به گزارش اقتصادنیوز ترکیب شورای شهر پنجم تهران، در آستانه دومین انتخابات مدیریت شهری برای «تحویل فرمان اداره پایتخت به شهردار جدید»، با یک آزمون بزرگ دو وجهی مواجه است که رعایت 5 اصل مربوط به «نحوه انتخاب غیرمستقیم شهردار» توسط نمایندگان شهر، میتواند موفقیت منتخبان مردم تهران را در این امتحان «تضمین» کند.
جمعه گذشته، اولین مرحله پوستاندازی مدیریت شهری پایتخت، از طریق انتخاب مستقیم اعضای پنجمین دوره شورای شهر («مستقیم» به معنای انتخاب با رای مردم) برگزار شد و از دو روز پیش، مقدمات انتخاب غیرمستقیم شهردار جدید تهران بهعنوان دومین تحول مدیریتی در پایتخت، با مطرح شدن اسامی برخی چهرههای سیاسی و اجرایی در شبکههای مجازی و البته نشستهای تصمیمگیری، کلید خورده است.
ترکیب جدید پارلمان شهری تهران، اگرچه تنها چند ساعت بعد از اعلام نتایج قطعی انتخابات شوراها، اولین جلسه خود برای تعیین هیاترئیسه موقت را برگزار کرد؛ اما گفته میشود منتخبان مردم تهران، هنوز روی موضوع «انتخاب شهردار» (انتخاب غیرمستقیم) متمرکز نشدهاند. با این حال، پروسه معرفی اسامی مختلف برای ریاست کابینه پایتخت به پارلمان جدید تهران شروع شده است.
بررسیهای «دنیای اقتصاد» درباره آنچه «انتخاب شهردار جدید تهران» را به آزمون بزرگ برای شورای شهر تازه منتخب، تبدیل کرده است، نشان میدهد انتخاب شهردار پایتخت در مقطع فعلی، از دو وجه، دارای اهمیت ویژه برای سه ضلع مدیریت شهری، فعالان شهری و شهروندان است. در قالب وجه اول این آزمون، اعضای شورای پنجم بهعنوان نمایندگانی از جریان فکری که قصد «تحول، اصلاح و بازسازی پایتخت به نفع شهروندان» را دارند، باید بتوانند سطح بیسابقه اعتماد عمومی به این دوره از پارلمان شهری را از طریق انتخاب شهردار اصلح، پاسخ دهند.
در قالب وجه دوم آزمون بزرگ نیز، سکان اداره شهر باید به فردی تحویل داده شود که قادر باشد حساسترین وضعیت پایتخت را که هم اکنون تهران به آن دچار شده است کنترل و ساماندهی کند. انبوهی از چالشها همچون «بدهی شهرداری به پیمانکاران و دستگاههای مختلف، منابع مالی سمی و ناپایدار در بودجه شهر و همچنین بازار مسکن بیمار و پرگره از محل نحوه اعمال ضوابط ساخت و ساز در سالهای اخیر»، روی میز کار شهردار شانزدهم تهران قرار دارد. از طرفی، نقاط ابهام فراوانی همچون «سرنوشت داراییهای ارزشمند و کمیاب شهر» در ذهن ساکنان پایتخت و کارشناسان شهری وجود دارد که شهردار جدید باید قادر به روشنگری درباره آنها باشد. در این میان، عادت چند ساله گروهی از سرمایهگذاران ساختمانی به «لابی» به جای «قناعت به ضوابط و مجوزهای عادی» نیز معضل دیگری است که شهردار جدید باید بتواند با تنظیم رابطه مدیریت شهری با فعالان شهری، شر آن را از شهر کم کند. موفقیت پارلمان پنجم تهران در «آزمون بزرگ انتخاب شهردار»، منوط به رعایت 5 اصل مرتبط با «نحوه انتخاب غیرمستقیم شهردار برای کلانشهرها بهخصوص کلانشهری چون تهران» است.
