران را برمیدارم؛ فهرست بلندبالایی از شماره برخی خریداران پروانههای پایهیک، دو و سه، به خط موبایل برخی مقامات مسئول! را هم در دست دارم. چندی است که برخی از مسئولان نظاممهندسی در مقابل خبر شایعبودن امضافروشی جبهه گرفتهاند. وسوسه میشویم صحت و سقم این ادعاها را با همین شمارهها چک کنیم.
به اولین شماره زنگ میزنم؛ بعد از چند بوق، خانمی از آن سوی تلفن پاسخ میدهد:
- بفرمایید.
+ تماس گرفتم شرایط شما را بپرسم. قصد دارم پروانهام را حقوقی کنم. پروانه پایهدو معماری هستم.
- پروانه طراحی و نظارت دارید خانم مهندس؟
+ بله
- به صورت حقوقی کار میکنید. سهمیه ٩٦ شما مدنظر ماست. تمام سهمیه شما را هم یکجا خریداری میکنیم. پرداختی هم ٦,٥ میلیون تومان است. این رقم برای عضو هیئتمدیره خارج از شرکاست.
+ مسئولیتی برای من ندارد؟
- شرکت ٢٠ساله مشاور است و هیچ مسئولیتی را متوجه شما نمیکند. اتفاقا همه مسئولیتها را از شما میگیرد که در موضوعات شرکت دخیل نباشید.
+ نکته دیگر اینکه من نمیتوانم حضور داشته باشم. این حضورنداشتن برای من ایجاد مشکل نمیکند؟
- فقط پروانه شما مدنظر ماست. پروانه را میگیریم و مبلغ کلی را پرداخت میکنیم.
تعهد رسمی در دفترخانه
به شماره بعدی زنگ میزنیم؛ یکی از دوستان وزارت راه همکاری میکند.
- در ارتباط با اساماس شما درباره خرید پروانه مهندس معمار پایهیک تماس گرفتم. مدتی ایران نبودم و پروانهام آزاد آزاد است. پنجماهی است برگشتهام.
+ اینجا برای عضو هیئتمدیره پروانه چند نفری را در رشتههای مختلف میخواهیم که بتوانیم با پروانههای مدنظر، برای شرکت پروانه نظاممهندسی بگیریم.
+ قیمت پروانه پایهیک چقدر است؟
- سالانه حداقل حدود ١٣میلیون تومان.
+ چه مسئولیتی دارد؟ من عملا نمیتوانم حضور داشته باشم.
- هیچ مسئولیتی ندارد. حضور شخص مهم نیست.
مدرک را ارائه میدهیم و شرکت تعهد میدهد که از مدرک شما سوءاستفادهای نمیشود و این پروانه برای اخذ پروانه نظاممهندسی برای شرکت است. برای یکسال پروانه شما اینجا میماند و بعد از آن، اگر نیاز باشد پروانه شما تمدید میشود. شرکت تعهد رسمی از دفترخانه میدهد که شما تعهدی ندارید و مسئولیتی معطوف به شما نیست.
+ شنیدم وزارتخانه جدیدا از حقوقیها تعهد میگیرد.
- صحت ندارد. فقط خوداظهاری داریم که قبلا هم بوده و چیز جدیدی هم نیست. آنجا اظهار میکنید که تماموقت در آن شرکت هستید. صوری است، نگران نباشید. از ازل بوده و چیز جدیدی نیست.
+ وقتی پروانه را آنجا میگذارم، قراردادی بسته میشود؟
- بله قرارداد بسته میشود که پروانه شما در اختیار شرکت است.
+ یعنی روی پروژه قرارداد نمیبندید؟
- نه. روی همکاری مشترک سالانه قرارداد میبندیم که سالبهسال هم تمدید میشود.
+ مالیاتی، چیزی به این مبلغ تعلق نمیگیرد؟
- هر سال که شما اظهارنامه میدهید، آنجا باید قرارداد را ارائه دهید و وقتی ببینند مبلغ شما از مبلغ حداقلی برای دریافت مالیات (امسال ١٥میلیون و ٦٠٠ هزار تومان بود) کمتر است، از پرداخت مالیات معاف میشوید.
+ اجازه دهید فکر کنم. چون اولین جایی است که تماس میگیرم. ببینم قیمت شرکتهای دیگر چگونه است...
- بسیار خب. خدانگهدار.
شرکتها بو بردهاند
با چند شماره دیگر هم تماس میگیریم. موردها زیاد است و بازار هم داغ. چند آدرس را بهعنوان نمونه برمیداریم و با آدرس چند شرکت صوری، راهی خیابان میشویم.
