او شهرداری بود که بعد از دوران حاشیه ساز «غلامرضا کرباسچی» و پیش از دوران کم حاشیه «محمدحسن ملک مدنی» روی کار آمد، اما دوران خود او هم با فراز و فرودهای زیادی همراه بود به طوری که فعالیتهای سیاسی که با شخصیت و منشش از پیش از انقلاب پیوند خورده بود، او را در این دوره هم از چهره سیاسیاش دور نکرد و موجب شد او به عنوان «شهردار اصلاحات» معرفی شود. اما الویری بارها از سیاست زدگی شورای شهر اول انتقاد کرد و معتقد بود حاکم کردن سلایق سیاسی، سم مهلک خدمترسانی به مردم است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، درعین حال مهم ترین ویژگی دوران کوتاه مدت او، انتخابش به عنوان نخستین شهردار از سوی نخستین شورای شهر تهران بود. شورایی که بعد از کش و قوسهای زیاد با 15 رأی قاطع او را به عنوان شهردار تهران برگزید. انتخابی که دو سال بعد به ماجرای استیضاح الویری کشیده شد و رأی نیاورد، اما در نهایت با استعفای خود او به مرحله پایان ریاست رسید. حالا الویری جدا از آن دوران در جایگاهی متفاوت نشسته است. خودش میگوید شهردار را براساس معیارها و شاخصهای معینی تعیین خواهند کرد و اعضا به میثاق نامه ای که امضا کردهاند، پایبند خواهند بود. بنابراین از داخل شورا، کسی به جایگاه شهرداری نمیرسد. اما اینکه چه کسی گزینه نزدیک تری برای شهرداری تهران است هم با سکوت او همراه میشود تا به قولی که به سایرین داده، عمل بکند. گفتوگوی ما با او را در زیر میخوانید؛
تا الان حرف و حدیثهای زیادی درباره لیست 21 نفره امید شنیده ایم، اما میخواهم نظر شخص شما را درباره همکارانتان در شورای پنجم بدانم، اینکه شما هم با برخی که میگویند میشد لیستی با تجربه تر و متخصص تر بسته شود، موافقید؟ یا اینکه در طی این 8-9 جلسه ای که با هم داشتید، معتقدید که یک تیم کامل و با سابقه هستید که میتوانید در آینده شهر، تغییرات ویژه ای بوجود آورید؟ یا به زبان ساده تر از این ترکیب فعلی با وجود همه نقدها، رضایت دارید؟
من ترجیح میدهم از بخش آخر سؤال شما، یعنی از همین نقطه رضایت شروع کنم و بگویم شورای فعلی بیش از حد انتظارات من است.به عبارتی پیش از این تصور میکردم ممکن است افرادی وارد لیست شده باشند که انگیزههای کافی برای کار ندارند و احتمالاً بر مبنای اتفاق در لیست 21 نفره قرار گرفتهاند. اما در حدود یکماه اخیری که با این اعضا همکاری داشتم، به این نتیجه رسیدم که همه اعضا، افرادی با انگیزه و پرنشاط برای کار در شورا هستند، مزید بر اینکه همه آنها اطلاعات تخصصی بالایی درباره کار و مسئولیتی که برعهده گرفتهاند، دارند. این اطلاعات تخصصی هم از این بابت حاصل شده که شورای عالی اصلاحات در همان ابتدا سهمیه ای را برای بخشهای مختلف مدیریت شهری در نظر گرفت و بر مبنای همین تقسیم بندی، نامزدهای اصلاحطلب را متناسب با سهمیههای پیش بینی شده مثل حمل و نقل، محیط زیست، حقوق و غیره ارزیابی کرد. اما درباره بخش اول سؤال شما باید بگویم که به هرحال طبیعی است که شاخصهای تعیین شده برای غربالگری و انتخاب لیست نهایی، میتواند خطاها و اشتباهاتی درون خود داشته باشد. بدون تردید افراد واجد صلاحیت بسیاری، توفیق حضور در لیست 21 نفره را پیدا نکردهاند، براین اساس نمیتوان گفت که این 21 نفر شایسته ترین، قوی ترین و لایق ترین هستند. به همین علت تصمیم گرفته شد تا از تجربیات و سابقه افرادی که بنا به دلایلی از لیست 21 نفره کنار گذاشتهاند، در شورای شهر و در حوزههای مدیریت شهری از جمله در سازمانهای تابعه یا در شهرداریهای مناطق استفاده شود.
