هندوستان با جمعیت شگفتانگیز و تنوع آرا و اعتقادات مذهبی برای ایران یکی از بزرگترین بازارهای انرژی است. همانطور که پیداست در ١,٨میلیارد دلار صادرات ایران به هند در هشتماهه پیشین سال، سهم انرژی بالاتر از دیگر کالاهاست. سفر رئیسجمهوری به هندوستان در حالی صورت گرفته که هندوستان بهعنوان یکی از اعضای مؤسس جنبش عدم تعهد در حال تنوعبخشی به دایره دوستانش در جهان است و حالا دیگر اسرائیل و آمریکا نیز از این حوزه مستثنا نیستند. با همه اینها بقایای اختلافات هند با پاکستان بر سر منطقه کشمیر همچنان بر اقتصاد و سیاست و دیپلماسی این کشور سایه انداخته و در دیگر سو، توجه و تمرکزش را به آسیای دور بهویژه چین افزوده است. روحانی در این سفر بار دیگر درباره برجام و تعهد ایران به این توافق تا زمانی که دیگران بر عهد خود پایبند هستند، سخن گفت و ازبینرفتن جایگاه آمریکا درحالیکه بخواهد از برجام خارج شود. او همچنین گسترش و تعمیق روابط ایران و هند بهعنوان دو کشور مهم آسیا را «نهتنها به نفع دو ملت بلکه به نفع ثبات و امنیت منطقه» دانست. هندوستان جزء کشورهایی است که نگرانی فزایندهای از رشد تروریسم دارد. ایران، هند و افغانستان در فصل گذشته بالاخره در طرح توسعه بندر چابهار به نتیجه موفقیتآمیزی رسیدند و این مسیر ترانزیتی به راه افتاد؛ مسیری که میتواند در کاهش قیمت تمامشده هزینه صادرات هر سه کشور تأثیرگذار باشد. محمدجواد ظریف که در این سفر روحانی را همراهی میکرد، در پیامی توییتری نوشت: سفر رسمی رئیسجمهور روحانی به هند منجر به حصول قراردادهای زیادی در زمینه تجاری و همکاری شده است. از آن مهمتر به تحکیم دوستی میان این دو کشور منجر شده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل شرق، در سفر رئیسجمهوری ایران به هندوستان ١٥ سند همکاری بین روحانی و ناندرا مودی، نخست وزیر این کشور امضا شده که عبارتاند از «موافقتنامه اجتناب از اخذ مالیات مضاعف، یادداشت تفاهم لغو روادید سیاسی، یادداشت تفاهم چارچوب همکاریها در زمینه کشاورزی، یادداشت تفاهم همکاری در حوزه آنتیدامپینگ، یادداشت تفاهم مدیریت موقت فاز اول بندر اول بندر چابهار، یادداشت تفاهم همکاری بین شرکت پست جمهوری اسلامی ایران و اداره پست هند، یادداشت تفاهم همکاری بین معاونت امور زنان ریاستجمهوری ایران و وزارت امور زنان هند، موافقتنامه استرداد مجرمین (امور کنسولی)، موافقتنامه معاضدت قضائی در امور مدنی و تجاری، یادداشت تفاهم همکاریهای بهداشت، درمان و دارو بین وزارتین بهداشت دو کشور و یادداشت تفاهم همکاری در حوزه طب سنتی بین وزارت بهداشت ایران و وزارت طب سنتی هند(آیوش)».به بهانه این سفر درباره رابطه ایران و هند و جایگاه این دو کشور در سپهر سیاسی یکدیگر با ابراهیم رحیمپور، معاون سابق آسیا و اقیانوسیه وزیر خارجه گفتوگو کردیم. رحیمپور اخیرا بازنشسته شده است.
