آمار مرگ مغزی در ایران به علت تصادفات جادهای از فراوانی قابل ملاحظهای برخوردار است. تعداد اندکی از افراد نیز به علت سکته مغزی و دیگر دلایل از جمله سقوط از ارتفاع دچار مرگ مغزی میشوند. هرساله هشتهزار نفر در کشور به دلیل حوادثی همچون تصادفات رانندگی دچار مرگ مغزی میشوند. از این تعداد ۵۰درصد آنها قابلیت پیوند عضو دارند. در این وضعیت با اعمال سیاستها از سوی اداره راهنمایی و رانندگی، افزایش ایمنی جادهها، ایمنی کار و دیگر دستاندارکاران باید شدت مرگ مغزی در کشور کاهش یابد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، در مرگ مغزی، خونرسانی به مغز متوقف شده و عمل اکسیژنرسانی انجام نمیشود. در این شرایط مغز کارکرد خود را از دست داده و دچار تخریب غیر قابل برگشت میشود. اگرچه پس از مرگ مغزی اعضای دیگر بدن از جمله قلب، کبد و کلیهها هنوز دارای عملکرد هستند، اما به تدریج طی چند روز از کار میافتند. در ایران مرگ مغزی اغلب در سنین 20 تا 40 سالگی رخ میدهد. بسیاری از جوانان به علت رعایت نکردن قوانین و مناسب نبودن ایمنی جادهها با تصادف مواجه میشوند. این در حالی است که در اروپا سن مرگ مغزی 50 تا 70 سال است و علت شایع مرگ مغزی در کشورهای اروپایی سکته مغزی عنوان شده است. در این کشورها اغلب افراد قوانین و مقررات رانندگی را رعایت کرده و برای فرهنگسازی در این زمینه اقدامات فراوان انجام میشود. از سوی دیگر جادهها نیز ایمن و استاندارد هستند و به همین علت مرگ مغزی در نتیجه تصادفات جادهای کمتر رخ میدهد. وضعیت ایمنی راهها و جادهها در ایران مطلوب نیست، طوری که متوسط آمار تلفات جهان یکدرصد است، اما در کشور ایران 5/1درصد است. این آمار 50درصد با متوسط جهانی تلفات اختلاف دارد که این نشاندهنده وضعیتی نامطلوب و بحرانی است. در یک دهه گذشته آمار فوتیهای ناشی از تصادف حدود ۲۷هزار مورد بود که امروزه به ۱۶هزار مورد کاهش یافته است.
تصادفات جادهای و مرگ مغزی
در کشور بهطور سالانه تصادفات جادهای عامل بروز پنج تا هشتهزار مرگ مغزی است. هم اکنون میزان رضایتمندی خانوادهها برای اهدای اعضای بستگانشان که دچار مرگ مغزی شدهاند، از پنجدرصد به ۷۰درصد افزایش یافته است. 50درصد افراد تصادفکننده میتوانند اهدای عضو کنند و با این کار، جان تعدادی از بیماران را از مرگ نجات میدهند. در یک سال اخیر 800 مورد اهدای عضو از افراد مبتلا به مرگ مغزی ثبت شده و به نسبت رضایتمندی خانوادهها برای اهدای عضو بستگانشان افزایش چشمگیری داشته است.
مرگ مغزی و اهدای عضو
هر فرد که دچار مرگ مغزی میشود، میتواند هشت نفر را احیا کند. فرهنگ اهدای عضو به عنوان یک کار خیر و خداپسندانه براساس فتوای مقام معظم رهبری و تصویب قانون در مجلس و تایید آن به وسیله شورای نگهبان مورد تاکید قرار گرفته است. در تصادفات مرگ مغزی، ریه به عنوان اولین عضو حیاتی از بین میرود و پیوند ریه به تخصص خاصی نیازمند است، اما دیگر اعضای بدن اعم از قلب، کلیه، کبد و... قابل پیوند است. بر اساس آخرین آمارها ۲۵هزار نفر از هموطنان در فهرست انتظار پیوند عضو هستند و در هر دو ساعت و نیم یک نفر از افراد در فهرست انتظار فوت میکند. پیوند اعضا تنها راه ادامه حیات برای بیماران مبتلا به نارسایی پیشرفته قلب، کبد و... است. هرچند وقتی براساس آمار گفته میشود که ایران بیشترین مرگ مغزی و کمترین آمار اهدای عضو را نسبت به دیگر کشورهای جهان دارد، جای تامل دارد که چرا فرهنگسازی مناسبی در این زمینه انجام نشده است. در حال حاضر بیش از یکمیلیون نفر در جهان از درمان پیوند عضو بهرهمند هستند و بقای تعدادی از این بیماران به بیش از ۲۵ سال میرسد. در این میان، مدت طلایی برای پیوند عضو فقط چند روز است. بر این اساس درباره افرادی که دچار مرگ مغزی شده و کارت اهدای عضو ندارند مشکلات متعددی بروز میکند، چرا که باید برای اهدای عضو آنها از خانوادهشان رضایت گرفت که طولانی شدن آن میتواند باعث از بین رفتن زمان طلایی اهدای عضو شود.
فرهنگ اهدای عضو در کشورهای پیشرفته
در جهان از هر صد تصادف یک نفر کشته میشود. در حالی که در ایران از هر 10 تصادف یک نفر کشته میشود و از هر صد مرگ نیز یک مرگ مغزی اتفاق میافتد. با توجه به این آمار، ما در کشور شاهد بیشترین آمار مرگ مغزی نسبت به سایر کشورها هستیم، در حالی که آمار اهدای عضو از بیمار مرگ مغزی در جهان ۳۴ نفر به ازای یکمیلیون نفر است و این آمار در ایران ۷/۱ در میلیون است.
