به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، این گفتوگو بین آن تماسها جلو رفت. خواستم اعتراض کنم که آقا برای این مصاحبه لطفا تلفنتان را کنار بگذارید؛ اما گفتم شاید در این جدلها بین استاندار با اداره برق با رئیس دانشگاه و چند جای دیگر، خبری و نکتهای دربیاید که شاید به مصاحبه کمک کند؛ اما متأسفانه نشد بین مشکل کولر دانشگاه چمران و مسئله نفت استان، ارتباطی برقرار کرد. شریعتی مدافع قراردادهای تازه نفتی است و منتظر است قرارداد نفتی بزرگی در خوزستان منعقد شود.
آقای شریعتی، با وجود محرومیتهایی که خوزستان در چندین سال اخیر تحمل کرده است، مانند کمبود آب و برق، احساس میشد با دولت همراه نباشد؛ اما خوزستانیها آرای درخور توجهی به آقای روحانی دادند، تحلیل شما به چه صورت است؟
در سالهای اخیر تنگناهای بسیار زیادی بر خوزستان وارد شد که بعضی از این مشکلات حق خوزستان نبود. بعضی از آنها نیز کافی بود تا یک دولت را در این استان زمینگیر کند که بیشتر افراد حدس میزدند اینگونه باشد؛ اما بنده میخواهم تأکید کنم این استان یک بار دیگر به همگان نشان داد خوزستان مانند همیشه منافع ملی را بر منافع محلی ترجیح داده است که پیشتر نیز این را نشان داده بود.
یعنی اگر به آقای رئیسی رأی میدادند، این کار ضد منافع ملی به حساب میآمد؟
خیر؛ مشکلات محلی اقتضا میکرد که از دولت دلگیر باشند؛ نه آنکه رأی مثبتی را بدهند، بلکه رأی منفی به یک جریان میدادند؛ اما وقتی رئیسجمهور پس از بروز مسئله ریزگردها به این استان آمدند، با مردم همراهی کردند و مشکلات را پذیرفتند و پس از ایشان نیز معاوناول رئیسجمهور تشریف آوردند، مسائل را بازگو کرده و صادقانه با مردم برخورد کردند و مشکلات استان را پذیرفتند، این صداقت تأثیر خودش را گذاشت... .
قبل از انتخابات، برآوردهای غالب حاکی از آن بود که رأی آقای روحانی در استان خوزستان چندان خوب نیست.
بیشتر جوسازی بود. از موقعی که آقای روحانی و جهانگیری آمدند و با مردم صادقانه صحبت کردند و برای مشکلات خوزستان در تاریخ ١٥ فروردین مصوبه بزرگی را گذراندند که هم برای حل مسئله آب و فاضلاب بود و هم برای ریزگردها و هم برای برق و هم احیای کارون و بهسرعت در ١٠ روز پس از آن، بند اول این مصوبه اجرا شد، هرچند بعضا برای مردم دلگیریهایی پیش آمده بود؛ اما چون منافع ملی برایشان اهمیتی ویژه داشت، رأیشان را برای ایران دادند و احساس کردند از طریق آقای روحانی حفظ منافع ملی بهتر صورت میگیرد.
ازآنجاکه خوزستان استانی نفتی به حساب میآید و عمدهترین درآمد استان نیز از این صورت تأمین میشود، رأی خوزستان معنای نفتی هم دارد؟ در صحبتی که من با مردم این منطقه درباره مشکلاتی مانند فقر، بیکاری و رکود اقتصادی داشتم، بیشتر آنها فقط حرف شرکت نفت را بر زبان میآوردند.
صنعت غالب کشور نفت به حساب میآید؛ اما سه تا چهار درصد اشتغال این استان را ایجاد کرده است. درحالیکه به لحاظ تولید ثروت، این صنعت سهم بالایی دارد. مثلا در زمینه پالایشگاهی، یک پالایشگاه در آبادان است و بقیه آن در سایر استانها قرار دارد؛ ما این انتظار را داریم که پالایشگاههای بیشتری در خوزستان تأسیس شود و این اشتغال از نفت عاید خود خوزستان شود.