اساسا ایران و هند در کدام نقطه از سپهر سیاسی یکدیگر قرار دارند؟
هندوستان در تاریخ نوینش یعنی بعد از جنگ جهانی دوم و جدایی از پاکستان تقریبا سیاستی مشابه کشور ما یعنی سیاستهای نه شرقی نه غربی داشت. جمال عبدالناصر، رئیسجمهوری مصر، جواهر لعل نهرو، اولین نخستوزیر هند و احمد سوکارنو، رئیسجمهور اندونزی از بنیانگذاران غیرمتعهدها بودند. دیدگاه غیرمتعهدها در آن دوران عدم وابستگی به دو ابرقدرت آن زمان یعنی آمریکا و شوروی بود. بنابراین مبارزات آقای گاندی منجر به این شد که سیاست مستقل عدم تعلق به قدرتهای بزرگ را داشته باشد. از این جهت میتوانیم بگوییم ریشههای مشابهی داریم. بعد از انقلاب نیز ایران با هند روابط گستردهتری پیدا کرد. ایران قبل از انقلاب سرمایهگذاریهایی در هند انجام داد. از مهمترین کارهایی که در گذشته انجام شد، تأسیس پالایشگاه مَدرَس بود که برمبنای ویژگیهای نفت ایران ساخته شد و علاوه بر ارزش سرمایهگذاریای که داشت، منجر به این شد که آن پالایشگاه، نفت ایران را مصرف کند. از طرفی در سنگآهن جنوب هند نیز سرمایهگذاری شد که سنگآهن از آنجا برای کارخانه ذوبآهن ایران حمل میشد.
رابطه دو کشور در شرایط کنونی چگونه است؟
وضعیت موجود ما با هندیها، فرازونشیبهایی دارد. دو موضوع معمولا بر روابط ما مقداری سایه میانداخته است؛ یکی مسئله کشمیر بود و دیگری مسائل مسلمانان هند. اینها گاهی بر روابط دو کشور تأثیراتی میگذاشت. میتوان گفت خوشبختانه در دوره آقای مودی، نخستوزیر جدید، هندیها خوب عمل کردند و این دو موضوع مشکلی در روابط ما به وجود نیاورد و از این جهت میتوان گفت اعتمادسازی متقابلی صورت گرفته است. آقای مودی شخصیتی مذهبی، فرهنگی و سیاسی بودند و تبدیل به یک چهره اقتصادی شدند؛ از این جهت در دوره آقای مودی آن رشد اقتصادی که از دوره قبل از دولت ایشان شروع شد، نسبتا موفق بود و هند رشد اقتصادی مستمری دارد. با توجه به سیاستهای دولت یازدهم و دوازدهم این شرایط مورد نیاز و علاقه جمهوری اسلامی ایران بوده است. با توجه به سفر پیشین آقای مودی به تهران و سفر اخیر آقای روحانی به هندوستان، گرایشهای ایران در همکاری با هند بیشتر به سمت سرمایهگذاری و مسائل اقتصادی متمرکز شده و دو دولت وارد همین فضا شدند. در واقع میتوان گفت بعد از برجام، مذاکرات مناسب و خوبی را با هندوستان شروع کردهایم؛ ولی شاید سرعت این مذاکرات زیاد نبوده است. در سفر اخیر آقای روحانی به هند هم بر همان مبنا موافقتنامهها و یادداشت تفاهمهای خوبی امضا شده که اگر تیتر این موافقتنامهها را نگاه کنید، گرایشهای اقتصادی آنها خیلی بیشتر بود و تیمی که از اتاق بازرگانی و بخش خصوصی همراه خود بردند، باز هم نوید همین مسیر را میدهد.
