به گزارش باشگاه در و پنجره و نما
به گزارش پایگاه خبری تیترنیوز، مصطفى السعید در الاهرام چاپ قاهره نوشت: احتمال جنگ بین ایران و ایالات متحده کاهش یافته، اما بحران همچنان برقرار است. نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه و پایگاههای آمریکایی در منطقه در آماده باش هستند. این علاوه بر عقب نشینی کارمندان سفارت آمریکا در بغداد است. واشنگتن اصرار دارد که محاصره اقتصادی را به بالاترین سطح برساند و همین مساله در هر لحظه می تواند باعث وقوع مقابله نظامی نیز شود.
در ادامه این مطلب آمده است: در این شرایط، خوش بینی در مورد در نگرفتن جنگ، غیر صحیح نیست، هر چند که دولت ترامپ تلاش می کند خطوط ارتباط مستقیم با مسئولان ایرانی را باز کنند؛ مساله ای که می تواند دیدار ناگهانی بین ترامپ و رئیس جمهور سوئیس را توجیه کند.
افق مذاکره تیره و تار و مسدود به نظر می رسد و خبری از آن نیست، چرا که واشنگتن شدیدترین فشارهای اقتصادی را اعمال کرده است. آیا ممکن است با این اوضاع درخواست ترامپ در مورد انجام مذاکره مستقیم محقق شود؟ ایران مذاکره را نمی پذیرد و هر یک از طرفین برای مذاکره شروطی دارند. گزینه جنگ به نظر عاقلانه نمی آید؛ چرا که می تواند منجر به ویرانی زیادی شود که تا کنون تاریخ منطقه به خود ندیده است. قطعا دولتهای زیادی درگیر این جنگ می شوند که در راس آنها اسرائیل قرار دارد و واشنگتن را برای عملیات نظامی علیه ایران تشویق می کند. اما در حال حاضر، در اوج بحران، صدای اسرائیل کمتر شنیده می شود و نتانیاهو به پیگیری ماجرا از دور، اکتفا کرده است و طوری رفتار می کند که گویا این مساله برایش اهمیتی ندارد.
ظاهرا ایالات متحده هنوز آماده یک مقابله گسترده با ایران نیست؛ بویژه آنکه در این باره اختلافات داخلی در کاخ سفید وجود دارد؛ از این رو، تصمیم آمریکا این است که تلاش ها برای مذاکره را افزایش دهد.
پمپئو اخیرا به بروکسل رفت و با وزرای خارجه دولتهای اروپایی دیدار کرد که در ضمن این دیدارها، اروپایی ها مخالف خود با گزینه جنگ را ابراز کردند، تا در ادامه، وزیر خارجه آمریکا به روسیه برود؛ که مسکو نیز موضع قاطعانه خود در مورد مخالفت با جنگ را ابراز نموده و واشنگتن را مسئول تنش ایجاد شده در منطقه دانست.
در واقع، بحران اخیر حقایق مهمی را آشکار کرد. شاید مهمترین واقعیت این باشد که آمریکا ضامن امنیت نیست و دولت ترامپ تصورات واضح و منسجمی در مورد امنیت منطقه ندارد و نمی تواند گزینه جنگ را تحمل کند. محاصره اقتصادی سطح تنش را به سطح خطرات ورود به جنگ سوق داده است و تنها یک ارزیابی و اشتباه کوچک از سوی هر یک از دو طرف کافی است تا جنگ بزرگی به وقوع پیوندد.
تنش ها در منطقه همچنان باقی است و هیچ اراده ای برای ایجاد راه حل سیاسی دیده نمی شود؛ به همین جهت است که دولتهای منطقه باید محاسبات خود را تغییر دهند تا بتوانند خطرات جنگ احتمالی را مهار کنند.