به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، از زمانی که گرجستان و صربستان رژیم لغو روادید با ایران را اجرا کردند، سفرهای بدون بازگشت ایرانیان به این دو کشور تبدیل به چالشی نگرانکننده برای مسوولان دو کشور شده است. گرجستان تا حدودی مقصد سرمایهگذاری در حوزه زمین و ملک شده است، اما صربستان به خصوص بعد از برقراری پرواز مستقیم از تهران به بلگراد، برای ایرانیان تبدیل به معبری برای ورود به اروپا شد. آخرین آمارها از اسکان ١٠ هزار ایرانی در گرجستان و سرگردانی ٦ هزار ایرانی در صربستان خبر میدهند. وزارت کشور صربستان اسفند ماه سال گذشته اعلام کرد: «بیش از ۶ هزار شهروند ایرانی در طول ۵ ماه گذشته و همزمان با فراهم کردن تسهیلات صدور ویزا، به عنوان توریست وارد این کشور شدهاند و برخی آنها از بازگشت به کشور خودشان خودداری میکنند و از دولت صربستان تقاضای پناهندگی میکنند.» مشکلاتی که در پی لغو روادید با این دو کشور ایجاد شده است این زمزمهها را قوت میبخشد که مقامات این دو کشور تصمیم به برقراری دوباره محدودیت ویزا برای این دو کشور بگیرند.
سرمایهگذاری و منافع مشترک
در چند سال اخیر علاوه بر موضوع لغو روادید، عوامل دیگری باعث شدهاند این دو کشور مقاصد پر طرفداری برای ایرانیان شوند. کارشناسان پاسخهای مختلفی برای این پرسش که چرا کشور کوچکی مثل گرجستان به یکباره تبدیل به اصلیترین مقصد گردشگری ایرانیان میشود، ارایه میکنند، «علیاصغر شالبافیان»، کارشناس گردشگری در پاسخ به این سوال میگوید: «گرجستان قوانین و آیین نامههای حوزه گردشگری خارجی را تسهیل کرد و همین موضوع برای سرمایهگذاران جذابیتهایی ایجاد کرد. البته در کنار این موضوع، بخشی از کسانی که قدرت جهت دهی به بازار سفر را دارند (مثل تور اپراتورها و مدیران آژانسها و فعالان حوزه گردشگری) در حوزههای مختلف در گرجستان سرمایهگذاری کردند، به همین دلیل در پکیج تورهای خارجی که طراحی میکنند منافع خود را هم در نظر میگیرند.» یکی از سرمایهگذارانی که تجربه هشت سال فعالیت در گرجستان داشته هم معتقد است: «گرجستان نظامی را طراحی کرده که هر روز به سمت استواری و پایداری پیش میرود. همین ثبات باعث شده شرایط کار و تجارت در این کشور هر روز بهتر شود. وقتی آمارهای سازمان ملل را در مورد این کشور رصد میکنیم میبینیم که رتبههای بسیار خوب و بالایی در جهان کسب کرده است. این نکات باعث شده که نه تنها ایرانیها بلکه شهروندان کشورهای دیگر هم تمایل داشته باشند در این کشور سرمایهگذاری کنند. مهمتر از همه اینکه فساد اداری در این کشور بسیار پایین است و در مقایسه با بسیاری کشورها از نظر شاخصهای سلامت اداری شرایط مطلوبی دارد.»
فقط ایرانیها نیستند که تمایل به مهاجرت و سرمایهگذاری در گرجستان را دارند، بسیاری از شهروندان کشورهای عربی و چین و خاوردور هم جزو مهاجران این کشور هستند. به نوعی میشود گفت گرجستان در حال حاضر شرایط ٣٠ سال پیش دوبی را دارد، البته کارشناسان معتقدند این کشور در آینده شرایط مناسبتری از دوبی خواهد داشت. به دلیل اینکه قوانین با ثباتتری در مقایسه با قوانین امارات دارد.
