به گزارش باشگاه در و پنجره و نما
فریدون مجلسی در سرمقاله ای در روزنامه شرق، نوشته است: سازوکاری که احتمالا در تلاش است مبادلات بدون آنکه رابطه خریدار و فروشنده علنی باشد، صورت گیرد و منافع شرکتهای اروپایی در تجارت با ایران از سوی آمریکا به مخاطره نیفتد.
محافل دیپلماتیک ایرانی نیز در دشوارترین شرایطی که خودشان نقشی در پدیدآمدن آن نداشتهاند، وظیفه خود میدانند بههرحال به این بیانیهها نیمنگاهی داشته باشند تا شاید گوشهای از منافع ملی محفوظ بماند و معاملات و زندگی اقتصادی کشور ادامه یابد.اما باید در نظر داشت از طرف دیگر تیم مقابل ایران شامل آمریکا و اسرائیل، عربستان و متحدان منطقهای آنان یا «تیم B» به قول ظریف، وزیر خارجه، عملا جنگ با جمهوری اسلامی را از زاویه اقتصادی آغاز کردهاند. هدف اعلامشده آمریکا بهطوریکه بارها رسانهای هم شده، براندازی نظام جمهوری اسلامی نیست؛ بلکه تضعیف آن است که شاید نتواند خطری برای بقای رژیم تلآویو محسوب شود.
درگیرکردن طرف متخاصم در ستیزهای فرسایشی و ازمیانبردن و خنثیکردن منابع مالی او استراتژی شناختهشدهای است که آمریکا با درگیرکردن شوروی در مقام حامی مالی و تدارکاتی جنگ ویتنام و سپس بهچالشکشاندن شوروی در جنگ افغانستان توانست با تضعیف بنیه مالی شوروی دنبال کند. ترامپ در سالهای گذشته بارها به طور علنی اعلام کرده باید دلارهای انباشته نفتی در خاورمیانه را از چنگ صاحبان آن دربیاورد. ازاینرو نمیتوان به اعتبار بیانیههای سخنگوی خانم موگرینی و وزارت خارجه فرانسه دلخوش بود و انتظار داشت که بهسادگی بگذارند ایران با بهرهمندی از سازوکار مالی اتحادیه اروپا جنگ اقتصادی آمریکا را بهسادگی خنثی کند.
شرکتهای بزرگ اروپایی ملاحظات قبلی را خواهند داشت؛ اما میتوان از اروپا خواست تضمین کند شرکتهای کوچکی که با آمریکا طرف معاملات نیستند، از این فرصت استفاده کنند.در هفته گذشته مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا و برایان هوک، رئیس گروه ویژه اقدام علیه ایران، صریحا اعلام کردند هدفشان تغییر نظام در ایران نیست؛ بلکه تضعیف و بیاثرسازی آن است؛ گرچه از تهدید در صورت اقدام علیه نیروهای آمریکایی نیز خودداری نکردند.
به عبارت دیگر معاملات محدود ایران را در بهرهمندی از این سازوکار یا فروشهای نفت ارزان در دریا تحمل خواهد کرد. دراینمیان کشورهای نفتی عربی اعلام آمادگی کردند که کاهش عرضه نفت ایران را جبران کنند. پس سوی دیگری که ایران باید برای گذر از شرایط، متوجه آن باشد، برخی کشورهای عربی منطقه هستند. واکنش عربستان و امارات به تمدیدنشدن معافیت واردکنندگان نفت ایران، موجب پاسخ رئیسجمهور ایران شد.
روحانی کشورهای عربی مذکور را بهشدت محکوم کرد و اقدام آنان را که «موجودیتشان مدیون ایران است» ناسپاسی دانست. دراینباره باید توجه داشت اصولا همین کشورهای عربی بودند که از دوران ملک عبدالله مشوق آمریکا به آغاز جنگ با ایران و «کوبیدن سر مار به سنگ» بودند. شیخنشینهایی که توسعه، نوسازی و مدرنسازی جوامع خود را در پناه کنارکشیدن از ادعاها و درگیریهای پرهزینه 70ساله در مقابل اسرائیل و عافیتطلبی سودجویانه و تبدیل مسئله عرب-اسرائیل به مسئله ایران-اسرائیل یافتهاند، درواقع مدعیان و طرفهای اصلی ایران در این جو خصومتآمیز، دلگرم به حمایت آمریکا در صورت برخورد نظامی هستند. درحالیکه این کشورهای عافیتطلب حتما میدانند در صورت ستیزهگری نمیتوانند از پاسخ شدید ایران مصون بمانند. این آمریکاست که از آسیبدیدن دو طرف به یک اندازه سود خواهد برد و به هدف اصلی خود یعنی خالیکردن منطقه از دلارهای نفتی - که میتواند موجب قدرت صنعتی و اقتصادی و دفاعی این کشورها شود- نزدیکتر میشود؛ چنانکه درگیریهای فرسایشی در سوریه، عراق و یمن برایشان نتیجهبخش بوده است.
در شرایط فعلی، جلوگیری از ورود اعضای اوپک به تولید بیش از سهمیه تعیینشده، امری بااهمیت است و این نیاز به حل برخی مسائل گذشته دارد.
باید مراقب بود در ایران، راهکارهایی که نظیر آن در حمله به سفارت عربستان دیده شد، جای دیپلماسی و رفتارهای عقلایی برای حل مسئله با اعراب را نگیرد.
اینها همسایگان ایراناند و نمیتوان از این جغرافیا خلاص شد. باید تنشهای منطقهای، رقابتهای سیاسی و جنگهای نیابتی را به شکلی پایان داد که هیچ طرفی احساس شکست نکند و این جز از مسیر مذاکره و توجه به دغدغههای یکدیگر نمیگذرد.
*منبع: روزنامه شرق،1398،2،8
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131