به یکی از این آدرسها مراجعه میکنیم. خبر رسیده موضوع بازدید از شرکتها، زیرپوستی به بسیاری از این شرکتهای حقوقی رسیده. کار سخت میشود. بااینحال وارد شرکت میشویم.
نماینده شرکت که نوع برخوردش بیشتر شبیه دلالهاست، از امتیازهای این کار میگوید و اطمینانی که از ازل برای چنین حرفهای وجود داشته. قبحی در کار نیست. دورزدن قانون را با افتخار بیان میکنند.
مکالمات بالا تکرار میشود. میگوید: «مسئولیتی ندارید، این بند را در الحاقیه قرارداد هم مینویسیم تا آسودهخاطر باشید». از او درباره زمانی میپرسیم که برای بازرسی به شرکت میآیند: «مشکلی نیست. ممکن است برای سرکشی پروژه رفته باشید و موقع بازرسی در شرکت حضور نداشته باشید؛ مشکلی پیش نمیآید. اگر بخواهند گیر بدهند به ما گیر میدهند. ما هم کار داریم و سر پروژهایم. بههرحال شرکت مجری هستیم!».
به گوشیاش نگاهی میکند. حال وقتی از او قرارداد را طلب میکنیم، از در احتیاط وارد میشود. به نظر میرسد شک کرده. پیشنویس قرارداد را برای شما میفرستم. الان کمی دیرم شده: «خانم من شما را قبلا ندیدهام؟». دم به تله نمیدهیم و قرارومدار رد و بدلشدن پروانه و پیشنویس قرارداد را در تلگرام به هم میدهیم.
فعالیت مهندسی ساختمان با نقاب شرکت بیمه!
برای دیدن شرکتهایی میرویم که آدرس دادهاند، اما نامههای سازمان به آنها برگشت خورده. به نظر میرسد، صوری هستند. تابلویی وجود ندارد. به داخل برج میرویم. شرکت برجسازان ... .
از نگهبان سراغ این شرکت را میگیریم. گویی برای هزارمین بار توضیح میدهد: «حدود یکسالیاست که نیستند. قبلا هم با تابلوی بیمه ... کار میکردند. فقط میآمدند نامهها را تحویل میگرفتند». به واحد موردنظر در ساختمان میرویم. خالی است. زنگ میزنیم و کسی در را باز نمیکند. درهمینحین از داخل سازمان نظاممهندسی خبر میرسد این بازدید لو رفته. گویا اخبار بهصورت زیرپوستی به گوش همه رسیده و شرکتهای حقوقی آمادهاند.
بیرون میآییم. سراغ آدرس بعدی را میگیریم. بعد از کلی چرخیدن و نیافتن به آدرس میرسیم. انتهای یک کوچه در آفریقا. خانهای متروکه که به نظر میرسد سالها خالی است، مقصد این آدرس است. قفل بر در است و حتی دکمههای زنگ هم از جا کنده شدهاند! همسایهها هم خبری ندارند. هیچکس از صاحب اصلی این خانه متروکه هم حتی خبر ندارد.
خریدوفروش چراغ خاموش
خسته، به دنبال آدرس بعدی راهی میشویم. ساختمانی پنجطبقه حوالی سیدخندان. نوساز است. نه تابلویی دارد و نه هیچ نشانهای. چراغ خاموش به خرید و فروش پروانه مشغولاند. از پیش هماهنگ میکنیم که مشکلی برای دیدار و قرار ملاقات نباشد. بعد از تعارفات مرسوم، مینشینیم تا درباره قرارداد نگرانیهایمان را برطرف کند.
- خانم مهندس پروانهتان را میدهید تا قرارداد را ببندیم؟
+ قرارداد همراهم نیست. الان کمی نگران هستم. آمدهام برای جزئیات بیشتر.
- تا حالا پروانهتان را حقوقی نکردید؟
+ خیر
با تعجب میگوید: «پایه دو هستید...».
+ خودم کار کردم.
قرارداد را میآورد تا نگرانیام برطرف شود. با دقت قرارداد را مطالعه میکنم. خطاب به من و همراهم (کارشناس وزارت راهوشهرسازی که خود را معرفی نمیکند)، میگوید: «مطمئن باشید، مشکلی نیست. اولین نکته آن است که با چه شرکتی کار میکنید.