بله؛ همانطور که به درستی شرح دادید، روابط اقتصادی برای دو کشور اهمیت زیادی دارد؛ اما از منظر سیاسی دو کشور چه جایگاهی برای هم دارند؟ بهویژه رابطه با ایران برای هندوستان چقدر اهمیت دارد؟ هندوستانی که روابط سیاسی متفاوتی دارد، چه با واشنگتن، اسرائیل حتی فلسطین، جنس رابطهاش با پاکستان و بحرانهایی که در منطقه وجود دارد یا حتی رابطه با عربستان. در این فضا ایران کجای ذهن سیاسی هندیهاست؟
هند کشوری است که به انرژی نیاز دارد و این برایش اولویت دارد و ما نیز با توجه به وضعیت گذشته، حال و آینده یک منبع مناسب تأمین انرژی هستیم. هند دومین واردکننده نفت از ایران است. در بحث خط لوله گاز نیز از منظر هندیها، مشکل عبور از پاکستان مانع کشیدهشدن این خط شد و الان صحبتهایی شده تا این خط را از زیر دریا بکشند. نیاز دوم هندیها بحث ترانزیت است. باز هم به دلیل رقابتهای آنها با پاکستان و چین و اینکه چین متکی به یک خط ترانزیتی به نام جاده ابریشم است، هندیها علاقهای به همکاری زیادی با این کشورها ندارند. نگاه آنها به سمت ایران است؛ حتی عربستان چنین نقشی را نمیتواند داشته باشد؛ چون درحالحاضر هندیها از طریق دریا و کانال سوئز کالاهای خود را به اروپا و روسیه میفرستند. حجم بسیار زیادی از مسیر دریایی این کانال به دو قسمت اروپا و روسیه اگر از مسیر چابهار و ایران برود، هزینههای هند و مدتزمان انتقال آن نصف میشود؛ بنابراین انرژی و ترانزیت دو مقوله مهم برای هند است. در تجارت نیز هندیها روزبهروز استانداردهای خود را مناسبتر میکنند. برای ما نیز یک بازار یکمیلیاردو ٢٥٠ میلیوننفری بسیار جذاب و بزرگ است. همانطور که اشاره کردید، هندیها نسبت به قبل که غیرمتعهدتر بودند، تنوع بیشتری در روابطشان پیدا کردهاند و درحالحاضر با همه کار میکنند. حتی گرایش آنها به آمریکا نسبت به روسیه بیشتر شده درحالحاضر تنوع سیاستهای خارجی هند گستردهتر شده است. بههرحال ما هم متوجه فعل و انفعالات و تغییرات در دنیا هستیم و درعینحال به قول خود هندیها «فیل مرده و زندهاش، هزار دلار قیمت دارد». هندوستان با هر شکلی، قیمتی دارد که قیمت بالایی است. هندوستان یک قدرت هستهای است و پتانسیل بالایی دارد و چیزی شبیه عضو شورای امنیت است. هندی که در صلح و آرامش باشد و با کشورهای دیگر درگیری نظامی نداشته باشد، برای ما بسیار مغتنم است و ما به دنبال یارگیری از کشورهایی هستیم که مثل خودمان به دنبال درگیری نباشند. هندیها نسبت به مسئله داعش بهشدت نگران بودند و نگاه خوبی به ما داشتند. درعینحال هندیها بزرگترین کشور مسلماننشین دنیا هستند و از این نظر نیز هند به خوبی مسائلی را که در این منطقه بوده و هست، دنبال میکند. از این منظر میتوانم بگویم که دو طرف علاقهمند به کار با هم هستند، با وجود اینکه سیاست خارجی این دو کشور کاملا بر هم منطبق نیست. البته هیچ دو کشوری نیز چنین وضعیتی ندارند.
درباره خط لوله گاز با توجه به اینکه بین هند و پاکستان تفاهمی پیش نیامده و شاید هیچگاه پیش نیاید، به نظر میرسد این خط لوله هرگز به سرانجامی که قرار بوده برسد، نخواهد رسید.
هیچگاه نمیتوان چنین حرفی درباره آینده زد. شوروی و صدام هم سقوط کردند و اتفاقاتی افتاد که روزی تصورش غیرممکن بود. ممکن است در آینده خط لوله ما به پاکستان اتصال پیدا کند؛ چون انتقال از طریق این لوله بسیار ارزانتر میشود تا اینکه از مسیر دریا عبور کند؛ اما بههرحال {هند و پاکستان} دو کشور هستند که نسبت به هم احساسات ویژهای دارند که گاهی مسائل اقتصادیشان را هم تحت تأثیر قرار میدهد. آنها نمیخواهند امنیت خط لوله گازشان وابسته به کشوری باشد که با هم مشکلاتی دارند و ما در این زمینه نمیتوانیم نظر بدهیم و بالاخره دراینباره هند باید تصمیم بگیرد و فعلا هند علاقهمند به این کار نیست.
