به همین دلیل با دکتر محسن مهرعلیزاده یکی از کاندیداهای شهرداری تهران گفتوگو کردیم. دکتر مهرعلیزاده که در گذشته سوابق مدیریتی متعددی از جمله استانداری خراسان، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان تربیتبدنی را در سابقه مدیریتی خود دارد، برنامه مدیریتی خود را همچون دیگر کاندیداها برای به دست گرفتن مدیریت شهری به شورای پنجم ارائه خواهد کرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، وی در این باره عنوان میکند: «به صورت طبیعی در مسائلی مانند انتخاب شهردار تهران لابیهای سیاسی وجود دارد و نمیتوان منکر این قضیه شد. با این وجود شورای شهر باید تلاش کند انتخاب شهردار تهران تا آنجا که امکان دارد سیاسی نشود و بلکه بیشتر روی کارآمدی و توانمندی کاندیداها تاکید شود. در شرایط کنونی همه کاندیدای شهرداری تهران متعلق به جریان اصلاحات هستند و به همین دلیل اغلب لابیهای صورت گرفته در این زمینه درون جریانی است. با این وجود به نظر من لابی کردن در زمینه انتخاب شهردار تهران باید در چارچوب قواعد و اصول باشد و به همین دلیل نباید اجازه بدهیم از حد منطقی خود فراتر برود.» در ادامه متن این گفتوگو را از نظر میگذرانید.
لیست تنظیم شده اصلاحطلبان و ترکیب اعضای شورای شهر پنجم چه تأثیری در رویکرد کنونی شورای شهر برای انتخاب شهردار تهران دارد؟
در فضای سیاسی هر مسالهای که اتفاق میافتد دارای نقاط ضعف و قوت است و نمیتوان مدعی شد که بسته شدن لیست اصلاحطلبان هم بدون عیب و نقص بوده است. با این وجود این لیست مورد تأیید بزرگان جریان اصلاحات و شورای عالی سیاستگذاری قرار گرفته و به همین دلیل اصلاحطلبان خود را موظف میدانند که از این تصمیم پیروی کنند. به هر حال برخی از افراد پس از بسته شدن لیست نسبت به عدم حضور خود در این لیست انتقاد داشتند و از سوی دیگر برخی نسبت به حضور برخی چهرههای جدید در این لیست اظهار نگرانی میکردند. با این وجود ما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که هنگامی که یک تصمیم جمعی در جریان اصلاحات گرفته میشود و مورد تأیید بزرگان جریان اصلاحات قرار میگیرد برای همه لازم الاجرا خواهد بود و نباید اجازه داد اختلاف سلیقهها به کلیت کار آسیب بزند.
به نظر شما یکدست بودن شورای شهر از نظر سیاسی فرصت تلقی خواهد شد یا تهدید؟
یکدست بودن از جهاتی یک تهدید است ولی از جهت دیگر انسجام و هماهنگی را نشان میدهد. هرچه تضارب آرا و اختلاف سلیقهها در تصمیمگیریهای کلان بیشتر باشد فضا برای بهبود و پویایی بیشتر خواهد شد. این مسأله بهخصوص در مدیریت شهری که نیازمند تصمیمات جمعی است مصداق بیشتری پیدا میکند. هنگامی که دو یا چند نوع تفکر در یک جمع وجود داشته باشد براثر برخورد این تفکرات و توجه جدیتر به ریشههای مسأله، نتیجهای که از این تضارب آرا به وجود میآید مطلوبتر خواهد بود. با این وجود در انتخابات شورای شهر، مردم تهران به صورت کامل به جریان اصلاحات اعتماد کردند و این اعتماد میتواند یک فرصت بزرگ برای جریان اصلاحات در مدیریت شهری باشد. هنگامی که مردم به یک لیست انتخاباتی به صورت کامل اقبال نشان میدهند به منزله این است که احساس میکنند این جریان سیاسی میتواند مشکلات آنها را حل کند. در نتیجه جریان اصلاحات و اعضای شورای شهر پنجم باید تلاش کنند از فرصتی که مردم در اختیار آنها قرار دادهاند به بهترین نحو استفاده کنند.
