به گزارش باشگاه در و پنجره و نما
پس از آن برخی از اصولگرایان با تایید این فرمایشات گفتند کار موازی با دولت نباید انجام گیرد، اما هنوز هم برخی مدعی هستند که تنها دولت بانی بحرانهای پیش آمده است. برای بررسی این موضوع، «آرمان» با محسن غرویان استاد حوزه و دانشگاه گفتوگوی کوتاهی داشته است که میخوانید.**با توجه به بیانات مقام معظم رهبری که فرمودند از دولت باید حمایت شود، چرا هنوز برخی به سخن صریح و روشن ایشان گوش نمیدهند و همچنان با دولت مخالفت میکنند؟
عدهای تحت عنوان اصولگرا در ظاهر اعلام میکنند که از اندیشههای رهبری حمایت میکنند و خود را حامی ایشان میدانند، اما در عملکردشان اینگونه نیستند. حتی میتوان گفت این افراد فقط دنبال افکار و خواستههای خود هستند، اما نمیتوانند این را صراحتا اعلام کنند که با رهبری مخالفت دارند. جامعه شاهد این موضوع بود که رهبری حمایت خود را از دولت اعلام کرده و فرمودند که نباید دولت، نماینده قانونی کشور و ملت را تنها گذاشت، اما برخی هنوز نمیتوانند قبول کنند که جامعه در انتخابات 96 به آقای روحانی رأی داده است. قابل تاسف است که برخی به فرمایشات مقام معظم رهبری گوش نداده و حتی جایگاه خود را بالاتر از ایشان میدانند.
حتی برخی از آن افراد میگویند که رهبری بسیار مصلحتسنجی میکنند، اما مُرّ اسلام و مُرّ انقلاب موضوع دیگری است و انقلابیگری اقتضا میکند تا ما جلوتر از رهبر، به عنوان خطشکن حرکت کنیم. این صحبتها از سوی مخالفان دولت دیگر کهنه شده به آن جهت که با بیان این صحبتها از سوی برخی از آقایان و پس زدنشان از سوی ملت در انتخابات روبهرو شدند، اما آنها همچنان راه خودشان را ادامه میدهند. معنای اصولگرایی تغییر کرده و از جهت دیگر میتوان گفت اصولگرایی بیمعنا شده است، چرا که اصولگرایی به دست برخی افراد افراطی افتاده که اطلاعات و قرائتشان از اسلام ناقص و بیمحتوا شده است.
**آیا وضعیت کنونی حاصل از اتفاقات خارج از کشور است؟
در حال حاضر وضعیت کشورمان تحت تاثیر وضعیت جهانی و بینالمللی است. تمام مسائل اقتصادی و سیاسی کشور را در درون نمیتوان تجزیه و تحلیل کرد، چرا که تمام اتفاقاتی که در دنیا در حال رخ دادن است را نمیتوان بیتاثیر بر کشورمان دانست. به طور مثال دلار و قیمت طلا با توجه به مسائل بینالمللی تغییر میکنند و به همین ترتیب سیاست همینگونه است که اتفاقاتی که در دنیا میافتد روی تصمیمگیریهای سیاسی تاثیرگذار است.
**درباره تورم برخی میگویند این نوع تورمها به صورت ژن در تمام دولتها وجود داشته است.
مساله تورم یکی از معلولهای دنیای اقتصاد است. با توجه به صحبتهای رئیسجمهور در این خصوص باید گفت یکسری از مسائل اقتصادی به درون و نفسانیت تک تک افراد جامعه بازمیگردد چرا که فردی که پوشک بچه را احتکار میکند، حتما با مشکل اخلاقی روبهروست و دارای هیچ رحم و مروتی نیست که دست به این حرکت زده در نتیجه قیمت این کالا افزایش پیدا میکند. در صورت برطرف شدن مشکل اخلاقی در برخی از افراد وضعیت احتکار، گرانفروشی، کمبود اجناس و... کاسته میشود.
فضای روحی، روانی و اخلاقی جامعه در بحرانهای اقتصادی نقش اول را بازی میکند که این گونه موضوعات باید در جهات بینالملل و سیاسی کار شود و لازم به ذکر است که این گونه فراز و نشیبها در تمام دولتها وجود داشته است. موضوعی که برخی از آقایان از جمله افرادی که در جمنا فعال بودند مطرح کردند آن بود که در کنار دولت باید یک دولت در سایه وجود داشته باشد، تمام این موضوعات به معنای کارشکنی در برابر دولت است و حتی به معنای آن است که به فرمایشات رهبری هم گوش فرا نمیدهند و با سنگاندازی در مقابل دولت موانعی برایش ایجاد میکنند.
از نظر روحی، روانی و اخلاقی باید به جایی رسید تا همگی در کنار یکدیگر کینهها را دور ریخته و دشمنیها را کنار گذاشت. همانطور که رئیسجمهور گفتند الان زمان گلهگزاری، کینه و عداوت نیست باید در کنار یکدیگر کشور را به رشد و توسعه رساند.
**موضوع وحدت سیاسی که اخیرا آقای جهانگیری دوباره مطرح کردند تا چه اندازه میتواند راهحلی برای برونرفت از وضعیت کنونی جامعه باشد؟
هر چیزی در عالم اختیار و اراده انسان ممکن است. افراد باید اراده، اختیار و انتخاب کنند تا به یک نتیجه مطلوبی برسند. اصلاحطلبان و اصولگرایان باید مقداری در نگاه، اندیشه و تفکرشان تجدید نظر و راههای مشترک را انتخاب کنند.
وحدت همدلی و آشتی ملی یک مفهوم انسانی است و افرادی که نقش اساسی در صحنه سیاست و جامعه بازی میکنند باید با یکدیگر نشسته تا افکار و دلهایشان به یکدیگر نزدیک شود. بنابراین میتوان گفت که این موضوع شدنی است و محورهای آشتی ملی و تشکلها همان شخصیتهایی هستند که هرکدام از جهتی نقش کاریزماتیک و رهبری داشتند که اگر در کنار یکدیگر قرار گیرند میتوانند جامعه را به یک وحدتی نزدیک کنند.
**محدودیت برای آقای جهانگیری تا چه حد در ضعیف شدن دولت تاثیرگذار بوده است؟
آقای جهانگیری از نیروهای بسیار خوشفکر و فعالی هستند که نقش اساسی در دولت دارند، اما مسائل کشور را به یک یا چند نفر نمیتوان پیوند زد. باید اتفاقات بزرگتری در کشور رخ دهد و یک انسجام بیشتری میان نیروها به وجود بیاید تا کشور از بحران عبور کند. باید گفت که در رابطه با این موضوع که آقای جهانگیری از شخصیتهای بسیار تاثیرگذار در جناح اصلاحطلبان و اعتدالیون است کاملا موافق هستم. بنابراین باید از وجود آقای جهانگیری در دولت بیشتر استفاده شود.
آقای جهانگیری اشاره کردهاند که برای مسائل سیاسی و اقتصادی کشور باید راه حل سیاسی پیدا کرد به آن معنا که پیوند سیاست با اقتصاد راهحل این موضوع است و این موضوع کاملا درست است. بنابراین باید مقداری شفافتر و واضحتر آقای جهانگیری و دکتر روحانی در رابطه با این مسائل صحبت کنند تا انشاءا... راهحلهایی برای مواجهه با این مشکلات مشخص شود.
منبع: روزنامه آرمان؛ 1397،6،20
گروه اطلاع رسانی**2059**2002