بلاتکلیفی برند گردشگری ایران

  • شنبه 6 خرداد 1396 ساعت 2:16

اخبار => سایر رسانه ها

یکی از جنجالی‌ترین مباحث انتخابات اخیر ریاست جمهوری به شعار گردشگری دولت باز می‌گردد. روحانی چهار سال قبل در مصاحبه‌ای گفته بود« اگر تنها 10 میلیون گردشگر وارد کشور شود، بیش از 13.3 میلیارد دلار درآمد ارزی و چهار میلیون اشتغال درست می‌شود، یعنی با یک حرکت صحیح در یک مساله اقتصادی و اجتماعی می‌توانیم بیکاری را حل کنیم».
بلاتکلیفی برند گردشگری ایران

 در طی چهار سالی که از عمر دولت روحانی گذشته است، به‌دلیل نبود چشم‌اندازی روشن در گردشگری این صنعت همچنان مغفول مانده است. مهم‌ترین مشکل گردشگری، نبود برنامه‌ریزی جامع در این بخش است. برای داشتن برنامه باید بدانیم که به کدام سمت و سوی می‌خواهیم حرکت کنیم. اما نه مسئولان و نه گردشگران نمی‌دانند برند گردشگری کشور چیست؟ لوکس، اکوتورسیم، تاریخی، سلامت، فرهنگی و... هیچ برنامه‌ای برای آن وجود ندارد. گردشگری ایران کلاف سردرگمی شده که تنها در ایام انتخابات مسئولان به‌یاد آن می‌افتند. ایران باوجود دارا بودن طبیعت بکر، آثار تاریخی چند هزارساله، تنوع اقوام و فرهنگی غنی با پشتوانه هزاران ساله در صنعت گردشگری با فقر شدیدی دست و پنجه نرم می‌کند. این فقر از آنجا می‌آید که هنوز مسئولان سازمان گردشگری کشور، نوع اقلیم یک شهر را جزو زیرساخت‌های گردشگری می‌دانند. یعنی قرارگیری دریا و جنگل را در استان‌های شمالی کشور، جزو زیرساخت‌های گردشگری محسوب می‌کنند؛ درحالی‌که این نعمت‌های خدادادی جزو ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های گردشگری به‌شمار می‌آیند و تا زمانی‌که برنامه‌ریزی برای جذب گردشگری برای این مکان‌ها صورت نگیرد ، حتی جاذبه گردشگری نیز محسوب نمی‌شوند.

ناشناخته‌های ایران در انتظار کشف

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون ، شیراز، اصفهان، یزد و شهرهای شمالی معمولا اولین نام‌های مناطق گردشگری ایران است که به ذهن بسیاری از مردم کشورمان می‌رسد. اینکه ما واژه گردشگری را مساوی تخت‌جمشید، حافظیه و شاهچراغ شیراز و بادگیرهای یزد، نصف‌جهان و سی‌وسه‌پل اصفهان و جنگل و دریا شمال می‌شناسیم، شاید دلیل توسعه نامتوازن و مغفول ماندن صنعت گردشگری ایران است؛ چراکه ایران کشوری چهارفصل با صدهاهزار منطقه بی‌نظیر و بکری است که چشم هر گردشگری را به خود خیره می‌کند. بسیاری از دیدنی‌های شهرهای کشور پشت شهرت جاذبه‌های گردشگری معروف، پنهان شده‌ است. این جاذبه‌ها گاهی آن‌قدر شگفت‌انگیز‌ است که نه‌تنها با جاذبه‌های مشهور دنیا قدرت رقابت دارند بلکه بسیاری از آن‌ها کهن‌تر و عظیم‌تر و زیباتر از آن‌ها هستند.

