به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، در روزهای اخیر و پس از حوادث تروریستی تهران، برخی ناآگاهانه و احساسی در فضای شبکههای اجتماعی، پیوندی ناشدنی میان کُردها و داعش برقرار کردهاند و به نوعی در مسیری اشتباه به یکی از اهداف اصلی داعش که تفرقهافکنی در داخل است، دامن میزنند؛ بنابراین نوشتار پیشرو با اشارهای گذرا به چهار پرده نبرد سخت جاری در مناطق کردنشین خاورمیانه میان کُردها و داعش، بهدنبال آن است تا نشان دهد نباید در دام چنین موجهای توهمزده و توطئهآمیزی گرفتار شویم؛ چراکه پیوند داعش و کُردها از آن وصلههای ناجوری است که هیچجور بههم نمیآیند؛ تو گویی میخواهند آفتاب را به مظهر تاریکی تشبیه کنند!.
نبرد کردها - داعش در سوریه: کوبانی نامی است بلندآوازهتر از آنکه بخواهم از آن بگویم؛ اما به یاد آوریم درست در روزهایی که چشم جهان نگران از سقوط یکی پس از دیگری شهرهای بینالنهرین و شام به دست داعش بود و رجب طیب اردوغان و نخستوزیر وقتش، احمدداود اوغلو، وعده سقوط کوبانی کوچک به دست داعش را در کمتر از ٤٨ساعت میدادند، این پایمردی و اراده پولادین دختران و پسران بزرگ کُرد بود که آخرین روزنههای امید را با جانفشانیهای حماسیشان که بیاختیار ما را به یاد رستم و سهراب و گردآفریدهای شاهنامه میانداخت، روشن نگه داشت و اولین شکست را بر پیکره داعش فرود آورد تا آرزوی ابوبکر البغدادی را برای خواندن نماز عید قربان در این شهر، پرپر کند و پس از آن هم دختران کُرد با آن چشمان چون دریا روشن و گیسوان بافته و زرینشان که نشان از درهمتنیدهماندن عشق و زندگی است، در کنار شیرمردانشان بودند و هستند که سنگینترین شکستها را به داعش وارد کردهاند و در همین روزها صدای هلهلههای شادی از پیروزی و رزمشان در رقه، مرکز خلافت خودخوانده داعش، منجر به فرار خلیفه شده و جهانیان هر آن انتظار شنیدن خبر رهایی شهری دیگر از شمال سوریه را میکشند!.
نبرد کردها و داعش در عراق: سوی دیگر میدان در عراق است؛ هنوز صدای ضجه زنان و دختران کُرد ایزدی که اسیر چنگال داعش شدهاند، روح حقوق بشر و جامعه بشری را خشمآلود و شرمگین میکند. هنوز کردها و ایرانیان و دیگر بازیگران در این منطقه، دوشادوش هم علیه داعش میجنگند تا آخرین سرزمینهای باقیمانده را آزاد کنند. اینجا همان سرزمینی است که داعش گلوی پیشمرگان اسیرشدهاش را به دست نااهلانی کُردیپوشیده میبُرد؛ همانجایی که داعش رهبرانش را تکفیر کرده است؛ همانجایی که بیشتر از ٤٠ حملهاش به کرکوک، با دفاع جانانه کردها، یکی پس از دیگری شکست خورده است؛ همانجایی که کرد، عرب، ترکمن، فارس، بلوچ و... حلقه اتحاد زدهاند تا شر این ظلمات را برای همیشه کم کنند!
نبرد کردها و داعش در ترکیه: داعش اما در ترکیه به شیوهای دیگر به نبرد کردها رفته است؛ آنها سعی کردند تا کردها را در برابر دولت مرکزی قرار دهند؛ امری که متأسفانه با اشتباهات رهبران ترکیه و فرماندهان پکک همراه شد. به یاد آوریم شهر سورچ را؛ جایی که جوانان داوطلب کُرد ترکیهای پس از شکست محاصره کوبانی، جمع شده بودند تا با همکاری و همدلی به پاکسازی و آبادانی کوبانی جنگزده همت گمارند؛ اما ناگاه دو بمبگذار انتحاری داعشی، در میان آنان خود را منفجر کردند و بیشتر از ٣٠ نفر از دختران و پسران کُرد ترکیهای در آن کشته شدند و این سرآغازی شد که پروسه صلح میان آنکارا و قندیل کنار گذاشته شده و اشتباهات و سیاستهای جاهطلبانه طرفین، یک بار دیگر آتش اختلاف و درگیری را به ترکیه بازگرداند؛ آتشی که حتی دامن فعالان مدنی و سیاسی و صلحطلبی مانند «صلاحالدین دمیرتاش» و همقطارانش در حزب «دموکرسی برای خلقها» را هم گرفته و در فضای قدرت تکساحتی اردوغانی، آنها را از پارلمان به زندان روانه کرده است.