شما از سازوکاری که شورای شهر پنجم برای انتخاب شهردار تهران در پیش گرفته رضایت دارید؟ به نظر شما این رویکرد منطقی و عقلایی است؟
به نظر من هر تصمیمی که به صورت جمعی گرفته شود قابل احترام است. در نتیجه من به سازوکاری که شورای شهر پنجم برای انتخاب شهردار تهران در نظر گرفته احترام میگذارم.
برخی از کارشناسان معتقدند لابیها برای انتخاب شهردار تهران در پشت پرده زیاد شده است و این مسأله ممکن است در انتخاب فرد اصلح برای شهرداری تهران تأثیر منفی بگذارد. به نظر شما لابیهای پشت پرده به چه میزان در انتخاب اعضای شورای شهر تأثیرخواهد گذاشت؟
به صورت طبیعی در مسائلی مانند انتخاب شهردار تهران لابیهای سیاسی وجود دارد و نمیتوان منکر این قضیه شد. با این وجود شورای شهر باید تلاش کند انتخاب شهردار تهران تا آنجا که امکان دارد سیاسی نشود، بلکه بیشتر بر کارآمدی و توانمندی کاندیداها تأکید شود. در شرایط کنونی همه کاندیداهای شهرداری تهران متعلق به جریان اصلاحات هستند و به همین دلیل اغلب لابیهای صورت گرفته در این زمینه درون جریانی است. با این وجود به نظر من لابی کردن در زمینه انتخاب شهردار تهران باید در چارچوب قواعد و اصول باشد و به همین دلیل نباید اجازه بدهیم از حد منطقی خود فراتر برود. شورای شهر و شهرداری تهران در آینده باید بتواند به مطالبات مردم پاسخ مناسب و مثبت بدهد و به همین دلیل تا زمانی که این اتفاقات در راستای برآورده کردن مطالبات مردم است جای نگرانی ندارد، اما اگر شکل دیگری به خود گرفت ممکن است چالش آفرین باشد. به نظر من شورای شهر پنجم رویکرد معقول و صحیحی برای انتخاب شهردار تهران در پیش گرفته و من با توجه به این رویکرد امیدوارم بهترین گزینه برای شهرداری تهران انتخاب شود.
آیا پس از اینکه هفت نفر نهایی شورای شهر برای تصدی شهرداری تهران مشخص شدند، دیداری نیز بین شما و این افراد صورت گرفته است؟
بله، در این زمینه گفتوگوهایی بین بنده و برخی از این دوستان صورت گرفته که در این گفتوگوها به همکاری و تبادل نظر در زمینه ارائه برنامه بهتر برای مدیریت شهر تهران تأکید شده است. بنده با کمک گرفتن از 200 استاد دانشگاه و کارشناس نخبه شهری یک برنامه جامع برای مدیریت شهرداری تهران تنظیم کردهام. این برنامه در بسیاری از جهات میتواند به مدیریت بهتر تهران در آینده کمک کند. به همین دلیل نیز اگر بنده شهردار تهران شوم براساس این برنامه عمل خواهم کرد و اگر فرد دیگری این مسئولیت را برعهده گرفت این برنامه را خدمت ایشان تقدیم میکنم و برای هرگونه همکاری و همفکری نیز اعلام آمادگی مینمایم. نکته مهم در زمینه انتخاب شهردار تهران این است که هر هفت نفری که کاندیدای این مسئولیت شدهاند در گذشته سابقه ممتاز و قابل توجهی در زمینه مدیریت کشور داشتهاند و همگی دارای کارآمدی و توانمندی لازم برای مدیریت شهر تهران هستند. با برخی از این دوستان گفتوگو و برای هرگونه همکاری اعلام آمادگی کردهام که ایشان نیز به صورت متقابل همین دیدگاه را نسبت به بنده داشتهاند. در نتیجه فضای انتخاب شهردار تهران بیش از آنکه رقابتی باشد بیشتر با محوریت تعامل و برنامهریزی پیش میرود که این مسأله میتواند نوید بخش روزهای خوبی برای مدیریت شهرداری تهران در آینده باشد. بدون شک شهردار تهران در آینده نماینده جریان اصلاحات برای پاسخگویی به مطالبات مردم تهران خواهد بود. به نظر من مدیریت شهر تهران در آینده نیاز به یک مدل و الگو دارد و به همین دلیل باید در این زمینه ضرورتهای لازم در نظر گرفته شود. اگر مدل و الگوی خاصی برای مدیریت شهر تهران وجود نداشته باشد ما در آینده با سردرگمی و ابهام مواجه خواهیم شد. در گذشته نیز برنامهریزیهای زیادی برای مدیریت شهر تهران صورت گرفت. با این وجود بسیاری از این برنامهها در مرحله اجرایی مورد توجه قرار نگرفت یا اینکه به صورت ناقص اجرا شد. دلیل اصلی این مسأله نیز این است که این برنامهریزیها از یک مدل و الگو پیروی نمیکرد. این در حالی است که مدل و الگو برای مدیریت شهر تهران نیز به یک گفتمان نیاز دارد که بتواند از نظر تئوری آن را تغذیه کند. به همین دلیل بنده در برنامهای که برای شهرداری تهران تنظیم کردهام در مرحله اول گفتمان را تشریح کرده و در مرحله بعد مدل و الگو را براساس گفتمان تعریف شده طراحی کرده و در نهایت نیز برنامهریزی صورت گرفته است.