این یکدست بودن در شورای شهر تهران که طبیعتاً با انتخاب یک شهردار هماهنگ با طرز فکر لیست امید، همراه خواهد بود، فکر میکنید نقطه قوت شورای پنجم محسوب میشود یا نقطه ضعف؟
باید توجه کنیم که این یکدست بودن از بعد سیاسی تعریف میشود، یعنی این افراد به برنامههای اصلاحطلبانه کشور وفادار هستند. حتی بدنه اصلاحطلبان کشور هم دارای مشربهای سیاسی متفاوتی هستند، اما فصل مشترک گروههای اصلاحطلب این است که به جبهه اصلاحات وفادار بوده و بر این باورند که در وضعیت فعلی نمانده و در چارچوب قانون اساسی بتوانند برنامه اصلاحطلبانه خود را جلو ببرند. بر این اساس ما در شورای شهر تهران با نظرات و عقاید متفاوتی روبهرو هستیم که رنگین کمانی از سلایق مختلف اجتماعی، فرهنگی و شهری را تشکیل میدهند.
پس ممکن است شورای پنجم، شورای پویایی بوده و بدون در نظرگرفتن عقاید حزبی، به تضارب آرا در حوزههای مختلف بپردازد. قطعاً این انتظار وجود دارد، اما دغدغه اصلی به انتخاب شهردار برمیگردد و همچنان این سؤال وجود دارد که چرا در زمان اعلام شاخصهای تعیین شهردار، اعضا به صورت هماهنگ، ارائه هر اطلاعاتی را به شخص شما واگذار کردند و ترجیح دادند که در این زمینه سکوت کنند. به هرحال انتظار بالاتر اینجاست که هر عضو فارغ از لیست، بتواند در این زمینه موضعگیری کند. حتی درباره انتخاب شهردار از داخل لیست هم ما با آرا و نظرات مبهمی روبهرو بودیم....
به هرحال همه ما که در لیست 21 نفره شورای عالی اصلاحطلبان قرار گرفتیم، امضا کرده و تعهد دادیم که تا پایان این چهار سال، در شورای شهر بمانیم. حتی محسن هاشمی هم در جلسه اخیر منتخبین شورای پنجم، اعلام کرد که حسین مرعشی از طرف ایشان میثاق نامه را امضا کرده است. (چراکه بحث و حدیثهای زیادی درباره امضای او بود) بنابراین این تعهد وجود دارد. چون اگر بنا باشد افرادی که با رأی قاطع مردم به شورا راه یافتهاند، در ابتدا یا میانه، کار را رها کرده و به دنبال مسئولیت دیگری بروند، نقض پیمان نامه با مردم است که به آنها رأی دادهاند، پس باید این جایگاه مقدم بر سایر مسئولیتها باشد. اگرچه ترک شورا از سوی یک عضو، غیر قانونی نیست. اما یک پیمان نامه اخلاقی محسوب میشود.
پس گزینه محسن هاشمی برای شهرداری تهران صد درصد منتفی است. با این توصیف گزینه محتمل بعدی چه کسی است؟
ما انتخاب شهردار را با توجه به معیارها و شاخصهایی که تعیین شده، جلو خواهیم برد. در ابتدا شهردار باید دارای مشخصات عمومی قانون مصوب سال 77 هیأت وزیران درباره آیین نامه اجرایی شرایط احراز تصدی سمت شهردار مثل التزام به قانون اساسی باشد. اما شهرداری که میخواهد شهر تهران را با ویژگیهای خاص خود مدیریت کند، باید دارای مشخصات 16 گانه شورای پنجم هم باشد. « دارا بودن پیشینه اصلاحطلبی و اعتدالگرایی»، « اشتهار به پاکدستی در سطح افکار عمومی و باور مبارزه با فساد»، «داشتن بینش استراتژیک و کلان» و «سابقه کار اجرایی در سطح معاونان رئیس جمهوری، وزرا و معاونان وزرا، نمایندگان و...» از جمله این مشخصات 16 گانه است.