خیلی شرکتها به واسطه وسوسه کار نظارتی که به سازمان نظاممهندسی ارجاع میشود، شرکت ثبت کردند که کار نظارت بگیرند. نظارت هم به شرکتهای تازهتأسیس خوب ارجاع میشود. به همین دلیل سال گذشته بسیاری از مهندسانی که پروانهشان را در اختیار ما گذاشتند، به این شرکتهای کوچک رفتند. شما الان با بازار تماس بگیرید تا ١٥ یا ١٧ تومان هم قیمت میدهند، اما چون شرکت کوچک هستند، یک مهندس بیشتر ندارند، پرداختی برایشان مهم نیست فقط میخواهند پروانه مهندسان را نگه دارند. بسیاری از مهندسان نمیدانند و تبعات آن را در نظر نمیگیرند. آنها پیشینه ندارند و ممکن است دچار مشکل شوند. برخی از شرکت ما برای رقمهای پایین خارج شدند اما امسال دوباره برگشتند».
بازهم بازارگرمی میکند: «آنها در پرداختیها هم مشکل دارند ولی ما نه. توافق کردیم به شما ٦,٥ برای پایه دو بدهیم. همان لحظه که قرارداد را بستیم ٣.٥ به شما چک میدهم و روز خوداظهاری هم سه تومان دیگر چک روز میدهم. از سال بعد روال بر این است که یک ماه زودتر تماس میگیریم در تاریخ قرارداد، قرارداد را تمدید میکنیم و چک یکماهه نهایت در یک پرداخت به شما میدهیم. میدانید که پرداخت یکباره خیلی بهتر است تا تقسیط چک».
همراهم میپرسد: «برای خانم مهندس، مسئولیتی ندارد؟».
میگوید: «هیچ مسئولیتی ندارد. خارج از شرکا است. نگاه کنید. در بند این قرارداد نوشتیم: شرکت متعهد میشود هرگونه مسئولیت مالی اعم از مالیات، بیمه، اجاره و... درباره سهمیه واگذارشده مهندس و هرگونه بدهی به اشخاص حقیقی و حقوقی خود را عهدهدار بوده و بههیچعنوان مسئولیتی از بابت سهمیه واگذارشده به عهده عضو هیئتمدیره نخواهد بود».
+ اما شنیدم وزارت راهوشهرسازی چندوقتی است که سر موضوع حضور مهندسان سر پروژه حساس شده...
- بله کمی حساس شده و یک فرم جدید را هم اضافه کرده، اما مشکلی نیست. الان بیشتر از ٥٠٠ مهندس داریم که هیچکدام هم در شرکت نیستند.
با تعجب میپرسیم: «٥٠٠ نفر»! با لبخند تأیید میکند.
+ همه در یک شرکت فعالیت میکنند؟
- نه، ما در این ساختمان پنجطبقه در هر طبقه یک شرکت داریم و در یک مجموعه با هم کار میکنیم. البته ٥٠٠ مهندس، پشت پروانه ما هستند و حدود صد پرسنل که کارها را هماهنگ میکنند. طبقه چهار مهندسان طراحی هستند، طبقه دوم نظارت و اجرا، طبقه سوم امور بینالملل، طبقه پنجم هم مدیریت. اینجا هم فعالیت مربوط به هماهنگیهاست. البته ما در شهریار و ملارد هم شعبه داریم. هم در زمینه اجرا، ژئوتکنیک و هم طراحی و نظارت. اینکه نگرانید بیایند بازرسی، اصلا مشکلی نیست. مدیر اینجا خودش در وزارتخانه کار میکند. پیش از آنکه راهی بازدید شویم، مسئولان گفته بودند که زیاد میشنوید که مهره در وزارتخانه، نظاممهندسی یا شهرداری دارند. تعجب نکنید. برای جلب اعتماد است.
- جدی؟
+ بله. برای همین ما کارهایی را میتوانیم انجام دهیم که دیگران نمیتوانند. حتی اگر از نظاممهندسی هم بیایند، هیچجوره نمیتوانند ثابت کنند که شما کلا نیستید. شما مرخصی هستید، یا مثلا کار نداریم فعلا تعدیل نیرو کردهایم. هیچ چیزی برای اثبات اینکه شما بهعنوان مهندس ما در شرکت حضور دارید یا ندارید، وجود ندارد.
- یعنی خیالم راحت باشد؟
+ بله. ما هم در سازمان، مهرههای مهم داریم و هم در وزارتخانه. بنابراین اصلا نگران هیچ چیز نباشید.
همراهم میپرسد: «قرار است ایشون از کشور بروند. میشود قبل از خروج همه کارها را هماهنگ کرد؟».
+ بله. تعدادی از مهندسان دیگر هم هستند. هر زمان خواستید، بروید یکی دو هفته قبل از آن، به من خبر بدهید تا با شما هماهنگ کنم. حداقل یک نامه به سازمان بدهیم که خوداظهاری شما را پیشتر انجام دهیم و منتظر باقی نباشیم.
دوباره قرارداد را نشان میدهد و برای رفع نگرانی میگوید: «اگر بندی بود که میخواستید اضافه شود، هیچ مشکلی نیست. صحبت میکنیم تا اضافه شود. بعضی مهندسان میخواهند حتما درج شود».