کریک یاسوج، جندق خور، روستای ماخونیک سربیشه، بندر سیراف، شهر سی‌سخت دنا، تالاب کردخوی، آبشار آب‌سفید لرستان، سواحل مکران، شهر سور ارومیه، غار کَلماکره لرستان، آبشار بابا امان خراسان شمالی، آبشار آب ملخ سمیرم و هزاران جاذبه گردشگری بکر و ناشناخته دیگری که در گوشه کنار این سرزمین نهفته است و کمتر ایرانی از وجود آن‌ها خبر دارد. این مکان‌های خار‌ق‌العاده و زیبا درصورت برنامه‌ریزی، توان رقابت با بسیاری از جاذبه‌های گردشگری معروف دنیا را دارند.

اما چرخ گردشگری ایران لنگ می‌زند، سهم اقتصاد کشور ما از گردشگری به‌اندازه‌ای ناچیز است که حتی مسئولان زحمت دادن آمار آن را به‌خود نمی‌دهند. سهم ناچیز گردشگری از اقتصاد ایران به‌هیچ‌ وجه همخوانی با جاذبه‌های گردشگری کشور ندارد.

شعاری به‌نام گردشگری ولی به‌کام مسئولان

گردشگری بیشتر به شعاری برای مانورهای انتخاباتی و سیاسی مسئولان تبدیل شده‌ است. به‌گفته بسیاری از کارشناسان حوزه گردشگری، ما فرصت‌ها را در طول سه دهه بعد از انقلاب در این بخش از دست داده‌ایم و این نشانه بی‌توجهی مسئولان است. به‌دلیل کم توجهی مسئولان هیچ‌گونه سرمایه‌گذاری پایداری در حوزه گردشگری انجام نشده است. حتی می‌توان گفت فاقد زیرساخت‌های گردشگری هستیم و آنچه که امروزه مسئولان آن را به‌عنوان زیرساخت گردشگری در برخی از استان‌ها می‌دانند، بسیار ضعیف و به‌دلیل اقلیم آن منطقه به‌وجود آمده و در چارچوب اصول مدرن صنعت توریست و با نگاه به اهداف توریست به‌وجود نیامده است.

نبود چشم‌انداز گردشگری

نبود یک چشم‌انداز و افق برای گردشگری کشور مهم‌ترین مشکل ما در این بخش است؛ ما نمی‌دانیم برند گردشگری کشور چیست. لوکس، اکوتورسیم، تاریخی، سلامت، فرهنگی و... هیچ برنامه‌ای در کشور برای گردشگری نیست؛ چراکه ما نمی‌دانیم گردشگری امسال کشور در چه بخشی است و باید به کجا برویم. در میان این بی‌برنامگی و فقر در زیرساخت‌ها، مسئولان آمار عجیب و غریب 20 میلیون گردشگر را اعلام می‌کنند. این درحالی است که کشور با آمار پنج میلیون گردشگر درحال حاضر در بخش راهنما، هتل، ماشین و نیروی انسانی با مشکل مواجه است و امکانات موجود پاسخگوی این حجم گردشگر نیست. چگونه با این امکانات می‌خواهیم به 20 میلیون گردشگر برسیم، باید تمامی امکانات موجود چهار برابر شود. یک برنامه‌ریزی هدفمند و طرح‌های توسعه‌ای مشخص در کشور برای این صنعت وجود ندارد.

هفت‌خوان گردشگری برای بخش‌خصوصی

در این سال‌ها بخش‌خصوصی سعی کرده موثر باشد و باری از دوش دولت کم کند اما به‌دلیل عدم هماهنگی سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی با یکدیگر، بخش خصوصی را نیز در این بخش زمینگیر کرده‌ایم. اگر به‌دنبال توسعه صنعت گردشگری هستیم، زیرساخت‌های موجود برای توسعه به‌شدت کم و افتضاح است و تمامی این مشکلات بازهم به نبود برنامه بازمی‌گردد. سندی به‌نام توسعه گردشگری افق 1404 وجود دارد که تاکنون پایشی روی آن صورت نگرفته و هنوز ما نمی‌دانیم که چه طرح‌ و برنامه‌هایی در این سند بوده و سنجش آن برعهده کدام ارگان بوده است.

