به گزارش البیان امارات، «مرکز سیاسات امارات» امروز سهشنبه میزبان نشستی با عنوان «رمزگشایی از حزب الله» بود و کارشناسانی از کشورهای عربی از جمله لبنان و کارشناسانی غیرعربی در آن حضور یافتند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فارس، با بیان این خبر نوشت که دکتر «ابتسام الکتبی» رئیس مرکز اعلام کرد که «حزبالله ابزار اصلی طرح توسعهطلبانه ایران در منطقه است و در سالهای اخیر از بازیگری لبنانی به بازیگر منطقهای تبدیل شده است...».
رئیس این مرکز اماراتی اعلام کرد که «بازفهم پدیده حزبالله و رمزگشایی آن» امروز ضرورت دارد. به گفته این مسئول غیردولتی اماراتی، جلسه امروز برای توجه و بررسی ایدئولوژی حزبالله و ساختار و نقش سیاسی و نظامی آن و مطالعه پیشرفت آن با توجه به اهداف و شیوههایش است.
به گزارش مانیتورینگ «بینالملل فارس»، در این نشست مطرح شد که [از نظر امارات و عربستان] خطر حزب الله در سلاح این حزب نیست بلکه در طرح سیاسی این حزب است که تلاش میکند ساختار کشور [لبنان] را از بین ببرد و خود حاکم باشد.
یکی از سخنان دیگری که در این جلسه مطرح شد این است که [کشورهایی مثل امارات و عربستان] چطور میتوانند بستر مردمی حزبالله را که چنین حزبی در آن شکل گرفته رمزگشایی کنند.
لقمان سلیم از فعالان سیاسی لبنان که پیشتر یکی از اسناد ویکیلیکس آمده است که او یکی از منابع برای کسب اطلاع سفارت آمریکا در لبنان است، در این نشست گفت، حزبالله امروز کاملا از لبنان جداست. لبنان عملا منطقه نفوذ مشترک است و ایران سهام بیشتری در مقایسه با دیگران دارد.
جوزف الاغا نویسنده کتاب «برساخت هویت حزبالله»، تحلیلگر سیاسی و استاد علوم سیاسی دانشگاه «هایکازیان» بیروت، با طرح این سوال که حزبالله چطور میاندیشد و آیا این حزب، حزبی منطقهای است، ادعا کرد که «حزبالله صرفا حزبی ایرانی یا لبنانی نیست. این حزب بر اساس شرایط منطقه و لبنان و گاهی طبق شرایط جهانی تغییر میکند».
جوزف الآغا
الاغا افزود که «از طریق مطالعه بیست و پنج سالهای که داشتهام و در بیروت زندگی کردهام و جنگ داخلی را دیدهام، من حزبالله را به چهار قسمت مرتبط با هم تقسیم میکنم... حزبالله بر قدرت نرم و سخت و هوشمند تمرکز دارد. حزب الله اکنون یکی از بازیگران اصلی نه در لبنان بلکه در کل منطقه است. حزبالله توانسته است که شاخه سیاسی داشته باشد. این حزب در سال 1982 وارد پارلمان و در سال 2005 وارد کابینه لبنان شد. جوزف نای این را قدرت هوشمند توصیف میکند... حزبالله اندک اندک توانست با دقت و ظرافت و گام به گام وارد بخشهای مختلف زندگی در لبنان شود.
به گفته جوزف الآغا، «آنچه آن را جامعه مقاوم [یا مقاومت] مینامند فقط روی مسائل نظامی متمرکز نیست بلکه سیستمی است که شامل مسائل دیگر میشود... حزبالله که در سال 1978 تشکیل شد، صرفا حزبی دینی نیست. این حزب در 24 فوریه جشن سالروز مناسبتی را برگزار کرد [سالروز تاسیس حوزه الامام المنتظَر] که نشان میدهد این حزب تا چه حد گسترده عمل میکند...».
نیکلاس بلنفورد تحلیلگر مرکز مطالعاتی «شورای آتلانتیک» آمریکا، متخصص امور لبنان، از دیگر مهمانان این نشست به سابقه پیدایش حزب الله پرداخت و گفت که «عربستان امروز لبنان را از دریچه رقابت با ایران میبیند و ثبات یک سال گذشته [در لبنان] به این دلیل است که حزبالله دست بالا را به دست آورده است.
نیکلاس بلنفورد
بلنفورد با بیان اینکه حزبالله به دنبال قدرت برای خاطر قدرت نیست، «بلکه به دنبال محافظت از چیزی است که آن را آرمان مقاومت میداند»، افزود که حزب الله اکنون فقط یک نیروی صرف لبنانی نیست و نیرویی حاضر در سوریه، عراق و یمن تبدیل شده و ابزاری است برای اعمال قدرت ایران در منطقه.
این کارشناس با تصریح به اینکه «عربستان در به حاشیه راندن حزبالله [از عرصه لبنان] ناموفق بوده» اضافه کرد که «ایران برنده تحولات لبنان بوده است... اما بیشتر تمرکز ایران در لبنان بر حفظ توان و امنیت حزب الله متمرکز است... بازنده این نبرد طولانی عربستان است و سیاست ریاض در به حاشیهراندن حزب الله در لبنان ناموفق بوده است».
بلنفورد تأکید کرد که سیاست عربستان در تحت فشار گذاشتن سعد الحریری نخستوزیر لبنان برای استعفا اثر معکوس داد و به تظاهرات در خیابانهای لبنان [علیه عربستان] منجر شد. تصور عمومی این است که سهم حزب الله و متحدانش در انتخابات پارلمانی آینده افزایش میباید. این خطر وجود دارد که این امر موجب شود که لبنان بیش از پیش تحت سلطه ایران قرار بگیرد».
