میدان آزادی یا شهیاد، خیابان نجات الهی یا ویلا، خیابان فرصت قدیم یا موسوی جدید. خیابانهایی که براساس رویدادهای مهم تاریخی نامگذاری میشوند، انگار تاریخ بصری ما را تشکیل میدهند. میزان ماندگاری نام خیابانها و میادین تنهاوتنها بسته به اهمیت آن اتفاق تاریخی یا اثرگذاری فردی است، تا نامی مانا برای خیابان و محل سکونت باشد. این اثرگذاری به قدری است که بعد از گذشت زمانی طولانی و با وجود نامگذاری جدید، همچنان اهالی کوچه و بازار نام آن خیابان یا محل را به اسم قدیمی میشناسند و موقع نشانی دادن هم اسم قدیمی را به کار میبرند، خیابانهایی چون ویلای قدیم و نجاتاللهی جدید، فرصت قدیم و موسوی چندسال اخیر. هنوز که هنوز است مردم آن را با نامهای قدیمی میشناسند. اما اتفاق تازه و پرحاشیه این روزها نامگذاری خیابانی با نام فرجالله سلحشور است که حواشی زیادی را به دنبال داشت؛ یکی میگفت بنیانهای چنین نامگذاریای سیاسی است، دیگری میپرسید سلحشور چه کسی است که خیابانی به نام او است. یکی از مقبولیت بیشتر همعرصههایش میگفت و دیگری از خدمتی که در حق این مرزوبوم کرده بود. یکی میگفت اگر خیابانی بینام مانده، نام شاعری را میگذاشتند تا فرهنگمان به دست فراموشی سپرده نشود، دیگری میگفت در این نامگذاری اعتدال باید رعایت شود؛ چراکه کارگردانان و افرادی همچون فرجالله سلحشور بودهاند که در عرصه هنر ایفای نقش کنند و آثار ماندگاری از خود برجای بگذارند. بد نیست چرخی در کوچه و خیابانها بزنیم و به قولی چند سوال از بچههای امروزی یا همان نسل جدید بپرسیم. اگر کتابهای درسی نبود کمتر کسی مشاهیری چون سعدی، حافظ، فردوسی و رودکی را میشناخت. مشاهیری که به واسطه کتاب درسی شناخته شدند و کمکم نام یکی از خیابانها را به خود اختصاص دادند. اما گذر زمان نام بسیاری از خیابانها را دستخوش تغییر قرار داد.
قانون چه میگوید؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند ، شهرهای جمهوری اسلامی ایران در ظاهر و باطن باید نمایانگر تاریخ و جغرافیای تمدن و فرهنگ اسلامی-ایرانی باشد. یکی از مصادیق مهم این امر، اسامی خیابانها، اماکن و موسسات عمومی در شهرهاست و این اسامی در حکم شناسنامه شهرها و بیانگر ارزشهای اعتقادی، تاریخی، فرهنگی و ملی جامعه است. از مهمترین ضوابط و معیارهای نامگذاری در این قانون آمده است که نام شخصیتهای مهم تاریخ صدر اسلام و انقلاب اسلامی و شهدای گرانقدر آن و حوادث مهم تاریخ مبارزات اسلامی مردم ایران در درجه نخست و نام شخصیتهای فرهنگی، ادبی، علمی، سیاسی و تاریخی ایران و اسامی راجع به اندیشه، فکر و هنر و نیز مظاهر طبیعت زیبای ایران در مرتبه بعد برگزیده شود. براساس قانون، نامگذاری میادین، معابر یا کوچهها در شهر تهران برعهده کمیسیون نامگذاری متشکل از ۳نفر از اعضای کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورا، مدیرکل روابطعمومی شورا و شهرداری و همچنین نماینده فرهنگستان زبان و ادب فارسی است، اما به جز نامهایی که این کمیسیون بر معابر جدید میگذارد. از میان همه مقولاتی که گفته شد چندی پیش میدانی با نام فرجالله سلحشور نامگذاری شد که به مزاج بسیاری خوش نیامد. یکی از پرسشهایی که این موضوع را به چالش کشیده، چگونگی انتخاب نام افراد برای میادین و خیابانهاست، آیا پشت پردههای سیاسی دارد؟ چراکه عباس کیارستمی نیز در زمره کارگردانان خوب ما قرار دارد، چرا نام او برای این میدان انتخاب نشده؟ گذشته از همه آنچه تاکنون گفته شد، آیا نامگذاری خیابانها با نام سلیبریتیهای انتخابشده اتفاق خوب و خوشایندی است یا نه؟ برای پاسخ به این سوال با برخی از کارشناسان گفتوگو کردهایم.