در قالب این اصول، فرآیند انتخاب شهر در «چارچوب دقیق» و منطبق با «عقلانیت» به جای «رفتارهای هیجانی، سیاستزدگی و گزینشهای سلیقهای»، جلو میرود. اصل اول، بهرهگیری از الگوهای جهانی و «مدلهای متعارف انتخاب غیرمستقیم شهردار در کلانشهرهای دنیا» است. اصل دوم، به «استفاده از نظرات نخبگان شهری و ملاک عمل قرار دادن توصیههای کارشناسی به گروه تصمیمگیر در شورا» برمیگردد. اصل سوم «تطبیق سوابق اجرایی نامزدها و افراد معرفی شده به شورا با توانایی بهینه شهردار مطلوب پایتخت» است. در قالب اصل چهارم تضمین موفقیت شورای شهر در انتخاب شهردار اصلح برای تهران، باید اعضای جدید پارلمان شهری، جایگاه شهردار را در مقام «پست اجرایی در سطح ملی» باور کنند. کارشناسان در این باره معتقدند: کلانشهر تهران بهعنوان پایتخت که به تنهایی بیش از 10 درصد جمعیت کل کشور را در خود جای داده است، باید توسط فردی با سابقه اجرایی در سطوح بالاتر، اداره شود. ضمن آنکه شهردار تهران تا اوایل دهه 80، امکان حضور در جلسات کابینه دولت بدون حق رای را داشت که این نشاندهنده اهمیت از دست رفته پست شهرداری تهران و لزوم احیای آن است. اصل آخر که اهمیت آن از اصول 4گانه ذکر شده، کمتر نیست، به «پرهیز از سعی و خطا در انتخاب شهردار اصلح» مربوط میشود. در این قالب، وضعیت حساس فعلی تهران، محل «کارآموزی» برای مدیریت شهری نیست.
نتایج تحقیقات «دنیای اقتصاد» از الگوهای جهانی انتخاب غیرمستقیم شهردار و دغدغه صاحبنظران و استادان برجسته شهری کشور نشان میدهد شورای شهر پنجم برای رعایت 5 اصل موفقیت در آزمون انتخاب شهردار اصلح برای «تهران تا 1400»، باید 30 معیار را برای عیارسنجی نامزدهای پست شهرداری تهران، مدنظر قرار دهد. در بین این 30 معیار، 6 ویژگی بهعنوان «شرایط حداقلی شهردار جدید تهران» و 5 ویژگی نیز بهعنوان «امتیاز طلایی نامزدها» مطرح است.
فردی که برای بالاترین پست اجرایی در مدیریت شهری تهران برای 4 سال آینده انتخاب میشود، باید در قالب «معیارهای حداقلی 6 گانه»، ابتدا «برنامهریز» باشد و سپس دارای «شناخت عمیق از مسائل شهری بهخصوص پایتخت» باشد. همچنین از «تجربه و قدرت مدیریتی برای اداره کلانشهری با وسعت و پیچیدگیهای تهران» برخوردار باشد و از آن مهمتر، «حسن شهرت و سابقه روشن در پاکدستی» را در کارنامه سوابق اجرایی خود در پستهای قبلی و فعلی، به همراه داشته باشد. فرد مدنظر شورا برای شهرداری، باید «قائل به پاسخگویی و استقبال از حسابرسی» بوده و به «شفافیت در کار با انتشار رسمی و منظم همه اقدامات مالی و معاملاتی شهرداری» تعهد دهد. این 6 معیار حداقلی، باید یا در سوابق اجرایی نامزدهای شهرداری تهران موجود باشد یا اینکه، برنامه مدنظر نامزد برتر از نظر اعضای شورا، حاوی آنها باشد. در کلانشهرهای موفق دنیا، «برنامهریزی»، وظیفه همسنگ سایر وظایف جاری و اجرایی شهردار تلقی میشود. کارشناسان شهری درباره این 5 معیار معتقدند: مسائل پنهان و مشکلساز موجود در نظام مدیریت شهری تهران، هر کدام به تنهایی میتواند اسباب کامل انحراف شهر از توسعهپایدار و تکرار اقدامات پرخطر برای شهر و شهروندان را از سوی مدیریت شهری جدید، رقم بزند. بنابراین شناخت عمیق از مسائل شهر و تجربه در اداره شهر، میتواند در این زمینه، به شهردار جدید تهران کمک کند. درباره معیار «پاکدستی» نیز این واقعیت مطرح است که پایتخت در دوره جدید برای جلب مشارکت سازنده مردم در اداره مطلوب شهر، باید بتواند «اعتماد افکار عمومی در مبارزه جدی با فساد شهری» را احیا کند. در این قالب، شهردار اصلح، فردی است که در کارنامه کاری او، این معیار جلب توجه کند.
