حالا دیگر آن دو حوض بزرگ با آبنما وسط میدان ولیعصر را کسی به یاد نمیآورد. فقط عکسی از آن در کارتپستال سالهای دور در خاطره درختان پریشان ولیعصر مانده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند ، میدان ولیعصر مدتهاست زندگی زیرزمینی دارد. از همان سالهای ساختوساز پیش از تمامشدن کار کارگرهای شبانهروزی و افتتاح، تا امروز که بخشی از حیات میدان به زیرزمین هل داده شده. میدانی که شبیه هیچ میدانی نیست و حالا بعد از همه ساختوسازها، پیگیریها نشان میدهد که این اتفاق بدون مجوزهای لازم افتاده و پیوستهای مهم برای چنین ساختوسازی هرگز رنگ کمیسیون تخصصی ماده ٥ را ندیده است. با این وجود، سالهاست تلاشهایی برای زیرزمینیشدن دیگر میدانهای پایتخت انجام میشود و قرار است این بیماری مسری ابتدا به جان میدان هفتتیر و بعد سایر میدانها مانند ونک، صادقیه و... بیفتد. پروژهای که سالهاست در دستور کار شورای شهر و شهرداری تهران است. «موضوع زیرزمینیشدن میدانهای تهران از قدیم در شهرداری پیگیری میشده، حتی ماکت میدان هفتتیر هم در همین راستا ساخته شده است. چون ما در پایتخت با محدودیت زمین مواجهیم و باید از فضاهای زیرسطحی استفاده کرده و حیات شهری را زیر پایتخت به جریان بیندازیم.» اینها سخنان احمد دنیامالی، رئیس کمیسیون عمران شورای چهارم شهر تهران در گفتوگو با مهر است و البته اقبال شاکری، رئیس کمیته عمران شورای اسلامی شهر تهران هم در گفتوگویی به آن اشاره کرده و قرار بود به موجب آن در نقاط پرتردد شهر ازجمله زیر میادین پرتردد شهر، فضایی فراهم شود که شامل دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺳﻮاره زﯾﺮﺳﻄﺤﯽ، ﺑﺮﭼﯿﺪن ﭘﻞهای هواﯾﯽ، اﯾﺠﺎد ﮔﺬرﮔﺎهها و ﮐﺮﯾﺪورهای ﭘﯿﺎده در ﻧﻘﺎط ﭘﺮتراﮐﻢ، اﯾﺠﺎد ﭘﺎرﮐﯿﻨﮓ و توقفگاههای زﯾﺮزﻣﯿﻨﯽ در ﻣﮑﺎنهای ﻣﻨﺎﺳﺐ و اﺳﺘﻘﺮار ﺗﺎﺳﯿﺴﺎت و زﯾﺮﺳﺎﺧﺖهای شهری در زیر سطح شهر تهران باشد. موردی که در شورای شهر سوم مطرح شد، اما به خاطر مخالفت فرمانداری تهران مسکوت ماند.
پول در مقابل میدان
هیچ مغازهای باز نیست و در ورودی مغازهها را حفاظی سفید رنگ گرفته. «قیمت اجاره این مغازهها را که ما نمیدانیم. حتما باید گران باشد.» مامور مترو طبقه بالا را نشان میدهد که چند غرفه اجاره داده شده. غرفهها یکدست کنار هم قرار گرفتهاند و آنطور که یکی از فروشندگان غرفه میگوید روزی صدهزار تومان اجاره این غرفههاست. «فروش نداریم. رفتوآمد کم است. اگر میخواهید کار کنید فقط زیرگذر چهارراه ولیعصر.» زیرگذری که چهارسال قبل زندگی عابرانپیاده را از روی زمین به زیر برد و خیابان را برای خودروها باقی گذاشت و بعد هم پیادهها ماندند و سختی عبور و مرور.