عدد مدنظر شما درباره سهم اشتغال از نفت در خوزستان چقدر است؟
حداقل بین ١٠ تا ١٥ درصد باید باشد؛ حُسن دیگر این کار، این است زمانیکه نفت استخراج میشود و به استانهای دیگر ارسال میشود، هیچگونه ارزش افزودهای از محل استخراج نفت به استان تعلق نمیگیرد؛ اما در پالایشگاه استانهای تهران، اصفهان و مرکزی، از محل تبدیل نفت به بنزین، به شهرداری ارزش افزوده تعلق میگیرد و باعث میشود آنها بتوانند شهرهایشان را نوسازی کنند؛ درحالیکه سه میلیون بشکه نفت از خوزستان خارج میشود و هیچگونه ارزش افزودهای به استان تعلق نمیگیرد و بهعنوان کالای صفر در نظر گرفته میشود. از طرفی شهرهایی مانند مسجدسلیمان، روزبهروز فرسودهتر میشوند.
منظور شما این است که دولت نفت استخراجشده را بهعنوان یک کالای تجاری در نظر بگیرد؟
هنگامی که نفت در زیر زمین است، ارزشی ندارد؛ اما هنگامی که استخراج میشود، ارزشمند میشود و همین استخراج باعث بهوجودآمدن ارزش افزودهای میشود که باید درصدی از آن ارزش افزوده را به آن شهر اختصاص دهند.
در واقع منظور شما این است که نفت باید یک کالای تجاری حساب شود، نه یک کالای ملی.
خیر؛ کالای تجاری، کالای ملی هم به حساب میآید. بنزین هم کالای ملی، جاری و استراتژیک به حساب میآید که نفت نیز مانند آن است. طبق قانون، سه درصد ارزش افزوده باید به شهرها اختصاص داده شود.
اما در اینجا هیچگونه ارزش افزودهای تعلق نمیگیرد.
بله دقیقا، میگویند که در مناطق نفتخیز جنوب، پیمانکار حقالعمل کار میکند و نمیتواند ارزش افزودهای بدهد، درصورتیکه باید ارزش افزوده را به این شهر اختصاص دهند و از این طریق اشتغال نیز ایجاد کنند.
درواقع نگاه کلی در استان برای رفع مشکل بیکاری متوجه نفت است؟
بله این انتظار وجود دارد.
البته انتظار سنگینی است.
انتظار داریم که این نکته که عرض کردم در استان انجام شود، اگر بناست این نفت در مناطق دیگری به بنزین تبدیل شود، در خوزستان هم این کار صورت گیرد، البته منظور بنده این نیست که در سایر استانها انجام نشود، اما در کنار استانهای دیگر، در خوزستان هم انجام شود که اشتغال و ارزش افزوده آن به این استان نیز برسد.
در بین مردم این منطقه زیاد شنیده میشود که نفت این منطقه را میبرند و هیچچیز به این استان نمیدهند، شما چقدر با این حرف موافق هستید؟
خیر، نفت برای تمام ایران است و ما این را قبول داریم، اما آقای روحانی در یکی از سفرها که برای افتتاحی تشریف برده بودند، حق شُفعِه را مطرح کرده بودند که امری فقهی است که گفتند بخشی از درآمد نفت، اول به این منطقه اختصاص داده شود.
شُفعِه به چه معناست؟
یعنی ابتدا خدمت به همان منطقه صورت گیرد، نفت باید چهره خشن خود را تبدیل به چهرهای ملایم و نرم کند و برای مردم خدمات رفاهی از جمله راهسازی و کارهای عمرانی و اشتغال ایجاد کند و مشکلات زیستمحیطی را نیز حل کند و به کشور نیز رسیدگی کند.
در حق شُفعِه به میزان و رقم آن اشاره نشده است؟
اشاره شده و قابل بحث است، همین که دولت دو درصد نفت را تبدیل به سه درصد کرد ممنونیم و کار بسیار ارزشمندی بود و درعینحال برای حل مشکلات دیگر نیاز به کمک بیشتری است. آقای رئیسجمهور با توجه به دستور وزیر نفت و پیگیریهای ما دستور دادند که سه درصد از سرمایهگذاری نیز تعلق گیرد که کار بسیار بزرگی است و بنده از رئیسجمهور و وزیر نفت محترم تشکر میکنم.