صاحبنظران شهری با لحاظ اوضاع کنونی دخل و خرج پایتخت و اصطکاکهای ریشهدار بین مدیریت شهری تهران و دستگاههای دولتی، 5 معیار را نیز بهعنوان «امتیاز طلایی» برای انتخاب شهردار اصلح از بین نامزدهای معرفی شده به شورای پنجم معرفی میکنند. «ارتباط مناسب، تعامل قوی و هماهنگی با دولت» اولین معیار طلایی برای انتخاب شهردار تهران است. شهردار جدید با داشتن این مزیت، توانایی رایزنی موثر با دولت و دستگاههای دولتی در جهت روانسازی مسیر اداره شهر را پیدا میکند. «اشرافیت به ابزارهای مالی نوین و نحوه استفاده از ظرفیتهای بازارها سرمایه برای تامین منابع مورد نیاز برای اداره شهر تهران» دومین معیار طلایی در انتخاب شهردار جدید تهران است که لحاظ این مولفه در بررسی افراد مطرح، کار را برای انتخاب نامزد اصلح در شورا، هموار خواهد کرد. در حال حاضر حداقل 46 درصد از بودجه سالانه شهر تهران، از محل منابع ناسالم و هزینهزا (عوارض ساخت و ساز) تامین میشود که این روال میتواند با تجهیز بودجه شهرداری به ابزارهای مالی متداول در شهرداریهای جهان از جمله انتشار اوراق قرضه محلی یا صندوقهای سرمایهگذاری شهری در بورس، دگرگون شود. «تخصص شهرسازی و تجربه در این حوزه»، سومین معیار طلایی برای گزینش نامزد اصلح برای پست شهرداری تهران است. شهردار شهرساز در پایتخت، برای 4 سال آینده، میتواند با تشخیص قبلی «انواع بدلهایی که لایههای زیرمجموعه برای عبور دادن سازندهها از خطوط قرمز ضوابط ساخت و ساز از آن استفاده میکنند»، مسیرهای ممنوعه را مسدود کند. «تسلط فرد مورد نظر برای شهرداری تهران به اختلافات مدیریت شهری با دستگاههای موازی مسوول تنظیم بازار مسکن و ساخت و ساز» نیز چهارمین معیار طلایی مدنظر صاحبنظران است. فردی که برای شهرداری انتخاب میشود چنانچه از ریشه اختلافات گذشته شهرداری با سازمانها و نهادهای رگولاتور نظام ساخت و ساز که باعث تعلیق اجرای مهمترین دستورالعملها و ضوابط ساختمانسازی شده است، آگاهی داشته باشد، بهتر میتواند برای حل وضع موجود شهر تصمیمگیری کند.
