اقتصاد آنلاین-فائزه مومنی؛ در این بین سمیعالله حسینی مکارم به عنوان یکی از مدیران قدیمی اصلاحطلب و اجرایی معتقد است که میتواند در سه سال پیشرو وضعیت فعلی شهر تهران را تکان جدی دهد. مشروح گفتوگوی اقتصادآنلاین با این کاندیدای تصدی شهرداری تهران را در زیر میخوانید...
از چالشهای بزرگ شهر تهران آلودگی هوا است در برنامهای که ارائه دادید توسعه حمل و نقل عمومی را مطرح کردید، راهحلی که اکثر کاندیداها و کارشناسان برای کاهش آلودگی هوا مطرح میکنند و کاملا قابل حدس است، تفاوت برنامه شما با سایرین در عملیاتی کردن این راهحل چیست و چه اقدامی دراین زمینه خواهید کرد که ظرف مدت سه سال برای مردم قابل لمس باشد؟
اینکه محیط زیست و آلودگی تابع چه مسائلی است خود یک بحث است، یکی از مسائل اصلی آلودگی هوای تهران ناشی از ناکارآمدی ترکیب سیستم حمل و نقل است؛ میزان سفری که امروز از طریق سیستم حمل و نقل ریلی انجام میشود 10 درصد است، یعنی 2 میلیون و 200 نفر و مابقی با اتوبوس، تاکسی و خودروی شخصی رفت و آمد میکنند.
ما هر چه بتوانیم به سمت حمل و نقل عمومی و از حمل و نقل عمومی به ریلی برویم طبعا آثار زیستمحیطی ما بهتر خواهد شد. مهمترین مسئله شهر تهران امروز حمل و نقل است. هدفمان این است که حمل و نقل را به 7 میلیون در روز برسانیم. تصورم این است که ما اگر خط 6 و 7مترو را کامل کنیم، خط 1مترو را گسترش دهیم و قطار شهری را به شهرهای اقماری برسانیم این هدف حاصل میشود.
برای تکمیل خط 6و 7مترو به 7میلیارد یورو پول نیاز داریم. سه و نیم میلیارد را طبق قانون میتوانیم فاینانس کنیم ،50 درصد را هم باید دولت بدهد که تامین آن غیر ممکن نیست. در حال حاضر 700 میلیون اوراق مشارکت منتشر و به خط 6 و 7اختصاص دادیم. با برآوردی که من دارم این مقدار غیر ممکن نیست. معتقدم با توسعه مترو علاوه بر کاهش آلودگی شغل هم ایجاد میشود و سرعت رفت و آمد مردم افزایش پیدا میکند که خود تبعات مثبت اجتماعی دارد.
امیدوار هستم تا پایان سه سال پیشرو بتوانیم خیابان ولیعصر را به عنوان ثبت جهانی ثبت کنیم و آن را تبدیل به پیادهراه کرده و وسط آن ال آر تی بگذاریم. در اروپا و استانبول به همین صورت است و مردم در خیابان احساس آرامش و زندگی میکنند و باهم تعامل اجتماعی دارند. یکی از مسائل اجتماعی شهر تهران این است که مردم مکانهایی برای تعامل، ملاقات و گفت و گو و درک فرهنگی با هم ندارند و ولیعصر میتواند تبدیل به چنین فضایی شود.
آیا به نحوی برنامهریزی کردهاید که ولیعصر تبدیل به 17شهریور دیگری اما در ابعاد بزرگتر نشود؟
خیابان امام حسین 4 ورودی و خروجی داشت که با ساخت پیادهراه آنها را مسدود کردند. اصلا مطالعه ترافیکی وجود نداشت و به محض اینکه پیادهراه شد، متوجه شدند نقاط اتصال ندارد. چیزی که راجعبه ولیعصر میگویم یک ایده است و باید بادقت مطالعه شود. ممکن است در مطالعه به این نتیجه برسند که ال آر تی میتواند به همراه ماشینهای دیگر در آنجا حرکت کند و یا بالعکس، هرچه که باشد باید دقیق بررسی شود.
