مردم همیشه در صحنه!

  • شنبه 20 خرداد 1396 ساعت 1:29

اخبار => سایر رسانه ها

روش داعش در تمام حملاتی که انجام داده بیش از کشتن انسان ها، ایجاد رعب و وحشت و به هم ریختن ثبات و ایجاد هرج و مرج بوده است
مردم همیشه در صحنه!

حادثه تروریستی تهران، مبهوت‌کننده و دردناک بود. نه تنها پایتخت، نه تنها ایران بلکه تمام دنیا این حملات ناگهانی و ممتد را بی‌سابقه توصیف کردند و برای تهران، نگران و عزادار شدند. این حملات که از ساعت 10 و 30 دقیقه صبح روز گذشته با ورود چهار فرد مسلح به مجلس و تیراندازی به نیروهای حفاظت مجلس آغاز شد و با حملات مشابه به حرم مطهر امام خمینی(س) ادامه یافت، تا ساعت‌ها پس از آن نیز پایان نیافت. شبکه‌های رسمی خبری کشور البته از پوشش حادثه تا مدت طولانی خودداری کردند و به اخباری نظیر شرایط کارگاه‌های تراشکاری، شهریه مهد کودک و تکنولوژی وی آر پرداختند. با این حال از نخستین ساعت حمله و با پراکنده شدن اخباری که لحظه به لحظه در فضای مجازی و کانال‌های خبری دست به دست می‌شد، مردم رفته رفته متوجه آنچه در بهارستان و حرم امام(س) می‌گذشت، شدند. اما واکنش مردم به آنچه دیروز در تهران گذشت نیز یکی از رویدادهای عجیبی بود که می‌توانست در کشوری که دچار حمله تروریستی شده رخ بدهد. در بسیاری از افراد اولین واکنش ها را می توان در گرد شدن چشم ها، ترس، نگرانی و سعی در باور حمله به ایران توصیف کرد. اولین حرف ها نیز حرف از امنیت بود. همان امنیتی که از ایران به عنوان تنها کشور امن خاورمیانه در دید مردم وجود دارد و انگار که باور حمله به ایران برای آن ها به زمان نیاز داشت. مردی توی تاکسی با شنیدن خبر حمله، چند بار با وحشت تکرار کرد: «بمب گذاشتن؟ حرم؟ حرم امام؟» و در حالی که گوشی اش را بیرون کشیده و به دنبال اخبار می گشت این جمله ها را به شیوه های مختلف و ناباورانه تکرار می کرد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون ، با این حال عده ای از همین افراد ناگهان و در کسری از ثانیه بی آنکه اصلا فرصت باور خبر را به خود داده باشند، به در شوخی و خنده می زدند. جمله های این دسته از هموطنان، شنیدنی و حیرت انگیز بود. جمله هایی نظیر: «بریم چوب و سنگ جمع کنیم از فردا بریم بجنگیم!... کجا میشه با داعش بیعت کرد؟... بالاخره جنگ شد!... من از همین جا برم فرودگاه؟» جایزه اعجاب انگیزترین جمله اما به افرادی تعلق می گیرد که با هیجانی زاید الوصف می‌گفتند: «بریم بهارستان، بریم حرم!» دردناک تر اینکه تنها در حد حرف نبود. اطراف بهارستان روز گذشته از جمعیت لبالب بود. مردمی که انگار نمی دانستند حمله یعنی چه، تیراندازی چیست، صدای تیراندازی را می شنیدند و حتی از احتمال انفجار خبر داشتند اما انگار در خواب بودند. انگار در خواب جلوی مجلس تجمع کرده بودند و هیچ چیز حتی تیراندازی از پنجره های ساختمان مجلس این تجمع را متلاشی نکرد. حتی خون و آشوب، حتی به چشم دیدن مرگ و وحشت از اینکه لحظه ای بعد زنده نباشند. شاهدان عینی حادثه می گفتند که تروریست ها به سر و قلب مردم تیر می زدند و پیش می رفتند. با این حال بسیاری از پایتخت نشینان را نشد از محل حادثه دور کرد. چرا؟ به عشق فیلم و سلفی و ثبت لحظه ای دردآلود در دل قاب دوربین در حالی که ما در آن صحنه حضور داریم؟ این رخداد دیگر نه تماشای صحنه اعدام است و نه حتی اتفاق بزرگی مانند ریزش ساختمان پلاسکو. این حادثه عظیم، حمله تروریستی نام دارد. آیا نباید نگران مردمی شد که برای سلفی گرفتن، جان بر کف می گذارند بی آنکه بدانند چه می کنند؟