منظور از این «بینش کلان» چیست؟
ما در شهرداری تهران به افرادی که برنامه روز هستند و بر مبنای کار روزانه فعالیت میکنند، احتیاج نداریم. شهردار باید در یک افق بلند مدت، آینده شهر را ببیند. چون تهران میراثی است که به نسلهای آینده هم تعلق دارد.
تاکنون نام افراد مختلفی به عنوان شهردار آینده تهران اعلام شده که اغلب در حد گمانه زنی است، خود شما نظرتان بیشتر روی چه افرادی است؟
اعضای شورای شهر موظف شدهاند تا چند روز دیگر هرکدام سه کاندیدا معرفی کنند. من برای معرفی اسامی پیشنهادی ام، ابایی ندارم، اما چون برخی اعضا خواستهاند تا اسامی مخفی باشد (بنا به دلایل کارشناسانه)، از اعلام نام آنها خودداری میکنم. طبیعتاً چهرههایی مدنظرم هست که معیارهای 16 گانه را دارا هستند.
بعد از پیشنهاد محرمانه 3 گزینه از سوی هر عضو، چه اتفاقی میافتد؟
خب بعد از معرفی سه نفر از سوی هر عضو، باید ببینیم که اسامی تا چه اندازه همپوشانی دارد. طبیعتاً اگر فردی بیش از 5 رأی بیاورد، در لیست ارزیابی باقی مانده و سایرین حذف میشوند.
حداکثر چند نفر میتوانند در لیست ارزیابی بمانند؟
ممکن است حدود 12 نفر باقی بمانند. در مرحله دوم، با توجه به برنامه و رزومه ای که این افراد ارائه میدهند، رأیگیری انجام میشود. ما در نهایت به یک لیست 5 نفره میرسیم. این 5 نفر باید دو کار انجام دهند. اول باید میثاق نامه ای را با شورای پنجم به امضا برسانند. این میثاق نامه حاوی مطالبی خواهد بود که همکاری شورای شهر و شهرداری را در آینده ترسیم میکند. به عنوان مثال در زمینه تبعیت از مصوبات شورای شهر در رعایت شایسته سالاری در عزل و نصب مدیران، معاونان وشهرداران مناطق! وهمچنین پایبندی به بندهای 16 گانه و دوم اینکه این افراد باید طی دو هفته، برنامه خود را که منطبق با اسناد بالادستی مثل طرح جامع شهر تهران و قانون برنامه دوم توسعه شهرداری تهران (برای سال 93-97) است، را به شورا ارائه دهند. به بیان دیگر آنها برنامه مجزایی تدوین نمیکنند.
فکر میکنید در این دو سال باقی مانده برنامه دوم میتوان کاری انجام داد؟
فرقی نمیکند حتی اگر چند ماه باقی مانده باشد هم باید برنامههای خود را ارائه دهند؛ بعد از دو هفته زمان تعیین شده که برنامههای خود را ارائه دادند، ما جلسات استماع برگزارمی کنیم و آنها هم دعوت میشوند تا از برنامههای خود دفاع کنند. در نهایت از میان 5 نفر، دو نفر به مرحله نهایی راه مییابند. این دو نفر هم در اوایل مرداد ماه در جلساتی با حضور اعضای شورا شرکت خواهند کرد و در نهایت یک نفر انتخاب میشود.
آیا انتخاب شهردار نباید در جلسات قانونی شورا انجام شود؟
بله- به همین علت ما رأیگیری قطعی را به روزهای اول قانونی شدن شورای پنجم در نیمه دوم مرداد ماه موکول میکنیم.
آیا این میثاق نامه و تعهد شهردار به رعایت برخی مصوبات، به معنای محدود کردن اختیارات شهردار نیست؟ اینکه شهردار حتی در عزل و نصبها هم باید طرف شورا را بگیرد و با اعضا هماهنگ باشد!