در اکثر سفرهای آقای زنگنه به استان خوزستان، در کنار آقای زنگنه دیده میشوید و تصویری ساختهاید که با نفت رابطه بسیار نزدیکی دارید و کارکنان نفتی نیز نظر مساعدی نسبت به شما دارند. به نظر شما بخشی از رأی خوزستان پیام ضمنی نفتی هم داشت؟
وزیر نفت به اصرار من و نمایندگان در بخش اقتصاد مقاومتی بهعنوان وزیر معین خوزستان معرفی شد که در ابتدا ایشان نپذیرفتند، اما ما اصرار کردیم. در بحث خدمات اجتماعی خدمات خوبی ارائه کردند و حتی به مناطق حاشیه اهواز اعتبار خوبی اختصاص دادند. به اتفاق وزیر دوبار به مناطق محروم رفتیم و ایشان بازدید داشتند و بنده از مجموعه نگاهی که ایشان به استان دارند همیشه صمیمانه سپاسگزاری کردهام، واقعا اعتقاد ایشان این است که خوزستان توسعه پیدا کند و تلاش میکند که از طریق نفت در حد امکان این کمک را انجام دهد که از این بابت آقای زنگنه مورد احترام و مورد قبول استان قرار گرفته است و امیدواریم که در دولت جدید نیز حضور داشته باشند و نگاه فعلی خودشان را نسبت به خوزستان حفظ کنند تا منجر به عمران و آبادانی بیشتر در این استان شود.
الان سر مسئله آبگیری هورالعظیم بین استانداری و نفت اختلافاتی است. من بهتازگی آزادگان جنوبی بودم و میدیدم برخی از قسمتها و کارها بهخاطر فشار استانداری برای آبگیری، عجلهای و خارج از رویه انجام میشود.
خیر فشاری نیست، تالاب شادگان مسئلهای زیستمحیطی به حساب میآید.
شرکت نفت هم نگفته است که آنجا را کور میکند.
مصوبه دولت این است که هر طرحی بخواهد انجام شود، باید پیوست زیستمحیطی داشته باشد، اینجا در دولت آقای احمدینژاد خشک شد. در دنیا در اقیانوس چاه نفت حفاری میکنند، آیا آنها اقیانوس یا دریا را خشک میکنند؟ تالاب که جای خود دارد. آیا این امکانپذیر نیست در زمانی که آب در تالاب وجود دارد چاه نفت احداث شود؟ قطعا امکانپذیر است. اول اینکه مصوبه دولت درخصوص مسائل زیستمحیطی پیوست هر طرح است، دوما اینکه اگر این تالاب خشک شود، تبدیل به یک کانون ریزگرد میشود و درآمد یکسری از مردم را که از محل ماهیگیری در این نقاط اشتغال دارند قطع میکند و بسیاری مشکلات دیگر را برای این استان پیش خواهد آورد. ما میگوییم در اینجا که نفت مخزن مشترکی دارد، حتما اولویت دارد که نفت استخراج شود و ما نیز کمک میکنیم، اما مسائل زیستمحیطی آن نیز رعایت و تالاب نیز پرآب شود. از طرفی دیگر ما نهایت همکاری را نشان دادهایم و به ما گفتند که تا اردیبهشت کار یکی از چاهها و تا خرداد نیز کار یکی دیگر از چاهها را انجام میدهیم و ما گفتیم که تا پایان اردیبهشت و خرداد این حوضچهها آبگیری نشوند؛ یعنی آنچه را که آنها تعهد کردهاند پذیرفتهایم و طبق تعهد پیش میرویم. حوضچههایی که آبگیری شدهاند کار نفت در آنجاها تمام شده بوده و نفت در آنجا کاری نداشته است.
بحث این است که این تقدم و تأخر زمانی به این کاری که آنها میخواهند انجام دهند؛ یعنی لوله را در کف هورالعظیم بخوابانند و سپس روی آن جاده بکشند، ضربه نزند؛ بهعنوانمثال در پَد ٨ و پَد ١٨ دقیقا مشکلشان این است که آبگیری شده است و لولهها را باید بالا بیاورند.
خودشان تعهد کردهاند که تا پایان خرداد این کارها را انجام میدهند.
منظور بنده این است که در زمینه اجرا نیز چنین تداخلاتی پیش میآید
بله، بنده نیز منکر این موضوع نشدم، اما این کارها را برای چه چیزی انجام میدهیم؟
کشور توسعه پیدا کند که بخشی از توسعه نیز مربوط به نفت است.
نتیجه توسعه چیست؟
زیست و رفاه بهتر.
دقیقا، اما اگر این کار صورت نگیرد به معنی آن است که ما به هدفمان نرسیدهایم؛ یعنی عملا نقض کردهایم، ما میگوییم آب باید باشد و همزمان کارهای نفتی نیز صورت گیرد که برابر است با زیست بهتر که رفاه بیشتری برقرار میشود و نفت هم استخراج شود که درآمدمان بیشتر شود... .