گفتمان مورد نظر شما برای مدیریت شهر تهران گفتمان اصلاحات است؟
گفتمان مورد نظر ما گفتمان مدیریت شهری است که با توجه به گفتمان اصلاحات طراحی شده است. گفتمان اصلاحات یک گفتمان سیاسی است. با این وجود این گفتمان در زمینههای فرهنگی و اجتماعی نیز دارای دیدگاه است. به همین دلیل نیز گفتمان مورد نظر ما برای مدیریت شهر تهران مبتنی بر گفتمان اصلاحات است که در آن نقش بسیار مهمی برای انسان در زندگی شهری در نظر گرفته است. مهمترین ویژگیهای گفتمان اصلاحات در زمینه مدیریت شهری نیز قانونمداری، مشارکت اجتماعی، مدیریت کارآمد، شفافیت و پیگیری مطالبات مردم است.
در برخی از خبرها آمده بود بزرگان اصلاحات به صورت تلویحی عنوان کرده بودند که آقای مهرعلیزاده بهترین گزینه برای شهرداری تهران است. آیا در این زمینه با شما صحبت کردهاند و این مسأله صحت دارد؟
روال معمول بزرگان اصلاحات این است که در مصادیق وارد نمیشوند و ترجیح میدهند خرد جمعی در این زمینه تصمیمگیری کند. به نظر من رئیس دولت اصلاحات نسبت به همه گزینههای شهرداری تهران اظهار لطف دارند و همگی مورد تأیید ایشان است. با این وجود بنده برای حضور در شهرداری تهران خدمت ایشان رسیدم و با ایشان مشورت کردم.
در دهه گذشته شهرداری تهران به یک سکوی پرتاب برای رسیدن به ریاستجمهوری تبدیل شده است. آیا اصلاحطلبان نیز به شهرداری تهران به عنوان یک ظرفیت برای ریاستجمهوری سال1400 نگاه میکنند؟
هر دو جریان سیاسی کشور یعنی اصولگرا و اصلاحطلب از ظرفیتهای ممکن برای رسیدن به اهداف سیاسی خود استفاده میکنند و شهرداری تهران مانند بسیاری از نهادها و اهرمهای مدنی، میتواند یکی از این ظرفیتها باشد. با این وجود در شرایط کنونی مشکلات مردم و شهر تهران به اندازهای است که فردی که مسئولیت شهرداری تهران را برعهده میگیرد تنها باید به مشکلات مردم فکر کند و به دنبال اهداف جریانی و سیاسی و سکو قرار دادن این جایگاه نباشد. اصلاحطلبان با خدمت و حل کردن مشکلات مردم میتوانند اعتماد مردم را نسبت به خود در انتخابات ریاست جمهوری سال1400 بالا ببرند و زمینه پیروزی خود را مهیا کنند. با این وجود این مسأله که شهرداری باید به عنوان یک ظرفیت سیاسی در نظر گرفته شود صحیح نیست و اصلاحطلبان نیز به دنبال چنین رویکردی نیستند. اگر اصلاحطلبان موفق شوند در شورای شهر و شهرداری مطالبات مردم را پاسخ بدهند و مشکلات آنها را حل کنند به صورت طبیعی زمینههای پیروزی جریان خود در انتخابات بعدی را نیز فراهم کردهاند، اما اگر اتفاقی جز این رخ بدهد اعتماد مردم از بین میرود و این مساله میتواند بر آینده جریان اصلاحات تاثیر منفی بگذارد.