بخشی از منابع توسعه حمل و نقل عمومی را دولت تامین میکند. اگر شهرداری با دولت اختلاف داشته باشد شهرداری حاضر است بودجهای که در اختیار دارد را بزرگراه بسازد و اگر گفتند چرا مترو نساختی، بگوید دولت پول نمیدهد!منابعی که وجود دارد چه زیاد چه کم به درستی توزیع نمیشود و آنها خرج دعوای سیاسی میشوند. اگر دولت با شما همراه نباشد چطور با دولت تعامل میکنید؟ اگر دولت نخواست با شما تعامل کند چه میکنید؟
درآمدهای شهر اصولا از 3 محل در دنیا حاصل میشوند؛ مالیات محلی، کمکهای دولت و دیگری درآمدهای پایدار ناشی از املاک و مستغلات شهرداریها. مالیات محلی در شهرداری تهران طی ده سال گذشته چیزی بین 7 تا 25 درصد در نوسان بوده که عمده آن ارزش افزوده است. امسال حدود 600میلیارد تومان از این محل درآمد داشتیم که فقط 400میلیارد تومان آن را گرفتهایم.
زمانی کل هزینههای شهرداری را دولت میداد. لایحه خودکفایی شهر آغاز تخریب شهر و شهرداری بود، چون دولت دیگر هیچ کمکی نمیکرد و شهرداری مجبور شد که داراییهای خود و تراکم بفروشد. من میگویم که دولت مکلف است 40درصد هزینههای این شهر را بدهد است بهویژه اینکه تهران پایتخت است و باید هزینه پایتخت بودن را بپردازد.
دولتها عوارض ساختمانهایشان و یا بهای خدمات را برخی اوقات نمیدهند، هزینه پایتخت بودن تهران را شهروندان میدهند. مقرر با قانون، دولتها باید 50درصد هزینه بلیت مترو را بپردازد و در ردیف بودجه آنها هم آمده، اما پرداخت نمیکنند. البته در لایحه بودجه 97کل کشور قرار است که دولت حتما سهم خود را پرداخت کند. سالهای گذشته هم این قانون وجود داشت اما عملیاتی نمیشد. سال گذشته واقعیت این است که پول بلیت را ندادند. اگر دولت به هر دلیلی سهم خود را ندهد ما با مشکل مواجه میشویم، نمیشود که به مردم دروغ بگوییم.
پروژههایی در تهران وجود دارد که هیچ مطالعهای روی آنها نشده است، اگر بزرگراه صدر و یا تونل نیایش را نمیساختند به لحاظ زیست محیطی، اقتصادی و ترافیکی به نفعمان بود. حتی اگر به لحاظ همه این موارد هم درست بود و پول زیادی هم خرج نمیشد اما بازهم میتوانم بگویم که ساخت آنها نسبت به مترو در اولویت نبوده است.
بنابراین اگر دولت کمک نکند، بله! کار سخت است. در گذشته هم که کار میکردند یا اقداماتشان در اولویت نبوده و یا از بانکها قرض میگرفتند. ما هم یا باید زمین بفروشیم و یا اینکه دولت بدهد.
توسعه شهر تهران برمبنای مطالعات زیست محیطی و تعادل اجتماعی نبوده است. در کوچه شش متری در خیابانهای شمال تهران برج ساخته شده است. زمانی که دانشجو بودم و این مناطق را یادم میآید، همه خانهها نهایتا دو طبقه بودند.
همین موضوع باعث ایجاد تبعیض در بین مناطق شمال و جنوب شهر شده است. برنامه داریم تا پروژههای بزرگ موضوعی و موضعی در مناطق جنوب شهر اجرا کنیم.
برگردیم به سوال...
سوالتان این بود اگر دولت کمک نکند؛
تا الان با دولت تعاملمان خوب بوده است اما اگر دولت ندهد، با مشکل مواجه میشویم. تمرکز من بر روی عملیاتی شدن درآمد پایدار است. من شهرفروشی نمیکنم. در صحبتهایم هم گفتهام تحت هیچ شرایطی شهر را نمی فروشم که خرج کنم و بزرگراه بسازم.