عرض من هم این نبود که به تالاب توجه نشود؛ صحبت بر سر تقدم و تأخر زمانی بود... بگذریم... تا چه مقدار به آزادگان و غرب کارون امید دارید؟
امید داریم که هم تولید و هم اشتغال را افزایش دهد و انتظار داریم که انشاءالله قراردادهای IPC اجرا شود؛ همه اینجا منتظرند. شخصا با وزیر نفت بارها صحبت کرده و گفتهام که هرچه زودتر این کارها صورت گیرد و حتی دو بار به دنبال امضای ستاد اجرائی بودم که این امر زودتر صورت گیرد تا روند اجرائی آن طی شود و هرچهسریعتر بتوانیم اشتغال در این زمینه ایجاد کنیم و از مخزن مشترک که جزء سرمایههای ملی به حساب میآید، تولید بیشتری کنیم و ٣٠٠ هزار بشکه کنونی هرچه زودتر به یکمیلیونو ٢٠٠ هزار بشکه افزایش پیدا کند. شرکتهای چینی درحالحاضر حدود شش درصد ضریب برداشت دارند که درصد چندان بالایی نیست و باید شرکتهای مطرح مانند توتال و پتروناس وارد این طرح شوند که ما نیز کاملا اعلام آمادگی کردهایم و حمایت میکنیم.
شرایط سیاسی استان اجازه ورود خارجیها را میدهد؟ پیشتر اینگونه نبود که آمادگی حضور خارجیها را داشته باشند.
خیر، از دیرباز خارجیها در خوزستان حضور داشتهاند و بیش از هر استان دیگری این ظرفیت را داشته است و دارد و رأی این استان نشان داد که ظرفیتهای خوزستان فراتر از چیزی است که برخیها فکر میکنند و نگاه آنها اشتباه است. مردم ما به اشتغال نیاز دارند، مردم خوزستان با خارجیها مشکلی ندارد، در سد شهید عباسپور، سد دز و صنایع نفتی مختلف مشکلی نداشتهاند، اما حفظ هویت ملی و مسائل دینی و مذهبی ما کاملا پابرجاست و درعینحال هیچ مشکلی با اینکه سرمایهگذاری خارجی صورت گیرد، وجود ندارد.
بله؛ از نظر تاریخی خوزستان دروازه ورود ایران به تمدن جدید بوده است. سؤال بنده بیشتر درخصوص دوره زمانی ١٠ تا ١٥ سال اخیر است.
خوزستان سرزمین مقدسی است و محل شهادت جوانان پاک این سرزمین است و با رعایت تمام این مسائل ما از سرمایهگذاریها و تکنولوژیهای خارجی جدید استقبال میکنیم.
در صحبتهایتان اشاره کردید که انشاءالله قراردهای IPC بسته شود، ظاهرا نفتیهای اهواز نیز مدلی را در نظر گرفتهاند، شما در جریان مدلهای اهوازی هستید؟
بله؛ تا حدودی، به صورت کلی در جریان هستم.
دنبال میکنید که چه زمانی مدل اهواز به نتیجه میرسد؟
بنده با وزیر محترم نفت صحبت کردهام و ایشان گفتهاند که آنها نیز در حال نهاییکردن هستند، اهوازیها نیز گفتهاند که مدل موردنظرشان را ارائه کردهاند و وزارت نفت پذیرفته است. شما چالش درست نکنید، کارها خوب پیش میرود (با خنده).
شنیدهاید که قرار است با شلمبرژه در دوبی قرارداد ببندند؟
تا حدودی شنیدهام.
این موضوع را مطرح نکردهاید که چرا در اهواز قرارداد نمیبندند؟
به این مسائل تخصصی بنده ورود نمیکنم زیرا کار ملی به حساب میآید.
محل قرارداد که امر تخصصی به حساب نمیآید، کار نمادین است.
اشکالی ندارد، اعضای ما در مناطق نفتخیز جنوب افراد مقیدی هستند و نسبت به مسائل خودشان حساسیت خاص دارند و بهتر است این مسائل دامن زده نشود. وزیر نفت نیز همیشه گفته است اگر قرار باشد خوزستان توسعه پیدا کند، با نفت توسعه پیدا میکند و اگر دوستان مناطق نفتخیز نیز به سمت توسعه حرکت کردند، استان نیز توسعه پیدا میکند و درخصوص اینکه قراردادبستن در این سمت باشد یا جای دیگر، بحثی نیست؛ مهم این است که منجر به توسعه استان شود.