این میثاق نامه تقریباً شبیه همان سوگند نامه ای است که در مجلس از سوی نمایندگان قرائت میشود. ما انتظار داریم شهردار آینده هم شبیه این پیمان نامه را امضا کند. همانطورکه ما پیمان نامه ای را با شورای عالی اصلاحطلبان پیش از ورود به لیست 21 نفره به امضا رساندیم.
با توجه به حال و روزی که شهر تهران دارد، فکر میکنید مهمترین موضوعاتی که به عنوان نخستین دستورها در جلسات شورا مطرح میشود، چه خواهد بود؟
آن چیزی که برای ما بسیار حیاتی است، پیگیری طرح جامع راهبردی مصوب سال 86 شورای عالی شهرسازی و معماری است. ما انتظار داریم شهردار آینده، سند چشم انداز طرح جامع راهبردی که در 7 بند تهیه شده را مدنظر قرار بدهد و شهر را به سمت توسعه پایدار چه در حوزه کسب درآمدها و چه در زمینه فعالیتهای عمرانی ببرد. بنابراین در حوزههای هزینه ای باید با ارتقای بهرهوری و کاهش هزینههای جاری، هزینههای شهرداری به سمت پروژههای عمرانی میل پیدا کند. البته پروژهها باید مطالعات زیست محیطی؛ اجتماعی و فرهنگی لازم را داشته باشند.
قطعاً بحث درآمدهای پایدار بسیار مهم است، اما در جاییکه شهرداری به روایتی 60 هزار میلیارد تومان بدهی روی دست شهر گذاشته و بسیاری از املاک و ساختمانها را فروخته، چگونه میتوان به این درآمد رسید؟
ما در این زمینه هم تجربیات داخلی و هم جهانی داریم. برای مثال مالیات بر ارزش افزوده یکی از درآمدهای سالم و پایدار است که شهرداری میتواند با اصلاح قانون موجود روی آن حساب کند. یا با بازنگری و افزایش عوارض نوسازی که امروز بسیار ناچیز است میتوان به بخشی از درآمد پایدار دست یافت. درآمد حاصل از گردشگری سرفصل دیگری است که میتوان به آن توجه کرد. همینطور دریافت عوارض برای برخی خدمات شهری که هم اکنون وصول نمیشود. همه این موارد میتواند کمککننده باشد. به هرحال شهرداری باید دست از شهر فروشی و قانون فروشی بردارد و آن را تاحدی که طرح تفصیلی اجازه میدهد، سامان دهد.
ممکن است قیمت مسکن را تحت تأثیر قرار بدهد؟
درحال حاضرمسکنهای خالی زیادی در تهران وجود دارد و ساخت وسازهای زیادی هم انجام شده که مسکن را در رکود برده، بنابراین باید مسائل کالبدی و ساخت وساز را جدی بگیریم و نمیتوان فضای طبیعی شهر را فدای منافع کوتاه مدت عده ای کرد.
شهردار تهران درباره فروش تراکم، هیچ زمان نپذیرفت که مقصراصلی است و معتقد بود که در کمیسیون ماده 5 تنها یک رأی دارد...
متأسفانه بار اصلی این ماجرا روی دوش کمیسیون توافقات در مناطق، است که در بسیاری از مناطق باید به آنها لقب کمیسیون قانون فروشی را داد نه کمیسیون توافقات! این کمیسیون متأسفانه حتی متقاضی را به سمت تخلف هدایت میکند تا از آن کسب درآمد کرده و بعد شهردار منطقه افتخار کند که فلان میزان درآمد را برای شهرداری کل کسب کرده است!