بفروشید و خرج مترو کنید، توجیه دارد؟
تخلف این است که به جای ساخت یک ساختمان 9طبقه در یک کوچه، 25طبقه ساخته شود که خود مقدار زیادی پول است اما ما در این 9 ماه اینکار را نکردیم و معتقدیم که میتوانیم با درآمد شفاف شهر را اداره کنیم و جلوی نشتیهای پول را بگیریم. در این مدت به شدت نشتی پولهایی که در مسیر غیرنقد هزینه میشد را بستیم.
البته حقوق مکتسبهای از دوره قبل در ارتباط با تراکمفروشی داشتید...
اگر حقوق مکتسبهای بود که قانون اجازه نمی داد، گفتیم پولش را برگردانید و بیش از حد طبقات ندادیم. ما در آینده مشکل مالی خواهیم داشت. بدهی هم زیاد داریم اما یک راه اساسی مشارکت مردم است. من باورم براین است که در همه زمینه های ماموریتی شهرداری (حتی کارهای فرهنگی) در ابعاد متعدد از حضور مردم، بخش خصوصی و سرمایه گذار داخلی و خارجی استفاده کنیم.
50، 60 سال است تمام زباله تهران را جمع آوری می کنیم، جدا از فرایند اشتباه جمعآوری زباله سالانه سه میلیون دلار عدمالنفع تولید گاز متان را میدهیم(منهای هزینههای تخریب محیطزیست). اگر شهردار شوم طی دو سال آینده پروژه تولید برق از گاز متان را عملیاتی میکنم که سالانه 120میلیارد تومان برای شهرداری درآمد دارد.
علاوه بر زباله چه راههای دیگری برای درآمدزایی وجود دارد؟
ما میتوانیم حتی تونل و بزرگراه بسازیم اما خودمان هزینه نکنیم و این اقدامات را به بخش خصوصی بسپاریم. بخشی از آلودگی هوا ناشی از جمعیتی است که روزانه برای کار به تهران میآیند اما هیچ هزینهای نمیدهند. شهرداری نباید بسیاری از هزینهها را بکند. چه ضرورتی دارد کارهای عمرانی را ما انجام دهیم؟میشود شهرداری را با برونسپاری کوچک اما پویا کرد. باید بخش خصوصی را به هر نحوی است فعال کنیم.
آیا در شهرداری تهران زمینه لازم برای فرصتسرمایهگذاری بخش خصوصی فراهم است؟اگر نیست برای آن چه اقداماتی انجام میدهید؟
ظرفیت اجرای بعضی از پروژهها هنوز در شهر تهران آماده نیست چون شهرداری بر این باور بوده که همه فعالیت ها را به صورت حاکمیتی خودش انجام دهد و در بعضی از موارد پا را از حاکمیت فراتر گذاشته است وظیفه نهادهای دیگر را نیز انجام داده است. مثالی میزنم؛
نزدیک به 300 تا 350 سرای محله در تهران ساخته شده که وظیفه آنها فعالیتهای فرهنگی_ اجتماعی و آموزش شهروندی و غیره است این در حالی است که معتقدم چنین وظیفهای باید به عهده NGOها باشد، آنها کارشان را بهتر بلدند. حالا شهرداری باید تمام نیروهای این سرای محلهها را در چنین وضعیتی استخدام کند. باید این فعالیتها واسپاری شود. اصلا شهرداری تهران چه کاره است که این تعداد ورزشگاه و استخر دارد؟اما بعضی از اقدامات در حیطه ذاتی وظایف ما است مثل ساخت مترو که باید تا آنجایی که میتوانیم برای آن هزینه کنیم. اگر واسپاری کنیم علاوه بر ایجاد درآمد، کاهش هزینه داریم زیرا شهروندن وارد میشوند.
اگر شهردار شوم شورای عالی سرمایهگذاری تشکیل میدهم. یکی از معضلات شهر تهران این است که همه میخواهند قدرت داشته باشد. معاونت حمل و نقل اگر پروژهای دارد که میخواهد به بخش خصوصی بدهد خودش انجام میدهد، عمران یا قسمتهای دیگر نیز همینطور. در صورتی که شهرداری سازمان سرمایهگذاری دارد و باید او همه کارها را انجام دهد. شورای سرمایهگذاری تشکیل دادیم اما دکتر نجفی رفتند و دیگر نشد که همه معاونتها وارد آن شوند. در بعضی از بخشها این شیوه وجود دارد و ما دیگر هزینه نمیکنیم.