به نظر شما مهمترین مشکلات شهر تهران چیست و شما چه برنامهای برای حل مشکلات تهران دارید؟
بنده با کمک از نخبگان و اساتید دانشگاه یک برنامه مفصل برای مدیریت شهر تهران تدوین کردهام که در16 حوزه مختلف ارائه خواهد شد. مهمترین برنامههای من در آینده، شفافسازی، افزایش سطح مشارکت زنان در مدیریت شهری، فرصت دادن به جوانان، بهبود حمل و نقل شهری، کاهش آلودگی هوا، بهبود وضعیت اقتصاد شهری و جذب سرمایهگذاری در بخش خصوصی و کاهش میزان ترافیک در سطح شهر تهران خواهد بود. بنده برای همه این مسائل راه حل دارم و معتقدم با خردجمعی و تلاش بیشتر میتوان بسیاری از مشکلات شهر تهران را حل کرد. از سوی دیگر یکی از مهمترین چالشهای شهر تهران مسائل فرهنگی و اجتماعی است که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. نکته مهم دیگری که در برنامه بنده وجود دارد تأمین منابع مالی پایدار برای شهرداری تهران است. به نظر من اگر شهرداری قصد دارد در آینده موفق باشد و بتواند به مطالبات مردم پاسخ بدهد باید منابع مالی لازم را از بخش خصوصی تأمین کند و بتواند در این زمینه به یک نقطه مناسب و قابل قبول دست پیدا کند. مسأله مهم دیگری که باید مورد نظر شهردار آینده تهران قرار بگیرد ایجاد اشتغال و استفاده از جوانان در پستهای مدیریتی در سطح شهر تهران است. بنده دو برنامه مهم دیگر نیز برای شهرداری تهران در نظر گرفتهام. نخست اینکه در صورتی که بنده شهردار تهران شوم تلاش خواهم کرد با استفاده از نخبگان و ظرفیتهای شهر تهران این شهر را به یکی از مهمترین شهرهای تولیدکننده نرمافزار در سطح منطقه و همچنین در سطح بینالمللی تبدیل کنم. از سوی دیگر مسأله مهم مورد نظر من استفاده از ظرفیت شهر تهران برای برگزاری کنفرانسها و همایشهای علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بینالمللی است. به نظر من تهران از این پتانسیل برخوردار است که بسیاری از کنفرانسها و همایشهای مهم منطقهای و بینالمللی را برگزار کند و این شهر را به یکی از شهرهای مهم منطقه در زمینه تولید فکر و اندیشه تبدیل کند.
اگر قصد داشته باشید دوران مدیریت آقای قالیباف را در شهرداری تهران آسیب شناسی کنید به نظر شما مدیریت ایشان دارای چه نقاط ضعف و قوتی بوده است؟
بدون شک یکی از مهمترین مسائلی که در دوران شهرداری گذشته وجود داشت، عدم توجه به برنامهریزی در مسائل اجرایی بود. این در حالی است که در دوران شهرداری گذشته برنامهریزیهای گستردهای نیز صورت گرفته بود. با این وجود اغلب این برنامهریزیها در زمینه اجرا با مشکل مواجه شده و بهخوبی اجرایی نشدند. نکته مهم دیگر اینکه شهرداری در طول دوازده سال مدیریت آقای قالیباف ارتباط عمیق و دوطرفهای با کارشناسان و نخبگان نداشت و دیدگاههای کارشناسان را در اقدامات خود لحاظ نمیکرد. این در حالی است که مدیریت شهری بدون در نظر گرفتن خرد جمعی و استفاده از دیدگاههای کارشناسان امکانپذیر نیست و با مشکلات جدی مواجه خواهد شد. نکته بعدی اینکه شهرداری تهران در گذشته در زمینه جذب سرمایهگذاری در بخش خصوصی عملکرد موفقی نداشت و نتوانست منابع مالی لازم را برای پروژههای شهر تهران جذب کند.
آیا از سوی دولت با شما در زمینه حضور در کابینه صحبتی شده است؟
خیر، در این زمینه صحبتی با بنده نشده است.