سال ٢٠٠٠ دولت گرجستان به این نتیجه رسید که با رونق گردشگری میتواند اقتصاد کشورش را که پس از جدایی از شوروی سابق و بروز جنگهای داخلی، آسیبپذیر شده بود، احیا کند. امروز هم این کشور پس از ١٨ سال توانسته در زمینه توسعه زیرساختهای گردشگری موفق ظاهر شود و آنقدر در حوزه سیاست و اقتصاد پیشرفت داشته باشد که به عنوان نخستین کشور از کشورهایی که از شوروی منفک شدند، به عضویت اتحادیه اروپا دربیاید (گرجستان در سال ٢٠١٥ به پیمان شنگن پیوست و در حال حاضر عضو ناظر اتحادیه اروپا است) بسیاری معتقدند عضویت گرجستان در اتحادیه اروپا یکی از اصلیترین انگیزههای ایرانیان برای مهاجرت به این کشور است. اما در بسیاری موارد این هجرت همراه با شناخت دقیق و آگاهی نیست. بسیاری از کارشناسان معتقدند شرایط بیثبات اجتماعی و اقتصادی ایران باعث شده تا افرادی که امکان مهاجرت به کشورهای اروپایی و امریکایی را ندارند، همسایه شمالی ایران را به عنوان مقصد مهاجرت انتخاب کنند. مهاجران ایرانی گرجستان بیشتر در امر خرید و فروش و دلالی املاک و تورگردانی مشغول به کار میشوند، بسیاری هم مدتها سرگردان میمانند تا بتوانند سرمایه لازم برای خرید یک ملک در این کشور را به دست بیاورند و مشاغل دیگری را برای کسب این سرمایه انتخاب میکنند. به نظر میرسد موج مهاجرت و سفر به سمت گرجستان یک تندباد موقت باشد و با برقرار شدن محدودیت ویزا برای ایرانیان فروکش کند.
هجرت به سراب
موضوعی که امروز مطرح است نه تنها سفر به این کشور، که انتخاب آن به عنوان مقصد مهاجرت و سرمایهگذاری است. زمین در گرجستان ارزان است و قوانین مالکیت چندان سختگیرانه نیست. تا چند سال پیش مهاجران و سرمایهگذاران ایرانی حتی اجازه خرید و فروش زمینهای کشاورزی در این کشور را هم داشتند. گرجستان نظام بیمه مناسبی دارد و به گفته کارشناسان زیربناهای مناسبی که دولت گرجستان ایجاد کرده است، باعث جذب سرمایهگذاران به سمت این کشور شده است. ایرانیان هم در شرایط فعلی به دلیل بیثباتی اقتصاد ایران ترجیح میدهند در این کشور سرمایهگذاری کنند. اما از طرفی گرجستان از نظر مالی بازار بسیار محدودی دارد و تضمینی در کسب درآمد چشمگیر برای کسانی که در آن سرمایهگذاری میکنند، وجود ندارد. اینها همه در حالی است که تنها تصویری که مهاجران از این کشور دارند، تصویری است که شرکتها و سایتهای مختلفی که در زمینه مهاجرت فعالیت میکنند، به آنها میدهند و همین ناآگاهی از مقصد باعث بروز مشکلاتی برای مهاجران میشود، مشکلاتی که متولی خاصی برای رسیدگی آنها وجود ندارد. کارشناسان وزارت امور خارجه در این رابطه میگویند: «مهاجرت مربوط به حاکمیتهاست. حقوق مهاجران بعضا در موارد خاص که کشورها دچار بحران یا جنگ شوند، از طریق مراجع بینالمللی قابل پیگیری است. اما کسانی که خودشان به هر دلیلی مهاجرت میکنند، هیچگونه تضمینی برایشان وجود ندارد که دچار مشکل نشوند. برای رفع مشکلاتی هم که برایشان ایجاد میشود باید از طریق مراجع آن کشور اقدام کنند.»
یک مقام وزارت امور خارجه که نمیخواهد نام او در گزارش قید شود میگوید: «ما کشور مهاجرفرستی نیستیم، به همین دلیل مسوولیتی متوجه نهادهای داخل کشور نیست. در حال حاضر جمهوری اسلامی هیچگونه تعهدی برای فرستادن مهاجرین به خارج از کشور ندارد، مگر در موارد خاص که قوانین متقابل و قراردادهای متقابل بین کشورها برای اعزام متخصصین یا کارگرهای فنی و حرفهای به خارج از کشور وجود داشته باشد. از سوی دیگر اگر مقصود از مهاجرت اقامت دایم و کسب تابعیت کشور دیگر باشد، قوانین تابعیتی ما بدون ترک تابعیت کشور ایران اجازه کسب تابعیت کشور دیگری را نمیدهند، کسی که قصد دارد تابعیت کشور دیگری را کسب کند باید تابعیت ایران را ترک کند. این موضوع قوانین سختگیرانهای هم دارد، یک امر تشویقی نیست که هر کسی مهاجرت کند دولت از او حمایت کند.»