پیشینه
تهران در گذر روزگار
تهران قدیم تنها ٥ محله داشت: عودلاجان، سنگلج، بازار، چالهمیدان و محله دولت. محله سنگلج که بخش اعظم و عمده آن را امروزه پارکشهر تشکیل میدهد، در گذشته یکی از مراکز مهم سیاسی بود و با اینکه درحال حاضر تقریبا ازبینرفته ولی هنوز اشتهار تاریخی خود را از دست نداده است. چاله حصار یکی دیگر از محلات جنوب تهران بود که چون آن را خاکبرداری و خاکش را به مصرف حصارکشی تهران رسانده بودند، مقدار زیادی چاله گود مانند داشت، چاله میدان نیز که قبلا در دوره صفویه خاک آن را به مصرف حصارکشی تهران رسانده بودند، وضعی تقریبا مشابه چاله حصار داشت که محل تخیله زباله تهران به حساب میآمد. در بین محلات پنجگانه تهران قدمت چال میدان (چال حصار) قدیمیتر از بقیه است. بافت قدیم شهر تهران تا زمان حکومت پهلوی اول به شکل قدیم خود- البته با تغییراتی جزیی- باقی مانده بود. با تخریب حصار شهر تهران و دروازههای آن، تغییرات عمدهای در تمام شهر به وجود آمد. باوجود تداوم دگرگونیها در زمان پهلوی دوم، هسته قدیمی شهر تهران همچنان مرکزیت خود را تا به امروز حفظ کرده است.
قدیمیترین میدانهای تهران
در تهران عهد قاجار ٥ میدان توپخانه، بهارستان، ارگ، پاقاپق و مشق ساخته شد که اکنون نامهایشان دستخوش تغییر قرار گرفته است.
میدان حسنآباد
یکی از قدیمیترین میدانهای تهران، میدان حسنآباد است که به دستور میرزا یوسف آشتیانی دستور ساخت این میدان داده شد. همین امر موجب شد صدراعظم ناصرالدینشاه این میدان را به نام فرزندش میرزاحسن مستوفیالممالک، میدان حسنآباد نامید. این میدان در زمان ساخت در شمال غربی تهران قرار داشت که پس از گذشت مدتی چند ساختمان مجزا در اطراف میدان ساختند.
میدان «چه کنم!»
از دیگر میدانهای قدیمی تهران میدان چه کنم دیرینه و ابنسینای اینروزهاست، این نامی است که مردم به میدان ابنسینا داده بودند: میدان چه کنم! هفت خیابان، از هرسو به این میدان راه مییابند؛ روشندلان، ٢٠متری دروازه شمیران، خورشید، کیوان، سپاه، گرگان و خیابان مازندران. وجه تسمیه این میدان به این دلیل بود که هرکس وارد آن میشد نمیدانست که با توجه به تعدد خیابانهایی که به میدان منتهی میشود، کدام مسیر را انتخاب کند.
میدان مشق؛ عمارت قزاقخانه
این عمارت هسته اولیه مجموعه میدان مشق است که در دوره فتحعلیشاه بهعنوان پادگان نظامی در شمال شهر تهران دوره صفوی بنیان نهاده شد. عمارت نظامی میدان مشق که بعدها به عمارت قزاقخانه موسوم شد، چندین دوره ساختوساز را شامل شده و عمدهترین تغییرات انجام شده در آن در دوره ناصرالدینشاه قاجار و رضاشاه صورت گرفته است، اما علت نامگذاری آن مشخص نیست.
میدان توپخانه
میدان امام خمینی (نامهای پیشین: میدان توپخانه، میدان سپه) نام میدانی تاریخی واقع در مرکز شهر تهران است. این میدان در سال ۱۲۸۴ هجری قمری در دوره ناصرالدینشاه و به دستور امیرکبیر ساخته و ساختمانهای گرداگرد آن بارها تخریب و نوسازی شدهاند. میدان توپخانه از گذشتههای دور مرکز حملونقل و ترافیک شهر تهران و همچنین محل گردهماییهای اعتراضی و همچنین اعدام برخی از محکومان نامی بوده است. این میدان هماکنون کانون اداری و تجاری به شمار میرود و محل تقاطع خیابانهای اصلی و کلیدی شهر تهران است، به گونهای که خیابانهای لالهزار و فردوسی، بهترتیب از شمالشرق و شمالغرب؛ از غرب خیابان امامخمینی (خیابان سپه)؛ از شرق، خیابان امیرکبیر(چراغبرق)؛ خیابانهای باب همایون و ناصرخسرو به ترتیب از جنوبغرب و جنوبشرق به این میدان میپیوندند.