در ارتباط با زمینهسازی برای سرمایهگذاران هم دو مدل وجود دارد؛ یکی اینکه من پروژه طراحی کنم و دیگر اینکه مطابق با مدل روز دنیا که گفته میشود سرمایه گذار خودش می داند چه چیزی طراحی کند پیش برویم که به اعتقاد من این درست است.
می شود ابتدای کار را هل داد...
بله، میشود این کاررا کرد. اگر شهردار شوم تا شش ماه آینده یک نمایشگاه فرصتهای سرمایه گذاری در تهران خواهیم داشت. هرچند که فرصتهای زیادی در دوره قبل از دست رفته است اما ما سعی خودمان را برای مشارکت هرچه بیشتر سرمایهگذاران میکنیم.
در حال حاضر چقدر به بانک شهر بدهی دارید؟
زمانی که ما آمدیم حدود 15 هزارمیلیارد تومان بود که با سودی که به آن اضافه شد 16هزار میلیارد تومان شد. سه هزار میلیارد تومان آن را پس دادیم. البته در کل 20هزار میلیارد تومان به سیستم بانکی بدهی داشتیم که سه هزار میلیارد تومان به بانک شهر دادیم.
برنامه شما برای تسویه بدهیهای شهرداری چیست؟
ما طبق قانون مصوب شورای شهر سالانه بخشی از بدهیهایمان را میتوانیم تهاتر کنیم اما دو نگاه وجود دارد یکی اینکه داراییها و املاکمان را بدهیم و دوم اینکه آیا راه دیگر داریم یا نه؟ بر این باورم که نباید داراییهای شهر را بفروشیم(اگر ساختمان کوچک بلااستفادهای داریم که میتوانیم بفروشیم و تبدیل به احسنت کنیم و یا اداراتمان را تجمیع کنیم بنظرم اشکالی ندارد.) اما با توجه به هزینههای شهرداری چاره دیگری در کوتاه مدت نداریم.
بنابراین من در کوتاه مدت چارهای ندارم بخشی از اموال را بدهم، اما اولویت بندی میکنم و ملک و داراییهایی را می دهیم که ضرورت کمتری برایمان دارد یا جزو دارایی های مازادمان است.
و نگاه دوم اینکه درآمدها براساس درآمد پایدار باشند. 37درصد مالیات بر ارزشافزوده را به شهرداری میدهند و مابقی به دولت داده میشود. تلاش میکنیم که این سهم به 50درصد افزایش پیدا کند چون درآمد تهران را بالا میبرد.
در عین حال کاهش هزینهها باعث افزایش درآمد ما میشود. اگر ما تصدیگری راکنار بگذاریم وفعالیتهایمان را واسپاری کنیم هزینههایمان کاهش پیدا میکند. برای مثال به جای نگهداری استخر آن را اجاره دهیم و برای خودمان درآمد پایدار ایجاد کنیم.
با پیمانکاران چه میکنید...
حجم طلب پیمانکاران معادل پول ما نیست مهم این است که ما اول کسانی که از سالهای قبل طلب دارند مثلا 93،94 را تسویه کنیم که در حال حاضر به طلبکاران سال 95 رسیدهایم. زیر 100 میلیون تومان را تصفیه کردیم، در واقع 90درصد خرد را پرداخت کردیم.
کاهش هزینهها در چه حوزههایی صورت میگیرد و آیا قرار است با مدیریت شما این اتفاق بیفتد؟
هم در مجموعهها عمرانی و هم در مجموعه فعالیتهای اجتماعی داریم. پروژه هایی در گذشته انجام میشده که ما میخواهیم به بخش خصوصی واگذار کنیم. ما ممکن است از بعضی از فعالیتها حمایت کنیم اما نه اینکه دیگر خودمان متولی باشیم و در دوره من این اتفاق خواهد افتاد.
بنظر خودتان شما میتوانید در جایگاه شهرداری تهران و نماینده اصلاحطلبان فعالیت کنید؟بعضیها میگویند شما اصلاحطلب نیستید.