نبرد کردها و داعش در ایران: اما کردهای ایران حدیثی متفاوت دارند؛ آنها سالهاست از یکسو با فعالیت حامیان نوعی قرائت سلفی رادیکال که نهتنها بومی مناطق اهل سنت و شافعیمذهب ایران نیست، بلکه وارداتی است، مبارزه مدنی میکنند. در زمان دفاع جانانه کوبانی و سقوط مظلومانه شنگال، بسیاری از جوانان کرد ایرانی دوشادوش دیگر هموطنان خود اسلحه به دست گرفتند و هنوز بسیاری از آنان در شنگال، رقه و... علیه داعش میجنگند. کردها بهتازگی نیز در انتخابات ریاستجمهوری با وجود همه شرایط و مشکلاتی که دارند، بالاترین درصد رأی خود را به تفکر میانهروی و اصلاحطلبی که کاملا نقطه مقابل ایدئولوژیهای افراطی داعشی است، دادند؛ مردمانی که از قوامدهندگان دموکراسی و بهبود تدریجی اوضاع ایراناند.
انتقام شب از روز
طبیعی است داعش در منطقهای که تمام مرزهای شمالی و شرقی خلافت خودخوانده ابوبکر بغدادی با مناطق کردنشین احاطه شده بود و در تلاش برای پیشروی بیشتر سرزمینی، با سد محکم و نفوذناپذیری به نام کُردها مواجه شد و نخستین و سختترین شکستها را هم از آنان در سوریه و عراق متحمل شد و اینک پایتختش نیز در آستانه فروپاشی و آزادی به دست آنهاست، تلاش کند تا از کردها در هرکجا که هستند، انتقام بگیرد؛ انتقامی که برای داعش انگیزه مضاعفی داشته و دارد؛ چرا که سر دیگر ماجرا ایران است؛ ایرانی که چه در سوریه و چه در عراق، در تحدید مرزها و مناطق اشغالشده جنوبی به دست داعش، بیشترین تأثیر را داشته است و چهبسا اگر ایران تمامقد وارد کارزار نشده بود، اینک خطبهها و فرمانهای ابوبکر بغدادی را روزی در بغداد میشنیدیم و روزی دیگر در دمشق.در چنین شرایطی، از چندین عضو ایرانیاش استفاده کرد و برای نخستینبار اقدام به پخش تصاویری از حمله آنان به پارلمان ایران کرد که در آن گویی عامدانه قبل از جملات عربی، گوینده از کلماتی کُردی استفاده کرد و سپس برای محکمکاری هرچه بیشتر، فیلمی از مهاجمان تروریستی خود را که پیش از حمله ضبط شده بود، نشان داد که در بدعتی آشکار، آنان با زبان کُردی از فلسفه «امتبودن» داعش و «فرقهبودن» دیگران و لزوم جهاد با آنان سخن میراند. این در حالی است که فرد گوینده، مسلط به عربی بود و میتوانست مانند همه تروریستهای انتحاری دیگر، به زبان عربی که زبان خلافت خودخوانده داعش است، تکلم کند. نکتهای که از چشمان تیزبین و نکتهبین چند نفر از خبرنگاران یک رسانه آنسوی آبها دور نماند و آنان هم توانستند نهایت استفاده را از آن برای اختلافافکنی ببرند و با استفاده از تکنیکهای رسانهای، عملا خبر هویت مهاجمان را تبدیل به بحث روز ایران کردند و اینگونه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، بر آتش فتنه و تفرقهای که داعشیها دنبال آن بودند، دمیدند. به هوش باشیم و آگاه که داعش هیچ هویتی را اعم از ملی، قومی، زبانی و حتی هویت دینی نمیشناسد. گروهی که از مذهب به عنوان ابزاری برای ایدئولوژی مخرب و زیانبارشان و توجیه اقدامات شنیع و غیرانسانی خود استفاده میکنند، برای کُردها چونان شبی میمانند که برای مبارزه با آن و بازگرداندن آفتاب روشنی به خاورمیانه، کردها سه سال است لحظه به لحظه با جان و خون خود با آن رزم میکنند و به قول حضرت سعدی علیه الرحمه، قصه نبرد کردها و داعش برای نجات خود و خاورمیانه اینگونه است: «آهنگ دراز شب ز من پرس / کز فرقت تو دمی نخفتم».