میدان محمدیه
اگرچه این میدان در گذشته خارج از شهر قرار داشت، اما زمان باعث تغییر مکان آن شد. نخستین نام این میدان محمدیه بود. نام دیگر این میدان «پاتاپوق» بود و وجه تسمیه آن به دلیل این است که در وسط میدان تپهای از خاک قرار داشت و روی آن ستون گـرد کوتاهی از آجر ساخته بودند که مجرمان را در پای آن سر میزدند. با تخریب تدریجی تپه، تختگاهی دیواردار ساخته شده و به جای ستون آجری، شیر چوبی در آن قرار دادند و دار و طناب جای آن را گرفت. بعدها دار و طناب نیز به باغشاه انتقال پیدا کرد. میدان «اعدام» نیز سومین نام این میدان است، اما اکنون این میدان را با نام ابتداییاش همان محمدیه میشناسند.
نگاه مخالف
نامگذاری خیابان مشروط بر دارابودن مولفههای اجتماعی
مصطفی آب روشن جامعه شناس| در جایجای دنیا از نام افراد برجسته و ماندگار برای نامگذاری خیابانها استفاده میشود، به همینجهت چیزی دور از ذهن نیست که در کشور ما از نام مشاهیر برای نامگذاری خیابان یا میدانی استفاده شود. اما چندی پیش نامگذاری میدانی در منطقه٥ بهنام کارگردانی مخالفان و موافقانی را طلبید. مصطفی آبروشن، جامعهشناس از صاحبنظران این عرصه معتقد است: «یکی از نمادهای مهم تمدن و فرهنگ ایرانی-اسلامی نامگذاری اسامی خیابانها و اماکن عمومی در شهرهاست. در واقع برچسب کوچه و خیابانهای شهر با نام شخصیتهای فرهنگی، هنری، دینی یا اسامی افرادی که نماد فکر، اندیشه یا ایثار هستند، ما را با هویت و شناسنامه تاریخی و ملی آن جامعه بیشتر آشنا میکند.»
این جامعهشناس با اشاره به نامگذاری میدانی در منطقه٥ تهران به نام یکی از صاحبان هنر ایرانی که طرفداران زیادی را در زمانی به خود اختصاص داده بود، ادامه داد: «نامگذاری میدانی در منطقه٥ تهران به نام فرجالله سلحشور، باوجود پرسشهای فراوانی که به ذهن متبادر میکند، اما میتوان بهعنوان نقطه عطف و روزنه امیدی تلقی کرد که شورای شهر تهران یکی از میادین یا خیابانهای شهر را با نام سایر اسطورههای سینمای ایران آراسته کند.»
آب روشن با تاکید بر اینکه استفاده از نام هنرمندان و هنروران تا حد زیادی در جامعه تاثیر مثبت از خود بر جای میگذارد، در این زمینه ادامه داد: « انتظار میرود شورای شهر برای بسیاری از هنرمندان، شاعران و نویسندگان که در این زمینه گام موثری بردارد. برای مملوسترشدن موضوع، کیارستمی را مورد مثال قرار میدهم، زیرا او و سلحشور هر دو در یک جایگاه قرار داشتند و در عرصه سینما فعالیت میکردند، درصورتی که معتقدم آقای سلحشور برخی از مولفههای اجتماعی را دارا نیست.»این جامعهشناس با ابراز امیدواری در زمینه ادامه یافتن استفاده از نام هنرمندان و افراد تاثیرگذار افزود: «همچنین باید توجه داشت که بسیاری از فعالان عرصه هنر در زمره مشاهیر و افراد تاثیرگذار قرار میگیرند، در این میان عباس کیارستمی شخصیتی متفاوت و ماندگار داشت، چراکه او تنها هنرمند و شخصیتی بود که مؤلفههایی همچون دعوت انسانها به صلح و دوستی و میل به زندگی را بهعنوان دستاوردی شایسته، با هنر سینما برای جامعه به ارمغان آورد و توانست هنر هفتم کشور را بینالمللی کند و با زبان هنر؛ پیام صلح، آزادی و دوستی را به سراسر جهان تسری داد. نگاه متفاوت و شخصیت برازنده و متواضع او چنان تاثیرگذار بوده است. آبروشن در خاتمه با اشاره به تاثیرگذاری هنرمندان در جامعه خاطرنشان کرد: «نظام اجتماعی برحسب ضرورتهای اجتماعی و تاریخی شخصیتهایی را به جامعه معرفی میکند تا از آنها اسطوره بسازد. اما در این میان مسأله حایزاهمیت این است که نباید فراموش کرد این واقعیت، مسئولیت اجتماعی ما را در برابر بازنمایی اسطورههای هنری جامعه ایران دوچندان میکند. زیرا شخصیتهای برجسته مردمی همچون کیارستمی در ذهن و روح جمعی جامعه، جایگاه ویژهای داشته که غیرقابل انکار است.»
