به گزارش اقتصادآنلاین ، ایران نوشت : بالای سر توربین غول پیکر انتقال نفت ایستادهاند و مشغول تعمیر هستند. هر کدام از مهندسان و تکنیسینها به قول خودشان یک طرف کار را گرفتهاند. 9 ماهی میشود که شب و روزشان را برای بازسازی این توربین و بازگرداندنش به خط انتقال نفت گذاشتهاند. آنها میگویند تحریمها ضربه شدیدی به صنعت نفت ما زد و سادهترین شکل قضیه اینکه بسیاری از قطعات و تجهیزاتی که برای تعمیر به خارج از کشور ارسال شده بود دیگر بازگردانده نشد و از این توقیفها بهعنوان اهرمی برای تحت فشار گذاشتن ما استفاده کردند. اگرچه صنعتگران کشورمان هیچگاه تسلیم چنین شرایط سختی نشدند و با جدیت برای سرپا نگه داشتن چرخه حفاری و استخراج و انتقال نفت حتی از جانشان مایه گذاشتند.
علیرضا صالحی رئیس کارگاه مرکزی مناطق نفتخیز جنوب از دوران تحریم میگوید: «تحریمها فشار زیادی به صنعت نفت آورد تا جایی که چیزی نمانده بود بالکل کمر این صنعت را بشکند. قبلاً با یک تماس قطعهای را که میخواستیم یکی دوهفتهای برایمان میفرستادند ولی زمان تحریم تلفنهایمان را هم جواب نمیدادند. خیلی از قطعات و تجهیزاتی که در حفاری و استخراج و انتقال نفت، کاربرد داشتند مستهلک شده بودند و بچهها برای اینکه کار لنگ نماند و چرخه اقتصاد کشور متوقف نشود، غیرت به خرج دادند و خیلی از قطعات را تولید کردند. حالا همان شرکتهایی که به ما قطعه نمیدادند دست به دامنمان شدهاند.»
کارگاه مرکزی مناطق نفتخیز جنوب یکی از بخشهای مهم صنعت نفت است که کمتر از آن شنیدهایم؛ بخشی بسیار حیاتی که نقش قلب صنعت نفت را بازی میکند.
سر ظهر و در گرمای 50 درجه اهواز که از هوا آتش میبارد و از زمین گرما میجوشد، میهمان اهالی سختکوش کارگاه مرکزی هستیم. سولهای بزرگ پر از توربینهای غول پیکر و کارگاههای تخصصی که ما چیزی از آنها نمیدانیم. 2 ساعت به پایان کار مانده ولی آدمهای اینجا در هوای دمکرده سوله سخت مشغول کارند. گروهی بالای سر توربین بزرگی که آن را شکافتهاند با ابزار مخصوص در حال اندازهگیری قطعات هستند. چند نفری هم لولههای عجیب و غریبی را بهم جوش میدهند. سمت چپ سوله تراشکاری است. آنقدر سر و صدا زیاد است که کسی متوجه حضور ما نمیشود.
توربین بزرگی که تکنیسینها روی آن مشغول کارند «رکس بول» نام دارد. یکی از تکنیسینها که از شدت گرما خیس عرق است و با آستین لباس کارش مدام عرق پیشانیاش را میگیرد، میگوید: «این توربین قبلاً در منطقه «گره» در استان بوشهر که خروجی خطوط نفت کشور است کار میکرد. زمانی که خراب شد آن را برای تعمیر به هلند فرستادیم اما به تحریمها خوردیم و توربین را توقیف کردند و پس از چند سال کش و قوس سرانجام سال گذشته پس فرستادند. 9ماهی میشود که روی آن کار میکنیم، چیزی نمانده که تعمیر و بازسازیاش تمام شود و بفرستیم توی خط.»
همراه با علیرضا صالحی، رئیس مرکز تعمیرات که 23 سال در همین کارگاه مشغول است همراه میشویم تا از کارگاههای تخصصی دیگر هم بازدید کنیم. او پیش از بازدید توضیحاتی درباره مرکز میدهد: «کار ما پشتیبانی از کلیه تأسیسات و تجهیزاتی است که در مناطق نفتی جنوب کشور بهکارگیری میشوند؛ از تعمیر و بازسازی توربین گرفته تا ساخت قطعات فلزی، جوشکاری، تراشکاری، تعمیر شیرهای ایمنی، تعمیر ژنراتورهای برق و... همه و همه اینجا انجام میشود. باید بگویم این بخش یکی از ناشناختهترین بخشهای نفت است که همه تعمیرات و پشتیبانیهایش از سوی متخصصان ایرانی صورت میگیرد ولی هیچگاه حرفی از آنها نبوده و نیست.»
