به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، هدایت ا... خادمی، عضو کمیسیون انرژی مجلس میگوید: «ما در صنعت برق، بر اساس برنامه پنجم توسعه و سایر برنامههای توسعه کشور پیش نرفتیم. در برنامه پنجم توسعه پیشبینی شده بود که سالانه چیزی در حدود پنجهزار مگاوات برق جدید اضافه کنیم.»
طی روزهای اخیر شاهد افزایش بی سابقه مصرف برق در کشور بودیم. در حال حاضر وضعیت مصرق برق چگونه است و چه مشکلاتی در این زمینه وجود دارد؟
ما در صنعت برق، طبق برنامه پنجم توسعه و سایر برنامههای توسعه کشور پیش نرفتیم. در برنامه پنجم توسعه پیشبینی شده بود که سالانه چیزی در حدود پنجهزار مگاوات برق جدید اضافه کنیم. گمان میکنم در سال 89 بود که این میزان برق تولید شد و از آن به بعد سالیانه کاهش پیدا کرد و در سال 94 تولید برق کشور به 900میلیون مترکیلووات رسید، یعنی حتی به یک مگاوات هم نرسید. بنابراین به جای اینکه پنجهزار مگاوات برق تولید کنیم، حتی به یکهزار هم در سال 94 نرسید و روند کاهشی آن ادامه پیدا کرد. از آنجایی که ما در صنعت برق بسیار عقب هستیم و طبق برنامه توسعه عمل نشده، طبیعی است که با مشکل برق مواجه شویم. وضعیت آب و هوایی کشور همیشه به همین صورت بوده است، منتها سالهایی که مشکل برق نداشتیم به دلیل این بود که تولید برق مناسب بود اما موفق نشدیم طبق برنامه پیش برویم و حال با مشکلات اساسی در همه نقاط کشور روبهرو هستیم. اگر هر چه سریعتر طبق برنامه ششم توسعه تلاش نکنیم که حداقل سالیانه چیزی در حدود پنجهزار مگاوات برق تولید کنیم، دوباره به شرایط 16-15 سال پیش برمیگردیم که قطعی برق طولانیمدتی را تجربه کردیم. امیدوارم در این زمینه تغییر و تحولاتی رخ دهد. در همین راستا وزارت نیرو قراردادی را با ترکها برای تولید پنجهزار مگاوات بسته بود که البته بعید میدانم شروع شده باشد. نیروگاههای برق کوچکی هم در حال تاسیس هستند که خوشبختانه از این نظر، فضایی ایجاد شده است که میتوانیم بخشی از مشکلات را از این طریق برطرف کنیم. منتها برق یک موضوع زیرساختی به مانند راه یا بهداشت است و بنابراین باید به صورت اساسی مشکلات آن را حل و فصل کنند. مسئولان باید بدانند تولید پنجهزار مگاوات برق را به صورت سالیانه نیاز داریم و ضمن اینکه چون چندین سال است که ما این تعهد را انجام نداده ایم، نیاز داریم برای چند سال متوالی تولید این میزان برق صورت گیرد تا روال عادی را پیش بگیریم.
در راستای فرهنگسازی چه راهکارهایی را برای بهبود بخشیدن به الگوی مصرف پیشنهاد میکنید؟
ما در دو مساله در ایران با مشکل روبهرو هستیم؛ مساله اول مربوط به نحوه مصرف است. ما ارزش مواد معدنی، مواد اولیه، نفت، گاز یا دیگر منابع اررشمند موجود در کشورمان را نمیدانیم. مساله دوم، بحث ایمنی است که به این موضوع نیز اهمیت نمیدهیم. متاسفانه مصرف انرژی در کشور ما بسیار بالاست و مردم ما نیز باید به این مهم توجه داشته باشند، منتها راهکار اساسی این است که امکانات زیرساختی لازم را فراهم کنیم و با قیمت گذاری (البته به شرطی که مردم نیز زیر خط فقر نباشند) قیمتی را تعیین کنیم که مردم نیز مصرف خود را کاهش دهند. شاهدیم که در کشورهایی چون آلمان یا کانادا که مردم وضعیت مالی خوبی دارند و به لحاظ امکانات زیرساختی نیز هیچگونه مشکلی ندارند، مراقب مصرف هستند، چراکه قدر منابع مالی خود را میدانند و از آن آگاه هستند و باتوجه به نیاز خود مصرف میکنند. اما مردم ما نه از منابع مالی لازم برخوردار هستند و نه الگوی مشخصی برای مصرف برای آنها تعریف شده است. ارزش نرخ گذاری باید طوری باشد که مردم به میزانی که نیاز دارند استفاده کنند. ولی حتی اگر این اتفاق هم بیفتد و مردم مصرف خود را کنترل کنند، ما از نظر زیرساختی مشکل داریم. مشکلات موجود به نبود عدالت توزیعی و عدالت توسعه مناطق برمیگردد و بر اساس بخشی نگری عمل میشود. فرض بگیرید در استانی مثل خوزستان که عمده درآمد کشور از آن تامین میشود، زیرساختهای لازم وجود ندارد. در حال حاضر دمای هوا در این شهر بالاست، حال آیا میتوان از مردم خواست که از برق استفاده نکنند؟ برای مثال هرگونه که محاسبه کنید در شهری مثل اهواز باید چند کولر پنجرهای یا اسپیلت استفاده شود تا شاید مردم بتوانند زندگی کنند. این موضوع هم نیاز به انرژی دارد. اولویت اصلی خانوادهای در شرایط آب و هوایی گرم، سیستم خنککننده میشود نه نان و آب و خوراک. برای آنکه زنده بمانند به کولر نیاز دارند. بنابراین ما باید به سمتی برویم که ظرفیت تولید خود را ارتقا دهیم و بهینه کنیم.
درمورد موارد قانونی، افزایش تعرفه برق تا چه اندازه به بهینه شدن الگوی مصرف کمک میرساند؟
تعرفه باید متناسب با نرخی باشد که درنهایت برای تولیدکننده حداقل سود را تامین کند. یعنی خود وزارتخانه از درآمد حاصله بتواند هم حقوق پرسنل خود را بدهد و هم زیرساختها را تغییر دهد. اینگونه نباشد که با هزینه بالا یک واحدی را تولید کند و انتظار داشته باشد آن را با هزینه زیاد به مردمی که زیرخط فقر هستند بفروشد. باید بتوانند کالایی که تولید میکنند کالای اقتصادی و با نرخ رقابتی باشد تا مردم هم بتوانند استفاده کنند.نرخ گذاری یکی از ابزارهای کاهش مصرف است. اگر در هر محصولی قیمت متناسب تعیین شود مصرفکننده قیمت و ارزش آن کالا را بهتر متوجه میشود و به اندازه نیاز خود استفاده میکند. به هرحال شاهد بودیم برای هر محصولی تعرفه وضع شد مصرف آن هم بهینه شد. اما در این بین باید وضعیت درآمدی مردم را نیز درنظر گرفت. نباید کالایی را تولید کنیم که مردم قدرت استفاده از آن را نداشته باشند. وظیفه اصلی هر حاکمیتی این است که زیرساختها و حداقلها را برای مردم جامعه ایجاد کند.