کارشناس بی طرف
نام گذاری های قانونمند
اقبال شاکری، عضو شورای شهر| اقبال شاکری، عضو شورای شهر معتقد است: « اگرچه انتقادات بسیاری وارد شده، اما مورد پذیرش نیست، زیرا نامگذاری خیابانها و مناطق براساس ضابطه و قوانینی است و ارتباطی به سلیقه شخصی ندارد. هرکسی میتواند درخواست خود را برای نامگذاری خیابانی پیشنهاد کند و سپس مورد بررسی کمیته نامگذاری قرار میگیرد.»
این عضو شورای شهر در ادامه گفت: «کمیته نیز متشکل از اقشار گوناگون و برخی از سازمانهای اجتماعی و مردمنهاد است. این کمیته وظیفه دارد، وضع پیشنهادی را با واقعیتهای محل ابتدا مورد بررسی قرار دهد و پس از تصویب به شورای شهر ارجاع داده میشود.»
شاکری در خاتمه با اشاره به ایفای نقش شورای شهر گفت: «شورای شهر هم پس از رأیگیری بین اعضا این نام را رد یا تایید میکند. این فرآیندی مدیریتشده و قابلقبول است و منوط به سلیقههای شخصی نمیشود که با تغییر شورای شهر اعضای این کمیته نیز تغییر میکنند. همچنین باید دانست پیشنهاددهندگان میتوانند اعم از مردم عادی، سازمانها و ارگانهای دولتی باشند که پس از بررسی نام و تایید ممکن است این پیشنهاد رد یا تاکید شود، البته باید دانست در مواردی اصلاحیههایی نیز صورت میپذیرد. به عقیده بنده نامگذاریهایی که بهتازگی صورت میگیرد خوب و مناسب است، اما در برخی موارد باید نکاتی را رعایت کرد که گاهیاوقات مردم جامعه به نامهایی عادت کردهاند که تغییر آنها برایشان بغرنج میشود. به همین جهت بهتر است در انتخاب نام برای خیابان یا میدانی از نامهای آسان استفاده شود یا نام قبلی آن نیز در کنار نام جدید قرار بگیرد.»
نگاه موافق
نامگذاری فرصتی برای الگوهای جامعه
محسن پیرهادی، عضو شورای شهر | اگرچه نامگذاری میدان فرجالله سلحشور منتقدان زیادی را به خود اختصاص داده، اما محسن پیرهادی، عضو شورای شهر نظری متفاوت در این زمینه دارد: « استفاده از نام بزرگان و مفاخر که مربوط به فرهنگ این مردم میشود، بسیار خوب و مفید است که اگر این اقدام صورت نگیرد، حتی در مواقعی ممکن است ضربهای برای کشور محسوب شود.»
این عضو شورای شهر با اشاره به تأثیرگذاری سلحشور در سایر کشورها در این زمینه ادامه داد: «زیرا افرادی چون مرحوم سلحشور باید به بقیه نسلها شناخته شوند. همچنین باید دانست ایشان کارگردانی بودند که مقام معظم رهبری دربارهشان فرمودند سلحشور اعتبار و فرهنگ ما در بین ملتهای دیگر شدند. حال آیا کارگردانی با این ویژگیها و چنین آثار مفتخری نباید یک خیابان به نام او اختصاص داد و به واسطه این عمل قدردانشان بود.»