من در دوران جوانی آموزش و پرورش تهران را اداره میکردم.در دورهای که آقای خاتمی میخواستند رییس جمهور شوند من لیدر اصلاحطلبان در آموزش و پرورش بودم. من کاندیدای اصلاح طلبان در دو دوره شهر کاشان بودم. از مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش در دوره وزارت آقای نجفی بودم. در دولت اعتدال با 3 معاون رئیس جمهوری که سه تا اصلاح طلب بودند کار کردم. دولت احمدی نژاد کاندیدای مجلس بودم و در تمام انتخاباتهایی که اصلاح طلبان داشتند فعالیت جدی داشتم. من دبیر کمیته برنامهریزی آیتالله هاشمی رفسنجانی در دورهای که رد صلاحیت شدند، بودم.
من در دوره احمدینژاد از دولت خارج شدم اما من کارمندم و باید جایی کار میکردم در نتیجه به شهرداری تهران آمدهام. من از یک منصب بالاتر در دوره گذشته به منصب پایینتر رفتم تا با احمدینژاد کار نکنم اما بعد از آن معاون رییس جمهور و معاون آقای نجفی شدم که سمبل مبارزه با فساد است.
من دو ویژگی دارم که بنظرم قالیباف نداشت، یک اینکه، تخصصم برنامهریزی است و اعتقاد به برنامه دارم من در کنار آقای نجفی در هنگام تدوین توسعه برنامه سوم بودم که به عنوان یکی از کاملترین برنامههای توسعه جمهوری اسلامی شناخته میشود. برنامه 5 ساله قبل انقلاب و بعد انقلاب را کاملا خواندم و اشراف دارم و در «تز» دکتری خودم استفاده میکردم. متولی تدوین برنامه چهارم آموزش و پرورش به دلیل مسئولیتم در کنار آقای حاجی بودم و لذا با همه نظامبرنامهریزی کشور آشنا هستم.
دومین ویژگی من این است که به اصول علمی و تخصصی اعتقاد دارم. برنامه من برمبنای اصول علمی نوشته شده است و سومین ویژگی من اجرایی بودن است و آن هم به این دلیل است که در دستگاههای مختلف اجرایی کار کرده و مسوولیت به عهده داشتم.
یکی دیگر از ویژگیهای من این است که قالب عمرم را در کار آموزشی و فرهنگی بوده و با تاریخ تمدن کشور و آسیبهای اجتماعی آشنا هستم و به دلیل مسوولیتهای مختلفی که در تهران داشتم کاملا این شهر را میشناسم. اگر قالیباف یک وجهی بود من 4وجهی هستم.
تهران شهر زندگی نیست، تاچند روز تعطیل میشود همه از آن فرار میکنند. چه اقدامی انجام میدهید تا تهران شهری دلپذیر شود و جوانان در آن تفریح داشته باشند؟
معتقدم باید اول در شهر تهران فضای تفریح ایجاد کنیم تا افراد جذب شوند. در دوران قالیباف اقدامات خوبی انجام شد مثل ساخت باغ کتاب، پل طبیعت و یا دریاچه چیتگر اما برای تهران کافی نیست. اینکه بگویم در مدت کوتاهی این ظرفیت و فضا ایجاد میشود، نه نمیشود باید واقعبین باشیم اما اگر شهردار آینده تهران من باشم منطقه 12 و 11 را به عنوان منطقه تاریخی تهران اعلام میکنم. در منطقه تاریخی اولویت ما مرمت خانههای تاریخی و مناسبسازی معابر با فضای تاریخی مناطق است که کاملا حس تاریخی بودن را القا کند. یک شهردار ویژه با رویکرد میراث فرهنگی برای این منطقه خواهیم گذاشت.
یکی از اقداماتی که میخواهم انجام دهم ساماندهی کارخانههای متروک شده سیما، اسلحهسازی است که وسعت بزرگی دارند. میشود آنها را به موزه متروکه تبدیل کرد که هم برای مالک تسهیلاتی ایجاد شود و هم شهر زنده و تاریخی شود.
قرار است منطقه 22 به ساختار تفرجگاهی خود برگردد؟
بعید میدانم دیگر با این حجم از ساخت و ساز دیگر به ساختار تفرجگاهی خود بازگردد.