برای حل مشکلات گردشگری، یک همت عالی و هماهنگی در همه دستگاه‌ها لازم است. دولت در روزگاری که اعلام می‌کند خزانه‌اش به‌دلیل کاهش بی‌سابقه قیمت نفت خالی است، یک سیاستگذاری انجام دهد و اجرا ی آن را به بخش‌خصوصی واگذار کند، اما در تمامی این سال‌ها دولت‌ها علاوه‌بر سیاستگذاری، اجرا را نیز وظیفه خود دانسته‌ است. این نوع نگاه باعث فقر در گردشگری و ضرر و زیان‌های باورنکردنی بخش‌خصوصی شده است که سودای ورود به صنعت گردشگری ایران را داشته است.

غنی اما فقیر در گردشگری

در ایران هزاران پتانسیل گردشگری وجود دارد اما کمتر از انگشتان دست جاذبه گردشگری وجود دارد؛ چراکه در تعریف جاذبه گردشگری کاملا قید شده منبعی برای جذب گردشگر که دارای برنامه‌ریزی و مدیریت باشد. اماکنی مانند موزه ملک و برج میلاد، جاذبه گردشگری محسوب می‌شوند اما مکانی مانند تخت‌جمشید جاذبه گردشگری محسوب نمی‌شود؛ چراکه در آنجا هیچ برنامه‌‌ریزی و مدیریتی برای جذب گردشگر و ماندگاری آن وجود ندارد. حتی یک بروشور دوزبانه در اماکن گردشگری ما وجود ندارد.

ضعف اطلاعات در گردشگری

یکی دیگر از مشکلات گردشگری، نبود اطلاعات در این حوزه است. بسیاری از کشورها در بخش گردشگری، سایتی راکه در آن تمامی جاذبه‌های گردشگری وامکانات درج شده، دارند اما متاسفانه در کشور ما حتی یک سایت تخصصی برای گردشگری وجود ندارد که تمام جاذبه‌ها، هتل‌ها، رستوران‌ها و... در آنجا قید شده باشد. مسئولان در کمال شگفتی یک سایت را که چند عکس و فیلم از نقاط گردشگری کشور در‌ آن درج شده را منبع می‌دانند.

توسعه با اکوتوریسم

ایران به کشور چهارفصل معروف است؛ در جای جای این کشور هزاران پتانسیل نهفته است که بسیاری از ما حتی از وجود آن‌ها بی‌خبریم. یکی از گردشگری‌هایی که به‌تازگی رونق بسیاری یافته، اکوتوریسم یا بوم‌گردی است و صفحه‌های اینترنت پرشده از تبلیغات تورهای بوم‌گردی. به‌گفته کارشناسان یکی از کلیدهای قفل صنعت گردشگری کشور، اکوتوریسم است. اکوتوریسم به‌معنای حفظ اصالت و فرهنگ هر منطقه است که علاوه‌بر حفظ، آن‌ها را نشر می‌دهیم. در چند سال اخیر گردشگران استقبال بی‌سابقه‌ای از اکوتوریسم داشته‌اند که این خود نشان‌دهنده پتانسیل بالا اما نهفته این صنعت است. یکی از دلایل این استقبال، رشد شهرنشینی و توسعه زندگی ماشینی است. در روزهای تعطیل مردم به‌دنبال فرار از زندگی ماشینی و پناه بردن به طبیعت هستند که اقامتگاه‌های بوم‌گردی، یک پناهگاه برای گردشگران خسته از زندگی شهرنشینی است. همچنین آشنایی با فرهنگ، آداب و رسوم هر منطقه‌ای برای گردشگران به‌خصوص گردشگران خارجی، جذابیتی وصف‌ناشدنی دارد. اقامتگاه‌های بوم‌گردی، رویکرد جدیدی در صنعت گردشگری است که علاوه‌بر اشتغال‌زایی و توسعه اقتصاد، مانع مهاجرت روستاییان به شهر می‌شود و همچنین راهی برای معرفی و حفظ فرهنگ و آداب و رسوم غنی کشورمان است.


تعداد بازدید : 360

ارسال نظر

ارسال