پیرهادی ضمن یادآوری اهمیت نامگذاری همه مفاخر در تمامی عرصهها در این زمینه توضیح داد: «مسلما نهتنها در عرصه سینما بلکه در تمامی موضوعات اگر این رویه ادامه پیدا کند و از نام مفاخر، الگوها و بزرگان ما استفاده شود، بسیار مفید خواهد بود برای مثال برای تقدیر از بزرگی شهدا خیابان یا کوچهای را به نام آنها اختصاص میدهند و این موضوع باید در همه عرصهها رواج پیدا کند، زیرا بزرگان دیگری هم هستند که در سایر عرصهها ایفای نقش کردهاند، بهتر است برای شناختن آنها به نسلهای دیگر برای نامگذاری مورد استفاده قرار بگیرند.»
این عضو شورای در خاتمه با اشاره به چگونگی نامگذاری خیابانها بیان کرد: «البته لازم به ذکر است برای نامگذاریها باید ظرافتهایی صورت بگیرد، زیرا در بسیاری مواقع نامی در خیابانی بوده است که در بین مردم باب شده و به یک عادت تبدیل شده است که تغییر نام چنین جایی موجب سردرگمی بسیاری از شهروندان میشود. بهطورکلی حداقل کاری که میتوان برای بزرگان عرصههای مختلف کرد آن است که خیابانهایی به نامشان اختصاص داده شود تا به دست فراموشی سپرده نشوند.»
تجربه دیگران
نگاهی به نام گذاری خیابان ها در آمریکا
ایالات متحده آمریکا نیز مانند سایر کشورها قوانینی را برای نامگذاری خیابانها وضع میکند. در این کشور معمولا نام خیابانها، بلوارها، دادگاهها و پارکهای آنها به نام خیابان بعد از خود ختم میشود، به عبارت دیگر مقصد نهایی خود. اما معمولا در آمریکا هر خیابانی شمارهای را به خود اختصاص داده است. برنامهریزی شهرستان و طرح بسیار در آن کشور سازمان یافته است. اما برخی از شهرستانهای شرقی مانند بوستون یا پیتزبورگ طرحبندی تصادفی را دارا هستند. اما در بسیاری از شهرستانهای ایالات مختلف خیابانها بنا به جهت و شمارهها نامگذاری میشوند. در برخی از شهرستانها حتی خیابان قرار داده در نظم عددی یا حروف الفبا برای نامگذاری خیابانها استفاده میشود. این موضوع درحالی است که در گذشته از اسامی افراد سیاسی، رهبران بزرگ و گاهی هم اسامی طبیعت، مثل گونههای مختلف درخت استفاده میشد، برای مثال خیابان سرو، خیابان چنار، صنوبر و... اما اکنون نامگذاری خیابانها رویه جدیدی به خود گرفته است. نامگذاری شمارهای که با درنظر گرفتن خیابان اصلی و انتخابکردن مسیرهای اصلی شمال و جنوب خیابانها را نامگذاری میکنند. برای مثال، نخستین خیابانی که در بالای خیابان اصلی قرار دارد به نام خیابان یکم شمالی(١st street North) و خیابان بعد از آن خیابان دوم شمالی (٢nd street north)پایین خیابان اصلی هم میشود خیابان یکم جنوبی (١st street South)، خیابان دوم جنوبی (٢nd street South) و به همین صورت که این امر موجب میشود، برای نامگذاری با مشکل مواجه نشوند و افراد نیز بهراحتی بتوانند از روی اسم خیابانها، مسیر و موقعیت خود را شناسایی کنند، البته به غیر از شمارهگذاری، در نامگذاری بعضی از خیابانها از حروف الفبا هم استفاده میکنند، مثلا خیابان A٢٠ و خیابان بعدی A٢١ میشود. این نامگذاری بستگی به موقعیت جغرافیایی دارد، همچنین باید دانست در برخی از موارد نام خیابان به نام بنیانگذاران و رهبران سیاسی مهم است و اغلب طبیعت (گونههای مختلف درختان، بهعنوان مثال) بنام؛ به همین دلیل این امر میتواند مشترک، در بسیاری از شهرستانها، برای پیداکردن یک خیابان الم، یک بلوارMLK و یک خیابان جفرسون نامگذاری شده است. البته لازم به ذکر است در برخی از شهرهای بزرگ ماند نیویورک و وین و پاریس، از اسم برای نامگذاری خیابانها استفاده شده که ممکن است این موضوع مربوط به بزرگ یا کوچکبودن شهرها باشد.