اما وضع در میدان ولیعصر متفاوت است. چهار ماه قبل پروژهای افتتاح شد که از سال ٨٨ دورش پرده کشیده بودند. اول قرار بود در مدت ٣٢ماه افتتاح شود و تمام تمرکز هم بر روی مترو بود، اما بعد از مدتی این پروژه تغییر ماهیت داد و شهرداری تهران از ایجاد فقط بنای ورودی ایستگاه در مرکز میدان ولیعصر صرفنظر کرد و تصمیم گرفت مرکز میدان را به پلازا تبدیل کند، یعنی محل و معبری که در آن پیادهرو بر سوارهرو و خودرو غلبه دارد و در آن مراکز خرید و صندلیهایی برای استراحت موقت عابران ساخته میشود که هنوز و بعد از افتتاح هم مشخص نیست که آیا چنین اتفاقی خواهد افتاد یا این مکان تنها محل گذر خواهد بود. میدان دیگر میدان سابق نیست و دورتادور ورودی مغازهایی است که هیچکدام هنوز افتتاح نشدهاند. از این استوانه هفت طبقه که زمین را شکافته و به داخل نفوذ کرده، چند طبقهای به مترو اختصاص دارد و ماهیت سایر بخشها اقتصادی و تجاری است و حتی شنیدهها حاکی از فروش این فضاهاست، درحالیکه میادین شهر جزو مشاعات شهری است و فاقد پلاک ثبتی و امکان واگذاری مالکیت آن به بخش خصوصی وجود ندارد و مالکیت آن متعلق به عموم شهروندان است. «هنوز چیزی مشخص نیست، اما آنطور که شنیدهایم فضای میدانهای بزرگ پایتخت قرار است به فروش برسد و ماهیت کار تجاری خواهد بود و تا جایی که شنیدهام تمام میادین شهر مشمول این طرح هستند و اغلب میادین هم به اشخاص واگذار و در مقابل مبالغ هنگفتی دریافت شده.» حسین راغفر، اقتصاددان هم تایید کرده و میگوید: تغییر شکل میدان ولیعصر به آنچه امروز شاهدیم، بدون بررسی آثار اجتماعی این اتفاق است، حتی نمیدانیم این تغییر چه اثری بر ریسکهای محیطی و کالبدی شهر خواهد داشت و چه میزان ریسکهای حیات اجتماعی را به مخاطره میاندازد. «هیچ صحبتی درباره عوارض اجتماعی، محیطزیستی و سیاسی این واگذاریها نیست.»
از آسمان شهر دیگر چیزی باقی نمانده. هرچه بوده در قالب فروش تراکم و موارد دیگر فروخته شده است و حالا نوبت زیر زمین است. «از این فضا تنها بهعنوان منبع کسب درآمد استفاده میشود، حتی در مواردی دیده شده که فروش تراکم سیار است، یعنی پول گرفته شده تا هرجا که فرد میخواهد ساختوساز انجام دهد که این موارد واقعا اتفاق بدی برای شهر است.» بهگفته راغفر تمام این موارد با سند توسعه راهبردی شهر تهران که در سال١٣٨٥ تصویب شد و در آن افق سال ١٤٠٥ تصویر شده، مغایرت دارد و نقص سند است. نقص قانونی قوانین حاکم بر شهرداری است و همه اینها ریسکهای موجود در شهر تهران را افزایش میدهد. «شهر تهران در بین ٣٠٠شهر، پنجمین شهر به لحاظ ریسکپذیری است و سهم ریسک زلزله از سایر ریسکها بالاتر است و هیچکس پاسخگو نیست و دستگاههای نظارتی هم نظارتی ندارند.» هنوز معلوم نیست زندگی زیرزمینی میدانهای تهران چه ریسکهایی دارد، چون برای ساختوساز آن هیچکدام از پیوستهای فرهنگی- اجتماعی و ترافیکی تعریف نشده است.
بیمصوبه
محمدمهدی تندگویان، نایبرئیس کمیسیون شهرسازی و معماری دوره چهارم شورای شهر تهران در همان ابتدای گفتوگو میگوید: میدان ولیعصر و طرحی که برای سایر میدانها ریختهشده بدون وجود مصوبه است، چراکه طرح جامع میادین شهر که باید در شورا طبق طرحهای موضوعی مصوب میشد، هنوز مصوب نشده و در این صورت ساخت میدان ولیعصر بدون بررسی عملیاتی شده است. «در طرح جامع میادین شهر بخشی وجود دارد با نام ساماندهی میادین که بخشی از آن موضوع روگذر و زیرگذر و بخش دیگر هم جلوه و منظره و مدل دسترسی است. در این طرح همه چیز مهم است. المانهای داخل میدان، نورپردازی، مدل بهرهبرداری و... اما این طرح هنوز به شورا نیامده. کمیسیون شهرسازی بارها پیگیری کرده که این طرح باید سال گذشته میآمد که نیامد.»