- بله چون ایشان حضور ندارند، میخواهیم حتما درج شود که نیستند و از این بابت مشکلی وجود ندارد.
+ خیلی از مهندسان ما ایران نیستند. الان مدیرعامل یکی از شرکتهای ما ایران نیست. آنقدر نبودند تا اینکه اعتبار پروانهشان تمام شد و مجبور شدیم ایشان را تغییر دهیم. یکسال اول که بگذرد، خیالتان راحت میشود. در این مدت اعتماد دو طرف حاصل میشود و میبینید که مشکلی وجود ندارد. خیلیها از پایه سوم اینجا هستند تا الان که به پایه یک رسیدهاند. ما اصلا با شما تماسی نمیگیریم. فقط در دو حالت؛ برای تمدید قرارداد یا اینکه اعتبار پروانه تمام شده باشد. فقط امسال وزارتخانه فرمی را آماده کرد که همه مهندسان باید امضا میکردند. آن را هم مجبور شدیم خبر دهیم برای امضا حضور داشته باشند.
سؤالی نمانده. با نگاه، هماهنگ میشویم. همکارم درعینحال پیام میدهد که بازرسان وزارتخانه از بیرون به داخل بیایند.
+ ما از طریق وزارت راهوشهرسازی آمدهایم تا شیوه کار شما و شیوه خرید پروانه را متوجه شویم.
رنگ از رخسارش میپرد و سکوت حکمفرما میشود. خبری از آن همه بازارگرمی دیگر نیست. همراهم مشغول صحبت درباره قانون و مسئولیت افراد در پروژهها میشود: «باید شخص ناظر و طراح در هر پروژه را معرفی کنید... علاوه بر مدیرعامل، شخص مسئول در آن پروژه، اعم از طراح و ناظر پروژه باید ذیل نقشهها را امضا کند. مرجع صدور پروانه هم بهعنوان مسئول اجرای پروژه معرفی میشود.
باید مهندسان حاضر در شرکت را برای هر پروژه معرفی کنید. وقتی ایشان خارج از کشور باشند، چگونه قرار است نظارت کنند؟». او به ابلاغیه معاونت نظام مهندسی هم اشاره میکند: «در ابلاغیه وزارت راهوشهرسازی نوشته اگر هر شخصی بخواهد در هر شرکتی فعالیت کند، آن شرکت نباید صوری باشد. هیئتمدیره تماموقت محسوب میشود؛ یعنی او باید در شرکت حضور داشته و به امورات شرکت اشراف داشته باشد... . شرکت به واسطه صلاحیت مهندسان، صلاحیت گرفته؛ بنابراین مهندس باید در جریان پروژهها باشد. بالطبع همه مهندسان باید به واسطه مسئولیتشان پاسخگو باشند...».
بازرسان بیرون هستند و در حال گفتوگو. تمام تلاش مسئولان شرکت، زمانخریدن است. میگویند خانمی که درباره فروش پروانه حرف زده، اشتباه گفته و نماینده شرکت نیست؛ بااینحال ادامه بازرسی انجام میشود.
خانمی که مسئولیتی در شرکت ندارد، زمام را در دست میگیرد و به جای مدیرعامل سخن میگوید: «هنوز قرارداد منعقد نشده. کارشناسی که این مسائل را گفتند، باید با مدیرعامل مشورت میکردند».
وقتی نماینده وزارت راه، از مهندس معماری که در کشور حضور ندارد؛ اما پروانهاش را حقوقی میکند، بهکل چنین مقولهای را انکار میکند.
قرار میشود اسامی مهندسانی که خارج از کشور هستند، از اداره گذرنامه استعلام گرفته شود تا مشخص شود که آیا چنین افرادی در شرکت حضور دارند یا خیر. برای بازرسی از طبقات دیگر که میرویم، فقط یکی از طبقات در را باز میکند. ٣٠ نفر هم آنجا مشغول کار هستند. گویا شرکتی هم اینجا مشغول به کار است که پیشتر در شورای انتظامی نظاممهندسی ساختمان، حکم محرومیت گرفته.
مدارک برای رسیدگی اخذ میشود و نماینده احتمال تعلیق شرکت را میدهد: «پس از بررسی مدارک، اگر تخلفات محرز شود، شرکت را معلق میکنیم؛ اما این یک شرکت نبود. باید بررسی کنیم که چند شرکت آنجا هست. الان پروانه یک شرکت را گرفتیم».
از ساختمان خارج میشویم. پیامی دریافت میکنم: «خانم مهندس، لطفا پروانه اشتغالتان را برایم تلگرام کنید...».