ارتقای فرهنگ پیوند عضو را در کشور خواستاریم
یک عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس درباره فرهنگ اهدای عضو افراد مرگ مغزی در تصادفات میگوید: در دانشگاههای کشور با برگزاری همایشها و سمینارهای مختلف افکار عمومی را نسبت به اهدای عضو دغدغهمند میکنند. امروزه در کشور ما مردم نسبت به اهدای عضو تمایل داشته و بسیاری از افراد داوطلب اهدای عضو هستند. محمد حسین قربانی میافزاید: در گذشته برای اهدای عضو مشکلات شرعی وجود داشت که هم اکنون این امر از بعد شرعی و قانونی حل و فصل شده است. همچنین در این زمینه موانع قانونی وجود ندارد و فقط با روشنگری افکار عمومی میتوان شهروندان را نسبت به فرهنگ اهدای عضو آگاه کرد. به گفته او در کشور بیشترین آسیبها در تصادفات گزارش میشود و سالانه حدود 18هزار کشته در جادهها به ثبت میرسد که بخش قابل توجهی از این افراد دچار مرگ مغزی میشوند. این عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس میگوید: بسیاری از افراد در تصادفات رانندگی در مراحل بستری و درمان فوت میکنند. در این شرایط نیازمندیها در سطح درمان و پیوند عضو ایجاد میشود. این در حالی است که در گذشته این گونه اقدامات از هیچپایه علمی برخوردار نبود، اما هم اکنون شرایط علمی در این زمینه مهیاست و بیمارستانهای کشور در بسیاری از مراکز آمادگی کامل دارند. به گفته او فقط با همراهی مردم میتوان برای حل بسیاری از ناهنجاری در زمینه درمان اقدام کرد. این عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس درباره استقبال افراد در جامعه از فرهنگ پیوند عضو میافزاید: فرهنگ اهدای عضو باید از سوی علما، دانشمندان، نخبگان، مراجع تقلید و... در جامعه نهادینه شود. افراد در جامعه باید بدانند این اقدام از بعد شرعی و قانونی هیچمشکلی نداشته و فرد به این طریق میتواند زندگی دیگران را احیا کند. در کشور با فرهنگسازی میتوان به ترویج فرهنگ اهدای عضو پرداخت. این عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس درباره اقدامات مجلس برای ارتقای فرهنگ اهدای عضو در تصادفات جادهای تاکید میکند: هیچگونه نارسایی قانونی در این زمینه وجود ندارد. در برنامه ششم توسعه اهدای اعضای بدن تحت پوشش سازهای بیمهگر قرار گرفت تا به این شکل هزینه پیوند و درمان برای افراد کاهش یابد. در دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور نیز مراکز پیوند عضو ایجاد شده است.
رانندگی در ایران چگونه است؟
آمارها حکایت از آن دارد که تصادفات در کشور ما دومین عامل مرگ و میر محسوب میشود، اما بهراستی چهکسی عامل بروز این تصادفات است. وقتی حرف تصادف به میان میآید مردم و مسئولان توپ را به زمین یکدیگر میاندازند و هر کدام دیگری را مسئول میدانند. مردم میگویند نبود زیرساخت مناسب راههای شهری و بین شهری دلیل تصادفات است و مسئولان نیز به رعایت نکردن قوانین و مقررات اشاره دارند، اما آیا واقعا مسئولان مقصرند یا رانندگان؟ اگر بخواهیم بدانیم از لحاظ آماری چرا کشور ما یکی از مرگبارترین حوادث جادهای را در جهان داراست، باید به عوامل متعدد پرداخت، ابتدا اینکه تا چه اندازه مسئولان توانستهاند به وظایف خود جامع عمل پوشانده و با استفاده از اعتبارات دولتی زیرساختهای لازم را برای ایمنی راهها فراهم کنند. در مرحله بعد نیز رانندگان و مردم تا چه اندازه در استفاده از قوانین و مقررات موفق بودهاند. در ادامه اینکه آیا تنها عاملی که رانندگان را مجاب به رعایت قوانین و مقررات میکند، اعمال زور و افزایش جریمههای رانندگی است یا خیر. خودرو، راننده، جاده و عوامل محیطی چهار عنصر اصلی و موثر در بروز سوانح جادهای و تصادفات به شمار میروند، اما کارشناسان بر این باورند که راننده به عنوان عنصر هوشمند نقش موثرتری از دیگر عناصر در بروز حوادث رانندگی و جادهای دارد. خودروهای فاقد استاندارد، جادههای پر پیچ و خم با ناهمواریهای فراوان و عوامل غیرمترقبه طبیعی همواره در بروز سوانح رانندگی نقش موثری داشته و دارند. باید درباره هر یک از این عناصر راهکار ارائه داد. تا وقتی هر چهار عنصر همزمان با هم به یک سطح از استاندارد نرسند نمیتوان توقع کاهش تصادفات را داشت. در این وضعیت در گام نخست شرکتهای خودروساز باید نسبت به ارتقای ایمن خودروها بیش از گذشته اقدامات لازم را انجام دهند تا در صورت بروز هرگونه حادثه، راننده و سرنشینان از امنیت بیشتری برخوردار شوند.