«توصیه میکنم حتما قبل از تصمیم به مهاجرت مدتی اینجا زندگی کنید»؛ «میلاد» مدتی است به گرجستان مهاجرت کرده، میگوید بسیاری از کسانی که این کشور را به عنوان مقصد انتخاب میکنند شناختی از آن ندارند و بعد از انتقال سرمایه شان با مشکلاتی روبهرو میشوند، همین است که تمام تلاشش را به کار بسته تا تجربهاش را در اختیار دیگران بگذارد، میگوید: «بیشتر شرکتهایی که تبلیغ مهاجرت میکنند، قصد اخاذی دارند، اما حجم تبلیغاتشان به حدی است و شکل تبلیغاتشان به گونهای است که مردم به آنها اعتماد میکنند.» سایتها میگویند در گرجستان با خرید یک ملک به ارزش ٣٥ هزار دلار امریکا، اقامت این کشور را اخذ کنید و پس از ٦ سال شهروند دایم این کشور شوید. سایتها میگویند در حال حاضر گرجستان عضو ناظر اتحادیه اروپاست و اگر تبدیل به عضو ثابت این اتحادیه شود، ارزش ملکی که خریداری کردهاید، حداقل سه برابر خواهد شد. اما آنها که در این کشور سرمایهگذاری کردهاند یا به آن سفر کردهاند، نظر دیگری دارند و قاطعانه میگویند تبلیغات اینترنتی آدمها را به سوی یک سراب هدایت میکنند؛ سرابی که هر روز بر تعداد طرفدارانش افزوده میشود. بسیاری از کسانی که از نزدیک شاهد شرایط ایرانیها در کشورهایی مثل گرجستان بودهاند معتقدند نه تنها با مهاجرت ایرانیها ارز و سرمایه از کشور خارج میشود که شأن و جایگاه بینالمللی شهروندان ایرانی هم با برخوردهایی که با آنها میشود، زیر سوال میرود. سرمایهای که کشور ٤ و نیم میلیون نفری گرجستان در اختیار دارد، کشاورزی و صنعت توریسم است که به خوبی توانسته آن را مدیریت کند و از همین طریق زمینه را برای جذب سرمایههای (انسانی و مالی) خارجی فراهم کند. امروز سرمایهگذاران ایرانی در گرجستان در حال تکرار تجربهای هستند که سالها پیش در دوبی داشتند.
نگاه ما به مهاجرت، علمی نیست
امر مهاجرت در جامعه ما به خصوص از سوی مسوولان به شکل علمی مورد بررسی قرار نمیگیرد. همواره با عینک بدبینی به مقوله مهاجرت نگاه میشود. در صورتی که مهاجرت نشانهای از آزادی انسان است، انسان آزاد طبق قانون اساسی کشورمان میتواند هر کجا که تمایل داشت زندگی کند، به شرطی که قوانین عمومی و اخلاق را زیر پا نگذارد. برای بررسی علل مهاجرت، ابتدا باید عینک بدبینی نسبت به این پدیده را از چشممان برداریم. «مهاجر» یک انسان کجرو نیست و مهاجرت هم یک عمل منفی نیست. مهاجرت یک تصمیم بزرگ در زندگی هر شخص است. معمولا مهاجران افراد بلندپرواز و خواهان آینده بهتری هستند و معمولا هم موفق میشوند (البته این موضوع قطعیت ندارد و شامل استثنا میشود) افرادی هم که در شرایط فعلی انگیزهای برای مهاجرت پیدا میکنند، کار نامطلوبی انجام نمیدهند.