به گفته تندگویان اتفاقی که افتاده این است که سازمان زیباسازی براساس طرحهای موضوعی که دارد، در مناطق مختلف طرحها را اجرا کرده که یکی از آنها پروژه میدان ولیعصر است. این گفته تندگویان درحالی است که عیسی علیزاده در گفتوگویی در سال٩٤ درخصوص ساماندهی میدانهای ونک، هفتتیر و ولیعصر، ساماندهی و زیرزمینیشدن میدان ونک، هفتتیر و ولیعصر را جزو کارهای مطالعاتی سازمان فنی و عمرانی دانسته و گفته سازمان زیباسازی هم در جلسات حضور داشته، اما مطالعات توسط سازمان فنی و عمران انجام شده و تاکید کرده زیرزمینیشدن میدان ولیعصر به سازمان زیباسازی ارتباطی پیدا نمیکند. باید تحقیقات جامعی انجام گیرد، اما هنوز مشخص نیست کدامیک از سازمانها این پروژه را انجام خواهند داد. موردی که تندگویان دلیلش را عدمهماهنگی سازمانها و نهادهای داخلی شهرداری میداند. «ابتدا باید طرح جامع مصوب میشد و بعد ابلاغ میکردیم تا درنهایت تکلیف اجرا مشخص و معلوم میشد کدام نهاد هماهنگی تغییر میادین را انجام دهد. در شهر اگر میدانی داریم که قرار است المانی در آن گذاشته شود، گفته شود چرا باید چنین المانی باشد و چگونه یا بحث فضای سبز و آبنما هم همین است. باید همه این موارد بررسی شود.»
اما پروژه میدان ولیعصر متفاوت است. این طرح علاوه بر داشتن مترو شامل بخشهایی است که برای ساخت آنها باید کمیسیون ماده ٥ نظر میداد. طرح ساختوساز به این کیمسیون میرفت و بعد از تصویب تکلیف ساختوساز میشد، چراکه طبق تبصره۴۵ قانون بودجه ۹۳، شهرداری نباید با طرحهای سرمایهای موافقت کند، جز در شرایطی که 6 پیوست توجیه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سلامت، زیست محیطی و پدافند غیرعامل را داشته باشند. نکته دیگر این است که موضوع ساماندهی میادین تنها به خود میدان محدود نمیشود، بلکه محدوده میدان را نیز دربرمیگیرد و مشکل کار از نظر تندگویان همین پیوستهاست که جای خالیشان در ساخت میدان ولیعصر دیده میشود. «تاکنون هیچ پیوستی در شورا ندیدهایم. این کار وظیفه کمیسیون ماده ٥ است و شورا جایگاهی در مواجهه با آن ندارد و مشکلمان هم همین است. کمیسیون ماده ٥ زیرمجموعه شهرداری و شورا نیست. وزارت مسکن و شهرسازی باید پاسخگو باشند. آنها باید شاکله کمیسیون ٥ را تغییر بدهند و اگر طرحی فاقد پیوست است، تصویب نشود. شورا نظارت خاصی ندارد و نمایندگان شورا در این کیمسیون اگر حاضر هم شوند، حق رأی ندارند.»
ساختوساز این میدانها با شهرداری است و میخواهد بهرهبرداری تجاری هم داشته باشد. بهرهبرداریای که تندگویان میگوید اگر در این بخش به سمتی برویم که امتیاز کامل به مردم واگذار نشده و فضاهای تجاری به صورت استیجاری مادامالعمر در اختیار مردم قرار بگیرد و درآمد دایم و پایدار شهر باشد، خیلی هم خوب است. «در این صورت از فضاهای مرده بهترین استفاده را کردهایم، اما مشروط است به اینکه تمام پیوستهای شهری را رعایت کند، یعنی در جهت تجارت هزار مشکل دیگر را برای شهر به وجود نیاوریم. اگر آن مرکز تجاری بخواهد ترافیک منطقه را افزایش دهد، در نتیجه نبودش بهتر است. این درحالی است که تا همین لحظه هم که میدان ساخته شده، هیچ پیوست مشخصی برای این موارد مورد بررسی قرار نگرفته و ارایه نشده است.»
