به گزارش اقتصادآنلاین ، آفتاب یزد نوشت : دروغ گفتن، انحراف از صراط مستقیم و فطرت انسانی و مخالف وجدان اخلاقی است. بدبختانه این مرض خطرناک، مخصوص بزرگسالان نیست، بچههای کوچک نیز به این ناهنجاری دچار میشوند و از کودکی به دروغگویی عادت میکنند و گاهی چنان به این عادت ناپسند انس میگیرند که از دروغ گفتن لذت میبرند و از اینکه دیگران را با گفتههای نادرست و غیر واقعی خود جذب کنند، مسرور میشوند.حال با توجه اهمیت موضوع آفتاب یزد در این زمینه با عاطفه کیانی نژاد، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی به گفتگو نشسته که در ادامه میخوانید :
وی در ابتدا گفت : گفتن داستانهای مختلف، برای سرگرم کردن مردم در تمام سنین راه شگفت انگیز و بسیار موثری است. بچههای کوچک چهارو پنج ساله همان طور که از شنیدن داستانهای افسانه ای لذت میبرند، با سر هم کردن این داستانها نیز جور هستند؛ به طوری که حتی گاهی در قصه گویی، تخیل را به دروغ تبدیل میکنند.
کیانی نژاد ادامه داد : البته سعی کودکان همیشه بر این دلیل نیست که عمدا حیله زده و دیگران را نمی بینند، بلکه این فقط به این دلیل است که آنها قادر به تشخیص و تمایز اینکه چه چیز واقعی است و چه چیز ساخته قوه تخیل بیش فعال آنها است، نیستند. همچنین قصه گویی خلاقانه و تخیل، یک فعالیت عادی و معمولی برای کودکان در این سن محسوب میشود، به طوری که شواهد نشان میدهد کودکی شش ساله قادر است بین تخیل و واقعیت تمایز قایل شود.کودکان 6 تا 9 سال نسبت به کودکان دیگر سنین به صورت قابل توجهی کمتر دروغ میگویند، با این وجود برخی از منابع معتبر از جمله خود والدین ابراز میکنند که همه کودکان در موارد خاصی دروغ میگویند.
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی با بیان اینکه" دروغگویی میتواند به چهارطبقه تقسیم شود"، خاطرنشان کرد: دروغ گویی به چهار دسته تقسیم میشود که عبارتند از:
1- در جهت مسایل اجتماعی: دروغگویی به منظور حمایت کردن، نیکی کردن، یا کمک کردن به شخصی دیگر.
2- به منظور بالا بردن خود: درغگویی برای اجتناب از شرمنده شدن و خجالت کشیدن یا تنبیه شدن و مورد سرزنش قرار گرفتن بهگونهای که به کسی لطمه ای وارد نشود.
3- دروغگویی ناشی از خودخواهی: دروغگویی برای پیشرفت و ترقی، حمایت از خود در قبال دیگران یا برای مخفی کردن سوء عمل یا رفتاری نادرست.
4- دروغگویی ضد اجتماعی: دروغگویی بهگونهای که عمدا به دیگران لطمه ای وارد شود.
وی در پایان گفت : از آنجا که صداقت و عدمصداقت، رفتارهایی از قبل آموخته شده هستند، ما به عنوان بزرگتر باید نقشی اساسی را برای کمک به کودکان بر عهده بگیریم تا آنها بتوانند نیاز به راستگویی و بیان حقایق را درک کنند. به عنوان مثال راجع به اهمیت صادق بودن و تاثیر آن بر بهوجود آمدن اعتماد در روابط با یکدیگر صحبت کنید. به کودکان کمک کنید تا متوجه شوند که همیشه گفتن حقیقت، شجاعت و غیرت میطلبد و نیز خالق ما، خدایی است که هرگز دروغ گفتن را دوست ندارد.