یکی از بحثهایی که در این سالها مورد سؤال بوده، این است که آیا ما پول بلوکهشدهای در هند داریم یا نه؟ این روزها گفتند که هیچ پول بلوکهشدهای وجود نداشته. احتمالا در دوره مسئولیت شما در معاونت آسیا و اقیانوسیه، این مسئله حلوفصل شده است. دراینباره توضیح دهید که مقدار این پول چقدر بود و چه اتفاقی افتاد؟ این اتفاق بعد از برجام رخ داد. درست است؟
بههرحال ما مقداری پول در دوران تحریم در هند داشتیم که بنا بر قراری که گذاشته بودیم، ۴۵ درصد این پول را به روپیه از هند خرید کنیم و ۵۵ درصد را بتوانیم از کشورهای دیگر خرید کنیم. البته نه با روپیه، بلکه با پولهای دیگر؛ اما پرداخت آن را هندیها انجام دهند. این در دوران تحریمها بود. پس از برجام پول ما که رقم آن پنج یا شش میلیارد دلار بود، با تأخیری به ایران داده شد که قاعدتا باید به دلار به ایران پرداخت میشد.
در دولت احمدینژاد مجبور شدیم پولمان را به روپیه دریافت کنیم یا به روپیه خرید کنیم. شما بهعنوان کسی که سالها در این زمینه فعال بودید، این تصمیم را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این تصمیم به نفع ما بوده و توانستیم کار خاصی انجام دهیم؟
بالاخره وقتی تحریم میشویم عواقبی هم دارد. وقتی ما تحریم بودیم و دیگر کشورها با ما کار نمیکردند هند و چین با ما همکاری میکردند و ما با هر دو چنین مشکلاتی را داشتیم.
سؤال من درباره دلایل اتخاذ این تصمیم نیست؛ سؤال من این است آیا هنگامی که شما معاونت آسیا را بر عهده گرفتید با سندها و گزارشهایی روبهرو شدید از کالاهایی که ما مجبور شدیم به روپیه خریداری کنیم، درحالیکه شاید در داخل کشور نیاز چندانی به آنها نداشتیم، یا اینکه کالاهایی که از هند خریداری کردیم براساس نیازهای واقعی ما بوده است؟
بههرحال ما باید کالاهایی را از هند خریداری میکردیم یا اینکه آن پول را در هند باقی میگذاشتیم و چیزی نمیخریدیم. فکر نمیکنم الان زمان این باشد که بررسی کنیم به روپیه برنج و فلفل و زردچوبه خریدیم یا لوله؛ حداقل مسئله این است که ما به برنج نیاز داشتیم. واقعیت این است که وقتی در وضعیت تحریم بودیم باید با روپیه هند یا یوان چین معامله میکردیم. از نظر من که ورود به تحریم و درگیرکردن مملکت در چنین شرایطی گرفتاری اصلی است، ولی وقتی تحریم شدیم، اگر برنج هم نمیآوردیم چه کار میتوانستیم بکنیم؟ حتی اگر در همین دولت چنین تحریمهایی وضع میشد، مجبور میشدیم کارهای مشابه انجام دهیم.
