سالهای رشد اولیه، در سازگاری بعدی اهمیت دارند و وجود مشکلات در خلال این سالها، زمینه سازناسازگاری در سالهای بعدی را فراهم میکند. مشکلات روانی در کودکی، حتی اگر موقت و گذرا باشد، احتمال دارد که پیامدهای جدی در برداشته باشد ؛ زیرا ممکن است که یادگیری و رشد کودک را مختل کند. از جملهی این قبیل مشکلات، استرس پس از سانحه (PTSD) میباشد که به دنبال وقوع یک رویداد آسیبزای شدید (زلزله، تصادف و...) بروز میکند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تبیان، استرس پس از سانحه، سندرمی است که پس از مشاهده، درگیر شدن، تجربهی مستقیم یا شنیدن یک عامل استرسزا و آسیبزای شدید روی میدهد ، که میتواند منجر به مرگ واقعی یا تهدید به مرگ یا وقوع یک سانحه ی جدی باشد.
کودکان نسبت به این تجربهها احساس ترس و درماندگی میکنند ولی اغلب با رفتارهای آشفته و حاکی از بیقراری واکنش نشان میدهند و مدام تلاش میکنند از یادآوری رویداد و سانحه اجتناب کنند.
کودکان این حوادث را به اشکال مختلف تجربه میکنند. ممکن است کودکی مستقیما در معرض حادثهای همچون سوءاستفاده جنسی ، تصادف ، سوانح طبیعی و... قرار گرفته باشد یا دربارهی وقوع این حوادث از دیگران شنیده باشد .
به طور کلی افرادی که چنین رویدادهایی را تجربه میکنند حتی در مورد کودکان، بیشتر از این که ما بتوانیم تجربه ی آنها را تصور کنیم و احساسات آنها را درک کنیم که در آن لحظه چه احساسی داشتهاند، از آن واقعه رنج میبرند.
همین امر وجه تمایز استرس پس از سانحه با سایر حوادث زندگی است. بنابراین تلاش در جهت درک وضعیت فردی که استرس پس از سانحه را تجربه کرده، کار چندان سادهای نیست . واکنش به این حوادث به هر شکلی که اتفاق افتاده باشد متفاوت است. الگوی آسیبپذیری به استرس از کنش متقابل فعال بین آمادگیهای ارثی و دیگر عوامل بیولوژیکی متفاوتی در واکنش به استرسهای روزمره متولد میشود.
اما تاثیر این وقایع روی کودکان به فاکتورهای مختلفی از جمله نوع حادثه، شدت، محیطی که حادثه در آن اتفاق افتاده، تداوم و تسلسل وقایع، سنی که کودک در معرض چنین حادثهای قرار گرفته و احتمالا بیدفاع بوده است، رویدادهای آسیبزای قبلی، طی کردن دوران پس از حادثه ، نحوهی دلبستگی کودک ، به مادر یا مراقبان اولیه بستگی دارد.
کودکانی که در محیط خانواده خود در معرض خشونت و ضرب و جرح قرار دارند ، حتی خشونتهایی که منجر به مرگ یکی از اعضای خانواده میشود؛ بیشتر مستعد آشکار کردن نشانههای استرس پس از سانحه هستند. همچنین کودکانی که در محیط زندگی شاهد طلاق والدین یا جدایی همراه با مشاجرات طولانی آنها میباشند، یا توجه به شرایط زندگی قبل و پس از طلاق، احتمال بروز این نشانهها افزایش مییابد .
طبق نظر متخصصان اکثر کودکان پیشدبستانی، برای سازگاری مجدد بعد از طلاق ، به یک دوره 2 تا سه ساله نیاز دارند، آنها ممکن است پرخاشگری و افسردگی، نافرمانی و مشکلات ارتباطی با همسالان ظاهر سازند.
بهطور کلی کودکان زیر 11 سال در برابر نشانگان استرس پس از سانحه ، آسیبپذیری بیشتری نشان میدهند.
در این میان خردسالان ممکن است علایمی از قبیل تاخیر در رشد زبان و ناتواناییهای یادگیری و گفتاری بیشتری بروز میدهند.
نشانه استرس پس از سانحه ممکن است خود به خود پس از مدتی کاهش یابد، اما مجددا ماهها یا سالها بعد از وقوع سانحه آشکار شود. در این مدت عوامل مختلفی از قبیل سابقه خانوادگی، تجربیات دوران کودکی، ویژگیهای شخصیتی و ناراحتیهای روانی پیشین میتواند در بروز و تشدید نشانگان موثر باشد.
علائم استرس پس از سانحه (PTSD) در کودکان
1- ناآرامی و بیقراری، رفتارهای پرخاشگرانه، احساس بیزاری از دیگران.
2- گوشهگیری و مشکلات در روابط بین فردی به سختی انس گرفتن با دیگران (به ویژه وقتی کودک مورد سوء استفاده جنسی یا جسمی قرار گرفته باشد)
3- احساس گناه و شرمزدگی، بیاحساسی و فقر هیجانی که از طریق جمع کردن خود و انقباض عضلات صورت میگیرد.
4- واپسرویهای رشدی (بازگشت به رفتارهای اولیه کودکان، شباداری مکیدن شست و...)
5- رفتارهای تهییجی و برانگیختگی بیش از حد (حالت گوش به زنگ بودن که به محض مواجه شدن با محرک تنشزا شوکه میشود.)
6- اختلال خواب، کابوس و خوابهای ترسناک (رویاهای هولناک بدون محتوای مشخص)
7- اجتناب از افکار و احساسات و حتی اماکنی که وقایع ناخوشایند را برای کودکان یادآوری میکند.
8- تکرار خاطرههای آسیبزا از قبیل مزاحمت تجاوز و ... در ذهن کودکان.
9- تمایل بازیهای تکراری پیرامون حادثهای که تجربه کردند.
10- دشواریهای یادگیری، مشکلات در تمرکز و تکالیف درسی
درمان و توصیهها:
فرآیند درمان کودکان مبتلا به PTSD تلفیقی از دو رویکرد شناختی رفتاری مداخلات رفتاری شامل: آموزش نحوهی مواجهی موثر با ترسها، اجتناب از اماکن یا افرادی که وقایع را یادآوری میکند، میباشد ؛ همچنین استفاده از تکنیک آرام بخش، پذیرش احساسات کودکان در کاهش نشانگان استرس پس از سانحه موثر است والدین چنین کودکانی میبایست پس از مشاهده ی علایم فوق که بیش از یک ماه تداوم مییابد و منجر به اختلال در عملکرد کلی کودکان (تحصیلی، رفتاری و...) میشود نسبت به درمان آن اقدام نمایند.