آخرین معیار طلایی در انتخاب شهردار جدید تهران، بهعنوان امتیاز ویژه شهردار آینده، «جسارت برای پایان دادن به طرحها و پروژههای شهری خوش رنگ و لعاب» است. داشتن این توانایی در شهردار جدید، سبب میشود امکان اقناع عمومی درباره تبعات پنهان و عوارض زیرپوستی این نوع طرحها فراهم بیاید. شهردار شانزدهم باید بتواند جسورانه، به تنظیم متغیرهای اقتصادی شهر کلان شهر تهران در جهت اخذ عوارض واقعی از تولیدکنندگان عارضههایی همچون آلودگی هوا، اقدام کند. جراحی در شهر با ابزار عوارض و مالیات شهری اقدامی است که طی سالهای اخیر، به دلیل پرهیز شهرداران از رویارویی با تبعات اجتماعی کوتاه مدت احتمالی، مرتب، به تاخیر افتاده است. واقعیسازی برخی عوارض شهری، منافع بلندمدت شهر و شهروندان را تامین خواهد کرد. به گزارش «دنیای اقتصاد»، سایر معیارهای مطرح برای انتخاب شهردار اصلح تهران که براساس تحقیقات نهاد پژوهشی وابسته به شهرداری درباره وظایف شهرداران 22 کلان شهر مهم جهان از جمله لندن، پاریس، تورنتو، استکهلم، وین، توکیو، سئول، استانبول، دبی، قاهره، بمبئی، مادرید و برلین استخراج شده است، چارچوب جامعی را برای شورای شهر پنجم معلوم کرده که در قالب آن، امکان انتخاب مطلوب فراهم میآید. بر این اساس، «قدرت دخالت هدفمند در بازار زمین و مسکن شهری» در جهت تنظیم متغیرهای اقتصاد مسکن به نفع کمدرآمدها، یکی دیگر از معیارها برای عیارسنجی توانایی فرد مورد نظر برای شهرداری تهران است. در عمده کلانشهرهای توسعه یافته جهان، شهرداریها مسول اصلی اجرای طرح مسکن اجتماعی (تامین مسکن اجارهای برای کمدرآمدها) هستند در حالی که این وظیفه در شهر تهران، تاکنون تجربه نشده است.
در برخی ابرشهرهای توسعهیافته، در حال حاضر نحوه اداره شهر از مدل حکومت شهری به «حکمرانی شهری» تغییر فاز پیدا کرده است. در حکمرانی شهری، شهرداران اگر چه رئیس اصلی اجرایی شهر محسوب میشوند، اما اساس این مدل، جلب مشارکت مردم، مشاوره با بازیگران شهر شامل بخش خصوصی و عمومی و همچنین توافق بر سر هنجارهای تکنوکراتیک است. در این مدل، مدیریت از پایین به بالا در شهر اعمال میشود. افرادی که در سوابق اجراییشان یا برنامهای که به شورای پنجم ارائه میکنند، شبیه این مدل مدیریت شهری، در بخشهای مختلف دولت یا سوابق استانیشان وجود داشته باشد، میتوانند نامزد برتر منوط به داشتن سایر شرایط، شناخته شوند.
براساس این گزارش، «مبارزه با فقر و تنظیم سیاستهای شهری برای کاهش آسیبهای اجتماعی»، «مدیریت زیرساختهای شهری با هدف کاهش هزینه استهلاک»، «ورود به مباحث اقتصاد شهر با تدارک فرصتهای شغلی، تقویت گردشگری و اداره بازارهای محلی»، «دید استراتژیک نسبت به حل مسائل شهر»، «اعتقاد به کار در اتاق شیشهای و انتشار رسمی همه تصمیمات و قراردادهای شهری»، «پایان دادن به شهرداری رانتی و قطع وابستگی منابع شهر به گروه اقلیت متقاضی امضاهای طلاهایی»، «ضمیمه داشتن حمایت و همراهی دولت»، «تجربه مدیریتی و کاری در امور زیربنایی کشور یا شهر، امور اجتماعی، شهرسازی و حتی مباحث مالی-اقتصادی» و همچنین «داشتن قدرت تامین منابع سالم برای اداره شهر و مدیریت شهر با کمترین هزینه و بیشترین بهرهوری» از جمله معیارهای مطرح برای انتخاب شهردار مطلوب تهران است.