در حوزه نظارت بر شهرداری، که اخیراً هم ورود دیوان محاسبات برای حسابرسی گزارشهای مالی شهرداری مطرح بود. چه برنامههایی دارید؟ آیا اساساً معتقد به نظارت دیوان محاسبات کشور بر عملکرد شهرداری تهران هستید یا فکر میکنید که شورای پنجم میتواند به نقش نظارتی خود بدرستی عمل کند؟
دیوان محاسبات از نظر قانونی امکان ورود به حسابهای شهرداری را ندارد. اما ما در شورای پنجم به دنبال ایجاد یک دیوان محاسبات شهری مجزا هستیم. (البته هنوز در حد یک ایده است.) این دیوان تقریباً همان کاری را انجام خواهد داد که دیوان محاسبات زیر نظر مجلس انجام میدهد. ما میخواهیم این دیوان زیر نظر شورا اداره شود. یعنی همانطور که دیوان محاسبات کشور باید گزارش عملکرد هزینههای کشور را در مجلس قرائت کند، دیوان محاسبات شهری هم میتواند درباره عملکرد شهرداری و انطباق آن با مصوبات شورا، گزارشهای لازم را تهیه و در شورا قرائت کند. اشکالی که الان وجود دارد این است که گزارشهای حسابرسی تنها در شورا قرائت میشود و هیچ اقدام عملی مفیدی هم روی آن انجام نمیشود. یعنی گزارش وجود دارد، اما نتیجهای در بر ندارد و حتی برخی گزارشها بدون ابراز نظر حسابرس باقی مانده است!
خب با نظارت دیوان محاسبات شهری، تکلیف وظیفه نظارتی شورای شهر بر عملکرد شهرداری تهران چه میشود؟ اصلاً چه نهادی باید بر خود شورا نظارت کند...
خب ما دو نظارت داریم. یک بحث نظارت بر بودجه شورای شهر است که دیوان محاسبات میتواند ورود کند. اگرچه عدد قابل توجهی نمیشود! اما درباره نظارت بر عملکرد اعضای شورا، با توجه به اتفاقاتی که در چهار دوره گذشته افتاده و برخی اعضا متأسفانه از جایگاه خود به خوبی پاسداری نکردند،ما به دنبال شیوههایی هستیم که شبیه مجلس با تشکیل کمیتهای بر عملکرد نمایندگان،بر رفتار اعضای شورا هم نظارت شود. براین اساس بدنبال راهاندازی نهادی هستیم تا در داخل شورا، بر عملکرد اعضا نظارت کند.
پس تا به الان دو پیشنهاد جدی درباره راهاندازی دیوان محاسبات و همینطور کمیته نظارت بر عملکرد اعضا را در دستور کار قرار داده اید. خب درباره مسأله مهم عزل و نصبها در شهرداری تهران، که خود شما هم در زمان شهردار بودنتان در این حوزه چالشهای زیادی را تجربه کردید، چه نظری دارید. آیا موافق به محدود کردن شهردار هستید (اگرچه بعید میدانم). با توجه به تغییرات زیادی که در این چند سال اخیر بر شهرداری تهران گذشت و برخی اعضای شورا معتقد بودند که باید در عزل و نصبها نظر آنها نیز اعمال شود...
ما باید توجه داشته باشیم اعضای شورا به مثابه هیأت مدیره یک شرکت نیستند که بتوانند در عزل و نصبهای آن شرکت دخالت کنند. یعنی شهردار باید اختیارات لازم را داشته باشد و ما فقط در نقش هیأت امنا ظاهر شویم. اما به معنی این نیست که شایسته سالاری در عزل و نصبها را نادیده بگیریم. به همین علت در میثاق نامه ای که به امضای شهردار میرسانیم حتماً در این حوزه، تعهد اخلاقی از او گرفته میشود. علاوه بر این در جلسه ارزیابی 5 نامزد نهایی، از نامزدها میخواهیم تا معاونان احتمالی خود را هم به شورا بیاورند. اگرچه شورا از نظر قانونی در جایگاهی نیست که بخواهد به معاونان شهردار رأی قانونی بدهد. اما میتواند شهردار را در کنار معاونانش ارزیابی کند. ممکن است فردی، برنامههای خوبی داشته باشد، اما از معاونان خوبی استفاده نکند که این در ارزیابی او تأثیر خواهد گذاشت.
ممکن است در بین گزینههای احتمالی شهردار آینده تهران، اسم یک زن هم دیده شود و حتی یک شهردار زن برای کلانشهر تهران انتخاب شود؟
اگر توسط یکی از اعضا پیشنهاد شود و حداقل 5 رأی موافق در شورا داشته باشد در چرخه ارزیابی و سنجش قرار می گیرد.