کلاه ایمنی سرمان میگذاریم و قدمزنان از بخشهای مختلف کارگاه بازدید میکنیم تا فعالیت هر بخش را برایمان شرح دهد: «اینجا کارگاه تعمیر توربینهای بالای 4 هزار اسب بخار است. این توربینها در خطوط انتقال نفت استفاده میشود و بیشترشان در منطقه «گره» نصب هستند که تا سال پیش برای تعمیر به خارج از کشور ارسال میشد ولی متخصصان خودمان موفق به تعمیر و بازسازی صفر تا صد آنها شدهاند. بهعنوان مثال هسته مرکزی توربین که به آن «روتور» میگویند و در آن هیچ تخصصی نداشتیم با تلاش و اعتماد به نیروهای متخصص حالا این قطعه را هم تعمیر میکنیم. باید به نکته جالبی اشاره کنم و آن اینکه عمر برخی از توربینهایی که توی خطوط هستند به 80 سال میرسد و خیلی وقت پیش باید بازنشسته میشدند ولی نبود بودجه برای خرید توربینهای جدید و از آن مهمتر تحریمهای چند ساله، باعث شد تا زمانی که میشود از آنها کار بکشیم.»
ژنراتور بسیار بزرگ و عظیم زردرنگی که وسط کارگاه جا خوش کرده کمی عجیب به نظر میرسد. قد و قوارهاش درست به اندازه یک ساختمان 70 - 60 متری است! ژنراتوری 16 سیلندره که میتواند برق مجموعه بزرگی را تأمین کند. صالحی میگوید: «این ژنراتور جزو قدیمیترین ژنراتورهای کشور است که مناطق عملیاتی از آن برای تولید و تأمین برق استفاده میکنند و چند مدتی است از خارک به اینجا آمده برای تعمیر. در حال حاضر بچهها روی آن کار میکنند و پس از تعمیر در اختیار یکی از مناطق نفتی قرار میگیرد.»
به گفته رئیس مرکز تعمیرات، در کشورهای نفتخیز برای انتقال نفت از توربینهای جدید یا ترکیبی از توربین و الکترو موتور استفاده میکنند و باید صنعت نفت ما هم از تجهیزات به روز و پیشرفته استفاده کند.
اما کارگاه سوم، کارگاه جوشکاری ساخت قطعات فلزی است. در این کارگاه تمام قطعات فلزی از در و پنجره گرفته تا قطعات تخصصی و مخازن بزرگ ذخیره نفت ساخته میشود. کارگاهی بسیار حیاتی که پشتیبان بخش حفاری و استخراج و انتقال است. متخصصان این بخش اگر نیاز باشد برای تعمیرات حتی به مناطق عملیاتی هم اعزام میشوند.
کارگاه بعدی که تکنیسینهایش پشت دستگاه تراش ایستادهاند و مشغول ساخت قطعات دکلهای حفاری هستند، کارگاه تراشکاری است. صالحی فعالیت این کارگاه را برایمان تشریح میکند: «پشتیبانی و تعمیر لولهها، قطعات درون چاه و سر چاه و تبدیلهای مخصوص که نیاز به تعمیر یا نوسازی دارند همینجا ساخته میشود. معمولاً هنگامی که لولههای حفاری یکبار از آنها استفاده میشود دنده و رزوههایشان از بین میرود و باید تعمیر شوند چون اگر درست آببندی نشوند نمیتوانند فشار را تحمل کنند و باعث افت فشار مکش نفت از درون چاه میشوند. بنابراین دوستان من با دقت رزوهتراشی لولهها را به بهترین شکل ممکن انجام میدهند.»
آخرین کارگاه که بیرون از این سوله قرار دارد و همه در و پنجرههایش بسته است، کارگاه تعمیر شیرهای ایمنی است. برای داخل شدن باید خودمان را حسابی بتکانیم تا نکند یک وقت گرد و خاکی وارد کارگاه شود. به گفته مسئول این بخش باید همه شیرهای ایمنی در تأسیسات نفتی هر 3 تا 4 سال یکبار برای بازدید و تمیزکاری به این کارگاه فرستاده شوند. سالانه بین 5 تا 5 هزار و 500 شیر ایمنی در این کارگاه بازدید، تمیزکاری یا تعمیر میشوند.
صالحی از فعالیت این کارگاه میگوید: «این بخش جزو مهمترین بخشهای اینجاست، ایمنی چاههای نفت و تأسیسات نفتی در گرو همین شیرهای ایمنی است. اگر این شیرها ایراد داشته باشد باعث خسارتهای غیرقابل جبرانی به تأسیسات نفتی میشود و جان خیلیها را بهخطر میاندازد. اگر گرد و خاکی وارد این کارگاه شود، روی عملکرد شیرها تأثیر منفی میگذارد. به همین خاطر در و پنجرهها را حسابی پوشاندهایم. باید بگویم گرما و ریزگردها قاتلان خاموش تجهیزات و قطعاتی هستند که در صنعت نفت مورد استفاده قرار میگیرند و صدمات زیادی به تأسیسات میزنند.»
بازدید نه چندان کوتاهمان از کارگاه مرکزی اهواز به پایان میرسد، کارگاهی که شاید در صنعت نفت بینام و نشان باشد ولی حق بزرگی در سرپا ایستادن آن بخصوص در دوران سیاه تحریمها دارد.