در دنیا، شهرداران در کلانشهرهایی که درگیر مشکلات شدید نارسایی خدمات و بهرهبرداری غیرقانونی از زمین و کاربریها هستند، اولویتشان در اداره شهر بر حل این مشکلات به جای خرجتراشی بیشتر برای شهر است. این، یک معیار برای انتخاب شهردار جدید تهران میتواند باشد. معیار دیگر، «برنامه نامزد شهرداری برای مجموعه شهری تهران» است. در کلانشهرهای مهم جهان، مرز مدیریت شهردار، «منطقه شهری» را در بر میگیرد. بنابراین، فردی باید برای شهرداری تهران انتخاب شود که تجربه و توان مدیریت فراتر از کلانشهر تهران را داشته باشد. شهردار آینده تهران در قالب یکی دیگر از 30 معیار انتخاب فرد اصلح، باید دارای برنامه مشخص در سه سرفصل کلیدی باشد. این برنامه باید برای «نحوه تصفیه شهر از مشکلات انباشت شده، نحوه توسعه آتی شهر و همچنین تضمین عدم بازگشت تهران به وضعیت قبل»، راهکار قابل دفاع ارائه کند.
کارشناسان یکی دیگر از معیارها در انتخاب شهردار جدید تهران را رهایی فرد موردنظر از «سودای ریاستجمهوری» عنوان میکنند. انتخاب شهرداری بهعنوان سکوی پرتاب برای رئیسجمهور شدن، میتواند پایتخت را در مسیر «اجرای پروژههای کمبازده، غیرضرور، پرهزینه و کماثر برای شهروندان» منحرف کند و مدیران شهری با حرکات نمایشی کوتاهمدت، فرصت اقدامات و طرحهای ریشهای بلندمدت را از شهر سلب کنند. در قالب یکی دیگر از معیارها، شهردار جدید باید پیش از انتخاب، در سوابق کاری خود، ارتباط پیوسته و کارآمد با صاحبنظران و استادان شهرسازی، جامعهشناس و کارشناسان مالی-اقتصادی داشته و در عین حال، از جایگاه مقبول نزد صاحبنظران برخوردار باشد. «حفاظت از باارزشمندترین دارایی شهر یعنی اراضی ذخیره باقی مانده در پایتخت»، معیار دیگر برای انتخاب شهردار است. سوابقی متضاد از این پیشنیاز مدیریت شهری، در کارنامه هر یک از نامزدهای احتمالی، باید بهعنوان نمره منفی در انتخاب نهایی فرد اصلح، منظور شود. در دنیا، شهردارانی که این ابزار –زمین شهری- را ندارند در حقیقت ابزار لازم برای ایفای سایر وظایف را از دست دادهاند. تصور «شهردار پیمانکار» هم برای شهردار جدید و هم برای شورای پنجم، قابل قبول کارشناسان نیست. بنابراین، معیار دیگر برای انتخاب شهردار اصلح، آن است که فرد منتخب، بیش از آنکه برنامه عمرانی غیرضرور برای شهر تدارک دیده باشد، پایتخت را در مسیر «انسان محور» با اولویت بخشی به تحرک اجتماعی و بهبود فضاهای شهری برای تعامل اجتماعی اصلاح کند.
آخرین معیار برای عیارسنجی افراد مطرح در پست شهرداری تهران، محک برنامه نامزدهای مدنظر شورا برای «تعیین تکلیف سه مطالبه قدیمی پایتخت از دولت» است. شهردار شانزدهم باید قادر باشد از طریق رایزنی موثر در دولت، تکلیف مدیریت یکپارچه شهری و ادغام مدیریت تهران و شهرهای اطراف را تعیین کند. همچنین تصویب لوایح دو قلو در ارتباط با مدیریت شهری و منابع شهرداریها که از ابتدای دولت یازدهم تا کنون معلق مانده است، هنر دیگر شهردار شانزدهم میتواند باشد. مطالبه سوم شهردار جدید از دولت، به کمکهزینههایی برمیگردد که قوانین از قبل مصوب، اجازه پرداخت آن به شهرداری تهران را دادهاند. کارشناسان معتقدند: انتخاب شهردار شانزدهم تهران از مدیران با سابقه اجرایی در سطوح ملی، بهدور از وزنبخشیدن به صرفا سوابق سیاسی افراد، میتواند اجرای نقشه تدارک دیده در دوره جدید مدیریت شهری برای اصلاح پایتخت به نفع «زندگی سالم شهروندان» را تضمین کند.