تحلیلگر مرکز مطالعاتی «شورای آتلانتیک» آمریکا در جمعبندی سخنانش قدرت گرفتن حزب الله را به سلطه بیشتر ایران بر لبنان تعبیر کرد و گفت، در صورتی که لبنان بیش از این تحت سلطه ایران قرار بگیرد، احتمال درگیری اسرائیل و آمریکا با لبنان را بیش از پیش افزایش خواهد داد.
در این جلسه سخنان دیگری به صورت پراکنده یا در پاسخ به سوال حضار مطرح شد که در ادامه میخوانید:
- «حضور حزبالله در جنگ سوریه، او را به قدرتی شبهنظامی تبدیل کرده که در عین حال، قدرت جنگ چریکی خود را نیز حفظ کرده است. حزب در خلال این جنگ، تجربه جنگی و لجستیک جدید و پیشرفته به دست آورد».
- حزبالله تاکتیکهای نظامی و سلاحهای استفادهشدهاش در جنگ با اسرائیل را بهینه کرد. حزبالله از جنگی با تلفات انسانی بالا در ابتدای کار، توانست به توازن وحشت متقابل برسد وقتی که توانست آتش خود را به شمال اسرائیل برساند.
- حزب الله اشکال مختلفی از اقدامات نظامی را به نمایش گذاشته است؛ جنگ چریکی، جنگ کلاسیک، عملیات ربایش [دشمن اسرائیلی]، انفجار انتحاری [شهادتطلبانه]... .
- فعالیت مالی حزب سه نوع است؛ افرادی که عضو حزب الله نیستند و پراکنده زندگی میکنند. اینها برای خانواده خود پول میفرستند و آنها بخشی از این پول را به حزب الله میرسانند.، نوع دوم، افراد مرتبط با حزب الله هستند که فعالیت تجاری قانونی و غیرقانونی به سود حزب الله دارند. نوع سوم، افرادی که عضو حزب الله نیستند اما در فعالیت مالی... نقش دارند و به حزب الله کمک میکنند.
- حزبالله نقاط ضعفی دارد. کاملا بر ایران تکیه دارد و آنچه در ایران اتفاق میافتد بر آینده حزب الله تأثیر میگذارد...
- قدرت حزب الله در دو بخش نظامی و اجتماعی است. اگر بُعد نظامی از حزب الله جدا شود و اگر حکومت [لبنان] نقش خود در حوزه اجتماعی را در بخش شیعهنشین به طور مؤثر انجام بدهد، نقاط قوت حزب به نقاط ضعف تبدیل میشود.
- جنگ در سوریه حزب الله را تغییر داد. رفتنش به سوریه آن را تحت فرمان قاسم سلیمانی قرار داد و اکنون او [سردار] رهبر عملی حزب الله است.
- حزب الله در تبدیل شدن خودش به بازیگری منطقهای توانمندی نظامی بسیاری کسب کرد اما در مقابل بسیاری از نیروهای ویژه خود را ار دست داد...
- گذشته از فعالیت حزب الله در کانونهای تنش در منطقه، حزبالله تمایلی به آغاز جنگ در لبنان ندارد.
- هرگونه تعاملی با حزبالله نباید بر نقش داخلی یا منطقهای آن متمرکز شود، بلکه باید بر هر دو متمرکز شود و باید دیدگاه ایران در منطقه نیز مورد توجه قرار گیرد.
- حزب الله در کسب دستاوردهایی در دو سطح داخلی و منطقهای از سال 2012 موفق بوده است. مخالفان داخلی و منطقهای حزب ضعیف شدهاند و محتمل است که حزب، دستاوردهای خود را حفظ کند.
- در سالهای اخیر جنبشهایی سنی و گروههای تروریستی بروز کردهاند که حزبالله را هدف گرفتهاند و احتمال زیاد خطر این گروهها علیه حزب باقی میماند.
- احتمال نمیرود که وضع سیاسی لبنان در پی انتخابات پارلمانی ماه می تغییر کند. شاید انتخابات به تشکیل دولت وحدت ملی منجر شود اما حزب الله بازیگر مهم در تصمیمسازی لبنان باقی میماند.
- به نظر میرسد اسرائیل همچنان برتری کافی نظامی را دارد به طوری که میتواند در هر رویارویی نظامی آینده با حزب الله و به طوری کلی با محور ایرانی، کاملا بر آسمان مسلط بماند.
- جنگ احتمالی گازی و نفتی بین لبنان و اسرائیل و همچنین مسأله ساخت دیوار اسرائیلی در مرز لبنان، از مشروعیت سلاح حزب الله دفاع میکند بخصوص اینکه حکومت لبنان به طور ضمنی نقش حزبالله در این درگیری را پذیرفته است.
- اگر سلاحی میان سوریه و اسرائیل حاصل شود، این، به خلع سلاح حزب الله منجر میشود. اما این مسئله [صلح سوریه و اسرائیل] در چشمانداز نزدیک و میانمدت نامحتمل است.
- حزبالله از طریق حضور در روند سیاسی لبنان، مشروعیت سیاسی به دست میآورد. همچنانکه در جنگهای خارجی حضور دارد و تلاش میکند به بهانه این که با تروریسم تکفیری مبارزه میکند، مشروعیت [بینالمللی] کسب کند.
- در این جلسه ادعا شد که «حزب الله سازمانی تروریستی است که دنیا را برای مقابله جدی با آن به سویش سوق ندادهاند. آنچه امروز مهم است، وجود راهبردی عربی و بلندمدت برای مقابله با حزب است. لبنان به بستری عربی نیاز دارد نه مواضعی برآمده از واکنش».