طرحی تصویب نکردیم
میدان هفتتیر پر است از خودروهای بزرگ و سروصدا و خاکی که انگار تمامی ندارد و حالا بهخاطره جمعی مردان و زنانی بدل شده که هر روز گذرشان به آنجا میافتد. بعد از چند سال، شکل و شمایل میدانهای سابق در خاطر کسی نخواهد بود و دیگر کسی در یادش نخواهد ماند که در گردی وسط شهر چه تصویری جا خوش کرده بود. بساطی که شاید گریبان سایر میدانهای شهر را هم بگیرد و خاطره زندگی ساکنانش را هم با خود به زیر زمین ببرد. همانطور که شاکری پیش از این به مهر گفته در برنامه ٥ساله دوم، شهرداری موظف به تهیه طرح جامع استفاده از سطوح زیرسطحی شهر تهران شده و کمیسیون عمران برای نحوه تهیه این طرح جلساتی را با سازمان زیباسازی، معاونت شهرسازی و فنی عمران شهرداری و مشاوران مربوطه برگزار کرده است. جلساتی که خبری از نتیجه آنها وجود ندارد، اما همچنان میدان هفتتیر، اولویت نخست برای ساماندهی و استفاده از فضاهای زیرسطحی است که مطالعات امکانسنجی آن پیش از این و در سال٨٩ انجام شده و به دلایلی متوقف شده بود و میادین ونک، انقلاب و صادقیه هم از اولویتهای بعدی این طرح مطالعاتی هستند که نهتنها مسائل ترافیکی و حملونقل، بلکه موضوعاتی مانند واحدهای تجاری، ایجاد فضاهای خدماتی، پارکینگ و ایجاد فضاهای تفریحی برای پرکردن اوقات فراغت هم در این طرحها پیشبینی شده است و میدان بهارستان، امام و انقلاب هم در اولویت ساماندهی هستند.
اولویتی که به نظر سیداحمد محیططباطبایی، تهرانشناسان و پژوهشگر، اولویت نادرستی است. چنانچه در گفتوگویی با تاریخ ایرانی میگوید: «دستکم در مورد میدان بهارستان و کمی هم میدان انقلاب هیچگونه دخل و تصرفی در فضای اطراف و خود میادین جایز نیست. میدان بهارستان که بدونشک جزیی از میراث فرهنگی ما است، یک میدان دربست تاریخی است و نهتنها نباید به هیچوجه دست بخورد، بلکه باید در فهرست آثار ملی ثبت شود. برخی میادین مثل میدان انقلاب هم البته کمتر از بهارستان، همین وضع را دارند.»
میدانهای زمستانی
پیروز حناچی، استاد معماری و عضو کمیسیون ماده ۵ میگوید درباره تغییر شکل میدانهای شهر در دورهای که او در کمیسیون ماده ٥ بوده یعنی از سال٩٢ به این طرف، هیچ طرحی ارایه نشده است. «یک زمانی قرار بود در میدان توپخانه تغییراتی اعمال شود، اما این طرح فقط درباره همان میدان بود، نه آنکه شامل میدانهای دیگر شود و عمومیت نداشت. در دنیا هم به دلایل مختلف ممکن است میدانهای شهر را زیرزمینی کنند. مثلا در شهرهایی که هوا سرد است و زمستانهای طولانی دارند. اما در ایران اعمال چنین مواردی باید با هماهنگی در طرحهای مصوب بالادست باشد و صرفا انگیزه اقتصادی برای این مورد قابلپذیرش نیست.» نکته دیگری که حناچی بر آن تاکید دارد این است که کمیسیون ماده ٥ طرحی که در میدان ولیعصر راهاندازی شده را تصویب نکرده و این درحالی است که باید این طرح حتما به وسیله این کمیسیون تصویب میشد. «چون این طرح عملیاتیشده میتوان گفت مواردی از تخلف آشکار اتفاق افتاده. راهاندازی ایستگاههای مترو در طرح جامع هستند، ولی وقتی طرحی فراتر از ایستگاه مترو باشد، باید حتما در کمیسیون ماده ٥ مطرح شود و معاونت شهرسازی باید اینها را مطابق طرحهای توسعه شهر تهران اجرا کند و اگر منوط به این شده که مصوبه ندارد، در کمیسیون ماده٥ به تصویب برساند و چنانچه میزان مداخله از حدی فراتر برود، باید در شورایعالی شهرسازی هم به تصویب برسد.» اما هیچکدام از اینها برای میدان ولیعصر اتفاق نیفتاده. هیچ طرحی به کمیسیون نرفته و پیوستهای مختلف مورد نیاز هم بررسی نشده است و حالا حناچی میگوید مداخله و مقابلهای هم از سوی کمیسیون ماده ٥ با این سازه انجام نگرفته و نمیگیرد. «ما نباید مقابله کنیم. انتظار داریم مدیران شهری وظایف قانونیشان را بهدرستی انجام دهند.» کاری که بهدرستی انجام نمیگیرد و معلوم نیست تبعات آن چگونه و چه وقت گریبان شهر و ساکنانش را بگیرد. کسانی که هنوز وقتی به میدان ولیعصر میرسند، آهی از نهادشان بلند میشود و یاد حوض و آبنمای سالهای دور میافتند و بعد راهشان به زیر زمین کج میشود. به تاریکی.