فناوری، بلای جان ایران

عبارت «مردم همیشه در صحنه» به راستی برای برخی از هموطنان ما برازنده است. با این تفاوت که آنجا که باید حضور ندارند و آنجا که نباید، همیشه هستند. تجمع روز گذشته مردم در حالی رخ داد که مسئولیت حمله های تروریستی تهران توسط داعش پذیرفته شده و این گروه همچنین در ویدیویی که از داخل مجلس و از لحظات حمله منتشر کرده است، رسما مسئولیت این حملات را بر عهده گرفته است. با علم به این موضوع که روش و هدف داعش در تمام حملاتی که انجام داده بیش از کشتن انسان ها، ایجاد رعب و وحشت و به هم ریختن ثبات و امنیت و آرامش و ایجاد هرج و مرج بوده است، می‌توان گفت که موفق عمل کرده و مردم پایتخت نیز تاثیر بسزایی در رسیدن به این موفقیت داشته اند. واکنش مردم جهان در حملات تروریستی فرار و رساندن خود به نقطه امن است که البته می توان آن را به عنوان طبیعی‌ترین واکنش از سوی انسان های عادی در نظر گرفت. روز گذشته اما انتشار تصاویر تجمع مردم ایران در کنار تصاویر فرار مردم در کشورهای خارجی، به وضوح نشان داد که یک جای کار سلامت این مردم در ایران می لنگد. حتی واکنش راننده تاکسی ها جالب بود که در مسیر به هم می گفتند: «الان بهارستان پر از مسافر در بستیه!» تیراندازی که به حیاط داخلی مجلس و ساختمان اداری کشیده شد، نهادهای امنیتی از مردم خواستند که دست از تجمع بردارند. مردم اما گویا فیلم سینمایی هیجان انگیزی می دیدند و هر چند دقیقه نیز شایعه ای از کشف اجساد یا هیجان و ولع مردم برای دیدن جنازه ها وجود داشت. گروهی حتی دوربین گوشی‌های‌شان را دائم روی گزینه فیلم و عکس نگه می داشتند تا مبادا از صحنه ای جا بمانند. «محمدرضا ایمانی» مردم شناس و پژوهشگر اجتماعی از فقر سواد رسانه ای مردم ایران به‌عنوان اولین عامل بروز چنین هرج و مرج هایی در مواقع حادثه نام می‌برد و  توضیح می‌دهد: «شاید اگر فناوری فیلم و عکس موبایل ها وارد ایران نمی شد، لطف بیشتری در حق جامعه ما صورت می گرفت. در حال حاضر این تکنولوژی در مواقع حساس بلای جان مردم ما شده است. در حادثه پلاسکو با آن همه تذکر و اطلاع رسانی و در خواست هنرمندان و افراد معروف از مردم، شاهد بودیم که چگونه در روند امداد رسانی اخلال ایجاد شد، چرا؟ چون عده ای با لبخند عکس بگیرند و در شبکه های اجتماعی تصویر بگذارند که من و ساختمان پلاسکو در حال ریزش! حالا چه؟ می خواهند بگویند ما و حملات تروریستی تهران؟ ما و مرگ مردم؟ هجوم مردم ما در این مواقع تاسف بار و نگران کننده است و نشان می دهد که مردم از فقر سواد رسانه ای در رنج هستند».

مردم خواب زده!

«بستن خیابان ها، اجبار و تحکم. به راستی این تنها گزینه ای است که در مواقع حادثه می توان برای کنترل مردم ایران از آن استفاده کرد». ایمانی با تاکید بر این نکته البته برای اظهارات خود دلیل می آورد و ادامه می‌دهد: «اگر قرار بر فرهنگ سازی بود، مردم از حادثه ریزش ساختمان پلاسکو که با آن حجم نیز برایش عزاداری کردیم، عبرت می گرفتند و متوجه می شدند که حداقل برای کمک به امدادرسانی و حفظ جان بقیه هم که شده تجمع نکنند. حتی بحث امدادرسانی را که کنار بگذاریم، مردم برای حفظ جان خود نیز که شده باید خود را از محل حادثه دور کنند، هر عقل سلیمی این موضوع را تایید می‌کند. مردم ما اما می خواهند همه جا باشند. همه جا بودن و نشان دادن تصاویر به این و آن، برای برخی افراد نوعی احساس قدرت، نترس بودن و مهم بودن را القا می کند حتی به قیمت به خطر انداختن جان خود و دیگران و گرفتن وقت وانرژی از مامورانی که بسیاری از زمان امداد را باید به متفرق کردن مردم اختصاص دهند. متاسفانه آموزشی هم در این زمینه وجود نداشته در حالی که پای مرگ و زندگی مردم در میان است. در حال حاضر تنها گزینه ای که می تواند مردم را از صحنه این حوادث دور نگه دارد، اجبار و بستن خیابان ها و تحکم است. آنچه که متاسفانه خود مردم ثابت کرده اند لازم به استفاده است». آمارهای رسمی از مرگ 12 نفر در حادثه تروریستی تهران و مجروح شدن 42 نفر حکایت دارد. عده ای از کشته شدگان و زخمی‌ها مردمی هستند که بیرون مجلس تجمع کرده بودند و حین تیراندازی از پنجره کشته شدند. خدا می داند که آمارهای غیررسمی چه برای گفتن دارد و تعداد کشته شدگان و مجروحان به راستی چند نفر است؟ مردم همین حالا هم این اخبار را خوانده اند و حتی از نزدیک دیده اند اما انگار در خواب! باید نگران بود، نگران این مردم خواب زده و نگران از حادثه ای دیگر و مرگ هایی که از سر فقدان فرهنگ رخ خواهد داد.


تعداد بازدید : 341

ارسال نظر

ارسال