یکی از توافقهایی که پیش از این سفر انجام شده، موضوع سرمایهگذاری مستقیم هند در ایران با روپیه است؛ مزایا و معایب این نوع سرمایهگذاری چیست؟ بهلحاظ بانکی و مالی و مشکلاتی که هنوز در این زمینه داریم، این نوع سرمایهگذاری چطور تحلیل میشود؟
ما با روسیه هم همین وضعیت را داریم؛ برای مثال یکسری پروژه در جنوب و بوشهر در دست روسیه است. آنها باید بیایند و این پالایشگاه را برای کشور ما بسازند و اینکه با دلار یا روبل روسیه اینکار را انجام دهند، دیگر به ما ربط زیادی ندارد. او باید پالایشگاه را بسازد یا با جنس خودش یا با جنسهایی که از خارج میخرد یا با هر دو، این کار را انجام میدهد. ما درحالحاضر دو پروژه داریم؛ یکی در چابهار است و مقداری هم جنس از بیرون هند خریده است. در بحث راهآهن چابهار به زاهدان هم هندیها علاقهمند شدهاند به آن ورود کنند. این همکاری با روپیه باشد یا دلار دیگر تفاوت زیادی ندارد، چراکه آن کشور براساس استانداردی که ما میخواهیم کار را برعهده میگیرد.
باتوجه به تفاهمهایی که در سفر آقای روحانی به هند انجام شده دورنمای این رابطه را چگونه میبینید؟ آیا رابطه ایران و هند سرعت بیشتری پیدا میکند یا با همین سرعت پیش میرود؟ گویا هندیها در حوزه روابط بینالملل خیلی کشور محافظهکاری محسوب میشوند.
بله هندیها بیشتر فکر میکنند تا اقدام کنند. به عبارتی بعد از مدت زیادی بررسی و فکر وارد کاری میشوند و سرعت آنها کمی کند است، اما وقتی متعهد میشوند اقدام میکنند. البته این مسئله بستگی به نیازها و توان مالی متقابل دارد. هندوستان در زمینه انرژی و ترانزیت و البته در یکسری زمینههای تجاری، علاقه دارد با ایران همکاری خود را افزایش دهد. به نظر میرسد هند شریک خوبی است. درحالحاضر در سیاست خارجی و اقتصاد ما علاقه داریم که با هندوستان، روسیه و چین کار بیشتری داشته باشیم. حالا اینکه کشورهای غربی و اروپا تا کجای کار با ما هستند، نوساناتی داشته و هنوز هم دارد، اما ما آنها را هیچ موقع حذف نمیکنیم. در مجموع ما رجوع بیشتری به این سه قدرت داریم. با توجه به جمعیت و رشد اقتصادی خوب و توان اقتصادیای که هند دارد علاقهمند شدهاند که در ایران سرمایهگذاری کنند و ما هم طبیعتا خیر مقدم میگوییم. بهنظرم این نگاه، نگاه درستی است و باید با صبر و حوصله این مسیر را برای دوره بعد از تحریم طراحی کنیم. ما باید با کشورهایی که خریدار نفت ما هستند – چین اول است و هند دوم- همکاریهای بیشتری داشته باشیم.
احیانا اگر ترامپ در ادامه مسیر برجام خللی ایجاد کند، آیا در رابطه ما با هند و کشورهای آسیای غربی هم تغییراتی ایجاد خواهد شد؟
ما که در رابطهمان تغییری ایجاد نمیکنیم، بستگی به طرفها دارد که چقدر تحت نفوذ آمریکا باشند. ما چین، هند و روسیه را زیر بلیت آمریکا نمیدانیم، اما بهلحاظ اقتصادی وابستگیهای متقابلی با آمریکاییها دارند، بهویژه چین و هند. در عمل هم اکنون آمریکاییها به برجام عمل نمیکنند و تاجاییکه بتوانند اذیت میکنند. سیاست ما، حرکت با حذف آمریکاست. طبیعتا ما این مسیر را داریم. الان دنیا با آمریکا علیه ما نیست. برجام هم یک امر سمبلیک است که تأثیرات مثبت و منفی خود را داشته و من نمیتوانم خیلی دقیق بگویم که اگر آقای ترامپ دلش نخواهد و برجام را امضا نکند چه اتفاقی خواهد افتاد. سیاستهای ما با حذف آقای ترامپ و آمریکا جلو میرود.