منظر میادین شهر تهران و ارتقای تعاملات اجتماعی شهروندان
تهران پایتخت ٢٠٠ ساله ایران است که در مقایسه با سایر شهرهای کشور جوان بهشمار میرود. با این حال، رشد و دگرگونی سریع تهران منجر به تبدیل آن به یک کلانشهر شده و به همین دلیل این شهر دارای ساختار سیاسی و اجتماعی پیچیده و خاص خود است. هرچند در تهران برعکس سایر کلانشهرهای جهان، محدودیتهای بسته قومی- فرهنگی وجود ندارد، اما به دلیل مهاجرپذیربودن، اهالی تهران از نظر قومی و مذهبی متنوع هستند. مهاجرت، تفاوت و قطببندی اجتماعی میان مناطق شمالی و جنوبی تهران از مهمترین ویژگیهای اجتماعی این شهر است که به دلیل اجارهنشینی و همچنین جابهجایی دایمی که معمولا در جستوجوی امکانات بهتر شهری انجام میشود، باعث کاهش یا عدم شکلگیری روابط اجتماعی در محلات آن شده است. محسن فیضی و علی اسدپور در مقالهای با عنوان «فرآیند بازآفرینی منظر میادین شهر تهران با هدف ارتقای تعاملات اجتماعی شهروندان» که در فصلنامه مطالعات شهری منتشر شده به این موضوع پرداختهاند. فیضی در این مقاله مینویسد فضاهای باز شهری و میدانهای شهری بهعنوان یکی از مهمترین و موثرترین مکانهای برقراری تعامل اجتماعی شهروندان با یکدیگر به شمار میآید که سابقه کهنی در تاریخ شهرسازی ایران داشته است و میتواند در کاهش تضادهای اجتماعی، ایجاد حس تعلق به مکان و درنهایت خلق سرمایه اجتماعی شهر موثر باشد.
میدان بهعنوان یکی از عناصر اصلی فضای شهری باید امکان آسایش و راحتی شهروندان را فراهم آورده و به نحوی باشد که شهروندان بتوانند از مناظر تاریخی اطراف آن عکس خاطرهانگیزی گرفته، با دوستان و آشنایان خود ملاقات کنند و در روزهایی خاص در آن گردهم آیند. میدانهای تهران، چه آنهایی که سابقهای تاریخی دارند و چه آن دسته که در سالهای اخیر به سبب توسعه شهر احداث شدهاند، همگی بیشتر بهعنوان یک گره شهری، نقش ترافیکی دارند. این میادین با اولویت تسهیل جریان خودرو طراحی شدهاند و برخی نیز حتی بدون داشتن طرحی از پیش تعیین شده، در جریان اصلاح وضع موجود شکل گرفتهاند. آنچه امروزه بیش از هر زمان دیگری به چشم میآید، تغییر ماهوی میدانها از فضاهای مثبت، کامل و دارای قابلیت تبدیل به فضاهای عمومی موفق به ترافیکی است که از ارایه تجارب گرههایی تکعملکردی و صرفا بصری گوناگون و متنوع شهروندان و مشخصات قابللمس و خاطرهساز بیبهره است. با اینحال تهران از داشتن میادین عمومی وسیع بیبهره نیست. میدان توپخانه (امام) یکی از کهنترین و وسیعترین میادین شهری تهران است که برخلاف میدان نقشجهان اصفهان، ساختار تاریخی خود را از دست داده است. با این حال، همانند میدان نقشجهان دارای موقعیت جغرافیایی و ارتباطی استثنایی است. از دیگر میدانهای مهم و تاریخی شهر میتوان به میدان آزادی، انقلاب، فردوسی و حسنآباد اشاره کرد که هر یک ویژگیهای منحصربهفرد و تاریخی از تحولات سیاسی و اجتماعی را به خود دیدهاند. از مجموع میادین متعدد شهر تهران، در مجموع ١٠میدان که واجد معیارهای زیرند، انتخاب شدهاند. این معیارها عبارتنداز ١- داشتن سبقه تاریخی٢-حضور در تحولات اجتماعی و فرهنگی، ٣- داشتن ابعاد و وسعت کافی و ٤- حضور در سابقه ذهنی شهروندان. این میادین عبارتند از میدان انقلاب، آزادی، حسنآباد، توپخانه، ولیعصر، فردوسی، ونک، امام حسین، راهآهن و قزوین که تغییر در آنها باید با دقت و توجه خاصی انجام گیرد. میادینی که خاطره جمعی مردم هستند.