در مورد افزایش موج مهاجرت به کشورهایی مثل گرجستان و صربستان، به نظر میرسد این موج با دوام نخواهد بود و به احتمال بسیار زیاد به صورت مقطعی موجی ایجاد شده و از بین خواهد رفت. باید دید کسانی که به گرجستان مهاجرت میکنند، انگیزه شان این است که سرمایه شان کاهش پیدا نکند یا به دلایل دیگر این کشور را برای زندگی انتخاب میکنند. باید این موضوع به صورت شفاف مشخص شود.
بطور کلی متغیرها و عوامل متعددی در مهاجرت افراد دخیل هستند، یکی از این متغیرها فاصله جغرافیایی بین مبدا و مقصد است. در مورد گرجستان هم میبینیم که فاصله بین ایران و گرجستان کم است. اگر شرایط موجود در گرجستان در یک موقعیت جغرافیایی دیگر وجود داشت، افراد دیرتر و با تامل تصمیم میگرفتند که به این کشور مهاجرت کنند. فاصله بین ایران و گرجستان کم است و افراد میتوانند خیلی زود به وطن خود بازگردند. بعد از فاصله جغرافیایی، عوامل دیگر میتواند فاکتورهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی باشد.
در این مقطع به این دلیل معتقدم این موج دوام نخواهد داشت که تنها عامل اقتصادی در این موج نقش دارد. عوامل دیگر یا نقشی در ایجاد این موج ندارند و اگر هم داشته باشند تاثیری بسیار ضعیف دارند. در شرایط فعلی فرد احساس میکند ارزش پول ایران هر روز در حال کاهش است و فکر میکند اگر سرمایهاش را در جایی مثل گرجستان تبدیل به زمین و خانه کند، سرمایهاش کاهش پیدا نخواهد کرد. بنابراین میشود گفت دلیل اصلی تصمیم به مهاجرت، اقتصادی است. اما ممکن است فرد یک تصمیم اجتماعی بگیرد و به همراه خانواده مهاجرت کند. یا تصمیم فرهنگی، که در این حالت فرد این موضوع را بررسی میکند که آیا میتواند از ایران و فرهنگ آن دل بکند یا خیر. در صورتی که ما فقط یا جنبههای اقتصادی مهاجرت را در نظر میگیریم، یا از آنجا که جامعه سیاستزدهای داریم، فقط ابعاد سیاسی این پدیده را میبینیم، اما این را هم باید بدانیم که تمام زندگی سیاسی نیست. ما بعد فرهنگی مهاجرت را بسیار دستکم گرفتهایم. ما مسائل را یا سیاسی میبینیم یا اقتصادی.
وقتی فردی از وطن خود به کشور دیگری مهاجرت میکند، یک چیزهایی را از دست میدهد و در مقابل یک چیزهایی را به دست میآورد. گاهی اوقات هم ممکن است مهاجر پیش خود فکر کند که اگر مهاجرت کند چه مزیت اجتماعی را از دست میدهد، اگر ببیند با مهاجرت یک مزیت اجتماعی بزرگ را از دست میدهد شاید در مهاجرت کردن تعلل کند. در مورد مهاجرت به گرجستان و صربستان شاهدیم که اغلب افراد آگاهی چندانی از مقصد مهاجرت خود ندارند، اینکه فرد در مورد مقصد مهاجرتش آگاهی ندارد، پس این معادله برای او ٥٠ -٥٠ است، وقتی نمیداند چه چیزی به دست میآورد و چه چیزی از دست میدهد، در یک هوای گرگ و میش حرکت میکند، نمیداند که اصلا چیزی به دست میآورد یا نه، اما این را میداند که در مبدا چیزی را از دست نمیدهد. در عین حال که مهاجر یک انسان عاقل است بنابراین قبل از هر اقدامی این محاسبات را انجام میدهد و بعد تصمیم میگیرد. ممکن است در مواردی محاسباتش غلط باشد، اما اگر محاسبات اقتصادی او درست باشد تا حدی میتواند غلط بودن محاسبات اجتماعی را هم جبران کند. مهاجرت را باید به شکل یک مقوله چند بعدی در نظر بگیریم و مورد بررسی قرار دهیم. اما مساله اینجاست که به شکل علمی به مهاجرت نگاه نشده و بررسیهای علمی کافی در مورد مهاجرت صورت نگرفته است.